ﻓﻮﺍﻳﺪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻗﺎﯾﺎﻥ

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ: ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻥ ﺗﺎ ﻟﻨﮓ ﻇﻬﺮ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ : ﺑﻴﺪﺍﺭ ﺷﺪﻥ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ
ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺍﺧﻼﻗﻰ : ﺳﺤﺮ ﺧﻴﺰ ﺷﺪﻥ
************
ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ: ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﺳﻔﺮ ﺑﻰ ﺍﺟﺎﺯﻩ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ : ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﺣﻴﺎﻁ ﺑﺎ ﺍﺟﺎﺯﻩ
ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺍﺧﻼﻗﻰ : ﺑﺎ ﺍﺩﺏ ﺷﺪﻥ
************
ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ: ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻏﺬﺍﻫﺎ ﺑﻰ ﻣﻨﺖ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ : ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻏﺬﺍ ﻫﺎﻯ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺑﺎ ﻣﻨﺖ
ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺍﺧﻼﻗﻰ : ﻣﺘﻮﺍﺿﻊ ﺷﺪﻥ

************
ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ: ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﻣﻄﻠﻖ ﺑﻰ ﺟﺮ ﻭ ﺑﺤﺚ

ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ : ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﺭ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﺳﺨﺖ
ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺍﺧﻼﻗﻰ : ﻭﺭﺯﻳﺪﻩ ﺷﺪﻥ
************
ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ: ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﮐﻦ ﺗﻔﺮﻳﺤﻰ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ : ﺳﺮ ﺯﺩﻥ ﺑﻪ ﻓﺎﻣﻴﻞ ﺧﺎﻧﻮﻡ
ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺍﺧﻼﻗﻰ : ﺻﻠﻪ ﺭﺣﻢ
************
ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ: ﺁﻣﻮﺯﺵ ﮔﻴﺘﺎﺭ ﻭ ﺳﻨﺘﻮﺭ ﻭ ﻏﻴﺮﻩ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ : ﺁﻣﻮﺯﺵ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺭﻯ ﻭ ﺷﺴﺘﻦ ﻇﺮﻑ
ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺍﺧﻼﻗﻰ : ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻫﺎﻯ ﮐﺎﺭﺑﺮﺩﻱ ﻭ ﻣﻔﻴﺪ
************
ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ: ﮔﺮﻓﺘﻦ ﭘﻮﻝ ﺗﻮ ﺟﻴﺒﻰ ﺍﺯ ﺑﺎﺑﺎ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ : ﺩﺍﺩﻥ ﮐﻞ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮﻡ
ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺍﺧﻼﻗﻰ : ﺑﺎ ﺳﺨﺎﻭﺕ ﺷﺪﻥ
************
ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ: ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻥ ﺩﺭ ﺻﻒ ﺳﻴﻨﻤﺎ ﻭ ﺍﺳﺘﺨﺮ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ : ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻥ ﺩﺭ ﺻﻒ ﺷﻴﺮ ﻭ ﻧﺎﻥ
ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺍﺧﻼﻗﻰ : ﺁﻣﻮﺯﺵ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﮔﻰ
***********
ﻧﺘﯿﺠﻪگیریش با شما
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
...خیلیم بهتون میااددددد
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چگونه در کارهای منزل به همسرمان‌ کمک کنیم؟

چگونه در کارهای منزل به همسرمان‌ کمک کنیم؟

[FONT=&quot]چگونه در کارهای منزل به همسرمان‌ کمک کنیم؟[/FONT]

[FONT=&quot] [/FONT]

[FONT=&quot]۱- در خوردن غذا با او همکاری کنید.[/FONT]
[FONT=&quot]۲- کانال‌های تلویزیون را شما عوض کنید.[/FONT]
[FONT=&quot]۳- موقعی که همسرتان مشغول تمیز کردن زمین و جارو کردن است،[/FONT]
[FONT=&quot]پایتان را بلند کنید که زیر پایتان را نیز جارو بکشد.[/FONT]
[FONT=&quot]۴- با آواز خواندن در حمام، موجبات شادی همسر دلبندتان را فراهم آورید.[/FONT]
[FONT=&quot]۵- وقتی همسرتان در آشپزخانه مشغول پخت غذاست،[/FONT]
[FONT=&quot]گاهی به آشپزخانه سرزده و با ناخونک‌زدن به غذا به او در پخت غذای خوشمزه‌تر و لذیذتر مشاوره دهید.[/FONT]
[FONT=&quot]۷- برای هر بار آب خوردن، یک لیوان بردارید و در آن آب بخورید[/FONT]
[FONT=&quot]تا همسر شما بهانه‌ی کافی برای آب‌بازی داشته باشد.[/FONT]
[FONT=&quot]۸- موقع پاک کردن سبزی، زن‌تان را تنها بگذارید[/FONT]
[FONT=&quot]تا بتواند در آرامش و با تمرکز، سبزی‌ها رو پاک کند.[/FONT]
[FONT=&quot]۹- موقعی که خانومتان در حال پاک کردن شیشه ها هست[/FONT]
[FONT=&quot]از پشت شیشه شکلک دربیارید تا خستگی اش در برود[/FONT]
[FONT=&quot]من از همین‌جا از همه‌ی آقایونی که اینقدر تو خونه به خانوماشون کمک می‌کنند،[/FONT]
[FONT=&quot]تشکر می‌کنم.[/FONT]
 

نگار88

کاربر بیش فعال
[FONT=&quot]چگونه در کارهای منزل به همسرمان‌ کمک کنیم؟[/FONT]



[FONT=&quot]۱- در خوردن غذا با او همکاری کنید.[/FONT]
[FONT=&quot]۲- کانال‌های تلویزیون را شما عوض کنید.[/FONT]
[FONT=&quot]۳- موقعی که همسرتان مشغول تمیز کردن زمین و جارو کردن است،[/FONT]
[FONT=&quot]پایتان را بلند کنید که زیر پایتان را نیز جارو بکشد.[/FONT]
[FONT=&quot]۴- با آواز خواندن در حمام، موجبات شادی همسر دلبندتان را فراهم آورید.[/FONT]
[FONT=&quot]۵- وقتی همسرتان در آشپزخانه مشغول پخت غذاست،[/FONT]
[FONT=&quot]گاهی به آشپزخانه سرزده و با ناخونک‌زدن به غذا به او در پخت غذای خوشمزه‌تر و لذیذتر مشاوره دهید.[/FONT]
[FONT=&quot]۷- برای هر بار آب خوردن، یک لیوان بردارید و در آن آب بخورید[/FONT]
[FONT=&quot]تا همسر شما بهانه‌ی کافی برای آب‌بازی داشته باشد.[/FONT]
[FONT=&quot]۸- موقع پاک کردن سبزی، زن‌تان را تنها بگذارید[/FONT]
[FONT=&quot]تا بتواند در آرامش و با تمرکز، سبزی‌ها رو پاک کند.[/FONT]
[FONT=&quot]۹- موقعی که خانومتان در حال پاک کردن شیشه ها هست[/FONT]
[FONT=&quot]از پشت شیشه شکلک دربیارید تا خستگی اش در برود[/FONT]
[FONT=&quot]من از همین‌جا از همه‌ی آقایونی که اینقدر تو خونه به خانوماشون کمک می‌کنند،[/FONT]
[FONT=&quot]تشکر می‌کنم.[/FONT]

واقعا اگه بخوایم واقع بین باشیم اینا هم خودش کمک بزرگی محسوب میشه بعععععله:biggrin:
 

XBoy69

عضو جدید
پوووووووووووووووول ندارمممممممممم مگه تا الان 100 بار فاطی رو به خونه امیدش برده بودممممم :D
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
پوووووووووووووووول ندارمممممممممم مگه تا الان 100 بار فاطی رو به خونه امیدش برده بودممممم :D
پولنمیخواد داداش الان با کمبود شوهر مواجهیم تو جامعه اشاره کن خودشون میان میبرنت خونه بخت:D
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]پسر: ضعیفه!دلمون برات تنگ شده بود اومدیم زیارتت کنیم[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: توباز گفتی ضعیفه؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: خب[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] منزل بگم چطوره؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: وااااای[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] از دست تو[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: باشه[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] باشه ببخشید ویکتوریا خوبه؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر:اه[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot]اصلاباهات قهرم[/FONT][FONT=&quot].[/FONT]
[FONT=&quot][FONT=&quot]
[/FONT]
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: باشه بابا[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] توعزیز منی، خوب شد؟[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] آشتی؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر:آشتی[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] راستی گفتی دلت چی شده بود؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: دلم! آها یه کم می پیچه[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot]! ازدیشب تاحالا[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: [/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] واقعا که[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: خب چیه؟ نمیگم[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]مریضم اصلا[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] خوبه؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: لوووس[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر:[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]ای بابا[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] ضعیفه! این نوبه اگه قهرکنی دیگه نازکش نداری ها[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: بازم گفت این کلمه رو[/FONT][FONT=&quot]…!
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: خب تقصرخودته! میدونی که من اونایی رو که دوست دارم اذیت میکنم[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] هی نقطه ضعف میدی دست من[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: من ازدست توچی کارکنم؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: شکرخدا[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot]! دلم هم پیچ میخوره چون تو تب وتاب ملاقات توبودم[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] لیلی قرن بیست ویکم من[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: چه دل قشنگی داری تو! چقدر به سادگی دلت حسودیم میشه[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: صفای وجودت خانوم[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر:[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]می دونی! دلم[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] برای پیاده روی هامون[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] برای سرک کشیدن تومغازه های کتاب فروشی ورق زدن کتابها[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] برای بوی کاغذ نو[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] برای شونه به شونه ات را رفتن و دیدن نگاه حسرت بار بقیه[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] آخه هیچ زنی که مردی مثل مرد من نداره[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: می دونم[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] می دونم[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] دل منم تنگه[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] برای دیدن آسمون چشمای تو[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] برای بستنی شاتوتی هایی که باهم میخوردیم[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] برای خونه ای که توی خیال ساخته بودیم ومن مردش بودم[/FONT][FONT=&quot]….!
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: یادته همیشه میگفتی به من میگفتی “خاتون[/FONT][FONT=&quot]”
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: آره[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] آخه تو منو یاد دخترهای ابرو کمون قجری می انداختی[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: ولی من که بور بودم[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: باشه[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] فرقی نمی کنه[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: آخ چه روزهایی بودن[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] چقدردلم هوای دستای مردونه ات رو کرده[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] وقتی توی دستام گره می خوردن[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] مجنون من[/FONT][FONT=&quot]…
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر[/FONT][FONT=&quot]: …
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: چت شد چرا چیزی نمیگی؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر[/FONT][FONT=&quot]: …
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: نگاه کن ببینم! منو نگاه کن[/FONT][FONT=&quot]…
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر[/FONT][FONT=&quot]: …
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: الهی من بمیرم[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] چشات چرا نمناکه[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] فدای توبشم[/FONT][FONT=&quot]…
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: خدا[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] نه[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] (گریه)[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: چراگریه میکنی؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: چرا نکنم[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] ها؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: گریه نکن [/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] من دوست ندارم مرد گریه کنه[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] جلو این همه آدم[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] بخند دیگه[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] بخند[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] زودباش[/FONT][FONT=&quot]…
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: وقتی دستاتو کم دارم چطوری بخندم؟ کی اشکامو کنار بزنه که گریه نکنم[/FONT][FONT=&quot]…
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: بخند[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] و گرنه منم گریه میکنماا[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: باشه[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] باشه[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] تسلیم[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] گریه نمی کنم[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] ولی نمی تونم بخندم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: آفرین! حالا بگو برای کادو ولنتاین چی خریدی؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: توکه میدونی من از این لوس بازی ها خوشم نمیاد[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] ولی امسال برات یه کادو خوب آوردم[/FONT][FONT=&quot]…
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: چی[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot]؟ زودباش بگو[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] آب از لب و لوچه ام آویزون شد[/FONT][FONT=&quot] …
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر[/FONT][FONT=&quot]: …
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: دوباره ساکت شدی؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: برات[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] کادو[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] (هق هق گریه)[/FONT][FONT=&quot]… [/FONT][FONT=&quot]برات یه دسته گل گلایل![/FONT][FONT=&quot]… [/FONT][FONT=&quot]یه شیشه گلاب[/FONT][FONT=&quot]… [/FONT][FONT=&quot]ویه بغض طولانی آوردم[/FONT]
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
پسر: ضعیفه!دلمون برات تنگ شده بود اومدیم زیارتت کنیم!
دختر: توباز گفتی ضعیفه؟
پسر: خب منزل بگم چطوره؟
دختر: وااااای از دست تو!
پسر: باشه باشه ببخشید ویکتوریا خوبه؟
دختر:اهاصلاباهات قهرم.

پسر: باشه بابا توعزیز منی، خوب شد؟ آشتی؟
دختر:آشتی راستی گفتی دلت چی شده بود؟
پسر: دلم! آها یه کم می پیچه! ازدیشب تاحالا.
دختر: واقعا که!
پسر: خب چیه؟ نمیگممریضم اصلا خوبه؟
دختر: لوووس!
پسر:ای بابا ضعیفه! این نوبه اگه قهرکنی دیگه نازکش نداری ها!
دختر: بازم گفت این کلمه رو…!
پسر: خب تقصرخودته! میدونی که من اونایی رو که دوست دارم اذیت میکنم هی نقطه ضعف میدی دست من!
دختر: من ازدست توچی کارکنم؟
پسر: شکرخدا! دلم هم پیچ میخوره چون تو تب وتاب ملاقات توبودم لیلی قرن بیست ویکم من!
دختر: چه دل قشنگی داری تو! چقدر به سادگی دلت حسودیم میشه!
پسر: صفای وجودت خانوم!
دختر:می دونی! دلم برای پیاده روی هامون برای سرک کشیدن تومغازه های کتاب فروشی ورق زدن کتابها برای بوی کاغذ نو برای شونه به شونه ات را رفتن و دیدن نگاه حسرت بار بقیه آخه هیچ زنی که مردی مثل مرد من نداره!
پسر: می دونم می دونم دل منم تنگه برای دیدن آسمون چشمای تو برای بستنی شاتوتی هایی که باهم میخوردیم برای خونه ای که توی خیال ساخته بودیم ومن مردش بودم….!
دختر: یادته همیشه میگفتی به من میگفتی “خاتون
پسر: آره آخه تو منو یاد دخترهای ابرو کمون قجری می انداختی!
دختر: ولی من که بور بودم!
پسر: باشه فرقی نمی کنه!
دختر: آخ چه روزهایی بودن چقدردلم هوای دستای مردونه ات رو کرده وقتی توی دستام گره می خوردن مجنون من
پسر: …
دختر: چت شد چرا چیزی نمیگی؟
پسر: …
دختر: نگاه کن ببینم! منو نگاه کن
پسر: …
دختر: الهی من بمیرم چشات چرا نمناکه فدای توبشم
پسر: خدا نه (گریه)
دختر: چراگریه میکنی؟
پسر: چرا نکنم ها؟
دختر: گریه نکن من دوست ندارم مرد گریه کنه جلو این همه آدم بخند دیگه بخند زودباش
پسر: وقتی دستاتو کم دارم چطوری بخندم؟ کی اشکامو کنار بزنه که گریه نکنم
دختر: بخند و گرنه منم گریه میکنماا
پسر: باشه باشه تسلیم گریه نمی کنم ولی نمی تونم بخندم
دختر: آفرین! حالا بگو برای کادو ولنتاین چی خریدی؟
پسر: توکه میدونی من از این لوس بازی ها خوشم نمیاد ولی امسال برات یه کادو خوب آوردم
دختر: چی؟ زودباش بگو آب از لب و لوچه ام آویزون شد
پسر: …
دختر: دوباره ساکت شدی؟
پسر: برات کادو (هق هق گریه)برات یه دسته گل گلایل!یه شیشه گلابویه بغض طولانی آوردم


:cry::cry::w04:
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
......من که اولین نفر اومدم اینجارو روشن کردم رجایی جان!!خخخ
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
......من که اولین نفر اومدم اینجارو روشن کردم رجایی جان!!خخخ

ممنون از شما این سیر تکاملی که یک تجربه گرانبهاست را تقدیم شما میکنم: [FONT=&quot]اینم یه سیر تکاملی در سالهای ازدواجه:[/FONT]
[FONT=&quot]سال اول ازدواج انقد زنم را دوست داشتم كه وقتي نگاهش مي كردم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]دلم مي خواست بخورمش[/FONT][FONT=&quot]...
[/FONT]
[FONT=&quot]ساله دوم دائم به خودم ميگفتم كاش همون سال اول خورده[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]بودمش[/FONT][FONT=&quot]![/FONT]
 

نگار88

کاربر بیش فعال
[FONT=&quot]پسر: ضعیفه!دلمون برات تنگ شده بود اومدیم زیارتت کنیم[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: توباز گفتی ضعیفه؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: خب[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] منزل بگم چطوره؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: وااااای[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] از دست تو[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: باشه[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] باشه ببخشید ویکتوریا خوبه؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر:اه[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot]اصلاباهات قهرم[/FONT][FONT=&quot].[/FONT]
[FONT=&quot][FONT=&quot]
[/FONT]
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: باشه بابا[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] توعزیز منی، خوب شد؟[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] آشتی؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر:آشتی[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] راستی گفتی دلت چی شده بود؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: دلم! آها یه کم می پیچه[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot]! ازدیشب تاحالا[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: [/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] واقعا که[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: خب چیه؟ نمیگم[/FONT][FONT=&quot]مریضم اصلا[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] خوبه؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: لوووس[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر:[/FONT][FONT=&quot]ای بابا[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] ضعیفه! این نوبه اگه قهرکنی دیگه نازکش نداری ها[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: بازم گفت این کلمه رو[/FONT][FONT=&quot]…!
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: خب تقصرخودته! میدونی که من اونایی رو که دوست دارم اذیت میکنم[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] هی نقطه ضعف میدی دست من[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: من ازدست توچی کارکنم؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: شکرخدا[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot]! دلم هم پیچ میخوره چون تو تب وتاب ملاقات توبودم[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] لیلی قرن بیست ویکم من[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: چه دل قشنگی داری تو! چقدر به سادگی دلت حسودیم میشه[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: صفای وجودت خانوم[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر:[/FONT][FONT=&quot]می دونی! دلم[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] برای پیاده روی هامون[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] برای سرک کشیدن تومغازه های کتاب فروشی ورق زدن کتابها[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] برای بوی کاغذ نو[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] برای شونه به شونه ات را رفتن و دیدن نگاه حسرت بار بقیه[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] آخه هیچ زنی که مردی مثل مرد من نداره[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: می دونم[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] می دونم[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] دل منم تنگه[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] برای دیدن آسمون چشمای تو[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] برای بستنی شاتوتی هایی که باهم میخوردیم[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] برای خونه ای که توی خیال ساخته بودیم ومن مردش بودم[/FONT][FONT=&quot]….!
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: یادته همیشه میگفتی به من میگفتی “خاتون[/FONT][FONT=&quot]”
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: آره[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] آخه تو منو یاد دخترهای ابرو کمون قجری می انداختی[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: ولی من که بور بودم[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: باشه[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] فرقی نمی کنه[/FONT][FONT=&quot]!
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: آخ چه روزهایی بودن[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] چقدردلم هوای دستای مردونه ات رو کرده[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] وقتی توی دستام گره می خوردن[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] مجنون من[/FONT][FONT=&quot]…
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر[/FONT][FONT=&quot]: …
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: چت شد چرا چیزی نمیگی؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر[/FONT][FONT=&quot]: …
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: نگاه کن ببینم! منو نگاه کن[/FONT][FONT=&quot]…
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر[/FONT][FONT=&quot]: …
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: الهی من بمیرم[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] چشات چرا نمناکه[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] فدای توبشم[/FONT][FONT=&quot]…
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: خدا[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] نه[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] (گریه)[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: چراگریه میکنی؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: چرا نکنم[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] ها؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: گریه نکن [/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] من دوست ندارم مرد گریه کنه[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] جلو این همه آدم[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] بخند دیگه[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] بخند[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] زودباش[/FONT][FONT=&quot]…
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: وقتی دستاتو کم دارم چطوری بخندم؟ کی اشکامو کنار بزنه که گریه نکنم[/FONT][FONT=&quot]…
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: بخند[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] و گرنه منم گریه میکنماا[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: باشه[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] باشه[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] تسلیم[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] گریه نمی کنم[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] ولی نمی تونم بخندم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: آفرین! حالا بگو برای کادو ولنتاین چی خریدی؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: توکه میدونی من از این لوس بازی ها خوشم نمیاد[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] ولی امسال برات یه کادو خوب آوردم[/FONT][FONT=&quot]…
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: چی[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot]؟ زودباش بگو[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] آب از لب و لوچه ام آویزون شد[/FONT][FONT=&quot] …
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر[/FONT][FONT=&quot]: …
[/FONT]
[FONT=&quot]دختر: دوباره ساکت شدی؟[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]پسر: برات[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] کادو[/FONT][FONT=&quot]…[/FONT][FONT=&quot] (هق هق گریه)[/FONT][FONT=&quot]… [/FONT][FONT=&quot]برات یه دسته گل گلایل![/FONT][FONT=&quot]… [/FONT][FONT=&quot]یه شیشه گلاب[/FONT][FONT=&quot]… [/FONT][FONT=&quot]ویه بغض طولانی آوردم[/FONT]

ما اومده بودیم به فواید( نداشته ی !! )آقایون بخندیم آقای محترم این چه متنی بود از شما بعیده:cry: ولی خیلی زیبا بود;)
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ما اومده بودیم به فواید( نداشته ی !! )آقایون بخندیم آقای محترم این چه متنی بود از شما بعیده:cry: ولی خیلی زیبا بود;)
[FONT=&quot]![/FONT] [FONT=&quot]عشق و رفاقت رو باید از جوراب بیاموزید[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]ولی بیشتر برای نوع زنونش چون تا وقتی جفتش کنارشه[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]با هیشکی جز اون قدم نمیزنه و بعد از جفتش هم خودشو[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]تو سرشیر حموم اعدام میکنه تا خیانت نکنه[/FONT][FONT=&quot]:biggrin:

[/FONT]
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
ممنون از شما این سیر تکاملی که یک تجربه گرانبهاست را تقدیم شما میکنم: اینم یه سیر تکاملی در سالهای ازدواجه:
سال اول ازدواج انقد زنم را دوست داشتم كه وقتي نگاهش مي كردم
دلم مي خواست بخورمش...
ساله دوم دائم به خودم ميگفتم كاش همون سال اول خورده
بودمش!

اینو چارلی چاپلین گفته فک کنم!
:D
 

نگار88

کاربر بیش فعال
[FONT=&quot]![/FONT] [FONT=&quot]عشق و رفاقت رو باید از جوراب بیاموزید[/FONT]
[FONT=&quot]ولی بیشتر برای نوع زنونش چون تا وقتی جفتش کنارشه[/FONT]
[FONT=&quot]با هیشکی جز اون قدم نمیزنه و بعد از جفتش هم خودشو[/FONT]
[FONT=&quot]تو سرشیر حموم اعدام میکنه تا خیانت نکنه[/FONT][FONT=&quot]:biggrin:

[/FONT]

چمیدونم والا این مدل زنا وجود ندارن بد به دلتون راه ندین دلو بزنین به دریا :biggrin:
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]به سلامتی پسرای با معرفتمون ...
ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘـــــــــــﯽ ﭘﺴـــــــــــﺮﯼ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪ ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺳﺎﺩﻩ ﺍست ﮔﻮﻟﺶ ﻧﺰﺩ ﺑﻠﮑﻪ ﯾﺎﺩﺵ ﺩﺍﺩ ﭼﻄﻮﺭ ﺍﺯ ﭘﺴﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﮔﻮﻝ ﻧﺨﻮﺭﻩ ...
ﺳﻼﻣﺘـــــــــــﯽ ﭘﺴـــــــــــﺮﯼ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﻭﻧﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﮔﯿﺮﺵ ﻣﯿﺎﺩ ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺯﻡ ﻋﺎﺷﻘﺸﻪ[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
به سلامتی پسرای با معرفتمون ...
ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘـــــــــــﯽ ﭘﺴـــــــــــﺮﯼ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪ ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺳﺎﺩﻩ ﺍست ﮔﻮﻟﺶ ﻧﺰﺩ ﺑﻠﮑﻪ ﯾﺎﺩﺵ ﺩﺍﺩ ﭼﻄﻮﺭ ﺍﺯ ﭘﺴﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﮔﻮﻝ ﻧﺨﻮﺭﻩ ...
ﺳﻼﻣﺘـــــــــــﯽ ﭘﺴـــــــــــﺮﯼ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﻭﻧﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﮔﯿﺮﺵ ﻣﯿﺎﺩ ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺯﻡ ﻋﺎﺷﻘﺸﻪ

راه بازه جاده هم درازه!!!خخ:D
 

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]ﺳﻼﻣﺘـــــــــــﯽ ﭘﺴـــــــــــﺮﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﭘﻮﻝ ﻧﯿﺎﺯﺷﻮ ﻧﻤﯿﺨﺮﻩ ....[/FONT]
[FONT=&quot] ﺳﻼﻣﺘـــــــــــﯽ ﭘﺴـــــــــــﺮﯼ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻋﺸﻘﺶ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﻮ ﮐﻨﺴﻞ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﻪ ﻋﺸﻘﺶ ﻣﯿﺮﺳﻪ ... [/FONT]
[FONT=&quot]ﺳﻼﻣﺘـــــــــــﯽ ﭘﺴـــــــــــﺮﯼ ﮐﻪ ﻋﺸﻘﺶ ﻋﺸﻘﻪ ... [/FONT]
[FONT=&quot]ﺳﻼﻣﺘـــــــــــﯽ ﭘﺴـــــــــــﺮﯼ ﮐﻪ ﻋﺸﻘﺶ ﺑﻬﺶ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻭﻟﺶ ﮐﻨﻪ ﻧﺼﯿﺤﺘﺶ ﮐﺮﺩ ...[/FONT][FONT=&quot]البته این یه کم بی غیرتیه میکشتش باحال تر بود:biggrin:[/FONT]
 
بالا