میشه برام گُل بگیری؟ یه رُز قرمز مثلا ...
میشه بیهوا ببوسی وُ بغلم کنی؟
میشه بگی نگران آینده نباش، با هم میسازیمش؟
میشه یه جوری امن باشی برام که یه وقتا بشم یه پسر بچهی ده دوازده ساله وُ مچاله شم توی بغلت؟
انقدر گفتن مَرد گریه نمیکنه که از بُغض گلو درد گرفتم؛ میشه واسه گریههام پناه باشی؟!
میشه یه وقتا که دنیا بهم سخت میگیره، ضعیف بشم وُ بگم کم آوردم اما از چشمت نیفتم!؟
میشه توی این رقابت نابرابر، جنگیدنام به چشمت بیاد تا حس نکنم از خیلیا عقبم؟!
تو نمیدونی چقدر میریزم توی خودم و دَم نمیزنم!
میشه قبل از اینکه بهم بگی «مَرد»، بگی انسان!
#علی_سلطانی
پ.ن: سالها گریه نکردم چون بهم میگفتن مرد که گریه نمیکنه اونم به یه دختر بچه پنج ساله !!
میدونید کی گریه کردم، وقتی اولین بار عاشق شدم و فهمیدم طرف با همه هست با منم میخواد باشه.
پس بهت میگم فرقی ندارن جنسیتت چیه، گریه کن و بعد بلند شو و ادامه بده