.•۩❖۩•.آماده میشویم دو رکعت عزا کنیم. .•۩❖۩•. ویژه نامه ماه محرم 1392

وضعیت
موضوع بسته شده است.

DONYA16822

عضو جدید
کاربر ممتاز
به راستی که معنای عشق جز در کربلاست ..؟!


عشقی که متفاوت ترین است!


عشقی که وقتی مبتلایش شدی دیگر تضمینی ...


یا شهادت ..یا شهادت !


آری شهادت ما اینگونه از روضه ها به معراج رفتند...


با عشق به معشوق رسیدند!



 

DONYA16822

عضو جدید
کاربر ممتاز
عـزاداری برای سیـدالشهدا (ع) در ایـران در گذر تاریـخ


حماسه کربلا، بزرگترین واقعه تاریخ است که پس از ۱۴۰۰ سال هنوز هم زنده مانده و پس از چهارده قرن به یاد آن واقعه اشکها ریخته می شود و ناله و فریاد بپاست. به گزارش گروه دین و اندیشه خبرگزاری مهر؛ مراسم عزاداری امام حسین(ع) نخستین بار در روز یازدهم محرم سال ۶۱ هجری در کنار اجساد مطهر شهیدان توسط اهل بیت علیه السلام برگزار گردید.

پس از آن هنگام ورود کاروان اسیران به کوفه، امام زین العابدین(ع) و حضرت زینب(س) و ام کلثوم(س) برای مردم کوفه که برای تماشا آمده بودند، سخنرانی کردند. در پی این سخنرانیها صدای ضجه و گریه از خانه ها و مردم کوفه بلند شد. که به نوعی عزاداری برای شهدا و افشاگری امویان بود.

گرچه عزاداری برای حسین بن علی(ع) و خاندان و یاران او به شکل های مختلفی در طول تاریخ اسلام برگزار می شد، اما این مراسم، آن هم در حدّی گسترده به صورت سازمان یافته و با دستور و حمایت حکومت، از زمان آل بویه در بغداد آغاز گردید. دسته های عزاداری در شکل جدید، نخستین بار در سال ۳۵۲ به وجود آمدند.

به دستور معزّالدوله، در عاشورای سال ۳۵۳ عزای عمومی اعلام شد و از مردم خواسته شد که با پوشیدن جامه سیاه، اندوه خود را نشان دهند. در عاشورای سال ۳۵۲ نیز گریه و ندبه برای امام حسین(ع) و نوحه خوانی و برپایی ماتم برای آن امام برگزار گردید. در این روز با آویختن پارچه های سیاه، اعلام عزا نمودند. در روز عاشورا مردم حتی برخی علمای حنفی مثل خواجه علی غزنوی و امام نجم الدین بلعمانی حنفی، سفیانیان را لعن می کردند، دستار از سر باز کرده نوحه میخواندند و خاک بر سر می افشاندند. در سال ۳۹۸ که روز عاشورا مصادف با عید مهرگان بود، مراسم عید را به تأخیر انداختند.



مورخین به برپائی این مراسم در تمام طول سلطه آل بویه اشاره دارند، اما در همان دوره، با گسترش برگزاری مراسم روز عید غدیر و روز عاشورا و حساسیت اهل سنت و وقوع درگیریهای متعدد، اهالی محله کرخ از برگزاری این مراسم منع شدند. در سال ۳۹۳ هم شیعیان از برگزاری مراسم مذهبی خود منع شدند، هم اهل سنت. هر چه حکومت آل بویه به پایان عمر خود نزدیک می شد و ضعف آن بیش تر می گردید، سلاطین آل بویه می کوشیدند به هر نحو ممکن، برگزاری مراسم عاشورا و عید غدیر را، که خود بانی آن بودند، ملغی کنند. اما پافشاری شیعیان برای برگزاری مراسم عاشورا ادامه یافت.

در سال ۴۰۲ قمری فخرالملک، وزیر سلطان بهاءالدوله برگزاری مراسم عاشورا را آزاد اعلام کرد و برای جلوگیری از وقوع فتنه تدابیری اندیشید، ولی بار دیگر خودش در سال ۴۰۶ قمری برگزاری مراسم عاشورا را منع کند، که اصرار شیعیان به برگزاری آن، باعث نزاع آنها با ساکنان محله باب الشعیر شد و تعداد زیادی در این نزاع کشته شدند.

سلاطین سلجوقی از دوستداران ائمه شیعه بودند. ملکشاه به همراه خواجه نظام در سال ۴۷۹ق به زیارت کاظمین، نجف و کربلا رفت. محمد بن عبدالله بلخی پس از سخنرانی و وعظ برای عالمان، مسئولان و طلاب نظامیه اهل سنت، روضه می خواند و از مظلومیت های اهل بیت پیامبر یاد می کرد. این رسم تا اوایل سلطنت طغرل سلجوقی در بغداد و شهرهای دیگر ایران معمول بوده است. در ابتدای قرن هفتم، چون محمّد خوارزمشاه خواست علاء الملک ترمذی از سادات حسینی خراسان به عنوان خلیفه در برابر الناصر عباسی مطرح کند، تا حدود زیادی نفوذ معنوی خلفای عباسی (که حامی مذهب سنّت بودند) رو به کاهش گذاشت و سرانجام در نیمه دوم قرن هفتم در سال ۶۵۶ق با سقوط بغداد و حاکمیت یافتن ایلخانان در ایران و عراق، مذهب اهل سنّت با بحران جدی روبه رو شد.



از این رو فرصت مناسبی برای توسعه تشیع و برگزاری شعائر و مراسم مذهبی آن فراهم گردید و با روی خوش نشان دادن غازان خان به شیعیان و سرانجام با رسمی شدن مذهب تشیع در مدت کوتاهی در زمان "اولجایتو"، مراسم عزاداری عمومیت یافت. مردم هرات پایتخت تیموریان، در نیمه دوم قرن نهم با فرا رسیدن ماه محرم به برگزاری مجالس سوگواری برای امام حسین(ع) اهتمام می ورزیدند و حتی شاهزادگان و امرا نیز به برگزاری مجالس عزا همت می گماشتند.

با روی کار آمدن دولت صفویّه و در آوردن مملکت به صورت کشوری شیعه و مقتدر، سرودن شعر در مدح و رثای ائمه و شهدای کربلا برای شاعران افتخاری بس بزرگ محسوب می شد. و این تأثیری فراوان بر آینده آیین سوگواری محرم گذارد، به گونه ای که تظاهرات شکوهمند شیعیان در محرم هر سال، در نشر و اشاعه ی مذهب تشیّع در فلات قارّه ایران، مساعدت فراوانی کرد. در این زمان کتاب "روضة الشهداء" به رشته تحریر درآمد و قوه محرکه ای شد برای پیدایش مراسم محرم که از بطن آن، سبک تازه ای از فعالیّت به نام روضه خوانی یا قرائت "روضة الشهداء"، به وجود آمد. دو قرن و نیم بعد، این سبک به منزله رشته ای در آمد که به وسیله آن، اشعار غنائی و متون و نمایش های تعزیه به هم بافته شدند.

در طول دوره صفویه شکل مهم و معروف دیگری از نمایش مذهبی پدید آمد که در ارتباط با واقعه ی کربلا و شهادت امام حسین و یارانش بود. غالب این داستان ها از کتاب "روضة الشهداء" گرفته می شد و از اوایل سده شانزدهم در میان شیعیان به گونه ای گسترده انتشار یافت. از این زمان به بعد تکیه ها و حسینیه ها و موقوفات مربوط به عزاداری امام حسین(علیه السلام) در ایران شکل گرفت. دولت مغولان و گورکانیان هند که از دولت صفویه متأثر بودند، مراسم عزاداری امام حسین(ع) را برپا میداشتند. گزارشات متعدّدی از اجتماعات مزبور در دوره صفویه که اکثراً توسط فرستادگان سیاسی اروپا، مبلّغان، بازرگانان و سیاحان به ثبت رسیده است. از عزاداری در دوره افشار و زند گزارش های مهمی نقل شده است و همین گزارشات، شروع تعزیه خوانی را مربوط به دوره کریم خان میدانند.



و اما وظایف عزاداران حسینی در عصر حاضر :امام حسین(ع) به عنوان برترین الگوی سبک زندگی اسلامی معرفی شده است. همین مسئله موجب می شود تا حساسیت فزون تری نسبت به ایشان در جامعه اسلامی ایجاد شود و هرکسی بکوشد تا نسبت به آن حضرت(ع) و مقامات و سنت و سیره اش مطالبی را به دست آورد و خود و افکار و رفتارهایش را با افکار و رفتار آن حضرت(ع) منطبق سازد.

شاید مهم ترین ویژگی امام حسین(ع) چنانکه در بیان علل و فلسفه قیام و نهضت خویش بیان می کند، اصلاحات اجتماعی در جامعه از طریق اجرای فریضه امر به معروف و نهی ازمنکر و ظلم ستیزی باشد. آن حضرت(ع) با توجه به فضای سیاسی و اجتماعی که در آن قرار داشت، به این نتیجه رسید که اگر بخواهد امت را در مسیر تکاملی قرار دهد تا بتوانند جامعه عادلانه ای را ایجاد کنند و اهداف رسالت و بعثت پیامبران را بر پایه آیه ۲۵ سوره حدید، تحقق بخشند، لازم است تا اصلاحات کامل و جامعی را در افکار و رفتار امت پدید آورد. از آنجایی که امت، تابع رهبران خود هستند و افکار و رفتار مردم تابع افکار و رفتار رهبران سیاسی و اجتماعی است، امام(ع) بر آن شد تا تغییرات و اصلاحات را از راس هرم شروع کند و با قیام علیه نظام فاسد یزیدی، اصلاحات در جامعه را آغاز نماید؛ چرا که مردمان بر دین ملوک و رهبران خود هستند و آیین و سبک زندگی خود را براساس رفتار حاکمان سامان می دهند.



فریضه امر به معروف و نهی ازمنکر که در اسلام تعریف و تبیین شده، در حقیقت ضامن همه ارزش ها و هنجارهایی است که عقل و عقلا و شریعت بر آن تاکید می کنند. معروف، همه امور پسندیده ای است که عقل و شرع بدان حکم می کند و در قالب ارزش ها، فضایل، اصول اخلاقی، آداب، هنجارها، سنت ها و رسوم آن را سامان داده است. در مقابل، منکر هر ضدارزشی است که می بایست آن را ترک کرد و از جامعه برچید. بنابراین فریضه امر به معروف و نهی ازمنکر به معنای ضامن ارزش ها در دستور کار قرار گرفت تا بدان وسیله نظام مبتنی بر عقل و وحی بر مدار عدالت سامان یابد.

امام حسین(ع) سیره و روشی که به عنوان سبک زندگی خویش برگزیده و معرفی می کند، همان سنت و سیره پیامبر(ص) است. البته
چنان که خداوند در قرآن بیان می کند پیامبر(ص) خود، وامدار سنت و سیره همه پیامبران در طول تاریخ است. امام حسین(ع) به عنوان وارث پیامبران، افزون بر دعوت به توحید، خواهان عدالت جامع و فراگیر در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی است و از آنجایی که فساد جامعه را مرتبط با فساد در نظام سیاسی و اجتماعی و رهبری می داند، نوک تیز حملات خود را به راس هرم متوجه می سازد تا بنیاد ظالمانه و فسادانه آن را به مردم بشناساند و زمینه نابودی ظلم و اصلاح جامعه را فراهم آورد.

اینکه در روایات از معرفت عزادار و زائر نسبت به امام حسین(ع) سخن گفته شده از آن روست تا هر کسی ضمن شناخت امام حسین(ع) به عنوان یک انسان کامل و اسوه حسنه، علل و فلسفه قیام حسینی را درک کرده و افکار و رفتار در زندگی خود را همانند امام حسین(ع) ساخته تا امکان این فراهم آید که چون امام حسین(ع) قیام و حرکت های اجتماعی عادلانه و اصلاح گرایانه ای داشته باشد. در زمانه ای که ظلم جهانی علیه مظلومان از سوی مستکبران اعمال می شود، لازم است تا با شناخت راس هرم ظالمان و مستکبران و بنیادهای آنها، نهادهای مستکبران را شناسایی و علیه آن قیام کنیم.



عزادار امام حسین(ع) عزادار خون به ناحق ریخته ای است که همچنان بر زمین ریخته می شود و صدای مظلومیت آن حضرت(ع) و هل من ناصر ینصرنی در گوش تاریخ شنیده و پژواک آن در عمل عزاداران عارف و عادل و مصلح دیده می شود. بنابراین بر ماست که به عنوان عزاداران امام حسین(ع) جامه سیاه بر تن کنیم و پرچم سبز عدالت برپا داریم و علیه ظلم و ستم جهانی و راس استکباری آن قیام کنیم و با هرچه در اختیار داریم در جنگ نرم و سخت به کار گیریم و اجازه ندهیم تا همچنان ستمگران و مستکبران بر مظلومان و مستضعفان ظلم و ستم روا دارند.
خداوند در آیه ۷۵ سوره نساء به صراحت فرمان می دهد تا علیه مستکبران و به نفع مستضعفان از هر دین و قوم و نژادی وارد کارزار شویم و در راه نجات ایشان جنگ و مقاتله نمائیم. پس جنگ علیه ظلم و ظالم و مستکبر و به نفع مظلوم و مستضعف از هر ملت و دین و قوم و آیینی یک وظیفه شرعی است که امروز ما حسینیان می بایست حسین وار وارد صحنه مبارزه و عمل شویم و عدالت را به عنوان برجسته ترین حکم عقل عملی و ارزش انسانی و فضیلت و کرامت بشری تحقق بخشیم و جامعه عادلانه جهانی را به وجود آوریم
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
جانـت بـه کــویــر تفتــه دریـا بخشید
هفتاد و دو گل ، به متن صحرا بخشید
بـــا جلـــوه ی کــربـلای عـاشـورایی
خـون تــو بـه رنگ سرخ معنا بخشید . . .


ماه اشک های بی اختیار، ماه غمبار اسیران
ماه فریادهای خونین و ماه طنین، مؤید صحرای عشق
بر شما عاشوراییان تسلیت باد . . .


 

پسر بهاری

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

السلام عليک يا اباعبدالله و علي الارواح التي حلت بفنائک.
عليک مني سلام الله ابدا ما بقيت و بقي الليل و النهار و لا جعل الله آخر العهد مني لزيارتکم.
السلام علي الحسين
و علي علي بن الحسين
و علي اولاد الحسين
و علي اصحاب الحسين.


 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
شیخ عباس 74 ساله، که 36 سال خادم حرم حضرت ابوالفضل العباس (ع) بوده، در مورد جریان آب دور قبر علمدار کربلا توضیحاتی داده است .
وی گفت: قبلا دو چشمه در سرداب مطهر وجود داشت که از 400 سال قبل که آب لوله‌کشی نبود این آب مرتب می‌جوشید و از یک طرف وارد و از طرف دیگر خارج می‌شد که مزه و طعم آن آب از بهترین آب معدنی امروز هم بهتر بود و آن سرداب پله داشت مردم می‌آمدند و از آن آب به عنوان تبرک استفاده می‌کردند که آب در تابستان خنک و در زمستان گرم بود.


اما یک فرد از خدا بی‌خبر آمد به بهانه اینکه تَرَکی در دیوار حرم اباالفضل پیدا شده گفت، می‌خواهم آزمایش کنم این آب از کجا می‌آید و بعد آن دو چشم را کور کرد و هر چه تلاش کردند، آن دو چشمه احیا نشد.

اما بعد از دو ماه آب دوباره بالا آمد و به سرداب رسید و آن آب چشم‌های کور شده را شفا می‌داد .

از 50 سال قبل تا کنون این آب در یک سطح ثابت مانده و نه کم و نه زیاد می‌شود.


وی ادامه داد: شما به خوبی می‌دانید اگر آب به مدت 10 روز در یک جا بماند گندیده می‌شود، اما این آب با وجود اینکه در ورودی آن بسته شده مانند گلاب می‌ماند و در اطراف قبر مطهر حضرت اباالفضل حلقه زده و همچنان بسیار تازه و معطر مانده است.


وی افزود: هم اکنون در بخش درب صاحب‌الزمان مرقد مطهر اباالفضل پنجره کوچکی قرار دارد که وصل به سرداب حرم است و اگر نگاه کنید از آن مرتب بوی گلاب می‌اید و این همان آبی است که متأسفانه خادمان کنونی در ورودی آن را و راه رسیدگی به سرداب را به روی زوار بسته‌اند.

این آب چند ویژگی دارد. اول اینکه اگرچه راکد است، هرگز رنگ و طعم آن از دست نرفته و گندیده نشده است. ویژگی دوم آن که سطح آب بالاتر از قبر مطهر آقا ابوالفضل(ع) است آب از دیواره دور قبر به داخل نفوذ نمی‌کند.

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار

دریافت نوای دیجیتال با عنوان لشکریان خیره سر چند نفر به یک نفر برای شهدا با صدای حاج مهدی سلحشور با لینک مستقیم از سایت کربلا دریافت نمایید.


حجم فایل : 2.03 مگابایت
دریافت فایل |مستقیم

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
گلچین کلیپ تصویری ویزه محرم با نوای کربلایی مجتبی آزاد پیما با لینک مستقیم از سایت کربلا دریافت نمایید.





حجم فايل :7.83 مگابایت
دريافت فايل |دو تا گنبد طلا | با کیفیت wma برای کامپیوتر
حجم فايل :6.51 مگابایت
دريافت فايل |دو تا گنبد طلا | با کیفیت 3gp برای موبایل


حجم فايل :9.64 مگابایت
دريافت فايل |واویلا ابوالفضل | با کیفیت wma برای کامپیوتر
حجم فايل :5.86 مگابایت
دريافت فايل |واویلا ابوالفضل | با کیفیت 3gp برای موبایل


حجم فايل :9.62 مگابایت
دريافت فايل |به اسم من گناه نکن | با کیفیت wma برای کامپیوتر
حجم فايل :7.66 مگابایت
دريافت فايل |به اسم من گناه نکن | با کیفیت 3gp برای موبای
ل
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار





گلچین کلیپ تصویری ویزه محرم با نوای کربلایی مجتبی آزاد پیما با لینک مستقیم از سایت کربلا دریافت نمایید.






حجم فايل :10.25 مگابایت
دريافت فايل |ای دل پر حصرت | با کیفیت wma برای کامپیوتر
حجم فايل :6.53 مگابایت
دريافت فايل |ای دل پر حصرت | با کیفیت 3gp برای موبایل


حجم فايل :6.43 مگابایت
دريافت فايل |کربلاییم کن آقا | با کیفیت wma برای کامپیوتر
حجم فايل :4.30 مگابایت
دريافت فايل |منم و حال و هوای نینوا | با کیفیت 3gp برای موبایل

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار



دانلود آلبوم زیبا و شنیدنی از باسم کربلایی با نام رأيتُ الحُسين با لینک مستقیم از سایت کربلا میتوانید دریافت نمایید.


حجم فایل :2.28 مگابایت
دریافت فایل |انطفي المصباح

حجم فایل :5.86 مگابایت
دریافت فایل |عتابي

حجم فایل :3.22 مگابایت
دریافت فایل |لا تسافر

حجم فایل :2.03 مگابایت
دریافت فایل |يا مهجتي

حجم فایل :5.37 مگابایت
دریافت فایل |يا محلا الوداع

حجم فایل :5.07۰ مگابایت
دریافت فایل |هامتنا السماء

حجم فایل :4.35 مگابایت
دریافت فایل |لله قلبك

حجم فایل :1.79۰ مگابایت
دریافت فایل |تربة عجيبة

حجم فایل :5.05۰ مگابایت
دریافت فایل |تأربع أقمار

 

smart student

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بارها به بیان های گوناگون شنیده ام که منافقان غدیر،کربلا را رقم زدند!
خوب بنگریم
کربلا تکرار قصه کوچه است...
سیلی، شش ماهه، آتش... رموز این تکرارند!...
خدایا به حرمت عشق حسین در جبهه ی حسین محفوظمان بدار...
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
01.jpg



انگار تمام شهر تسخیر شده
بنگاه فروش غل و زنجیر شده
از چارطرف حرمله ها آمده اند
بازار پر از نیزه و شمشیر شده

***

سجاده به دوش ها همه آمده اند
آن حلقه به گوش ها همه آمده اند
ذی الحجه و مکه و محرم نزدیک
شمشیر فروش ها همه آمده اند



***

فریاد حسین را شنیدیم همه
از کوفه به سوی او دویدیم همه
رفتیم به کربلا ولی برگشتیم
از شمر امان نامه خریدیم همه


جلیل صفر بیگی

منبع:سایت شهید آوینی
 
آخرین ویرایش:

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
13.jpg

قیصر امین پور




خود را چو ز نسل نور می نامیدند

رفتند و به کوی دوست آرامیدند

سیراب شدند زآن که در اوج عطش

آن حادثه را به شوق آشامیدند

***

این خاک به خون عاشقان آذین است

این است در این قبیله آیین ، این است

زاین روست که بی سوار برمی گردد

اسب تو که زین و یال آن خونین است



منبع: سایت شهید آوینی
 
آخرین ویرایش:

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار

فدای چشم مستت یا ابالفضل

نگاه میپرستت یا ابالفضل


بده یک جرعهی ناب از می عشق

به قربان دو دستت یا ابالفضل





30.jpg
منبع: سایت شهید آوینی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
براي رايانه؛

"تصاویر زمینه" به مناسبت "محرم" + دانلود

به مناسبت فرارسیدن ماه محرم برای شما کاربران دریچه تعدادی تصویر زمینه با کیفیت آماده کرده ایم، که می توانید با استفاده از آن ها محرم را به رایانه خود بیاورید.
به گزارش دریچه فناوری اطلاعات باشگاه خبرنگاران؛ به مناسب فرا رسیدن ماه محرم قصد داریم، تعدادی تصویر زمینه مرتبط با ماه محرم و شهادت امام حسین (ع) را آماده کنیم. شما می توانید با استفاده از این تصاویر محرم را به صفحه نمایش رایانه خود بیاورید، تمامی تصاویر دارای کیفیتی فوق العاده هستند و رزولوشن آن ها 2000 * 2000 است. موضوع تصاویر شامل: حرم امام حسین (ع)، طرح های گرافیکی "یا حسین" و روز عاشورا است.

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

باز این چه شورش است که در خلق عالم است؛ باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است.

دلی كه سینه زن هر شب محرم شد
صدای هر تپشش ذكر یا حسینَم شد
به یاد غربت یک لحظه تو این گونه
بساط گریه هر روز من فرا هم شد
شبی كه در دل من خیمه زد غم از هر سو
دلم حسینیه بغض و آه و ماتم شد
فدای زلف پریشان تو كه بر نیزه
برای قافله سالاری تو پرچم شد
فرشته مثل رقیه سیاه می پوشد
حسین ! سایه تو از سر همه كم شد
همیشه هر شب جمعه امید دارم كه
دوباره زائر شش گوشة تو خواهم شد
قسم به عشق كه رنگ حسین می گیرد


نرم افزار امام حسین(ع) برای اندروید


برنامه حضرت امام حسین (ع) حاوی: شناسنامه، زندگی نامه، مدایح، زیارت نامه، فضائل و کرامات حضرت حسین (ع) است که بسیاری از اعمال را در خود جای داده است.









قابل اجرا در اندروید 2.1 و بالاتر
حجم نرم افزار: 3.4 مگابایت
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نگاه شما: قافله محرم 92 اصفهان

کد خبر: ۳۵۶۲۰۳
تاریخ انتشار:
۱۵ آبان ۱۳۹۲ - ۱۳:۴۹​
-
06 November 2013​













فرستنده: فرشید سالاری راد

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
‌دوم محرم؛

کاروان امام حسین(ع) وارد کربلا می‌شوند

کد خبر: ۳۵۶۰۸۰
تاریخ انتشار:
۱۵ آبان ۱۳۹۲ - ۰۹:۰۳​
-
06 November 2013​
بنابر آنچه که مشهور است در روز دوم محرم سال 61 هجری قمری حضرت اباعبدالله الحسین (ع) با اهل بیت و اصحابشان وارد کربلای معلی شدند.

به گزارش ایسنا، وقایع برجسته رخ داده در صحرای کربلا در روز دوم محرم به شرح زیر است:

1- ورود امام حسین (ع) به کربلا

زمانی که کاروان سید الشهدا (ع)، به صحرای کربلا رسید، اسب آن حضرت حرکت نکرد. امام(ع) پرسیدند: "نام این زمین چیست؟"

گفتند: «غاضریه».

نام دیگرش را پرسیدند...

گفتند:«شاطی الفرات».

فرمودند: اسم دیگری هم دارد؟

گفتند:«کربلا» هم می‌گویند...

در این هنگام حضرت آهی از دل کشیدند و گریه شدیدی کردند و فرمودند:

"به خدا قسم زمین کربلا همین است. به خدا اینجا مردان ما را می‌کشند، بخدا قسم اینجا زنان و کودکان ما را به اسیری می‌برند، به خدا قسم اینجا پرده حرمت ما دریده می‌شود. ای جوانمردان، فرود آیید که محل قبرهای ما اینجاست...".

2- نامه امام حسین(ع) برای اهل کوفه

در این روز امام حسین(ع) برای بزرگان کوفه نامه‌ای نوشتند و آن را به "قیس بن مسهر صیداوی" دادند که به کوفه برساند. مامورین در بین راه قیس را گرفتند و پس از آنکه او بر ضد یزید و ابن زیاد سخن گفت، او را به شهادت رساندند.

هنگامی که خبر شهادت قیس به امام حسین (ع) رسید آن حضرت گریستند و فرمودند:

"اللهم اجعل لنا و لشیعتنا عندک منزلا کریما، و اجمع بیننا و بینهم فی مستقر من رحمتک انک علی کل شی‌ء قدیر".


"خداوندا، برای ما و شیعیان ما در نزد خود پایگاه والایی قرار ده و ما را با آنان در جوار رحمت خود مستقر ساز که تو بر انجام هر کاری قادری".
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فضیلت، اجر و ثواب گریه بر امام حسین (ع)

کد خبر: ۳۵۶۱۹۰
تاریخ انتشار:
۱۵ آبان ۱۳۹۲ - ۱۳:۰۳​
-
06 November 2013​
امام صادق(ع) درباره ثواب گریه بر ثارالله فرمودند: ای مسمع! گریه بر احوالات حسین(ع) سبب می‌‌شود که ملک الموت بر تو مهربان‌‌تر از مادر شود.

به گزارش خبرگزاری فارس، همیشه زبان و قلم، مترجم عقل و خیال بوده ولی ترجمان عشق، چشم است. آنجا که اشکی از روی احساس و درد و سوز می‌‌ریزد، عشق، حضور دارد و آنجا که زبان و قلم با گردش منظم خود جمله‌‌‌های منطقی می‌‌‌سازد عقل حاضر است و همان طور که استدلالات منطقی می‌‌تواند همبستگی گوینده را با اهداف رهبران مکتب آشکار سازد، قطره اشک نیز می‌‌تواند اعلان جنگ عاطفی بر ضد دشمنان مکتب محسوب شود.

بر همین اساس است که حتی پیامبر اکرم(ص) و امامان(ع) کسی را که آمادگی گریه کردن ندارد به تباکی (خود را به شکل گریه درآوردن) دعوت کرده‌‌اند تا یاد حسین(ع) در همه قرون و اعصار در خاطره‌‌ها زنده بماند.

*اجر و ثواب گریه بر امام حسین(ع)

گریه برای آن حضرت سختی‌‌های حالت احتضار را از بین می‌‌برد، زیرا امام صادق(ع) به مسمع بن عبدالملک فرمودند: آیا مصائب آن جناب (امام حسین علیه‌السّلام) را یاد می‌‌کنی؟

عرض کرد: بلی! والله مصائب ایشان را یاد کرده و گریه می‌‌کنم.

حضرت(ع) فرمودند: آگاه باش که خواهی دید، در وقت مردن پدران مرا که به ملک الموت وصیت تو را می‌‌کنند که سبب روشنی چشم تو باشد.

همچنین فرمودند: ای مسمع! گریه بر احوالات حسین(ع) سبب می‌‌شود که ملک الموت بر تو مهربان‌‌تر از مادر شود.

گریه بر حضرت اباعبدالله الحسین(ع) باعث راحتی در قبر، فرحناک و شادان شدن مرده، شادان و پوشیده بودن او در هنگام خروج از قبر است، در حالی که او مسرور است، فرشتگان الهی به او بشارت بهشت و ثواب الهی را می‌‌دهند.

اجر و مزد هر قطره آن، این است که شخص همیشه در بهشت منزل کند. (1)

گریه کننده بر امام حسین(ع) در بهشت با ایشان و هم درجه ایشان خواهد بود. (2)

شیخ جلیل جعفر بن قولویه در کامل از ابن خارجه روایت کرده است: روزی در خدمت امام صادق(ع) بودیم و امام حسین(ع) را یاد کرده و از او نام بردیم.

حضرت صادق(ع) بسیار گریستند و ما نیز به تبع ایشان گریستیم. پس حضرت صادق(ع) فرمودند که امام حسین(ع) می‌‌فرمود: من کشته گریه و زاری (اشکم) هستم، نام من در نزد هیچ مؤمنی برده نمی‌‌شود مگر آن که محزون و گریان می‌‌شود.

در روایت آمده است هیچ روزی نبود که اسم امام حسین(ع) در نزد امام صادق(ع) برده شود و آن امام در آن روز تبسمی بر لب بیاورند. آن حضرت در تمام روز گریان و محزون بودند و می‌‌‌فرمودند: امام حسین(ع) سبب گریه هر مؤمن است.

شیخ طوسی و شیخ مفید از ابان بن تغلب روایت کرده‌‌اند که حضرت صادق(ع) فرمودند: نَفس کسی که برای مظلومیت ما محزون است تسبیح است و اندوه و ماتم او عبادت خدا و پوشیدن اسرار ما از بیگانگان جهاد در راه خداست.(3)

شیخ کشی(ره) از زید شحام روایت کرده است که: من با جماعتی از کوفیان در خدمت امام صادق(ع) بودیم، جعفر بن عفان وارد شد. حضرت او را اکرام کردند و نزدیک خود نشاندند و فرمودند یا جعفر!

جعفر عرض کرد: جانم، خدا مرا فدای تو کند.

حضرت(ع) فرمودند: به من گفته‌‌اند تو در مرثیه و عزای حسین(ع) شعر می‌‌گویی.

جعفر عرض کرد: بله، فدای تو شوم.

حضرت(ع) فرمودند: پس بخوان.

جعفر شروع به خواندن مرثیه کرد، حضرت امام صادق(ع) و حاضرین مجلس گریستند.

حضرت(ع) آن قدر گریست که اشک چشم مبارکش بر محاسن شریفش جاری شد.

پس از آن حضرت صادق(ع) فرمودند: به خدا سوگند که ملائکه مقرب در اینجا حاضر شدند و مرثیه تو را که در مصائب حسین(ع) خواندی شنیدند و بیشتر از ما گریستند و حق تعالی در همین ساعت بهشت را با تمام نعمت‌‌های آن برای تو واجب گردانید و گناهان تو را آمرزید.

پس امام(ع) فرمودند: ای جعفر می‌‌خواهی که زیادتر بگویم؟

جعفر عرض کرد: بله، ای سید من.

حضرت(ع) فرمود: هر که در مرثیه حسین(ع) شعری بگوید و بگرید و بگریاند، حق تعالی او را بیامرزد و بهشت را برای او واجب می‌‌گرداند.(4)

شیخ صدوق(ره) در امالی از ابراهیم بن ابی المحمود روایت کرده که امام رضا(ع) فرمودند: ماه محرم ماهی بود که اهالی جاهلیت، جنگ و قتال را در آن ماه حرام می‌‌دانستند، ولی این امت جفاکار خون‌‌های ما را در آن ماه حلال دانستند و حرمت ما را هتک کرده و زنان و فرزندان ما را در آن ماه اسیر کردند. آتش در خیمه‌‌های ما افروخته و اموال ما را غارت کردند. حرمت حضرت رسالت(ص) را در حق ما رعایت نکردند.

همانا مصیبت شهادت حسین(ع) دیده‌‌های ما را مجروح گردانید و اشک ما را جاری کرده، عزیز ما را ذلیل گردانیده است و زمین کربلا مورث کرب و بلاء ما شد.

پس باید بر حسین بگریند، همانا گریه بر آن حضرت گناهان بزرگ را فرو می‌‌ریزد.

سپس حضرت رضا(ع) فرمودند: پدرم چون ماه محرم داخل می‌‌شد کسی آن حضرت را خندان نمی‌‌دید و اندوه و حزن پیوسته بر او غالب می‌‌شد تا روز عاشورا. آن روز، روز مصیبت و حزن و گریه او بود و می‌‌فرمود: امروز روزی است که حسین(ع) شهید شده است.

و همچنین شیخ صدوق از آن حضرت روایت کرده: هر که روز عاشورا روز مصیبت و اندوه گریه او باشد حق تعالی روز قیامت را برای او روز شادی و سرور گرداند و دیده‌‌گانش در بهشت به نور ما روشن شود.(5)

از ریان بن شبیب روایت شده است که گفته روز اول محرم به خدمت امام رضا(ع) رسیدم حضرت فرمودند: ... ای پسر شبیب اگر بر حسین(ع) گریه کنی و آب دیده‌‌گان تو بر روی تو جاری شود حق تعالی جمیع گناهان صغیره و کبیره تو را می‌‌آمرزد خواه اندک باشد و خواه بسیار.

ای پسر شبیب! اگر می‌‌خواهی خدا را ملاقات کنی در حالی که هیچ گناهی نداشته باشی حسین(ع) را زیارت کن.

ای پسر شبیب! اگر می‌‌خواهی که در غرفه‌‌ای از بهشت با رسول خدا و ائمه طاهرین محشور شوی، قاتلان حسین(ع) را لعنت کن.

ای پسر شبیب! اگر بخواهی مانند شهدای کربلا باشی و ثواب آن‌ها را داشته باشی، هر گاه مصیبت آن حضرت را یاد کردی، بگو: «یا لَیتَنی کُنتُ مَعَهُم فَاَفُوزَ فَوزًا عَظیماً»؛ ای کاش! من با ایشان بودم و رستگاری عظیمی می‌‌یافتم.

ای پسر شبیب! اگر می‌‌خواهی در درجات عالیه بهشت با ما باشی، پس برای اندوه ما اندوهناک باش و در شادی ما شاد. بر تو باد ولایت و محبت ما که اگر کسی سنگی را دوست داشته باشد حق تعالی او را در قیامت با آن محشور می‌‌گرداند.(6)

ابن قولیه با سند معتبر روایت کرده از ابی هارون مکنوف که گفت: به خدمت حضرت صادق(ع) مشرف شدم آن حضرت(ع) فرمودند که برای من مرثیه حسین(ع) بخوان، من نیز شروع کردم به خواندن.

امام فرمود: به این صورت نخوان به همان سبک و سیاقی که نزد خودتان متعارف است و نزد قبر حسین(ع) می‌‌خوانید بخوان. پس من خواندم.

حضرت گریستند و من ساکت شدم.

فرمود: بخوان، من خواندم تا آن اشعار تمام شد.

حضرت فرمود: باز هم برای من مرثیه بخوان، من شروع کردم به خواندن این اشعار: :یا مَریَمُ قومُی فَاندُبی مَولاکِ وَعَلیَ الحُسَین فَاسعَدی بِبُکاکِ»

پس حضرت بگریست و زن‌‌ها هم گریستند و شیون کردند و هنگامی که از گریه آرام شدند فرمودند: ای اباهارون! هر کس برای حسین(ع) مرثیه بخواند و یک نفر را بگریاند، بهشت بر او واجب می‌‌شود و سپس فرمودند: هر کس امام حسین(ع) را یاد کند و بر او گریه کند، بهشت بر او واجب می‌‌شود. (7)

به سند معتبر از عبدالله بن بکر روایت کرده‌‌اند که گفت: روزی از حضرت صادق(ع) پرسیدم که یابن رسول الله اگر قبر حضرت امام حسین(ع) را بشکافند آیا در قبر آن حضرت چیزی خواهند دید؟

حضرت(ع) فرمود: ای پسر بکر چه بسیار عظیم است سؤال تو به درستی که حسین بن علی(ع) با پدر و مادر و برادر خود در منزل رسول خدا(ص) هستند و با آن حضرت روزی خورده و شادمانی می‌‌کنند.

گاهی بر جانب راست عرش آویخته و می‌‌گوید: پروردگارا! وفا کن به عهدی که با من بسته‌‌ای و نظر می‌‌کند بر زیارت کنندگان خود، ایشان را با نام‌‌هایشان و نام پدرانشان می‌‌شناسند و نظر می‌‌کنند به سوی آنهایی که بر او گریه می‌‌کنند و برایشان طلب آمرزش کرده و از پدرانشان می‌‌خواهند که برای آن‌ها استغفار کنند و می‌‌گویند: ای گریه کننده بر من! اگر بدانی خدا چه جیزی برای تو مهیا کرده از ثواب‌‌ها، هر آینه شادی تو زیادتر از اندوه تو خواهد شد.

آن بزرگوار از حق تعالی درخواست می‌‌کند که هر گناه و خطا که گریه کننده بر او کرده است بیامرزد.(8)

*ارزش قطره اشک برای امام حسین(ع)

قطره‌‌ای از آن اگر در جنهم بیفتد آتش و حرارت آن را خاموش می‌‌‌کند.

ملائکه خود آن اشک‌ها را گرفته و در شیشه‌‌ای ضبط می‌‌کنند. (توجه شود: حقایق برتر از این مسائل است، اما این چنین گفته‌اند تا مخاطب عادی بتواند بفهمد) (9)

برای هر عملی ثواب محدودی است، جز ثواب آن اشک که اجر آن محدودیتی و یا اتمامی ندارد.

*خواص چشم گریان در عزای امام حسین(ع)

آن چشم در نزد خداوند از تمام چشم‌‌ها محبوب‌‌تر است.(10)

همه چشم‌‌ها در روز قیامت گریانند، مگر چشمی که بر امام حسین(ع) گریه کرده باشد. (11)

آن چشم روشن شود به نور کوثر و نظر به آن. (12)

آن چشم را ملائکه تبرّک می‌‌کنند و اشک را خود از آن پاک می‌‌کنند. (13)

*خواص گریه برای امام حسین(ع)

هر کسی که تا به حال خداوند این مرحمت را در حق او کرده باشد و توانسته باشد قطره اشکی در عزای آن حضرت از دیدگان جاری سازد، به خوبی آثار و برکات نورانی و حالات معنوی وصف ناشدنی آن را در یافته ،اما گریه برای آن حضرت خواصی مربوط به خود را دارد که ما اجمالاً بعضی از آن را ذکر می‌‌کنیم:

-صله حضرت محمد(ص) است. (14)

-مساعدت و یاری حضرت زهرا(س) است، زیرا آن مکرمه هر روز در عزای فرزندنش می‌‌‌گرید. (15)

-اداء حق پیامبر(ص)، خدا و ائمه هدی(ع) است. (16)

-گریه برای آن حضرت تأسی به انبیاء، ملائکه و عباد الصالحین خداوند است.

-ادای مزد رسالت پیامبر(ص) است، زیرا در قرآن آمده که مزد رسالت پیامبر مودّت ذی القربی (دوستی با خاندان رسول خدا) است. ترک آن جفا به آن حضرت(ص) است. (17)

-تسلی دهنده دل از جمیع گریه‌‌ها و اندوه‌‌ها است. (18)

*خواص مجالس ذکر مصائب امام حسین(ع)

کسانی که در مجالس ذکر او شرکت می‌‌کنند، به خوبی حال و هوای آنجا را درک کرده و ارتباط معنوی عمیقی با حضرتش برقرار می‌‌سازند، اما بر طبق احادیث و روایات متعدد مجالس آن حضرت دارای ویژگی‌‌هایی است:

1- هر کس بنشیند، در مجالسی که در آن به امر ائمه(ع) پرداخته شده و ذکر مصائب آنان است، دل او نمی‌‌میرد در آن روزی که دل‌‌ها می‌‌میرند.(19)

2- این گونه مجالس محبوب خدا، رسول او و ائمه(ع) است.(20)

3- نَفَس فرد عزادار در آن مجلس تسبیح خداوند است.(21)

4- این مجالس محل نَظَر حضرت امام حسین(ع) است، زیرا آن جناب در عرش است و از آنجا به سوی سرزمین کربلا و زوّار و گریه‌‌کنندگان خود نظاره می‌‌کنند.(22)

5- ملائکه مقرب خداوند درآن مجلسی حاضر می‌شوند.

6- مجلس عزای امام حسین(ع) هر جا بر پا شود، آنجا قبه و بارگاه اوست.

7- معراج گریه‌ کنندگان است، زیرا که محل نزول صلوات و رحمت الهی و غفران ذنوب و ... است.

8- این مجالس از دیگر مجالس اشرف و افضل است. (23) (24)

شایان ذکر است گروه آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، چرایی این فضیلت‌ها و فلسفه گریه و عزاداری بر سیدالشهدا و فواید فردی و اجتماعی آن را به زودی منتشر خواهد کرد.

*پی‌نوشت‌‌ها

1- بحارالانوار، ج44، ص289 و کامل الزیارات باب32، ص101

2- بحارالانوار /278/44/ امالی صدوق مجلسی 17/ ص68

3- منتهی الآمال ، ج 1، ص 538

4- منتهی الآمال ، ج 1، ص 539

5- منتهی الآمال ، ج 1، ص 540

6- منتهی الآمال ، ج 1، ص 541

7- منتهی الآمال ، ج 1، ص 542

8- منتهی الآمال ، ج 1، ص 543

9- منتخب طریحی/140/2

10- بحارالانوار /207/45، کامل الزیات باب26 ص81

11- بحارالانوار /293/44، عوالم /534/17

12- بحارالانوار /290/44، کامل الزیارات باب 32 ص102

13- بحارالانوار /305/44، تفسیر امام حسن عسگری (علیه السّلام) ص369

14- بحارالانوار /207/45، کامل الزیارات باب 26 ص81

15- بحارالانوار /209/208/45، کامل الزیارات باب ص82

16- بحارالانوار /207/45، کامل الزیارات باب 26 ص81

17- بحارالانوار ، ج 45، ص 205 وکامل الزیارات ، باب 26، ص 79

18- ترجمه خصائص الحسینیه ، ص 257

19- بحارالانوار /278/44، امالی صدوق مجلسی 17 ص68

20- بحارالانوار /282/42، قرب الاسناد ص) 18

21- بحارالانوار /278/44، امالی صدوق ، مجلس 17، ص 68

22- بحارالانوار /292/44، کامل الزیارات باب 32ص103

23- ترجمه خصائص الحسینیه ، ص 256


24- مرکز مطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات حوزه علمیه قم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کاروان حسین (ع) به نینوا رسید

زینب (س) چگونه کربلا را در تاریخ زنده نگه داشت؟

اگر در دوران بنی‌العباس، مهم‌ترین ابزار بیان مظلومیت ائمه و شیعیان حقیقی و به تصور کشیدن فضای خفقان، ذکر مصیبت امام سوم شیعیان بود، زینب (س) در سخت‌ترین شرایط و در حالی که داغ عزیز‌ترین نزدیکانش با قامتی خمیده سخنانی را در بارگاه یزید و در مقابل سرهای از تن جدا بیان نمود که برگ درخشانی در تاریخ شیعه شد. نوای سوزناک «زینب، زینب» استاد سلیم مؤذن‌زاده را بشنوید.
کد خبر: ۳۵۶۰۶۴
تاریخ انتشار:
۱۴ آبان ۱۳۹۲ - ۲۳:۴۳​
-
05 November 2013​





«حسین در طول نهضت حماسی خود خاندان و همراهان خود را چنان با استقامت و پایداری آشنا نمود كه هر یك جلوه‌ای از استقامت حسینی شدند در این میان، حضرت زینب چنان درس آموخت كه استقامت و پایداری او پس از عاشورا در دوران اسارت و رویاروئی با یزید درخشان ترین صحنه‌های استقامت و پایداری بشری است.

در حماسه حسینی، آن کسی که بیش از همه این درس را آموخت و بیش از همه این پرتو حسینی بر روح مقدس او تأبید خواهر بزرگوارش زینب «س» بود. براستی که موضوع عجیبی است. زینب با آن عظمتی که از اول داشته است و آن عظمت را در دامن زهرا «س» و از تربیت علی (ع) به دست آورده بود، در عین حال زینب بعد از کربلا با زینب قبل از کربلا متفاوت است یعنی زینب بعد از کربلا شخصیت و عظمت بیشتری دارد.»

گفتار شهید مطهری درباره جایگاه حضرت زینب (س) صاحب دومین شب و دومین روز از ایام دهه نخست محرم بنا بر سنت تاریخی، دارای نکته‌های تاریخی است که به شب ورود به کربلا نیز مشهور است. وقتی شمر ملعون، سر حسین (ع) را از قفا برید و با تک تک یاران مظلوم فرزند علی بن ابی طالب (ع) و نواده رسول الله حضرت محمد مصطفی (ص) چنین کرد‌ و سر‌ها بر نیزه‌ها رفت تا گروهی از کوفیان بی‌وفا ظالم را پیروز تاریخی واقعه عاشورا تعبیر کنند، این زینب بود که بر این خیال، خط باطل کشید و خفتگان را آگاه ساخت و نگذاشت تا حماسه حسینی در کربلا ‌بماند.

اگر در دوران بنی العباس، مهم‌ترین ابزار بیان مظلومیت ائمه و شیعیان حقیقی و به تصور کشیدن فضای خفقان، ذکر مصیبت امام سوم شیعیان بود، زینب (س) در سخت‌ترین شرایط و در حالی که داغ عزیز‌ترین نزدیکانش و آنچه در اسارت بر ایشان و سایر اسرا گذشت، قامتش را خمیده ساخته بود، سخنانی را در بارگاه یزید و در مقابل سرهای از تن جدای خاندان عصمت و طهارت بیان کرد که برگ درخشانی در تاریخ شیعه شد و شجاعت بانوی کربلا را در ایستادن مقابل ظالمانی که در قساوت همتایی نداشتند، نمایان ساخت.

چنین روایت شده که وقتی سر حسین (ع) و یارانش و اسرا‌ در مقابل یزید حاضر شدند، تشریفات درباری به‌‌ همان فراوانی بارگاه ابن زیاد انجام شد. «زحر بن قیس که کاروان را به عنوان نماینده ابن زیاد هدایت می‌کرد، سخنرانی طولانی ‌کرد و در آن به شرح چگونگی شهادت امام حسین ـ علیه السّلام ـ و یارانش پرداخت».


سپس از میان مردم، بعضی‌ها نسبت به اسارت خاندان نبوت اعتراض کردند و یزید ساکت بود و پاسخی نداد. وقتی بزرگان و سران اهل شام که یزید به مناسبت پیروزی خود، دعوت کرده بود، حاضر شدند، اسرا‌ و سرهای مقدس را نیز به مجلس آوردند. [۱] پس از درخواست مرد سرخ‌پوستی از اهل شام برای کنیزی گرفتن فاطمه دختر حسین ـ علیه السّلام ـ از یزید، [۲] و جلوگیری زینب ـ سلام الله علیها ـ از این کار و گفت‌وگوهای تند بین یزید و ایشان و زدن چوب خیزران بر لب‌های مبارک امام ـ علیه السّلام ـ بود که حضرت زینب (س) برخاست و خطبه‌ آتشینی ایراد کردند.

متن عربی این خطبه که در لهوف آمده، ‌این چنین است:

«فقامت زینب بنت علی ـ علیه السّلام ـ و قالت: الحمد لله رب العالمین، و صلی الله علی محمد و آله اجمعین. صدق الله کذلک یقول: «ثم کان عاقبة الذین اساءا السوی ان کذبوا بآیات الله و کانوا بها یستهزؤون» (سورة روم، آیة ۱۰). اظننت یا یزید ـ حیث اخذت علینا اقطار الارض و آفاق السماء فاصبحنا نساق کما تساق الاماء ـ ان بناء علی الله هواناً و بک علیه کرامة!! و ان ربک لعظیم خطرک عنده!! فشمغت بانفک و نظرت فی عطفک، جذلا مسرورا، حین رایت الدنیا لک مستوسقة، و الامور متسقة و حین صفالک ملکنا سلطاننا، فمهلا مهلا، انیست قول الله عزوجل: «و لا یحسبن الذین کفروا انما نملی لهم خیر لانفسهم انما نملی لهم لیزدادوا اثما و لهم عذاب مهین» (سوره ‌آل عمران، آیة ۱۷۸).

امن العدل یابن الطلقاء تخدیرک اماء ک و نساءک و سوقک بنات رسول الله سبایا؟! قد هتکت ستورهن، و ابدیت وجوهَهُنَّ، تحدوبهن الاعداء من بلد الی بلد، و یستشرفهن اهل المنازل و المناهل، و یتصفح وجوههن القریب و البعید، و الدنی و الشریف، لیس معهن من رجالهن ولی، و لا من هماتهن حمی، و کیف ترتجی مراقبة من لفظ فوه اکباد الاذکیاء، و نبت لحمد بدماء الشهداء؟! و کیف یستظل فی ظللنا اهل البیت من نظر الینا بالشنف و الشنآن و الإحن و الاضغان؟! ثم تقول غیر متاثم و لامستعظم: فاهلوا استهلوا فرحا. ثم قالوا: یا یزید لا تشل.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منتحیاً علی ثنایا ابی عبدالله ـ علیه السّلام ـ سید شباب اهل الجنة تنکتها بمخصرتک. و کیف لا تقول ذلک، و قد نکات القرحة، و استاصلت الشافة، باداقتک دماء ذریة محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ و نجوم الارض من ‌آل عبدالمطلب؟! و تهتفُّ باشیاخک، زعمت انک تنادیهم! فلترون و شیکاً موردهم، و لتودن انک شللت و بکمت و لم تکن قلت ما قلت و فعلت ما فعلت. اللهم خذ بحقناه و انتقم ممن ظلمنا، و احلل غضبک بمن سفک دماءنا و قتل حماتنا. فوالله مافریت الاجلدک و لا حززت الا لحمک، و لتردن علی رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ بما تحملت من سفک دماء ذریتة و انتهکت من حرمته فی عترته و لحمته و حیث یجمع الله شملهم ویلم شعشهم و یاخذ بحقهم «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون» و حسبک بالله حاکماً، و بمحمد خصیماً و بجبرئیل ظهیراً، وسیعلم من سول لک و مکنک من رقاب المسلمین، بئس للظالمین بدلا و ایکم شر مکاناً و اضغف جنداً. و لئن جرت علی الدواهی مخاطبتک، انی لاستصغر و قدرک، و استعظم تقریعک و اسثتکثر توبیخک، لکن العیون عبری، و الصدور حری. الا فالعجب کل العجب لقتل حزب الله النجباء بحزب الشیطان الطلقاء، فهذه الایدی تنصح من دمائنا، و الافواه تتحلب من لحومنا، و تلک الجثث الطواهر الزواکی تتاهبها العواسل و تعفوها امهات الفواعل، و لئن اتخذتنا مغنماً لبقدنا و شیکا مغرما، حین لا تجد الا ما قدمت یداک، و ماربک بظلام للعبید، فالی الله المشتکی. و علیه المعول فکذکیدک، واسع سعیک، و ناصب جهدک فوالله لا تمعون ذکرنا، و لا تمیت وحینا، و لا تددک امرنا، و لا ترحض عنک عارها، و هل رایک الافندا و ایامک الاعددا، و جمعک الا بددا، یوم ینادی المناد، الا لعنة الله علی الظالمین، فالحمد لله الذی ختم لاولنا بالسعادة و المغفرة، و الاخرنا بالشهادة و الرحمة. و نسال اللدان یکمل لهم الثواب و یوجب لهم المزید، و یحسن علینا الخلافة، انه رحیم و دود. و حسبنا الله و نعم الوکیل.»[3]

عین متن لهوف در کتاب ابو مخنف نیز وارد شده ‌و ترجمة آن از ابومخنف چنین است:

«زینب دختر علی بن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ برخاست و گفت: «سپاس خدای را که پروردگار جهانیان است و درود خدا بر پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و همة خاندان او باد. راست گفت خدای سبحانه که فرمود: «سزای کسانی که مرتکب کار زشت شدند زشتی است، آنان که آیات خدا را تکذیب کردند و به آن‌ها استهزاء نمودند.»‌ای یزید آیا گمان می‌بری اینکه اطراف زمین و ‌آفاق آسمان را بر ما تنگ گرفتی و راه چاره را بر ما بستی که ما را به مانند کنیزان به اسیری برند، ما نزد خدا خوار و تو سربلند گشته و دارای مقام و منزلت شده‌ای، پس خود را بزرگ پنداشته به خود بالیدی، شادمان و مسرور گشتی که دیدی دنیا چند روزی به کام تو شده و کار‌ها بر وفق مراد تو می‌چرخد، و حکومتی که حق ما بود در اختیار تو قرار گرفته است، آرام باش، آهسته‌تر. آیا فراموش کرده‌ای قول خداوند متعال را «گمان نکنند آنان که کافر گشته‌اند اینکه ما آن‌ها را مهلت می‌دهیم به نفع و خیر آنان است، بلکه ایشان را مهلت می‌دهیم تا گناه بیشتر کنند و آنان را عذابی باشد دردناک».

آیا این از عدالت است ‌ای فرزند بردگان آزاد شده (رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ) که تو، زنان و کنیزگان خود را پشت پرده نگه داری ولی دختران رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ اسیر باشند؟ پرده حشمت و حرمت ایشان را هتک کنی و صورت‌هایشان را بگشایی، دشمنان آنان را شهر به شهر ببرند، بومی و غریب چشم بدان‌ها دوزند، و نزدیک و دور و وضیع و شریف چهره آنان را بنگرند، در حالی که از مردان و پرستاران ایشان کسی با ایشان نبوده و چگونه امید می‌رود که مراقبت و نگهبانی ما کند کسی که جگر آزادگان را جویده و از دهان بیرون افکنده است‌ و گوشتش به خون شهیدان نمو کرده است. (کنایه از اینکه از فرزند هند جگر‌خوار چه توقع می‌توان داشت) چگونه به دشمنی با ما نشتابد آن کسی که کینه ما را از بدر و احد در دل دارد و همیشه با دیده بغض و عداوت در ما می‌نگرد. آن‌گاه بدون آنکه خود را گناهکار بدانی و مرتکب امری عظیم بشماری این شعر می‌خوانی:

فاهلوا و استهلوا فرحاً ثم قالوا یا یزید لا تشل

و با چوبی که در دست داری بر دندان‌های ابو عبدالله ـ علیه السّلام ـ سید جوانان اهل بهشت می‌زنی. چرا این شعر نخوانی حال آنکه دل‌های ما را مجروح و زخمناک نمودی و اصل و ریشه ما را با ریختن خون ذریه رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و ستارگان روی زمین از آل عبدالمطلب بریدی، آن‌ گاه پدران و نیاکان خود را ندا می‌دهی و گمان داری که ندای تو را می‌شنوند. زود باشد که به آنان ملحق شوی و آرزو کنی کاش شل و گنگ بودی نمی‌گفتی آنچه را که گفتی و نمی‌کردی آنچه را کردی. بارال‌ها بگیر حق ما را و انتقام بکش از هر که به ما ستم کرد و فرو فرست غضب خود را بر هر که خون ما ریخت و حامیان ما را کشت.‌ای یزید! به خدا سوگند نشکافتی مگر پوست خود را، و نبریدی مگر گوشت خود را و زود باشد که بر رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ وارد شوی در حالتی که بر دوش داشته باشی مسئولیت ریختن خون ذریة او را، و شکستن حرمت عترت و پاره تن او را، در هنگامی که خداوند جمع می‌کند پراکندگی ایشان را، و می‌گیرد حق ایشان را «و گمان مبر آنان را که در راه خدا کشته شدند مردگانند، بلکه ایشان زنده‌اند و نزد پروردگار خود روزی می‌خورند.» و کافی است تو را خداوند از جهت داوری و کافی است محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ تو را برای مخاصمت و جبرئیل برای یاری او و معاونت.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
و بزودی آن کس که کار حکومت تو را فراهم ساخت و تو را بر گردن مسلمانان سوار نمود، بداند که پاداش ستمکاران بد است و در‌یابد که مقام کدام یک از شما بد‌تر و یاور او ضعیف‌تر است. و اگر مصایب روزگار مرا بر آن داشت که با تو مخاطبه و تکلم کنم ولی بدان قدر تو را کم می‌کنم و سرزنش تو را عظیم و توبیخ تو را بسیار می‌شمارم، این جزع و بی‌تابی که می‌بینی نه از ترس قدرت و هیبت توست، لکن چشم‌ها گریان و سینه‌ها سوزان است. چه سخت و دشوار است که نجیبانی که لشکر خداوندند به دست طلقاء (آزاد شدگان) که حزب شیطانند، کشته گردند و خون ما از دست‌هایشان بریزد، و دهان ایشان از گوشت ما بدوشد و آن جسد‌های پاک و پاکیزه را گرگهای بیابان سرکشی کنند، و کفتار‌ها در خاک بغلطانند (کنایه از غربت و بی‌کسی آن‌ها).‌ای یزید! اگر امروز ما را غنیمت خود دانستی زود باشد که این غنیمت موجب غرامت (ضرر) تو گردد در هنگامی که نیابی مگر آنچه را که از پیش فرستاده‌ای، و نیست خداوند بر بندگان ستم کننده، به خدا شکایت می‌کنیم و بر او اعتماد می‌نماییم.

ای یزید! هر کید و مکر که داری بکن، هر کوشش که خواهی بنمای، هر جهد که داری به کار گیر، به خدا سوگند هرگز نتوانی نام و یاد ما را محو کنی، وحی ما را نتوانی از بین ببری، به ‌‌نهایت ما نتوانی رسید، هرگز ننگ این ستم را از خود نتوانی زدود، رای توست و روزهای قدرت تو اندک و جمعیت تو رو به پراکندگی است، ‌در روزی که منادی حق ندا کند که لعنت خدا بر ستمکاران باد.

سپاس خدای را که اول ما را به سعادت و مغفرت ثبت کرد و آخر ما را به شهادت و رحمت فائز گرداند، از خدا می‌خواهیم که ثواب آن‌ها را کامل کند و بر ثوابشان بیفزاید، و برای ما نیکو خلف و جانشین باشد، که اوست خداوند رحیم و پروردگار ودود‌ و ما را کافی در هر امری و نیکو وکیل است.» [۴]

نوای سوزناک «زینب، زینب» استاد سلیم مؤذن‌زاده را بشنوید. در این نوحه تاریخی مؤذن‌زاده چنین می‌گوید:
زینب زینب زینب کنز حیا زینب کان وفا زینب
زینب زینب زینب درد آشینا زینب غرق بلا زینب
غم قهرمانی زهرا نیشانی
ای روح با ایمان جانیم سنه قوربان
زینب زینب زینب سرگشته دوران آواره توفان
زینب زینب زینب حفظ عهد و پیمان شیر شه مردان
زینب زینب زینب محبوبه جانان قرآنینه قوربان
زینب زینب زینب شمشیر دو پهلو دان برنده بیان زینب
زینب زینب زینب قارداش باشونین اوستونده زولفی آراران زینب
زینب زینب زینب صحرای مصیبت ده غمنن قوجالان زینب
زینب زینب زینب قارداش باشونین قانی زولفینده حنا زینب
زینب زینب زینب پیمان حَقَ مظهر قرآنه او لان یاور
زینب زینب زینب حجب و ادبه مظهر شأن و شرف منبر
زینب زینب زینب دائم گوزی قان یاشلی باشینده قارا معجر
زینب زینب زینب زهراسی اولن گوندن آماج بلا زینب
زینب زینب زینب تعبیر رسا زینب تسبیح خدا زینب
زینب زینب زینب محراب عبادت ده تفسیر دعا زینب
زینب زینب زینب پروندۀ خونین شاه شهدا زینب
زینب زینب زینب محکم سوزی اوستونده مردانه دوران زینب
زینب زینب زینب کاخ ستم و ظلمی قل باغلی یخان زینب
زینب زینب زینب چوخ قمچی دگن باشی محمل ده یاران زینب
زینب زینب زینب یولّاردا پرستاری حبُ الاُسرا زینب
زینب زینب زینب سر قافله نهضت اوز نهضتنه قیمت»
پی نوشت‌ها:

[۱]. جعفری، سیدحسین محمد، تشیع در مسیر تاریخ، مترجم سیدمحمدتقی آیت اللهی، چاپ۱۰، ص۸۰.
[۲]. فاطمه دختر حسین ـ علیه السّلام ـ فرموده هنگامی که ما را با آن وضع رقت بار وارد مجلس یزید نمودند، یزید از مشاهده حال ما متأثر شد‌‌ همان وقت یکی از شامی‌ها که آدمی سرخ گون بود، چشمش به من که دختری زیبا چهره بودم افتاد و به یزید گفت چقدر مناسب است این کنیزک را به من بخشایی... شیخ مفید، ارشاد، مترجم، محمد باقر ساعدی خراسانی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، چ سوم، ۷۶، ص ۴۷۹.
[۳]. ابن طاووس، علی بن موسی بن جعفر، الملهوف علی قتلی الطفوف، تهران، درالاسوه، چ دوم، ۷۵، ص ۲۱۵.
[۴]. ابومخنف، مقتل الحسین (اولین مقتل سالار شهیدان)، مترجم سید علی محمد موسوی جزایری، قم، انتشارات امام حسن، چ اول، ۸۰، ص ۳۹۳.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار





به عباس علیه السلام گفت:
"باشد می روی برو اما برای بچه ها کمی آبــــــــــ!"
این بهترین ایده بود
برای دوباره دیدن
عباس علیه السلام
ایده ایی که جوابــــــــ نداد !…
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جان اخا نباشد ، بر این لبم جوابی
در مشک خالی من ، نمانده قطره آبی

سقای کودکانم ، بر لب رسیده جانم

اگر که تشنه کامم ، از باده ی تو مستم
چه غم اگر جدا شد ، از عشق تو دو دستم

سقای کودکانم ، بر لب رسیده جانم

جا دارد از خجالت ، سقا اگر بمیرد
از دست خالی من ، حسین بوسه بگیرد

سقای کودکانم ، بر لب رسیده جانم

بیا مرا کمک کن ، ای آشنای دردم
تا دور مادر تو ، چون پروانه بگردم

سقای کودکانم ، بر لب رسیده جانم

از علقمه می آید ، بوی غم و جدائی
سقا بخون نشسته ، ام البنین کجائی ؟

سقای کودکانم ، بر لب رسیده جانم


27.jpg
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
این علمدار من ، حضرت عباس است
حامی باغ گل ، از لاله و یاس است

تک سوار حرم ، ای خدای کرم
رو به تو آورم ، ای برادر

صلی الله علی الباکین علی الحسین

کو مشکو کو علم ، ای علم دار من
رفتنت میزند گره در کار من

ماه در خون نازل ، زدی آتش بر دل
عباس ابو فاضل ، ای برادر

صلی الله علی الباکین علی الحسین



33.jpg
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
دانلود سبک

چرا در بین خاک و خون نشستی
چرا ای ماه زیبا دیده بستی

صدای خنده از لشگر بلند است
زداغ خود کمر از من شکستی

زداغت خون بارد دیده
سپاهم از هم پاشیده
به اشکم دشمن خندیده

برادر جان ببین حال پریشانم
چه خواهد بر سرم آید نمی دانم

وای (اباالفضل)3

ندارم بعد تو یک راه چاره
شود هفت آسمانم بی ستاره

پس از تو می شود خورجین دشمن
پر از خلخال پا و گوشواره

پس از تو خیمه می سوزد
عدو ظلمت می افروزد
هزاران کیسه می دوزد

بدون تو کند دشمن جسارت ها
کند زینب به تن رخت اسارت را

وای (اباالفضل)3

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
ای علمدارم کجایی دامنم آتش گرفته
ای علمدارم کجایی معجرم آتش گرفته

ای علمدارم کجایی خیمه ها رفته به غارت
ای علمدارم کجایی زینبت رفته اسارت

ای ابوفاضل ابالفضل


766666.jpg
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
خدایا شرح غم خواندن چه سخت است
ز داغ لاله افسردن چه سخت است

اگر تیری درون چشم باشد
نمیدانی زمین خوردن چه سخت است

نمیدانی که با دست بریده
ز پشت اسب افتادن چه سخت است

نمیدانی که با چشمان خونین
جمال فاطمه دیدن چه سخت است

کنار علقمه با مشک خالی
ببین شرمنده گردیدن چه سخت است




46646.jpg
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
ادرکنی که برادر نقش زمینم
فرزند زهرا وام بنینم


یاری کن برخیزم یا که بشینم
فرزند زهرا وام بنینم

از عشقت به خدا بیچاره ترینم
فرزند زهرا وام بنینم

میسوزم که از این غم زار وحزینم
فرزند زهرا وام بنینم

 

DONYA16822

عضو جدید
کاربر ممتاز
به لبهایت بگو چیزی نگویی
نفهمند که چقدر تشنه گلویی
دگر من تشنگی را دوست دارم
اگر که آب یعنی بی عمویی . . .

***
تا كه پرسیدم زمنطق عشق چیست ؟
در جوابم اینچنین گفت و گریست :
لیلی و مجنون فقط افسانه است
عشق بازی كار عباس علی ست ...


وقتی علم بر دوش توست آری علمدار
بی دست هم یک پا علمداری علمدار

ای ابر رحمت یاس‌ها چشم‌انتظارند
کی بر سر این باغ می‌باری علمدار

مشکی پر از آب حیات اما تو بی‌دست
باید به دندان برد... ناچاری علمدار

خورشید را در گود خون شرمنده کردی
روشن‌ترین گلچرخ ایثاری علمدار

دریا هم از امواج روحت ملتهب شد
تا از کدامین شعله سرشاری علمدار

یک‌سوی، نامردان و دیگرسوی، مردان
در این میان تنها تو معیاری علمدار

نام تو که عشق ناب دارد عباس (ع)
خاصیت آفتاب دارد عباس (ع)
ماتشنه یک جرعه سخاوت هستیم
مشک تو هنوز آب دارد عباس(ع) !!
***
بگو بغض مرا پرپر کند مشک
غم دست مرا باور کند مشک
به دندان میبرم اما خدایا
لبانم را مبادا تر کند مشک . . .

 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا