رفتاري كه به عنوان يك سم محسوب ميشود اين است كه زنان عاشق پتانسيل هاي يك مرد ميشوند تا خود او .
چرا ؟ چه جوري اين عادت را ترك كنيم ؟
اين موضوع يك نكته ي باريك و مهم است زيرا ما آنقدر در روابطمان غوطه ور ميشويم كه اصل را فراموش ميكنيم . زن هايي كه عاشق پتانسيل هاي يك مرد ميشوند با نهايت تاسف بايد گفت زن هايي هستند كه اعتماد به نفس فوق العاده پاييني دارند و احساس خوبي نسبت به خودشان ندارند و چون اين احساس را به خود دارند براي همين فكر ميكنند كه كسي آنها را دوست ندارد و براي اينكه دوست داشته شوند بايد تلاش كنند و اين زنان معمولا افرادي را انتخاب ميكنند كه داراي چالش هاي بسياري هستند و از لحاظ عاطفي و احساسي داراي مشكلات عديده اي هستند و حتي از خود آنها نيز پر چالش تر هستند اما به دليل عدم اعتماد به نفس احساس ميكنند مردي را كه مييابند ازآنها هزار برابر بهتر است اما در حقيقت اين طور نيست ...
و وقتي كه يك مرد با مشخصات و مشكلات گفته شده در بالا را پيدا ميكنند با اميد به اصلاح اين معايب تلاش ميكنند . اين مردها آدم هايي هستند كه مايل نيستند به خودشان كمك كنند ما نيزبه هيچ وجه مسئول و مامور نجات كسي نيستيم . اما متاسفانه اين گونه زنان باور دارند كه تنها هنگامي موفق و در زندگي سعادتمند خواهند بود كه مردانشان را تشويق كنند و گرنه شكست خواهند خورد .
تشويق در زندگي مشترك يكي از راه كار هاي موفقيت است اما در صورتي كه خود فرد مايل باشد و او هم تلاش كند نه اينكه فقط يك طرف مدام نگران و خاطري ناراحت بخاطر طرف ديگر داشته باشد در اين جاست كه مشكل ظاهر ميشود و ...
اين گونه از زنان با خود واقعي آن مرد رابطه اي ندارند ، بلكه عاشق پتانسيل هاي آنان هستند و با خود ميگويند اگر به او عشق بيشتري بورزم ، حتما تغيير خواهد كرد . او تنها به اين دليل در كارهايش تا كنون موفق نبوده زيرا تا به حال كسي مثل من را نداشته است كه او را واقعا دوست داشته باشد و به او كمك كند. .
حال كه شما و تلاشتان براي او وجود دارد او ميتواند خوشبخت شود ولي با اين صحبت ها فقط عمل خود را توجيح ميكنيد زيرا هر كسي و هر انساني كه متولد ميشود خود را دوست دارد و اگاهانه و از روي درايت و هوشياري خود را به درون چاه نمياندازد پس به ياد داشته باشيد كه آن شخص ، مايل نيست خودش را نجات دهد و يا اگر مايل است به صورت ناخودآگاه تلاش و تصميمي راسخ در خصوص متحول كردن زندگي خود تا به حال انجام نداده و يا خودش را دوست ندارد اين موضوع اهميتي فوق العاده اي دارد كه همه آدم ها خود را دوست داشته باشند وقتي شخصي كه در زندگي شما وجود دارد و سرتاسر زندگي او پر از مشكلات عديده اي است بايد چه كرد؟ بايد او را رها كرد نبايد بيشتر از خود او نگرانش باشيد زيرا اگر او خود ، همسر و آينده اش را دوست داشت تلاشي در جهت بهبود اوضاع انجام ميداد .
زيرا اگر مردي بقدر كافي خودش را دوست داشته باشد حتما تغيير خواهد كرد.ما با احساس مسئوليت نسبت به كمك به ديگران از توجه به زندگي خود باز ميمانيم و از روبرو شدن با كاستي هاي خودمان سرباز ميزنيم و در جهت بهبود شرايط همسرمان تلاش ميكنيم و خود را فراموش ميكنيم . وقتي كه خود را فراموش ميكنيد ديگر كسي هم شما را دوست ندارد پس خود را دوست داشته باشيد. با احساس مفيد بودن ، مهربان بودن براي ديگران احساس خوبي نسبت به خودمان پيدا كنيم ولي هنگامي كه بر خلاف انتظار و ميلمان ، مردمان شكست خورده و نقشه هايي كه در سر كشيده بوديم خوب از آب در نميايد احساس شكست ميكنيم .
توجه داشته باشيد كه در اين مقاله روي صحبت ما با كساني است كه در انتخاب خود افرادي را كه زندگي پر از مشكل دارند برميگزينند و به اميد بهبود رفتار و شرايط زندگي طرف مقابل با او ادامه ميدهند. (اعتياد ـ افرادي كه علاوه بر داشتن زندگي مشترك به فكر تجديد فراش هستند و صدها مورد ديگر كه در جامعه با نمونه هاي زيادي از آنها مواجه هستيم).