
๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑..๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑ ..๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑
چیه عنوانو دیدید ترسیدید نترسید امروز امتحان نمیگیره امروز روز معلمه

๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑ای معلم تو را سپاس : ای آغاز بی پایان ، ای وجود بی کران ، تو را سپاس .ای والا مقام ،๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑
๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑ای فراتر از کلام، تورا سپاس. ای که همچون باران بر کویر خشک اندیشه ام باریدی๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑
๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑سپاست می گویم، تو را به اندازه تمام مهربانی هایت سپاس می گویم . ای نجات بخش๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑
๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑آدمیان از ظلمت جهل و نادانی،ای لبخندت امید زندگی و غضبت مانع گمراهی تو را سپاس๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑
๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑می گویم . این تویی که با دستان پر عطوفتت گلهای علم و ایمان را در گلستان وجود می๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑
๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑پرورانی و شهد شیرین دانش را به کام تشنگان می ریزی. پس تو را ای معلم به وسعت๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑
๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑نامت سپاس می گویم . همان نامی که چهار حرف بیشتر ندارد ، اما کشیدن هر حرف و๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑
๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑صدایش زمانی به وسعت تاریخ نیاز دارد.๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑




اینم دست پخت خودم برای یاد آوری روزای مدرسه



๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑ای فراتر از کلام، تورا سپاس. ای که همچون باران بر کویر خشک اندیشه ام باریدی๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑
๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑سپاست می گویم، تو را به اندازه تمام مهربانی هایت سپاس می گویم . ای نجات بخش๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑
๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑آدمیان از ظلمت جهل و نادانی،ای لبخندت امید زندگی و غضبت مانع گمراهی تو را سپاس๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑
๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑می گویم . این تویی که با دستان پر عطوفتت گلهای علم و ایمان را در گلستان وجود می๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑
๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑پرورانی و شهد شیرین دانش را به کام تشنگان می ریزی. پس تو را ای معلم به وسعت๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑
๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑نامت سپاس می گویم . همان نامی که چهار حرف بیشتر ندارد ، اما کشیدن هر حرف و๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑
๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑صدایش زمانی به وسعت تاریخ نیاز دارد.๑Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ๑





اینم دست پخت خودم برای یاد آوری روزای مدرسه



