ممنون.
سالگرد ازدواج شما چه روزیه؟
یه قرار
- شروع کننده موضوع ALIREZA.F.1988
- تاریخ شروع
سالگرد ازدواج شما چه روزیه؟
مبارکه عزیزم انشاالله سالهای سال کنار هم شاد و سلامت باشیداین روزها بیاین، هوا خیلی خنکه.
امروز سالگرد ازدواجمون بود، شام بیرون بودیم، توی محوطه نشستیم،رسما یخ زدیم از سرما
اون هوای خنک حلاله
مبارکه مهدیه جوناین روزها بیاین، هوا خیلی خنکه.
امروز سالگرد ازدواجمون بود، شام بیرون بودیم، توی محوطه نشستیم،رسما یخ زدیم از سرما
برات عشق و آرامش در کنارِ عزیزانت آرزو می کنم
اگه اون تاریخ یادم بود میام!
فدات بشم ممنونممبارکه عزیزم انشاالله سالهای سال کنار هم شاد و سلامت باشید
اون هوای خنک حلاله
.
حالا یه چیز دیگه بگم که دیگه خیلی دل بسوزونم
امشب نه تنها کولر روشن نیست، بلکه پنکه هم روشن نیست و تازه پنجره‌ها هم بسته ست و پتو روی تنمه
حلالتون عزیزم اما ما خیلی گناه داریمفدات بشم ممنونم
.
حالا یه چیز دیگه بگم که دیگه خیلی دل بسوزونم
امشب نه تنها کولر روشن نیست، بلکه پنکه هم روشن نیست و تازه پنجره‌ها هم بسته ست و پتو روی تنمه
الهی بگردم برات
بهار جون اینجا تو به پای مهتاب جون و حسن جون سوختی، چون من میخواستم دل اونا رو بسوزونم دیگه یه گوشه‌ی آتیش به تو هم گرفت، شرمنده تو رو خدا
قربون مهربونی هات عزیزمالهی بگردم برات
بهار جون اینجا تو به پای مهتاب جون و حسن جون سوختی، چون من میخواستم دل اونا رو بسوزونم دیگه یه گوشه‌ی آتیش به تو هم گرفت، شرمنده تو رو خدا
امسال خیلی گرما اذیتم کرده مخصوصا این چند شب که خیلی حالم بد شد .چند بار چشام سیاهی رفت خواستم بیفتم زمین
بیشتر کارها بر عهده آقایون بود .ما پشت صحنه کمک کردیمالهی، چه بد
پس یه چند روزی رو باید فقط بخوابی تا خستگیت در بره
اندازه یکسال سیب زمینی پوست کندیم
یاد رمان‌ها افتادم که آقایون توی حیاط مشغول کار هستن و خانومها توی خونه و کلی دختر و پسرهای عاشقِ توی فامیل هم از این فرصت ها استفاده میکنند و با هم لاو میترکوننبیشتر کارها بر عهده آقایون بود .ما پشت صحنه کمک کردیم
اندازه یکسال سیب زمینی پوست کندیم
اره دقیقا همینه .چه بخت هایی که تو این شب ها باز شد.یاد رمان‌ها افتادم که آقایون توی حیاط مشغول کار هستن و خانومها توی خونه و کلی دختر و پسرهای عاشقِ توی فامیل هم از این فرصت ها استفاده میکنند و با هم لاو میترکونن
پسرت که بختش مشخص شد، ایشالله این چند شب بخت دخترت هم نوشته شده باشه
یهو به خودت میای و میبینی یه دفعه‌ای هم مادرشوهر شدی و هم مادرزن
دخترم هنوز زوده.پسرت که بختش مشخص شد، ایشالله این چند شب بخت دخترت هم نوشته شده باشه
یهو به خودت میای و میبینی یه دفعه‌ای هم مادرشوهر شدی و هم مادرزن
مهدیه جون چقدر دلم میخواست نزدیک بودی میومدی کنارمون
دخترت با اینکه زوده ولی به هرحال توی سن ازدواجه، یهویی میبینی که بختش میاد و با خودش میبرتش
باورت نمیشه که منم چقدر دلم میخواست همینطوری بود که تو گفتی، واقعا کاش نزدیک بودیم
عزیزمدخترت با اینکه زوده ولی به هرحال توی سن ازدواجه، یهویی میبینی که بختش میاد و با خودش میبرتش
باورت نمیشه که منم چقدر دلم میخواست همینطوری بود که تو گفتی، واقعا کاش نزدیک بودیم
سلام
نگاه تاریخ مشخص کردنش
ساعتشم بگوبعد چرا انقدر دور، مثلا بزار 1420 لااقل حال و حوصله داشته باشیم
1430 یه مشت پیرزن و پیرمرد فرتوتیم دیگه، تازه اگه باشیم
دانشکده فنی دانشگاه تهران یه رسمی داشت هر سال ورودی های سال های قدیم رو دعوت میکردن، بعد یه عالمه پیرمرد و پیرزن میومدن
یه جور باحالی بود، فکر کن همکلاسی های قدیمیتو بعد سالیان زیاد ببینی
دانشگاه ما اگه دعوت کنه هیچکی نمیره فکر کنم، همون زمانش هم با هم خوب نبودیم
البته یکی بود که اون ممکنه بیاد، یادش افتادم دلم سوخت براش دوباره
شوهرم اگه بدونه در موردش حرف زدم، روش حساسه، حرص میخوره
!austenite
کاربر حرفه ای
خواستگارداشتی تو دانشگاه؟دانشگاه ما اگه دعوت کنه هیچکی نمیره فکر کنم، همون زمانش هم با هم خوب نبودیم
البته یکی بود که اون ممکنه بیاد، یادش افتادم دلم سوخت براش دوباره
شوهرم اگه بدونه در موردش حرف زدم، روش حساسه، حرص میخوره
آره دوتا
البته فقط از طرف اونا بود، همون اول جوابم منفی بود به جفتشون.
شوهرم هم هم‌دانشگاهیم بود دیگه، اونو دیگه با سر جواب بله دادم
!austenite
کاربر حرفه ای
واجب شد شوهرتو ببینم که چی داشته که باسرجواب دادی
مسیرش نزدیک‌تر بودواجب شد شوهرتو ببینم که چی داشته که باسرجواب دادی
انگار از اول قسمتم راه دور بود
!austenite
کاربر حرفه ای
گرگان بابل که دور نیست
دور ندیدی پس
دور ندیدی پس
جلوی مسافت‌های خیلی زیاد بله راهی نیست ولی بازم دوره، همینقدر که نتونی هر وقت دلت خواست رفت و آمد کنی، یعنی خیلیه
!austenite
کاربر حرفه ای
صبح پنجشبه راه بیفت
عصرجمعه برگرد
کاری نداره که
عصرجمعه برگرد
کاری نداره که
چشششششممممم، خودم تا حالا نمیدونستم
پس الان داریم چیکار میکنین؟ همینکار رو میکنیم دیگه
منظورم به اینه که غروب برم خونه‌ی مامانم یه چایی بخورم و برگردم، نه اینکه برنامه‌ریزی کنم براش و تازه ببینم کسی کاری نداشته باشه و حوصله‌ی جاده رو داشته باشیم و کلی فکر و برنامه‌ی دیگه، بعدش تازه بخوام برم.
من میخوام ده دقیقه‌ای برسم خونه مامانم،نه سه ساعته
!austenite
کاربر حرفه ای
حالا هی مسخره کن
میخواین منو به عنوان راننده استخدام کنین ببرم بیارمتون
میخواین منو به عنوان راننده استخدام کنین ببرم بیارمتون
اتفاقا شوهرم یکی از آرزوهاش اینه که راننده شخصی داشته باشهحالا هی مسخره کن
میخواین منو به عنوان راننده استخدام کنین ببرم بیارمتون
Similar threads
Similar threads
-
-
اگر قرار باشه تا 5 دقیقه دیگه کور بشی تو این 5 دقیقه دوست داری کیا رو ببینی و چیکار کنی ؟- شروع شده توسط sara20012
- پاسخ ها: 10
-
گریه زن !!! بیاین بخونین تحت تاثیر قرار بگیرین یکم ......- شروع شده توسط elena_75
- پاسخ ها: 7
-
-
اگه روبروی آینه قرار بگیری به خاطر امروزت به خودت چی میگی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟- شروع شده توسط sey
- پاسخ ها: 50