سلام دوست عزیز...با احترام کامل به نظر دوستان گرامی اگه هدف نهایی و برترین سعادت و رسالت انسان بهشت برین هستش که رویای عرب در بیابان(بهترین جایی که یک فرد در بیابان می تونه داشته باشه یعنی کسی که جایی مثل بهشت شاید یک محیط دیگه رو دوست داشته باشه)
آیا جاودانه شدن در بهشت برین معنا پذیر؟ واقعا ؟ تا بینهایت بیکار بی هدف آیا این واسه ذهن انسان قابل هضمه؟تا ابد لذت؟
سلام به دوستاناول باید بدونیم که دیدگاه منه مخلوق با خالق فرق میکنه،همینطور که از سوال شما معلومه....
و البته این اقتضای انسان بودنه....
انسان اگه کاری میکنه حتما" باید هدفی داشته باشه وگرنه اون کار براش بیهوده س....
چون دنبال منفعت هست...
اما در منظر خالق اینجور نیست....
چرا؟چون اون بی نیاز هست...نیازی نداره کاری بکنه که حتما" هدفی به دنبال داشته باشه که درقبال اون هدفی که دنبال میکنه منفعت بهش برسه....
پس بعضی از امور از سر فیض و کرم هست...از جمله آفرینش انسان و کلا" جهان هستی....
اما هدف غایی و نهایی از این آفرینش چیه؟فقط به تکامل رسیدن انسان
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نا نی به کف آری و به غفلت نخوری
خدا همه ی جهان هستی رو در اختیار انسان قرار داده تا انسان که اشرف مخلوقاتش هست به تکامل برسه....
هرچند خداوند وسایل تکامل هر موجودی رو در اختیارش میذاره....
موجود بی جان به صورت طبیعی و جبری به سمت کمال حرکت میکنه و انسان از طریق اختیار و آزادی به تکامل میرسه....
و این مختار بودنه انسان هست که تمییز میده بهشتیا رو از جهنمی ها....
اما در مورد بحث عبادت،در قرآن اومده ما جن و انس را نیافریدیم مگر برای عبادت...
قطعا" خدا به عبادت منه مخلوق احتیاجی نداره.... بر عکس من بهش احتیاج دارم....
من احتیاج دارم که معبودم رو ستایش کنم....
و همین قرب اللهی انسان رو به تکامل میرسونه....
در کل انسان در هر بعدی میتونه به تکامل برسه...
به این نکته هم توجه داشته باشیم که این دنیا فانی هست و دنیای باقی،دنیای دیگریست...
و این نیست که همه چیز تموم بشه....
سلام دوست عزیز...سلام به دوستان
دوست عزیز راستش این قسمتی از فرمایشتون رو که رنگی کردم رو متوجه نشدم یعنی ما که نیازمندیم کارمون هدف داره و خدا که بی نیازه هدف نداره؟
راستش من ملازمه بین این حرفتون رو نگرفتم که چطور نیازمندی با هدف داشتن تلازم داره که بعد نتیجه گرفتین که خدا که بی نیازه ...
از این هم که بگذریم فکر کنم هنوز جواب سوال داده نشد چون خب چرا ما اصولا باید به کمال برسیم؟ چه نیازی هست؟
اگه در مورد بند اول توضیح بدین بعد به سراغ سوالات بعدی هم میرم
یا علی
سلام بزرگوار....درود برشما من منظورم از اعراب جاهلیت و تصویر سازی بهشت برای اونا اینه که برای مثال اگر پیامبر در اروپا برای مردم فرستاده می شد وعده بهشت چه بود چه تصوری از بهشت به اونا داده میشد آیا زنان زیبا و نهرهای روان و درختان سرسبز و شراب بود چون همه اونارو داشتند آیا بهشت اونا باز یک همچین زندگی تکرار می شد پس این برای اعراب لذت بخش بود
موضوع دوم آیا وقعا آرامش ابدی دراینه که ما تا بینهایت لذت ببریم آیا خسته نمی شیم گیرم هم خسته نشیم آیا رسالت و سعادت انسان در اینه که تا بی نهایت شاد باشه و لذت ببره
درکنار این مساله بیشتر به نظر میاد تمام شدن و به پایان رسیدن آرامش ابدی باشه شاید
اول باید بدونیم که دیدگاه منه مخلوق با خالق فرق میکنه،همینطور که از سوال شما معلومه....
و البته این اقتضای انسان بودنه....
انسان اگه کاری میکنه حتما" باید هدفی داشته باشه وگرنه اون کار براش بیهوده س....
چون دنبال منفعت هست...
اما در منظر خالق اینجور نیست....
چرا؟چون اون بی نیاز هست...نیازی نداره کاری بکنه که حتما" هدفی به دنبال داشته باشه که درقبال اون هدفی که دنبال میکنه منفعت بهش برسه....
پس بعضی از امور از سر فیض و کرم هست...از جمله آفرینش انسان و کلا" جهان هستی....
اما هدف غایی و نهایی از این آفرینش چیه؟فقط به تکامل رسیدن انسان
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نا نی به کف آری و به غفلت نخوری
خدا همه ی جهان هستی رو در اختیار انسان قرار داده تا انسان که اشرف مخلوقاتش هست به تکامل برسه....
هرچند خداوند وسایل تکامل هر موجودی رو در اختیارش میذاره....
موجود بی جان به صورت طبیعی و جبری به سمت کمال حرکت میکنه و انسان از طریق اختیار و آزادی به تکامل میرسه....
و این مختار بودنه انسان هست که تمییز میده بهشتیا رو از جهنمی ها....
اما در مورد بحث عبادت،در قرآن اومده ما جن و انس را نیافریدیم مگر برای عبادت...
قطعا" خدا به عبادت منه مخلوق احتیاجی نداره.... بر عکس من بهش احتیاج دارم....
من احتیاج دارم که معبودم رو ستایش کنم....
و همین قرب اللهی انسان رو به تکامل میرسونه....
در کل انسان در هر بعدی میتونه به تکامل برسه...
به این نکته هم توجه داشته باشیم که این دنیا فانی هست و دنیای باقی،دنیای دیگریست...
و این نیست که همه چیز تموم بشه....
سوالات جالبیهمنظور شما اینه که خدا انسان رو برای تکامل آفریده واینکه خدا تو قرآن میگه "جن و انس رو نیافریدم مگر برای اینکه مرا عبادت کنند" برای رسیدن انسان به کماله؟
ولی چه لزومی داره که انسان خلق بشه تا به کمال برسه؟ فایده ی اینکار چیه؟ خدا اینهمه انسان و موجود دیگه رو خلق کنه فقط برای اینکه انسان به کمال برسه؟
خب از همون اول انسان رو خلق نکنه که اینهمه دردسر هم نداشته باشه
ببخشید من اینقد رک حرف میزنم آخه این سوالیه که همیشه تو ذهنمه و هیچوقت نتونستم براش جوابی پیدا کنم
چرا؟چون اون بی نیاز هست...نیازی نداره کاری بکنه که حتما" هدفی به دنبال داشته باشه که درقبال اون هدفی که دنبال میکنه منفعت بهش برسه....
آیا جاودانه شدن در بهشت برین معنا پذیر؟ واقعا ؟ تا بینهایت بیکار بی هدف آیا این واسه ذهن انسان قابل هضمه؟تا ابد لذت؟آیا جاودانه شدن در بهشت برین معنا پذیر؟ واقعا ؟ تا بینهایت بیکار بی هدف آیا این واسه ذهن انسان قابل هضمه؟تا ابد لذت؟
ولی چه لزومی داره که انسان خلق بشه تا به کمال برسه؟ فایده ی اینکار چیه؟ خدا اینهمه انسان و موجود دیگه رو خلق کنه فقط برای اینکه انسان به کمال برسه؟
برای رسیدن موجودات به کمال هست نه فقط انسان تنها...منظور شما اینه که خدا انسان رو برای تکامل آفریده واینکه خدا تو قرآن میگه "جن و انس رو نیافریدم مگر برای اینکه مرا عبادت کنند" برای رسیدن انسان به کماله؟
ولی چه لزومی داره که انسان خلق بشه تا به کمال برسه؟ فایده ی اینکار چیه؟ خدا اینهمه انسان و موجود دیگه رو خلق کنه فقط برای اینکه انسان به کمال برسه؟
خب از همون اول انسان رو خلق نکنه که اینهمه دردسر هم نداشته باشه
ببخشید من اینقد رک حرف میزنم آخه این سوالیه که همیشه تو ذهنمه و هیچوقت نتونستم براش جوابی پیدا کنم
پست بعدی بنده رو که دوستان از همون پست نقل قول گرفته بودن رو ملاحظه بفرمایید،موضوع رو بازتر کردم...اشتباهه ! خداوند حکیم است یعنی تمامی کارهای او دارای هدف است و کار بیهوده در افعال او راه ندارد ! چون اگر کاری بیهوده انجام شود نشان از نقص و ناآگاهی خواهد بود که منجر به این خواهد شد که خداوند در بخشی از علم خود ناتمام و نیازمند باشد که با علت العلل بودن خداوند در تضاد است !
نه فقط انسان تنها...!!
ببینید خداوند جهان و انسان رو آفرید تا همه بسوی کمال رهسپار بشن و سیر تکامل رو طی کنن و قابلیتهای نهفته ی خودشون رو به کمال و فعلیت برسونن...
از یک طرف هم جهان رو مسخر انسان کرد،یعنی در اختیار انسان گذاشت...
در قرآن هم آفرینش زمین برای انسان دونسته شده،چراکه انسان اشرف مخلوقات و گل سرسبد خداوند هست...و آفرینش جهان،مقدمه ی آفرینش آدمی هست...
پس مقام آدمی اینقد بالا هست که این جهان و زینتهای اون برای رفاه و آسایشش آفریده شده...
و باید توجه داشته باشیم اینهمه آفرینش و آسایش برای انسان،قطعا دارای هدف هست و اون رسیدن به کمال مطلق و سیر تکامل هست...
اصولا اصل آفرینش یک گام تکاملی عظیمه...یعنی چیزی رو از عدم به وجود آوردن و از نیست هست کردن...
شما فرض کنین در جهان با این همه عظمت، هیچ انسانی زندگی نمیکرد.
این همه سیاره و ستاره و. و تنها ساکنان زمین دایناسورها هستند.
هدف خلقت این مجموعه چیه؟
به کمال رسیدن دایناسور؟
آماده شدن بستر برای حضور انسان؟
اگر انسانی در کار نباشد، چه کسی مفهوم خدا را به وحود می آورد؟ تیرانازاروس هم تسبیح خدا میگفت؟
از طرفی شما فرمودین سایر حیوانات هم تسبیح خدارو میگن، این برگرفته از اعتقادات دینی شماست؟
چون توی هزاران مستند در مورد حیوانات تا حالا کوچکترین اشاره ای به عبادت حیوانات به درگاه پدیده ای به نام خدا نشده.
تمام سوالاتی که پرسیدین قابل بحث و بررسیه...شما فرض کنین در جهان با این همه عظمت، هیچ انسانی زندگی نمیکرد.
این همه سیاره و ستاره و. و تنها ساکنان زمین دایناسورها هستند.
هدف خلقت این مجموعه چیه؟
به کمال رسیدن دایناسور؟
آماده شدن بستر برای حضور انسان؟
اگر انسانی در کار نباشد، چه کسی مفهوم خدا را به وحود می آورد؟ تیرانازاروس هم تسبیح خدا میگفت؟
از طرفی شما فرمودین سایر حیوانات هم تسبیح خدارو میگن، این برگرفته از اعتقادات دینی شماست؟
چون توی هزاران مستند در مورد حیوانات تا حالا کوچکترین اشاره ای به عبادت حیوانات به درگاه پدیده ای به نام خدا نشده.
اما اول یه سوال شما اصلا خدا و وجود خدا رو قبول دارید؟!!
قطعا اگه مهم نبود نمی پرسیدم...آیا مهمه ایشون به خداوند اعتقاد دارن ؟ آیا تفکرات ایشون می تونه باعث وجود یا عدم وجود خداوند بشه ؟ آیا اصلا خدایی که وجودش گیر اعتقاد ایشون باشه قابل پرستشه ؟؟
تمام سوالاتی که پرسیدین قابل بحث و بررسیه...
حتی براتون اثبات میکنم که تیرانازاروس هم تسبیح خدا میگفت...
اما اول یه سوال شما اصلا خدا و وجود خدا رو قبول دارید؟!!
آیا مهمه ایشون به خداوند اعتقاد دارن ؟ آیا تفکرات ایشون می تونه باعث وجود یا عدم وجود خداوند بشه ؟ آیا اصلا خدایی که وجودش گیر اعتقاد ایشون باشه قابل پرستشه ؟؟
خدا منظورتون خالقی برای جهان آفرینش هست، با اونیکه ادیان ابراهیمی معرفی کردن؟
اگر ادیان رو میگین، به نظرم کار خود آدماس.
اما اگه آفریدگار منظورتونه، نمیشه نظری قطعی داد.
چون نمیشه دانشی برای این موضوع یافت، همش حاصله ساده سازی ها و استنباط های ناقص ذهن ماست.
اینجا یعنی نمیتونیم بحث کنیم؟
آیا مهم هست شما از خدایی دفاع کنی؟
آیا مهم هست که خدایی در کتابش قران بگه اگر الله را یاری کنید، یاریتان میکند.
آیا اگر آدم ها در جهان آفرینش نبودن، الله نیازی به یاری داشت؟
سوره محمد آیه 7 :
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ
اى كسانى كه ايمان آوردهايد اگر الله را يارى كنيد ياريتان مىكند و گامهايتان را استوار مىدارد (
حرفاتون هم تناقض داره هم ابهام....!خدا منظورتون خالقی برای جهان آفرینش هست، با اونیکه ادیان ابراهیمی معرفی کردن؟
اگر ادیان رو میگین، به نظرم کار خود آدماس.
اما اگه آفریدگار منظورتونه، نمیشه نظری قطعی داد.
چون نمیشه دانشی برای این موضوع یافت، همش حاصله ساده سازی ها و استنباط های ناقص ذهن ماست.
اینجا یعنی نمیتونیم بحث کنیم؟
خدا چرا انسان رو آفرید؟حرفاتون هم تناقض داره هم ابهام....!
شما طبق نظر خودتون تعریفی از خدا میخواید بکنید و از دو منظر بررسی میکنید و از هر دو بعد هم به بی خدایی میرسید...یعنی از تعریف خدا به بی خدایی میرسید...
و این تناقض هست....
ادیان ابراهیمی خدایی غیر از خالق جهان آفرینش معرفی نکردن...
تعریفتون از آفریدگار چیه؟
منشاء این آفریدگار ذهن بشر هست؟
نه کی همچین حرفی زده؟
داریم بحث میکنیم که...
خدا چرا انسان رو آفرید؟
اصلا خدا چرا حیوانات رو آفرید؟
اصلا خدا چرا جهان رو آفرید؟
آخرش که چی؟یکی میکشه،یکی رو میکشن،آخرش هم میریم بهشت یا جهنم.خب که چی بشه؟
همه این سوالات از سردرگمی مغز نشات میگیره.مثل اینه که بگیم ما چرا درس میخونیم،آخرش که میمیریم خب درس و علم رو کجای دلم بذارم؟کسی که این سوالات رو میپرسه هدف نهایی رو نمیدونه چیه؟نمیدونه اصلا واسه چی داره زندگی میکنه؟اگر کسی جواب اینها رو دانست میشه همون:سال ها فکر من این است همه شب سخنم،به کجا میروم آخر غافل از احوال خویشتنم...
در اینصورت کارها همه به قصد رضای خدا انجام میشه و میشه قربة الی الله.این قربة الی الله کلید امیدواری در تمام کارهاست