یعنی کسی هست که بگه خدایی وجود نداره!!!؟

danielo

عضو جدید
کاربر ممتاز
من اعتقاد دارم خدایی وجود نداره چون قابل اثبات نیست وجود خداوند فقط یک فرضیه است
چرا شما اعتقاد دارین خدا وجود داره می تونین اثباتش کنید؟

یک نکته ای بگم که خیلی ها قاطی میکنند.
این جا 2 تا مساله وجود داره.
که جواب دانشمندان و علم را میگم.
1:خالقی هست؟
تا اینجا ثابت نشده و نمیتونیم 100 درصد بگیم هست یا نه ولی چون تا حالا ثابت نشده نمیتونیم بپذیریمش.
نکته:کسی نمیگه این خالق چیزی هست که ساختار فیزیکی مثل انسان داشته باشه.یعنی مثل انسان خشم کنه.بخشنده باشه.مهربان باشه.و همه این صفات انسانی که به
خالق نسبت میدهند.
2:خدای ادیان ابراهیمی طبق کتاب های انجیل و تورات و قران ؟؟؟
علم و دانشمندان میگن نه.
نکته: منظور از خالق ادیان ابراهیمی همین خدایی هست که صفات انسانی داره و داستان ادم و حوا و غیره.

پس این 2 تا مساله با هم فرق داره.
علم و دانشمندان میگن خدای ادیان ابراهیمی در فرضیه خدای بت ها و خدای اتون و خدای بودا هست و از نظر علمی هیچ فرقی با هم ندارند.



اخرین نکته:خیلی ها وقتی در بحث علمی اثبات خدای ادیان ابراهیمی کم میارند مانور میدند روی عدم دانایی بشر روی خالق هستی.
که این 2 مقوله 2 بحث متفاوت هستند.
یعنی بهانه هایی که طرفداران خدای ابراهیمی میارند برای اثبات خدایشون میارند همون بهانه هایی هست که یک بت پرست یا یک خورشیدپرست یا یک اتش پرست
برای خودشون میارند یعنی همون چیزی که گفتم

در ضمن وجود یک خدای عالی با صفات انسانی که در بین طرفداران ادیان ابراهیمی میشه ارزو بنده و دانشمندان دنیا هم هست.
خودم به شخصه دوست دارم که همچنین خدایی وجود داشت باشه.
 

danielo

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینم جواب بود دادید مثلا!

اگر این مدلی میخواید بحث کنید که زیادی خوش به حال عقل و منطق میشه!!


اقلا محض دلخوشی ما جواب یک سؤال رو میدادید!

شما خودتون اگر روانشناسی بلد بودید باید متوجه میشدید مثلا لاک پشتی که تازه بدنیا میاد، هیچ زمینه ذهنی در مورد دیدن دریا و آدرسش نداره که بخواد از ناخوادآگاهش یادبگیره. چون ناخودآگاه مال تمامی دیده ها و شنیده ها و زمینه های ذهنی + مسائل فراموش شده است... ضمن اینکه ناخوادآگاه، خودش عاملی بسیار پیچیده و عجیبه که روانشناسان هنوز توش موندن. کلا علم توی خیلی چیزا مونده!

اینطور نیست که نظریات علم روانشناسی بخواد خدا رو نفی کنه! ضمنا بنده هم مقداری مطالعات روانشناسی داشتم! منطقی بحث کنید خواهشا!

توقع داشتیم با این ادعای علم و سالها مطالعه!، در مورد نظریه داروین این نکته رو بدونید که همین حلقه گمشده داروین مدعای وجود مبدّع اولیه از هیچ هست.
بیزحمت شما اگر زمینه ذهنی در این اطلاعات دارید، با دلیل سرش بحث کنید، بعد اقلا با دلیل رد کنید و بعد بفرمایید ربط نداره!!

از نظر من، در کل، کسیکه خدا رو نفی میکنه چندان از ذهنش استفاده نمیکنه، وگرنه تک تک موجودات دارن فریاد میزنن ما رو یک ایجاد کننده ای ایجاد کرده...!
و دارن به وجود خدا شهادت میدن

آیا این حشره تصادفا در اثر ازدواج برگ و سنجاقک مثلا تولید شده!!؟ یا خدایی بوده که اقتضائات رنگ و شکل و محیط زندگی و غریزه یافتن غذا و شناخت دشمن و.... رو بهش داده با تمام دستگاه های پیچیده درونش



قرآن میفرماید بشر حتی نمیتونه یک پشه خلق کنه و اگر پشه ازش چیزی رو بگیره نمیتونه پس بگیره.

اگر تصور کنید جهان و از جمله کره زمین، تصادفا از آن انفجار اولیه تولید شده، این انفجار چرا اینقدر تولید نظم کرده؟
اگر زلزله یا طوفانی بیاد و همه چیزو به هم بریزه ایا ممکنه در اثر این بی نظمی، یک نظم جدید و دقیقی حاکم بشه!؟ اگر این اتفاق بیفته و شما دیدید یک طوفان که درختها رو از جا میکنه بعد روی هم سوار میکنه و ایجاد یک ساختمان منظم کنه اینو میگید تصادف؟
...

اصلا برای اثبات وجود خالق هیچ نیازی به اینهمه دلیل نیست! تمام جهان و ذرات عالم خودشون دلیل وجود ایجاد کننده هستند. این شمائید که باید برای نبودن آفریننده و ایجاد کننده اقلا یک دلیل منطقی بیارید!!

تمام این اعمال در dna موجودات تعریف شده
 

سحر صبح

عضو جدید
یک نکته ای بگم که خیلی ها قاطی میکنند.
این جا 2 تا مساله وجود داره.
که جواب دانشمندان و علم را میگم.
1:خالقی هست؟
تا اینجا ثابت نشده و نمیتونیم 100 درصد بگیم هست یا نه ولی چون تا حالا ثابت نشده نمیتونیم بپذیریمش.
نکته:کسی نمیگه این خالق چیزی هست که ساختار فیزیکی مثل انسان داشته باشه.یعنی مثل انسان خشم کنه.بخشنده باشه.مهربان باشه.و همه این صفات انسانی که به
خالق نسبت میدهند.
2:خدای ادیان ابراهیمی طبق کتاب های انجیل و تورات و قران ؟؟؟
علم و دانشمندان میگن نه.
نکته: منظور از خالق ادیان ابراهیمی همین خدایی هست که صفات انسانی داره و داستان ادم و حوا و غیره.

پس این 2 تا مساله با هم فرق داره.
علم و دانشمندان میگن خدای ادیان ابراهیمی در فرضیه خدای بت ها و خدای اتون و خدای بودا هست و از نظر علمی هیچ فرقی با هم ندارند.



اخرین نکته:خیلی ها وقتی در بحث علمی اثبات خدای ادیان ابراهیمی کم میارند مانور میدند روی عدم دانایی بشر روی خالق هستی.
که این 2 مقوله 2 بحث متفاوت هستند.
یعنی بهانه هایی که طرفداران خدای ابراهیمی میارند برای اثبات خدایشون میارند همون بهانه هایی هست که یک بت پرست یا یک خورشیدپرست یا یک اتش پرست
برای خودشون میارند یعنی همون چیزی که گفتم

در ضمن وجود یک خدای عالی با صفات انسانی که در بین طرفداران ادیان ابراهیمی میشه ارزو بنده و دانشمندان دنیا هم هست.
خودم به شخصه دوست دارم که همچنین خدایی وجود داشت باشه.

دقت بفرمایید
ما دانشمندان مورد قبول شما رو قبول نداریم
اگر بر مبنای تکیه بر نقل دیگران میخواید اثبات کنید منم بر مبنای نقل قرآن، نقل ائمه و انبیای الهی (که دارای معجزات و صاحب علوم عظیم بشری و فرابشری)، برمبنای نقل قول از هزاران دانشمند موحد دیگر از قبل از اسلام تا کنون و.... خدا رو براتون اثبات کنم
به عبارتی منم میتونم نظریاتی از دانشمندان براتون بیارم که تمام این مدعیات و فرضیات مطرح شده شما رو نقض کنه

بنابراین شما برای اثبات یا عدم اثبات وجود خدا راه درست و عقلانی رو انتخاب نکردید
این یک

دوم اینکه خدا در کتب تحریف شده ادیان توحیدی بعضا ساختار جسمانی و دور از عقلی بخود گرفته (مثل کشتی خدا با شیطان...) در حالیکه ما معتقدیم اولا خیلی از اینها دروغ قاطیش شده و در نتیجه خدای ادیان توحیدی مقداری تفاوت از نقطه نظر مطروحه با هم دارند / و ثانیا تمام این صفات تعریف خاص خودشو داره نه به حالت قیاسی که در بشر هست بخواد در خدا باشه... و تمام اینها اثباتهای روشن و منطقی دارند که نهایتا جای شک باقی نمیذاره و میشه ذات و صفات واقعی خدا رو از همین منظر عقلانی کاملا به اثبات رسوند.

سوم اینکه ما در بحث کم نمیاریم. بلکه شماهائید که تا کم میارید میرید دلایل نقلی از این و اون میارید و روال بحث یادتون میره که قرار بود عقلانی پیش بره

خط آخرتون امیدوارم کننده بود... واقعا اگر بدون تعصب پیش بریم در بحث، قدم به قدم، میشه بحث رو ادمه داد و به جایی رسید...
 
آخرین ویرایش:

سحر صبح

عضو جدید
تمام این اعمال در dna موجودات تعریف شده

درسته
و ما هم میدونیم همینطوره... اما مسئله اینجاست که این DNA با RNA و سایر ملکولهای داخل یک سلول، که دائما در حال ساخت و ساز و رفت و آمدهای عالمانه هستند، دارای یک شعوری میباشند!
بجز اینها، ملکول DNA و سایر ملکولهای بدن از اتم ساخته شده /و اتمها از الکترون و پروتون و نوترون/ که الکترون با تعداد، نحوه چرخش و قرارگیری خود دور هسته اتم یک صفاتی رو برای آن ملکول ایجاد میکنند.
اینجا یک سؤال مهم مطرح هست:

این انرژی وغریزه چرخش از کجا می آید؟
یعنی چه کسی این نیروی مغناطیسی، ساختار زوجیت الکترون و پروتون، شعور نحوه قرارگیری و چرخش رو مقرر کرده که اینطور دقیق، ملکول ها رو بسازند و ملکولها کنار هم طوری کار کنند که سلول را بسازند و برای این سلول صفات ویژه ای رو ایجاد کنند که منجر به تولید و حیات موجود زنده ای بشه که بشر از خلق آن عاجزه!

بعبارت دیگر آن سلول با این صفات ویژه دارای توان و شعور ساخت و ساز، عملکرد، تشخیص، غریزه و.... بشه.

چه عامل و نیرویی باعث حفظ این موقعیت برای اتمها میشه؟
آیا اینها یک ایجاد کننده٬ کنترل کننده و مدبر ندارند و اگر آن ناظر حقیقتی بجز خداست آن حقیقت رو کی خلق کرده؟! آیا خالق این حقایق و آفرینشها نباید فردی عالم باشد و دقیق و توانا؟

آیا اینها یک مدبّری نداشته که اراده کرده که جهان بر این مبنا و اساس، اینگونه دقیق، از روی علم و حساب و کتاب و منظم باشد؟


ما معتقدیم که خداوند تمام خلقت رو بر اساس تدبیر و وسیله بنا کرده و هیچ اقدامی رو بدون ایجاد اسباب و علل مقرر نکرده... یعنی هرچیزی در کنار دلیل علمی آن، گواهی بر ایجاد کننده حکیمانه و باتدبیر آن اسباب و علل است.

تا اینجا نظرتون رو بفرمایید
 
آخرین ویرایش:

AFSl-lIN

عضو جدید
آقا افشین شما وقتی هنوز از نظر عقلی خدا رو باور نکردید اصلا منطقی نیست رفتید سر در آوردن شبهات اسلامی و عقیدتی و قرآنی! شما اینقدر بی منطق بحث میکنید که وقتی من یک جمله از قرآن آوردم به من برخورد شدید داشتید که حق نداری حتی یک جمله نقل از قرآن بیاری، اما حالا خودتون رفتید از یک کتاب که معلوم نیست مال کی و چیه دلیل و شبهه علیه اسلام آوردید!!

بهتون عرض کنم تمام این شبهات جواب دارن! اما نه به شما که هنوز توی پله اول اعتقادات موندید!
همچنین تراشیدن شبهه از یک مسئله کاملا مقدس هم کار سختی نیست اصلا. کاری که دشمن با اسلام کرده و میکنه. اما آوردن دلیل براش چند ده برابر انرژی و زمان گیره. حالا هر مسئله و تهمتی میخواد باشه. چه تهمت به شما باشه چه تهمت به عقاید دینی....
یک ضرب المثل هست که میگه:
یک دیوانه یک سنگ توی چاه میندازه که هزار عاقل نمیتونن درش بیارن!

و اصلا کسیکه بخواد قبل از افزایش علم، به مطالعه شبهات در مورد آن علم بپردازه دیگه به طور صحیح سراغ اون علم نمیره. چون عینک بدبینی میاد روی عقل و چشمش رو میپوشونه. اتفاقی که برای شما افتاده و کاملا مشهوده، طوریکه حاضر نشدید دلایل ما رو بر اثبات خدا پاسخ بدید!

اما اگر کسی قبل از هرچیز اطلاعات خودشو نسبت به اصول و فروع و تاریخ اسلام و... سایر وجوه اسلام شناسی کامل کنه بعد بره این شبهات رو بخونه متوجه میشه چقدر ظرافتمندانه و مغرضانه شبهه طرح کردن اما در عین حال میتونه جواب بده. چون حق رو کامل فهمیده.

من شما رو در سطحی نمیبینم که بخوام شبهات دینی شما رو جواب بدم. در حال جهالت و خامی سراغ این مطالعات رفتید و مغزتون رو انباشه کردید، دقیقا برای همین هم حتی یک بحث منطقی نتونستید با ما داشته باشید!

از نظر من کسیکه خدا رو باور نداشته باشه اول باید روی اعتقادش در این باب کار کنه و یقین کنه به ذات و صفات خدا.
مرحله بعدی هم باید بره تاریخ اسلام و سیره نبوی بخونه.
بعد نوبت فروع و احکام
و بعد اگه مایل بود یافتن جواب شبهات هست...
اولا این شبهات رو در جواب اقای اسحاقی آوردم
میگن بدترین روش تخریب یک چیز کسی رو که بی منطقه رو بیارین از اون چیز دفاع کنه
خواهشا به جای پرداختن به حاشیه به بحث بپردازین بچه ی دبیرستانی که نیستیم اینجور حرف می زنی
جوابی بهتر از اینکه من رو در سطحی نمی بینی نداری چون تنها راه فرار هست ( دست پیش می گیرین که پس نیوفتین)
قبلا هم گفتم من 4 سال پیش مسجدی بودم و با عینک خوش بینی وارد شدم
 

AFSl-lIN

عضو جدید
من از همون اول شروع بحث با شما در این تاپیک اسم خدا رو نیاوردم. اسم آفریننده و خالق رو آوردم.#18
ضمن اینکه نوشتم اگر قبول دارید به آفریننده تا چه حد؟! اما شما فرمودید هیچی قبول ندارم!! یعنی بازم یک تناقض اعتقادی و گفتاری دیگه!

اینکه چرا حتما یک فرد هست بعد از این ثابت میشه که شما در بحث با ما قدم به قدم پیش برید و به یک ایجاد کننده اعتقاد داشته باشید و قبول کنید چقدر تا حالا در کلامتون تناقض داشتید و اینقدر توجیه نکنید بعد بریم سر قدم بعدی... حالا هم که باز رفتید پریدید سر احکام و عقاید. در حالیکه من ازتون قول گرفتم و شرط کرده بودم سر شبهات فعلا نپرید چون بحث بسیار طولانی میشه. و آوردن شبهه کوتاهه اما جوابش طولانی تره برای اثبات. اما شما زدید زیر شروط و ده ها شبهه اینجا ردیف کردید که اذهان رو خراب کنید!!

نظریات غربی و شرقی نداره. این شبهات نویسنده داره، ببینید از کی دارید خط میگیرید. بنابراین اینجا عقل شما نیست که خط میده. فقط حرف دیگرانه! آن هم با شنیدن یکطرفه و بدون تحقیق در مورد جواب آنها! و بدون عنوان کردن شبهه در زمان و جایگاه خودش!!

شما لازمه برید به بحث درد دل چادر سری بزنید و اول از همه کامنتهاتون رو بخونید ببینید با چه ادعایی جلو آمدید و چه نسبتهایی به ما معتقدین دادید!
منطق شما خیلی جالبه!

با بی منطقی جلو میاید
با بی منطقی بحث میکنید
با بی منطقی حرف میزنید
در عین حال کلی هم ادعای منطق و علم میکنید!

خواهشا پست های من رو دوباره بخونین و کمی فکر کنین به این نتیجه خواهی رسید که تناقضی وجود نداره
خیلی جالبه به جای آوردن دلیل فقط به من توهین می کنید بعد می گید من منطق ندارم
تو نمی تونی نوشته های من رو درک کنی چون سطح فکرت حتی پایین تر از اندیشه ی 1 دانشگاه است بهت پیشنهاد می کنم ین کتاب رو یه بار بخونین بعد به بحث ادامه بدیم
 

AFSl-lIN

عضو جدید
سحر صبح :
در طول عمرم و تمام بحث هایی که انجام دادم بی منطق تر از شما ندیدم
به جای توهین و توهم توطئه کمی فکر کنید بحث من با شما تمومه چون شما فقط به دنبال تخریب هستین بهتون پیشنهاد می دم نوشته های من رو از اول و بدون داشتن حس دشمنی بخونید اگر تونستید بدون حس دشمنی بخونید بعد با شما بحث می کنم
به پست های شما هم جواب نمی دم چون جواب دادن به تو رو توهین به خوم می دونم
 

"Che.Engineer"

عضو جدید
2-3 اول شنوا بعد بینا
در آیات 78 نحل و 9سجده و 78 مومنون نگارنده قرآن گفته «او برای شما گوش و چشم و قلب قرار داد» و توضیح می دهند که در ترتیب به کار بردن واژه های گوش و چشم دقت شده است چرا که در جنین ابتدا قدرت شنوایی و سپس بینایی بوجود می آید پس قرآن این موضوع را می دانسته پس قرآن معجزه است و... در توضیح باید گفت که حتی اگر این ترتیب گوش و چشم را بپذیریم باید توجه کنیم که در همان آیات پس از گوش و چشم از قلب نیز سخن به میان آمده است پس می بایست در جنین پس از شنوایی و بینایی قلب خلق شده باشد که بلعکس قلب قبل از چشم و گوش در جنین خلق می شود و با این استدلال نه تنها اعجاز قرآن اثبات نمی شود بلکه عدم تطابق قرآن با علم نشان داده می شود.
ما کار به حرف دیگران نداریم که آنها چه طور تفسیر کرده اند
هدف یافتن منظور واقعی است.
گوش و چشم و قلب (نه قلب جسمانی) وسیله ای برای ادراک حقایق هستند.
 

"Che.Engineer"

عضو جدید
اولا این شبهات رو در جواب اقای اسحاقی آوردم
میگن بدترین روش تخریب یک چیز کسی رو که بی منطقه رو بیارین از اون چیز دفاع کنه
خواهشا به جای پرداختن به حاشیه به بحث بپردازین بچه ی دبیرستانی که نیستیم اینجور حرف می زنی
جوابی بهتر از اینکه من رو در سطحی نمی بینی نداری چون تنها راه فرار هست ( دست پیش می گیرین که پس نیوفتین)
قبلا هم گفتم من 4 سال پیش مسجدی بودم و با عینک خوش بینی وارد شدم

یکی از روشهای اثبات یک قضیه برهان خلف هست
چون نقیض یه حکم درست نیست پس خودش اثبات میشه
حالا چرا نقیضش درست نیست؟
من چهار تا روش براتون گفتم که شما سه تاشو همینجوری رد کردی
مگه میشه تاریخ رو رد کرد درحالی که آثارش الان موجود هستش
تاریخ اگه به دست هر کس نوشته شده باشه باز هم یک سری اشتراکات بین اکثریت وجود داره که میشه به اونا استناد کرد.
مگه میشه ذات خودمون رو نادیده بگیریم. من که خدا رو تو تک تک لحظات زندگیم حسش میکنم و تا حالام یه اتفاقایی تو زندگیم افتاده که خودمم باورم نمیشه. در ضمن یکی از نیاز ها انسان نیاز به پرستش هستش.
پرستش خدا به انسان روحیه ،اخلاق و انسانیت رو هدیه میده.
اگه بگیم خدایی وجود نداشته باشه خوبی و بدی معنایی ندارن. اخلاق معنایی نداره. ناموس نداریم و خیلی چیزای دیگه مثل زیبایی یا زشتی بی معنا خواهند بود. ادم قراره دو روز زنده باشه پس بسم ا...
هر غلطی که دلمون خواست انجام بدیم. ترس از فنا پذیری انسان رو خیلی بد بخت میکنه.
یه بارم شنیده بودم روانشناسای غربی برای اینکه بیان از فروپاشی نظام خانواده و جرم و جنایتی که رخ میده جلوگیری کنن دین داری رو ترویج کنن بین مردم که به دلایلی نذاشتن این کارارو انجام بدن.
 

AFSl-lIN

عضو جدید
یکی از روشهای اثبات یک قضیه برهان خلف هست
چون نقیض یه حکم درست نیست پس خودش اثبات میشه
حالا چرا نقیضش درست نیست؟
من چهار تا روش براتون گفتم که شما سه تاشو همینجوری رد کردی
مگه میشه تاریخ رو رد کرد درحالی که آثارش الان موجود هستش
تاریخ اگه به دست هر کس نوشته شده باشه باز هم یک سری اشتراکات بین اکثریت وجود داره که میشه به اونا استناد کرد.
مگه میشه ذات خودمون رو نادیده بگیریم. من که خدا رو تو تک تک لحظات زندگیم حسش میکنم و تا حالام یه اتفاقایی تو زندگیم افتاده که خودمم باورم نمیشه. در ضمن یکی از نیاز ها انسان نیاز به پرستش هستش.
پرستش خدا به انسان روحیه ،اخلاق و انسانیت رو هدیه میده.
اگه بگیم خدایی وجود نداشته باشه خوبی و بدی معنایی ندارن. اخلاق معنایی نداره. ناموس نداریم و خیلی چیزای دیگه مثل زیبایی یا زشتی بی معنا خواهند بود. ادم قراره دو روز زنده باشه پس بسم ا...
هر غلطی که دلمون خواست انجام بدیم. ترس از فنا پذیری انسان رو خیلی بد بخت میکنه.
یه بارم شنیده بودم روانشناسای غربی برای اینکه بیان از فروپاشی نظام خانواده و جرم و جنایتی که رخ میده جلوگیری کنن دین داری رو ترویج کنن بین مردم که به دلایلی نذاشتن این کارارو انجام بدن.
برهان خلف یه روش اثباته و من بهش ایمان دارم اگر شما با برهان خل چیزی ثابت کنید من قبول می کنم
الان برهان خلفی که استفاده کردین کامل نشده شما فرض کردین که خدا وجود نداره
باید با وجود نداشتن خدا یک اصل نقض شود شما از نقض شدن خانواده و اخلاق گفتین در واقع اینها اصول نیستن این ها اگر در دین اصل هستن ولی در خارج از دین اصل نیستن
دین داری در بعضی موارد اخلاق رو گسترش میده و در مواقعی ضد اخلاق (جنگ های دینی ایران و روم در زمان ساسانیان یا حمله ی اعراب به ایران)
اگر قبول کنیم باید خدا وجود داشته باشه به دلیل اینکه باید اخلاقیات باشه میشه همون جمله ی کلیشه ای دین افیون توده ها
همینجوری رد نمی کنم برای قران دلایلم رو آوردم درمورد ذات هم مغز مانند بقیه ی اعضا از پدر و مادر به انسان به ارث می رسد و اعتقادات یک شخص در ناخودآگاه فرزندش کپی خواهد شد برای همین یک فرد که پدر و مادرش اعتقاد به خدا داشته باشند فرزند آنها در ناخودآگاه اش به خدا اعتقاد خواهد داشت
یک نمونه از این انتقال ناخودآگاه که اکثرا شنیدیم قضیه ی افسردگی در مردم کرمان به دلیل جنایت آقا محمد خان قاجار در چند نسل پیش (در آوردن چشم ها)
(شرمنده که یک دفعه گفتم اون سه تا هیچی و توضیح ندادم چون شما گفتید از کدومش اون سه تای دیگه رو قبلا درموردشون با دیگران بحث کردم و به این نتیجه رسیدم که جواب نمی دهند)
درمورد تاریخ: اسلام به راحتی قابل رد هست داستان قتل عام بنی قریظه در صدره چون تایید شده توسط روحانیون هست
اثبات با تاریخ این مشکل را دارد که هر جا به ضررمون بود نمی پذیریم و می سپاریم به تحریف و هر جا به سودمون بود استفاده می کنیم
 

AFSl-lIN

عضو جدید
2-3 اول شنوا بعد بینا
در آیات 78 نحل و 9سجده و 78 مومنون نگارنده قرآن گفته «او برای شما گوش و چشم و قلب قرار داد» و توضیح می دهند که در ترتیب به کار بردن واژه های گوش و چشم دقت شده است چرا که در جنین ابتدا قدرت شنوایی و سپس بینایی بوجود می آید پس قرآن این موضوع را می دانسته پس قرآن معجزه است و... در توضیح باید گفت که حتی اگر این ترتیب گوش و چشم را بپذیریم باید توجه کنیم که در همان آیات پس از گوش و چشم از قلب نیز سخن به میان آمده است پس می بایست در جنین پس از شنوایی و بینایی قلب خلق شده باشد که بلعکس قلب قبل از چشم و گوش در جنین خلق می شود و با این استدلال نه تنها اعجاز قرآن اثبات نمی شود بلکه عدم تطابق قرآن با علم نشان داده می شود.]

ما کار به حرف دیگران نداریم که آنها چه طور تفسیر کرده اند
هدف یافتن منظور واقعی است.
گوش و چشم و قلب (نه قلب جسمانی) وسیله ای برای ادراک حقایق هستند.

در این مورد معجزه بودن رد شده
اگر مفسر ها این آیه را کشف علمی نخوانند ایراد وارده به قران خود به خود رفع می شود
 

"Che.Engineer"

عضو جدید
در این مورد معجزه بودن رد شده
اگر مفسر ها این آیه را کشف علمی نخوانند ایراد وارده به قران خود به خود رفع می شود

منظور قرآن در آیاتش از قلب، قلب جسمانی نیست تا اونجایی که من میدونم
استنباطی که شما آوردید از این جهت بوده
حالا بی خیال:biggrin:
 

"Che.Engineer"

عضو جدید
برهان خلف یه روش اثباته و من بهش ایمان دارم اگر شما با برهان خل چیزی ثابت کنید من قبول می کنم
الان برهان خلفی که استفاده کردین کامل نشده شما فرض کردین که خدا وجود نداره
باید با وجود نداشتن خدا یک اصل نقض شود شما از نقض شدن خانواده و اخلاق گفتین در واقع اینها اصول نیستن این ها اگر در دین اصل هستن ولی در خارج از دین اصل نیستن
دین داری در بعضی موارد اخلاق رو گسترش میده و در مواقعی ضد اخلاق (جنگ های دینی ایران و روم در زمان ساسانیان یا حمله ی اعراب به ایران)
اگر قبول کنیم باید خدا وجود داشته باشه به دلیل اینکه باید اخلاقیات باشه میشه همون جمله ی کلیشه ای دین افیون توده ها
همینجوری رد نمی کنم برای قران دلایلم رو آوردم درمورد ذات هم مغز مانند بقیه ی اعضا از پدر و مادر به انسان به ارث می رسد و اعتقادات یک شخص در ناخودآگاه فرزندش کپی خواهد شد برای همین یک فرد که پدر و مادرش اعتقاد به خدا داشته باشند فرزند آنها در ناخودآگاه اش به خدا اعتقاد خواهد داشت
یک نمونه از این انتقال ناخودآگاه که اکثرا شنیدیم قضیه ی افسردگی در مردم کرمان به دلیل جنایت آقا محمد خان قاجار در چند نسل پیش (در آوردن چشم ها)
(شرمنده که یک دفعه گفتم اون سه تا هیچی و توضیح ندادم چون شما گفتید از کدومش اون سه تای دیگه رو قبلا درموردشون با دیگران بحث کردم و به این نتیجه رسیدم که جواب نمی دهند)
درمورد تاریخ: اسلام به راحتی قابل رد هست داستان قتل عام بنی قریظه در صدره چون تایید شده توسط روحانیون هست
اثبات با تاریخ این مشکل را دارد که هر جا به ضررمون بود نمی پذیریم و می سپاریم به تحریف و هر جا به سودمون بود استفاده می کنیم

در مورد جنگ ها خودم اطلاعاتی ندارم که به دلایل و اهدافی بوده و چرا صورت گرفته:(و نمیخوامم بدونم وقتشو ندارم:biggrin:(شاید 20 سال دیگه یه تحقیقی کردیم البته اگه زنده باشیم) از تاریخ خوشم نمیاد استادامون خوب نبودن
خوب منم دارم جواب میدم دیگه صبر داشته باش وقت امتحانات و تو شریف درس خوندن بد بختیه به خدا:w10:
حرفایی که در مورد ناخودآگاه رو زدی نمیدونم درسته یا نه. ولی در ذات تمام انسان ها وجود داره پرستش، میل به جاودانگی و .... از نظر من ربطی به اجداد و ... نداره
در مورد تاریخ هم ما کاری به اسلام نداریم داریم خدا رو اثبات میکنیم. گفتم که به اشتراکات استناد میکنیم
 
آخرین ویرایش:

mersad20

کاربر فعال
واقعا كسي ميتونه اينهمه نظم را در جهان ببينه و بگه تصادفي بوجود اومده ؟ ميشه ؟ نه ميشه ؟‌
 

"Che.Engineer"

عضو جدید
فصل دوم آفرینش انسان
2-4 آبی که از پشت مرد و سینه زن می آید
در آیات 6و7 طارق نگارنده قرآن به یکی از تصورات قدیمی بشر اشاره دارد که نطفه را تشکیل یافته از آبی که از کمر مرد و آبی که از سینه های زن می آید می دانستند همکنون نیز بسیاری از مردم احساس درد در کمر را به این موضوع مربوط می دانند و بر همین اعتقاد قدیمی استوار هستند اما باید دانست اسپرم در بیضه های مرد تشکیل می شود و هیچ ارتباطی با کمر ندارد و تنها دلیلی که شاید بتوان آن را با کمر درد مربوط دانست ممکن است این باشد که فرمان عصبی جنسی مرد از نخاع او صادر می شود و اینجانب هیچ ربط دیگری بین کمر و اسپرم ندیدم هر چند برایم مسلم است که این مسئله هم به راحتی توسط مفسرین تحریف می شود اما کاملا روشن است که جایی که اسپرم تولید می شود بیضه هاست و ربطی به کمر ندارد همچنین محل تولید تخمک نیز در تخمدان های زن است که در حوالی کلیه ها قرار دارند و ارتباطی با سینه ها پیدا نمی کنند و...

فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِقَ (آفرینش انسان از چه بوده است؟)
خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِق (از یک آب جهنده آفریده شده است)
يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ (طارق/5تا7)
"صلب" به معنى پشته و اما "ترائب" جمع "تريبه" و به معنای استخوانهاى بالاى سينه ، همونجا كه گردن‏بند میذارن
آب جهنده در مورد مرد صادق است و نه زن پس ضمیر یخرج به مرد برمیگردد و نه زن. به نظر من منظور این است که این آب جهنده از میان پشت و جلوی مرد بیرون میاد. بیشتر از این نمیدونم شاید با پیشرفت هایی که صورت بگیره بعدآ بفهمن.;)
 

danielo

عضو جدید
کاربر ممتاز
درسته
و ما هم میدونیم همینطوره... اما مسئله اینجاست که این DNA با RNA و سایر ملکولهای داخل یک سلول، که دائما در حال ساخت و ساز و رفت و آمدهای عالمانه هستند، دارای یک شعوری میباشند!
بجز اینها، ملکول DNA و سایر ملکولهای بدن از اتم ساخته شده /و اتمها از الکترون و پروتون و نوترون/ که الکترون با تعداد، نحوه چرخش و قرارگیری خود دور هسته اتم یک صفاتی رو برای آن ملکول ایجاد میکنند.
اینجا یک سؤال مهم مطرح هست:

این انرژی وغریزه چرخش از کجا می آید؟
یعنی چه کسی این نیروی مغناطیسی، ساختار زوجیت الکترون و پروتون، شعور نحوه قرارگیری و چرخش رو مقرر کرده که اینطور دقیق، ملکول ها رو بسازند و ملکولها کنار هم طوری کار کنند که سلول را بسازند و برای این سلول صفات ویژه ای رو ایجاد کنند که منجر به تولید و حیات موجود زنده ای بشه که بشر از خلق آن عاجزه!

بعبارت دیگر آن سلول با این صفات ویژه دارای توان و شعور ساخت و ساز، عملکرد، تشخیص، غریزه و.... بشه.

چه عامل و نیرویی باعث حفظ این موقعیت برای اتمها میشه؟
آیا اینها یک ایجاد کننده٬ کنترل کننده و مدبر ندارند و اگر آن ناظر حقیقتی بجز خداست آن حقیقت رو کی خلق کرده؟! آیا خالق این حقایق و آفرینشها نباید فردی عالم باشد و دقیق و توانا؟

آیا اینها یک مدبّری نداشته که اراده کرده که جهان بر این مبنا و اساس، اینگونه دقیق، از روی علم و حساب و کتاب و منظم باشد؟


ما معتقدیم که خداوند تمام خلقت رو بر اساس تدبیر و وسیله بنا کرده و هیچ اقدامی رو بدون ایجاد اسباب و علل مقرر نکرده... یعنی هرچیزی در کنار دلیل علمی آن، گواهی بر ایجاد کننده حکیمانه و باتدبیر آن اسباب و علل است.

تا اینجا نظرتون رو بفرمایید


چیزی که توصیف شده شعور نیست ساختار شیمیایی نوکلئیک اسید هست هرنوکلئوتید از یک مولکول اسید فسفریک ،یک مولکول قند 5 کربنی ،یک مولکول باز نیتروژن‌دار تشکیل شده در ساختار یه DNA (و RNA)دو زنجیره از طریق باز های نیتروژن دار به هم متصل شدن ساختار این باز ها به گونه ای هست که تنها بر اساس موقعیت جفت خودشون رو تکمیل میکنن(مثلا باز A مکمل باز T هست و با باز G پیوندی برقرار نمیکنه )



ساختار DNA



مثل ساختار یه کلید با قفل چیزی که با اسم شعور ازش یاد شده در واقع قفل شدن دو ساختار مکمل هم هست (درست مانند قفل و کلید) و پیوند بین باز ها هم از طریق پیوند هیدرژنی اتفاق می افته.
با این توضیحات و با دیدگاه نویسنده قفل و کلید هم باید ذاتا دارای شعور باشند چون کلید می داند باید قفل خودش رو باز کنه و قفل دیگری رو باز نمی کنه قفل هم تنها با کلید خودش باز میشود..


اگر شعور ذاتی عامل فعالیت سلول ها و مولکول های بدن باشه باید بدونیم که سلول ها و مولکول ها گاهی شعورشون رو از دست میدن وفعالیت های عالمانه خودشون رو فراموش می کنن مثلا در بیماری های خودایمنی از جمله ام اس یا ویتیلیگو دستگاه ایمنی بدن بدون دلیل سلول خودی رو بیگانه تلقی می کنه و اون ها رو تخریب میکنه .

صفات سلول رو تنها ژن ها تعیین می کنن کنار هم قرار گرفتن ژن ها و به ارث رسیدنشون طی تولید مثل(میوز) از الگوی خاصی پیروی نمی کنه که وجود این الگو رو بخوایم به شعور مولکول ها نسبت بدیم به صورت تصادفی امکان داره هر ژنی به سلول دختر منتقل بشه و سلول دختر صفاتی رو داشته باشه که سلول دختر مشابه اون از همان سلول مادر این صفات رو نداشته باشه یعنی به ارث رسیدن صفات تحت کنترل ژن ها کاملا تصادفی هست و امکان داره موجود زنده ای ایجاد بشه که از نظر ژنتیکی نرمال نباشه .. این موارد با شعور ذاتی مورد نظر نویسنده در تضاده ..
 

danielo

عضو جدید
کاربر ممتاز
واقعا كسي ميتونه اينهمه نظم را در جهان ببينه و بگه تصادفي بوجود اومده ؟ ميشه ؟ نه ميشه ؟‌

یک سوال دارم ازت .اگر بری پیش یک بت پرست بری پیش یک خورشید پرست حتی بری پیش یک موش پرست.
اون هم همین حرف شما را میزنه.

این که این قضیه یک راز بزرگ هست یک بحث دیگه هست .
چرا فکر میکنیم این پدیده که اصلا نمیدونیم چی هست یک موجود هست با همین صفات انسانی.
در ضمن اون نظمی که شما فکر میکنی وجود نداره.
اگر از بین این همه میلاردها ستاره و این همه کهکشان ها یکیش شرایط بقا را داره.
این یک تصادف هست
 

سحر صبح

عضو جدید
چیزی که توصیف شده شعور نیست ساختار شیمیایی نوکلئیک اسید هست هرنوکلئوتید از یک مولکول اسید فسفریک ،یک مولکول قند 5 کربنی ،یک مولکول باز نیتروژن‌دار تشکیل شده در ساختار یه DNA (و RNA)دو زنجیره از طریق باز های نیتروژن دار به هم متصل شدن ساختار این باز ها به گونه ای هست که تنها بر اساس موقعیت جفت خودشون رو تکمیل میکنن(مثلا باز A مکمل باز T هست و با باز G پیوندی برقرار نمیکنه )



ساختار DNA



مثل ساختار یه کلید با قفل چیزی که با اسم شعور ازش یاد شده در واقع قفل شدن دو ساختار مکمل هم هست (درست مانند قفل و کلید) و پیوند بین باز ها هم از طریق پیوند هیدرژنی اتفاق می افته.
با این توضیحات و با دیدگاه نویسنده قفل و کلید هم باید ذاتا دارای شعور باشند چون کلید می داند باید قفل خودش رو باز کنه و قفل دیگری رو باز نمی کنه قفل هم تنها با کلید خودش باز میشود..


اگر شعور ذاتی عامل فعالیت سلول ها و مولکول های بدن باشه باید بدونیم که سلول ها و مولکول ها گاهی شعورشون رو از دست میدن وفعالیت های عالمانه خودشون رو فراموش می کنن مثلا در بیماری های خودایمنی از جمله ام اس یا ویتیلیگو دستگاه ایمنی بدن بدون دلیل سلول خودی رو بیگانه تلقی می کنه و اون ها رو تخریب میکنه .

صفات سلول رو تنها ژن ها تعیین می کنن کنار هم قرار گرفتن ژن ها و به ارث رسیدنشون طی تولید مثل(میوز) از الگوی خاصی پیروی نمی کنه که وجود این الگو رو بخوایم به شعور مولکول ها نسبت بدیم به صورت تصادفی امکان داره هر ژنی به سلول دختر منتقل بشه و سلول دختر صفاتی رو داشته باشه که سلول دختر مشابه اون از همان سلول مادر این صفات رو نداشته باشه یعنی به ارث رسیدن صفات تحت کنترل ژن ها کاملا تصادفی هست و امکان داره موجود زنده ای ایجاد بشه که از نظر ژنتیکی نرمال نباشه .. این موارد با شعور ذاتی مورد نظر نویسنده در تضاده ..

متأسفانه مطلب من رو درست نخوندید. آنچه من بهش اشاره کردم، شعور کار منظم و انرژی حاصل از چرخش تعداد خاصی از الکترونها به دور هسته اتم و ایجاد صفات برای ملکول بود. این خواص رو کی تعیین کرده؟
و کی سبب ساز این بوده که از ترکیب ملکولها سلولی ایجاد کنه که آن سلول برای خودش یک کارخانه غذاسازی و تولید مثل باشه و موجودات از همین سلول ایجاد بشن.
و چه کسی از همین سلول انواع موجودات رو خلق کرده
چه کسی این روال رو مدیریت میکنه
جناب؛ زیست شناسی سلولی ملولی رو ما هم گذروندیم... راضی به زحمتتون نبودم از اول درس بدید
 

"Che.Engineer"

عضو جدید
قبل از رفتنم
دانشمندان فقط روابط و دلایل را بدست میاورند و نه دلیل اینکه چرا این روابط یا دلایل وجود داره.:w16:
 

شهلای تنها

عضو جدید
فصل نهم معجزات در زندگی ما
9-1 اتفاقات غیر عادی در زندگی روزمره
قدیس آگوستین: معجزات نه بر خلاف طبیعت بلکه بر خلاف آنچه ما از طبیعت می دانیم روی می دهند.
این مبحث از مهمترین مباحث این مقاله است چرا که اعتقاد بسیاری از ما ریشه در اتفاقات ماورا طبیعه دارد نه به دلیل و برهان. اصل ماجرا این است که وقتی در زندگی روزمره انسانها اتفاقی غیر عادی می افتد که دلیلی برای آن پیدا نمی شود بلافاصله ذهن انسان آن را به خدا و موجودات ماورا طبیعه مانند دیو و جن و آل و... نسبت می دهد روحانیون جامعه نیز از این اتفاقات حداکثر استفاده را می برند تا دین مردم را محکمتر کنند مثلا اگر زلزله ی بزرگی بیاید روحانیون می گویند بخاطر این بوده که مردم زیاد گناه کرده اند و خدا قهرش آمده یا اگر خشکسالی شود می گویند اعتقاد مردم ضعیف شده بیایید نماز باران بخوانید تا خدا بر شما رحم کند و مردم هم که هیچ چاره دیگری ندارند به اندک امیدی دل خوش می کنند و آندر نماز می خوانند تا بلاخره باران ببارد و بعد می گویند چون ما نماز خواندیم باران آمد.
در گذشته که علم بشر ناچیز بود این سواستفاده ها بیشتر اتفاق می افتاد مثلا چون دلیل کسوف را نمی دانستند هر تعبیری را که روحانیون ارائه می دادند می پذیرفتند وقتی فردی جرقه های پتو را می دید گمان می برد جن و پری دیده است چرا که نمی دانست الکتریسیته ساکن یعنی چه؟ آری اکنون نیز اتفاقات غیر عادی بیشماری در زندگی ما می افتد که هنوز دلیل علمی برای بعضی از آنها ارائه نشده است و ممکن است دلیل علمی داشته باشند و یا واقعا از طرف خدا و موجودات ماورا طبیعه اتفاق افتاده باشند مثلا فردی از ته دل دعا می کند که نیاز مالی اش برآورده شود و وقتی به خانه بر می گردد می بیند کیسه ای طلا در خانه اش افتاده و او فکر می کند که چون مسلمان است و از خدا کمک خواسته خدا هم معجزه ای ترتیب داده و حاجت او را برآورده است اما اگر با دید بازتری به قضیه نگاه کنیم میبینیم در دیگر کشورها نیز یک مسیحی یا یک بودایی وقتی دعا می کند دعایش مستجاب می شود و به همان کیسه طلا دست پیدا می کند پس اسلام در این رابطه نقشی بیش از مسیحیت و دین بودایی بازی نمی کند حال شما خواهید گفت که عامل اصلی خداست و هر فردی با هر دینی اگر از خدا خواسته ای داشته باشد ممکن است معجزه رخ دهد اما باید گفت حتی افرادی که هیچ اعتقادی به خدا هم ندارند وقتی چیزی را از ته دل می خواهند معجزاتی اتفاق می افتد و به خواسته خود دست می یابند حتی آنهایی که ادیان الهی را منکر می شوند نیز از این قاعده مستثنا نیستند و این موضوع را با اطمینان می گویم چرا که برای خود من نیز بارها و بارها این معجزات رخ داده است اوایل که ایمانی داشتم گمان می کردم خدا نسبت به من لطف دارد و به من کمک می کند اما اکنون نیز که دین اسلام رادینی دروغین و مضر برای جامعه تشخیص داده ام باز هم همان معجزات اتفاق می افتند.
این قضیه آنقدر مشهور است که شاخه ای در روانشناسی و علم به خود اختصاص داده است و روانشناسان معتقدند اگر شما خواسته ای را از ته دل و با تمام وجود طلب کنید آن خواسته خود به خود برآورده می شود (امید وارم فیلم راز را دیده باشید) و این مطلب هیچ ربطی به دین شما و اعتقاد یا عدم اعتقاد شما به خدا ندارد.
پس بیایید با نگاهی عاقلانه تر به حوادث غیر طبیعی اطراف خود نگاه کنیم این حوادث برای تک تک ما اتفاق می افتند و شاید از طرف خدا باشند و شاید دلیلی علمی داشتاه باشند که هنوز کشف نشده است اما در هر صورت هیچ ربطی به اثبات پیامبری شخص خاصی مانند احمد بن عبدالله یا راست بودن آیین خاصی مانند مسیحیت یا بودایی ندارند.
9-2 بهبود یافتن بیماری های لاعلاج یا شفا
همه ساله بیماران بسیاری به مشهد می دون تا از امام رضا شفا بگیرند و هر چند وقت یک بار هم که یکی از آنها شفا پیدا می کند بلوایی به راه می افتد که امام رضا شفا داد امام رضا شفا داد.
روزنامه جام جم ویژه نامه تپش 16/2/88 صفحه 16 معجزه دعا برای مادر ایرلندی « زنی در ایرلند شمالی که به گفته پزشکان مراحل آخر سرطان را می گذراند سلامت کامل خود را بازیافت ... خانم ماکای بهبودی خود را حاصل قدرت دعا می داند اما کارشناسان پزشکی می گویند امکان دارد سیستم دفاعی بدن او نقشی حیاتی در نابودی غده ایفا کرده باشد.
بررسی ها نشان می دهند 20 درصد زنان نروژی که مبتلا به سرطان سینه می شوند خود به خود التیام می یابند»
دلیل اصلی به کار افتادن سیستم دفاعی بدن می تواند روحی باشد و به اطمینان خاطر فرد بیمار از بهبودی و اعتماد به نفس او مربوط شود چرا که بیماران سرطانی بسیاری در دنیا پس از تغییر در روحیه خود و نگرش خود نسبت به بیماری التیام یافته اند اما اگر در ایران این اتفاق بیافتد بدون هیچ بحثی همه از معجزه و شفا یافتن یاد می کنند و همه چیز را به پهلوی شکسته حضرت زهرا ربط می دهند. در ادامه چند مثال را عینا از کتاب جهان هولوگرافیک نوشته مایکل تالبوت ترجمه داریوش مهرجویی نشر هرمس نقل می کنم:
روانشناسی به نام برونر کلوپفر مردی را به نام رایت که سرطان پیشرفته ای در غدد لنفاوی خود داشت مورد درمان قرار داد اما تمام داروها و روشهای درمانی نتوانستند تومورهای او را که به اندازه پرتقال بود و در ناحیه سر گردن و شکم قرار داشت برطرف کنند آقای رایت چیزی درباره یک داروی جدید هیجان آور به نام کربیوزن شنیده بود و از پزشکان خواهش کرد بگذارند آن را امتحان کند و عاقبت پزشک تسلیم شد کلوپفر روز جمعه کربیوزن را تزریق کرد در حالی که حتی به یکی دو روز زنده ماندن رایت هم امید نداشت کلوپفر روز دوئشنبه به سر کار برگشت و با حیرت دید که آقای رایت از تخت پایین آمده و در حال قدم زدن است او در گزارشش نوشته غده های سرطانی مانند برف روی بخاری آب شده بودند و به نصف اندازه اولیه خود رسیده بودند 8 روز بعد آقای رایت از شر سرطان خلاص شد و بیمارستان را ترک گفت. حال وی دو ماه خوب بود بتدریج و با ادامه تحقیقات روی داروی جدید کریبوزن مقالاتی در مجلات انتشار یافت مبنی بر اینکه کربیوزن در واقع هیچ اثری بر سرطان غدد لنفاوی ندارد آقای رایت با خواندن این مقالات بسیار افسرده شد و بیماریش عود کرد و او به بیمارستان برگشت این بار پزشک وی کوشید دست به آزمایش دیگری بزند او به رایت گفت چیزی از قدرت شفا دهندگی کربیوزن کم نشده است تنها بخشی از داروهای ارسالی به علت مشکلات انتقال فاسد شده بودند و توضیح داد که عصاره جدید غلیظ شده از همان کربیوزن را برای رایت تجویز می کند البته پزشک داروی جدیدی در اختیار نداشت و تنها آب خالص تزریق کرد و دوباره غده های تومور آب شدند و رایت سلامتی خود را باز یافت دو ماه بعد انجمن پزشکی آمریکا رسما اعلام کرد نتیجه یک بررسی سراسری در آمریکانشان داده که کربیوزن در درمان سرطان هیچ نقشی ندارد این بار ایمان رایت بکلی در هم شکست و غدد سرطانی دوباره پدیدار شدند و دو روز بعد او مرد.
آری آنچه باعث بهبود یا وخامت بیماری رایت می شد نه داروی کربیوزن بود نه دعا و شفا یافتن بلکه تنها عوامل روحی و اعتماد به نفس خود وی بود.
نمونه های بسیاری از حاملگی یا جلوگیری از حاملگی بدون دارو و درمان، پیوندهای عضو استثنایی و درمان شکستگی و بیماریهای دیگر به روش روحی در کتاب جهان هولوگرافیک و البته سایر کتابها و همچنین خاطره خود ما موجود است.
9-3 چند مثال از اتفاقات غیر عادی
جهان هولوگرافیک: هیرین دایو در 31 می 1947 در بیمارستان کنتونال زوریخ در جلوی چشم پزشکان و دانشجویان و خبرنگاران تیغه شمشیر را چند بار در شکمش وارد کرد و این مسئله با آزمایش اشعه ایکس نیز تست شد و تایید گردید که شمشیر در بدن او است و وی در سلامت کامل به سر می برد و این آزمایش در مکانهای دیگر به دفعات تکرار شد.
پزشکی در حالی که تنها دستش در 25 سانتیمتری مریض قرار داشت بیماران خود را شفا می د اد.
زنی که هنگام زایمان حجم کل خون بدن خود را در خون ریزی از دست داد و زنده ماند و در واقع بدن او از هیچ خون ساخته بود و از دست داده بود و باز هم وی زنده ماند.
نویمان 35 سال بدون آب و غذا زندگی کرد و این مسئله بارها توسط پزشکان تست شد در واقع بند او آب و غذای مورد نیاز خود را از درون خود و از هیچ می ساخت.
سای بابا یک هندی مقدس است که چیزهای زیادی مانند قفل و انگشتر و جواهرات و انواع غذاها و شیرینیهای هندسی را از هیچ می آفریند.
در کلیسای سن جنارو یک بطری حاوی ماده ای قهوه ای رنگ وجود دارد که سالی دو بار می جوشد و تبدیل به خود می شود و دوباره به حالت اول برمی گردد.
9-4 تله پاتی و خبر از آینده
تله پاتی یعنی همفکری دو یا چند نفر به شکل همزمان. مانند اینکه شما به شکل کاملا اتفاقی به یکی از دوستانتان که سالهاست از یاد برده اید فکر می کنید و فردای آن روز او با شما تماس می گیرد یا برای کسی اتفاقی می افتد و شما بدون اینکه بدانید دچار دشوره می شوید و یا اینکه فردی برای کاری پیش شما می آید و قبل از اینکه حرفی بزند شما منظور او را در می یابید و... از اینگونه موارد بارها و بارها برای افراد مختلف از جمله خود بنده اتفاق افتاده است همچنین پیشبینی اتفاقاتی که در آینده خواهند افتاد مثلا من قبل از اینکه کنکور قبول شوم حسی در درونم بود که رشته و شهر قبولی را به من نشان می داد و هزران مورد دیگر که برخی افراد ساده اندیش این موارد را نیز به خدا و پیغمبر ربط می دهند و اگر کسی از احوال ندانسته آنها خبر دهد فکر می کنند او یا جادوگر است یا با اجنه و یا با امام زمان ارتباط دارد در حالی که طبق علم روانشناسی امروزه مشخص شده که افراد خاصی در دنیا هستند که توانایی های خاصی در آنها به صورت ذاتی وجود دارد به این افراد مدیوم می گویند که به طور متوسط از هر ده نفر یک نفر مدیوم می باشد برخی از این افراد تنها تا اندازه کمی توانایی دارند و برخی آنقدر توانا هستند که بیماران را شفا دهند و از هیچ گردنبند طلا بسازند و... اگر خودم مدیوم نبودم تا ابد به این مسائل به دیده شک و تردید می نگریستم اما خود من بارها تله پاتی کرده ام و از احوال دیگران با خبر شده ام و درستی این علم به من ثابت شده است.
9-5 سالم ماندن جنازه شهدا
جنازه انسانها در شرایط خاص زمین سالم می مانند و یا دیرتر فاسد می شوند مانند زمینهایی که آغشته به رسوبات و غیر است یا گلهای نرم و صمغها و نمکها و مناطق سردسیر و... درست مانند جنازه چند هزار ساله مرد نمکی و البته جنازه و استخوانهای فسیلهایی که میلیونها سال سالم مانده اند و این نشان می دهد که حتی حیوانات هم با اینکه مقدس نیستند ممکن است جنازه شان سالم باقی بماند اما در جامعه ما تا جنازه ای را در اطراف مناطق جنگی پیدا می کنند که فاسد نشده فورا ادعا می کنند او یک شهید راستین بوده و جنازه اش به همین دلیل سالم مانده است.
شیعیان نعتقد هستند جنازه ائمه و پیامبرشان هم سالم مانده است اما اگر به اندازه کافی ظرفیت داشتند که اجازه دهند یک بار صحت این ادعا تحقیق شود حداقل در این مورد مطمئن می شدند که اشتباه کرده اند اما افسوس که انسانهای متعصب هرگز شجاعت روبه رو شدن با حقیقت را ندارند.
و اکنون شما سه راه دارید یا خوشبین باشد و حرفهای مرا باور کنید یا بدبین باشید و باور نکنید و یا عاقل باشید و حرفهای مرا آزمایش کنید.
کار دشواری نیست شما به یک قرآن نیاز دارید و یک لغت نامه عربی به فارسی و چند کتاب تخصصی در باب جانور
شناسی و جنین شناسی و...


فکر نمیکنی این توضیحات هم قدیمیه هم همه میدونن.مبحثشو خلاصه مکیکردین خوب بود ها:smile:
 

شهلای تنها

عضو جدید
اگه خدا وجود نداشت ما اینجا چه غلطی میکردیم؟؟؟؟؟ پس شک نکن خدایی وجود داره هرچند من بعضی از قوانینشو دوست ندارم و یا اوانیی که ادعای اسلامیتو خدا میکنن و هر غلطی هم میکنن متنفرم اما خدارو هم دوست دارم هم به وجودش اعتقاد دارم.حتی تلفظ کلمه خدا به من آرامش میده



​نداند به جز ذات پروردگار که فردا چه بازی کند روزگار
 

Tik TAAk

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این است منطق پاک اسلامی؟ بر اساس تمسخر و زورگویی
ببین ...من اصلا با منطق اسلامی و اینا کار ندارم...اما خداییش حیف نیس بگی خدا وجود نداره...اونوقت بگی خودم وجود دارم؟تو حتی تو اثبات وجود خودت هشتت گرو نه ته :d محل سکونتت اینو میگه !!!تو هروقت به وجود خودت پی بردی.بعد ..بیا دم از خدا پیغمبر بزن...ادم متوهم...در حدی نیستی که بخوای از خدا ایراد بگیری...از من هرچی دلت میخاد ایراد بگیر... خدا رو شکر هیشکی به حرفات بهانمیده جز امثال خودت...که بخوای منو خراب کنی....میدونی چرا من اینجوری جوابتو میدم...؟ چون میدونم اگه تا 100 سال دیگه باهات حرف بزنم هدایت نمیشی... وگرنه مامنطق مون اینطور نیس...اگه هدایت پذیر باشی چرا که نه؟؟!اما تورو من میشناسم....نرود میخ در سنگ.... اینطور جوابتو میدم بلکه از رو بری..رو که نیس...سنگ پای مراغه س :dفقط ی سوال نامردی اگه جواب ندی؟ :dخب الان منم مثه تو فرض میکنم خدا وجود نداره....پس میشه بگی ما رو کی خلق کرده؟ در کل این جهان رو؟؟؟
 
آخرین ویرایش:

پسر بهاری

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ب اسم رب الحسین..........

اول انتقاد شدید از استرارتر...................

استارتر محترم یک جمله.............مراقب باش ناخواسته اب در اسیاب دشمن نریزی......!!

«وقتی میخواهی چیزی رو خراب کنی.........بد از ان دفاع کن.............»..

اسلام و دیگر ادیان الهی منابع پر دلیل و مدرکی هستند.......چرا به دوجمله.........اکتفا کردی........ک عقل هر ادم ناقصی رو به شبحه بی اندازی؟؟؟

در نهج البلاغه.........و دیگر کتب ب واضح در این باره صحبت شده.........لطفا در ادامه کاری ک شروع کردی.........از این منابع هم استفاده کن.................و کارت رو تکمیل کن
 

پسر بهاری

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوم خطاب به همه اونایی ک فاز روشن فکری تمام وجودشون رو گرفته.........ولی در جهالت محض دست و پا میزنند......

ایا کسی هست ک بگوید برق نیست و وجود ندارد؟؟؟؟ما اورا نمی بینیم...............پس وجود ندارد........؟؟!!!!!!!!


درست است ما برق را نمی بینیم.........اما لامپ روشن رو ک میبینیم..........


ندیدن دلیل بر نبودن نیست................

خدارا نمی بینیم ......اما تمام عالم هستی رو میبینیم...............

خلقت خودت را بیادبیاور......!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
 

پسر بهاری

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سوم.........خطاب ب همه دوستان عزیز......ک در این تاپیک یا تاپیکهای مشابه شرکت میکنند

دوستان اگر کسی درباره این مسائل سوالی داشته باشه.........خودش میتونه به منابع موجود دسترسی پیدا کنه و تحقیق کنه

بیشتر کسایی ک وارد این بحث میشن..و وجود خدارو انکار میکنند.......احدافشون چیز دیگه ای هست!!!


کسی رو ک خوابه میشه بیدار کرد...............اما کسی ک خودش رو ب خواب میزنه .......نه


البته از همه شما دوستان ممنونم ک سعی میکنید جواب بدید.........و تاپیک هایی در پاسخ این افراد میزنید........

اما

این افراد گوش میدهند نه برای اینکه بفهمند بلکه برای اینکه جواب بدهند!!!!!!!!

پس سعی نکنید برای کورها ....چراغ هدایت باشید


فی امان الله

 

elisa.ff

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدا رو نمیشه دید ......با گفتن اینکه خدا وجود داره قبول نمیکنید .............به نظر من هر کسی باید خدا رو خودش حس کنه در این صورت هست که به یقین میرسه.وخوشبختانه برای هر کسی یه اتفاق خاصی میوفته که پی به وجود خدا میبره
 

bbaran

عضو جدید
مگه میشه ادم هر روز صبح که بلند میشه روشنایی روزا میبینه خودشو میبینه این همه زیبایی نعمت میبینه خدا رو فراموش کنه به نظرم همه ادما به وجود خدا اطمینان کامل دارن فقط به قول دوستمون خدا را هر کسی طوری حس میکنه و همین حسای متفاوت باعث میشه نظرات ادما متفاوت باشه کافیه تو تمام لحظه ها خدا را نزدیک نزدیک حس کنیم به نظر من خدا از خودمونم بهمون نزدیک تره کاش بتونیم درست درک کنیم
 

Similar threads

بالا