سلام ..........قبل از هرچیز شهادت امام موسی کاظم (ع) را به دوستداران اهل بیت پیغمبر تسلیت عرض میکنم
میخوام از حادثه ای بگم
روزی که ملت ایران یکپارچه سیاه پوش شد ...........روزی که مظلومیتها بیداد کرد
بله ...........مظلومیت
باز هفتم تیر شد ............... روزی که در سال 1360 فاجعه ای بزرگ رخ داد .............. فاجعه ای
که در عین ناگواریش سبب شد کذب بودن و دروغ بودن خیلی از تهمتها آشکار شود .
در جلسه روز هفتم تير پس ازتلاوت آياتي از كلامالله مجيد و اعلام برنامه، شهيد بهشتي، آغاز سخن نمود.شهيد بهشتي در اجلاس دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي همراه با جمعي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و مقامات دولتي از جمله معاونين وازرتخانهها در حال تبادل نظر با يكديگر در زمينه مشكلات كشور بودند.
بحث روز درباره تورم بود اما عدهاي از حاضران مجلس خواسته بودند كه راجع به انتخابات رياست جمهوري نيز بحث شود. شهيد بهشتي نيز در اين زمينه سخناني ايراد كرد و براساس نوار ضبط شده از اظهارات ايشان، آخرين جملات مشاراليه در لحظات قبل از انفجار چنين بود:
«... ما بار ديگر نبايد اجازه دهيم استعمارگران برايمان مهره سازي كنند و سرنوشت مردم ما را به بازي بگيرند.
تلاش كنيم كساني را كه متعهد به مكتب هستند و سرنوشت مردم را به بازي نميگيرند انتخاب شوند و ...»
حدود ساعت 21 و7 دقیقه هفتم تیرماه 1360، دو بمب بسیار قوی، در محل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی منفجر شد که بر اثر شدّت انفجار، تمامی سقف ساختمان فروریخت و موجب به شهادت رسیدن شهید مظلوم آیت اللّه دکتر سید محمد حسینی بهشتی و 72 تن از شخصیت های سیاسی ـ مذهبی گردید.
"هر قطره خونی که چکید، گواه پایدار جنایت جهان خواران شد و هر مردی که در خون غلطید، هزار مرد را، استوارتر و مصمم تر راهی میدان کرد؛"
در پی این حادثه، مردم انقلابی ایران، در سراسر کشور مجالس عزاداری باشکوهی برگزار کردند و با این کار، نفرت عمیق خود را از دشمنان انقلاب و به ویژه منافقان نشان دادند.
حضرت امام خمینی رحمه الله درباره این حادثه جان سوز فرمودند: «ملت ایران در این فاجعه بزرگ، 72 تن بی گناه، به عدد شهدای کربلا از دست داد».
هفتاد و دو مهاجر عاشق
یاد شهیدان هفتم تیر، بس معطّر و روح بخش است. هفتاد و دو شهید خونین، هفتاد و دو ستاره خونین، هفتاد و دو نمونه «بودن»، هفتاد و دو مهاجر عاشق، جمعی بودند و شمعی داشتند. شمع این جمع، «بهشتی» مظلوم بود. کاروانی بودند و مقصدی داشتند و آن، «لقاءاللّه » بود. اگرچه قامت هایشان در زیر آوار انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی درهم شکست، این قامت های فرو شکسته، قیامتی ازقامت های یک امّتِ قائم پدید آورد.
آن پیکرهای پاک قطعه قطعه شده، سفره سبز طراوت این نهضت را درتمام خانه ها و کوچه ها و گذرها گسترد.
تشییع شهیدان خونین بال
دو روز بعد از فاجعه هفت تیر، مردم برای تشییع شهدا، در میدان حسن آباد جمع شدند و به سوی بهشت زهرا به حرکت درآمدند. شهدای پاک باخته در راه حق، یکی پس از دیگری بر روی دست های گرم و توان مند مردم به خاک سپرده می شدند و تا عصر آن روزفراموش نشدنی، 28 تن از شهیدان دفن شدند و تشییع بقیه، از جمله شهید مظلوم دکتر بهشتی، به وقت دیگری موکول شد.
بامداد روز بعد با این که دفن شهدا اعلام نشده بود، اما سیل مردم به سوی بهشت زهرا سرازیر شد و سرانجام در آن موقع، پیکر پاک آن شهید مظلوم و تنی چند از هم سنگرانش، روی دست های پاک مردم به محل دفنشان انتقال یافت و پیکرآنان ـ که پاک تر از گُل بود ـ به خاک سپرده شد.
27 صندلی؛ 27 دسته گل
پس از حادثه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه سال 1360 و شهادت جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نخستین جلسه علنی مجلس، سه روز بعد، یعنی چهارشنبه دهم تیرماه برگزار شد. درآن روز، به یادبود آن شهیدان، 27 دسته گل، بر روی 27 صندلی مجلس قرار داده بودند.
یکی از مسئولان نظام درباره آن روز می نویسد: «نگران عدم تشکیل مجلس، به خاطر کمبود از حدنصاب لازم بودم خوش بختانه با یک ساعت تأخیر، نصاب حاصل شد و جلسه علنی رسمیت یافت. موفقیتی بزرگ حاصل آمد؛ چون 27 نفر نماینده شهید داشتیم و نُه نفر مجروح؛ گرچه جمعی از مجروحان، از بیمارستان به مجلس آمدند.
پیام امام خمینی در مورد هفت تیر
امام خمینی رحمه الله در بخشی از پیام خود درباره هفت تیر، درمورد خیانت های منافقین
می فرماید: «می خواهید با شهادت رساندن عزیزان ما، این ملت فداکار را از صحنه بیرون کنید. شما تا توانستید به فرزندان اسلام، چون شهید بهشتی و شهدای عزیز مجلس و کابینه با حربه ناسزا و تهمت های ناجوان مردانه حمله کردید که آن ها را از ملت جدا کنید و اکنون که آن حربه از کار افتاده و کوس رسوایی همه تان بر سرِ بازارها زده شد، در سوراخ ها خزیده و دست به جنایاتی ابلهانه زده اید که به خیال خام خود، ملت شهید پرور و فداکار را با این اعمال وحشیانه بترسانید و نمی دانید که در واژه شهادت، واژه وحشت نیست».
عامل انفجار هفتم تير، فردي به نام محمدرضا كلاهي دانشجوي دانشگاه علم و صنعت بود كه پس از پيروزي انقلاب به سازمان مجاهدين خلق پيوست و با حفظ اين عضويت،
ابتدا پاسدار كميته انقلاب اسلامي خيابان پاستور شد و بعد با هدايت سازمان، به داخل حزب جمهوري اسلامي راه پيدا كرد. اودر حزب ارتقاء يافت و مسئول دعوتها براي كنفرانسها و ميزگردها و جلسات شد. ضمن آنكه مسئول حفاظت حزب نيز گرديد.
او بمب را با كيف دستي خود به داخل جلسه حزب جمهوري اسلامي واقع در نزديكي چهار راه سرچشمه تهران انتقال داد و دقائقي قبل از انفجار، از ساختمان حزب خارج شد.
امام خميني در پيامي كه به اين مناسبت انتشار دادند، فرمودند
«اين كوردلان مدعي مجاهدت براي خلق، گروهي را از خلق گرفتند كه از خدمتگزاران فعال و صديق خلق بودند.»
امام تأكيد كردند «بهشتي مظلوم زيست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود.»
در این تاپیک به مناسبت شهادت دکتر بهشتی قصد داریم قطره ای چند از اقیانوس فضایل و زندگانی ایشون را مطرح کنیم .
باشد که دشمنان بدانند ................. اندیشه های بزرگ منشانی چون مطهریها ، شریعتیها ، بهشتیها و .............. همچنان زنده است و روز به روز به فضل الهی زنده تر خواهد گشت
انشاالله


امام خمینی :" با ريختن خون عزيز ما، تاييد شد انقلاب ما. اين انقلاب بايد زنده بماند، اين نهضت بايد زنده بماند، و زنده ماندنش به اين خونريزي هاست. بريزيد خونها را؛ زندگي ما دوام پيدا مي كند. بكشيد ما را؛ ملت ما بيدارتر مي شود. ما از مرگ نمي ترسيم؛ و شما هم از مرگ ما صرفه نداريد.
دليل عجز شماست كه در سياهي شب، متفكران ما را مي كشيد. براي اينكه منطق نداريد. اگر منطق داشتيد كه صحبت ميكرديد؛ مباحثه ميكرديد. لكن منطق نداريد، منطق شما ترور است..."
میخوام از حادثه ای بگم
روزی که ملت ایران یکپارچه سیاه پوش شد ...........روزی که مظلومیتها بیداد کرد
بله ...........مظلومیت
باز هفتم تیر شد ............... روزی که در سال 1360 فاجعه ای بزرگ رخ داد .............. فاجعه ای
که در عین ناگواریش سبب شد کذب بودن و دروغ بودن خیلی از تهمتها آشکار شود .
در جلسه روز هفتم تير پس ازتلاوت آياتي از كلامالله مجيد و اعلام برنامه، شهيد بهشتي، آغاز سخن نمود.شهيد بهشتي در اجلاس دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي همراه با جمعي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و مقامات دولتي از جمله معاونين وازرتخانهها در حال تبادل نظر با يكديگر در زمينه مشكلات كشور بودند.
بحث روز درباره تورم بود اما عدهاي از حاضران مجلس خواسته بودند كه راجع به انتخابات رياست جمهوري نيز بحث شود. شهيد بهشتي نيز در اين زمينه سخناني ايراد كرد و براساس نوار ضبط شده از اظهارات ايشان، آخرين جملات مشاراليه در لحظات قبل از انفجار چنين بود:
«... ما بار ديگر نبايد اجازه دهيم استعمارگران برايمان مهره سازي كنند و سرنوشت مردم ما را به بازي بگيرند.
تلاش كنيم كساني را كه متعهد به مكتب هستند و سرنوشت مردم را به بازي نميگيرند انتخاب شوند و ...»
حدود ساعت 21 و7 دقیقه هفتم تیرماه 1360، دو بمب بسیار قوی، در محل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی منفجر شد که بر اثر شدّت انفجار، تمامی سقف ساختمان فروریخت و موجب به شهادت رسیدن شهید مظلوم آیت اللّه دکتر سید محمد حسینی بهشتی و 72 تن از شخصیت های سیاسی ـ مذهبی گردید.
"هر قطره خونی که چکید، گواه پایدار جنایت جهان خواران شد و هر مردی که در خون غلطید، هزار مرد را، استوارتر و مصمم تر راهی میدان کرد؛"
در پی این حادثه، مردم انقلابی ایران، در سراسر کشور مجالس عزاداری باشکوهی برگزار کردند و با این کار، نفرت عمیق خود را از دشمنان انقلاب و به ویژه منافقان نشان دادند.
حضرت امام خمینی رحمه الله درباره این حادثه جان سوز فرمودند: «ملت ایران در این فاجعه بزرگ، 72 تن بی گناه، به عدد شهدای کربلا از دست داد».
هفتاد و دو مهاجر عاشق
یاد شهیدان هفتم تیر، بس معطّر و روح بخش است. هفتاد و دو شهید خونین، هفتاد و دو ستاره خونین، هفتاد و دو نمونه «بودن»، هفتاد و دو مهاجر عاشق، جمعی بودند و شمعی داشتند. شمع این جمع، «بهشتی» مظلوم بود. کاروانی بودند و مقصدی داشتند و آن، «لقاءاللّه » بود. اگرچه قامت هایشان در زیر آوار انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی درهم شکست، این قامت های فرو شکسته، قیامتی ازقامت های یک امّتِ قائم پدید آورد.
آن پیکرهای پاک قطعه قطعه شده، سفره سبز طراوت این نهضت را درتمام خانه ها و کوچه ها و گذرها گسترد.
تشییع شهیدان خونین بال
دو روز بعد از فاجعه هفت تیر، مردم برای تشییع شهدا، در میدان حسن آباد جمع شدند و به سوی بهشت زهرا به حرکت درآمدند. شهدای پاک باخته در راه حق، یکی پس از دیگری بر روی دست های گرم و توان مند مردم به خاک سپرده می شدند و تا عصر آن روزفراموش نشدنی، 28 تن از شهیدان دفن شدند و تشییع بقیه، از جمله شهید مظلوم دکتر بهشتی، به وقت دیگری موکول شد.
بامداد روز بعد با این که دفن شهدا اعلام نشده بود، اما سیل مردم به سوی بهشت زهرا سرازیر شد و سرانجام در آن موقع، پیکر پاک آن شهید مظلوم و تنی چند از هم سنگرانش، روی دست های پاک مردم به محل دفنشان انتقال یافت و پیکرآنان ـ که پاک تر از گُل بود ـ به خاک سپرده شد.
27 صندلی؛ 27 دسته گل
پس از حادثه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه سال 1360 و شهادت جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نخستین جلسه علنی مجلس، سه روز بعد، یعنی چهارشنبه دهم تیرماه برگزار شد. درآن روز، به یادبود آن شهیدان، 27 دسته گل، بر روی 27 صندلی مجلس قرار داده بودند.
یکی از مسئولان نظام درباره آن روز می نویسد: «نگران عدم تشکیل مجلس، به خاطر کمبود از حدنصاب لازم بودم خوش بختانه با یک ساعت تأخیر، نصاب حاصل شد و جلسه علنی رسمیت یافت. موفقیتی بزرگ حاصل آمد؛ چون 27 نفر نماینده شهید داشتیم و نُه نفر مجروح؛ گرچه جمعی از مجروحان، از بیمارستان به مجلس آمدند.
پیام امام خمینی در مورد هفت تیر
امام خمینی رحمه الله در بخشی از پیام خود درباره هفت تیر، درمورد خیانت های منافقین
می فرماید: «می خواهید با شهادت رساندن عزیزان ما، این ملت فداکار را از صحنه بیرون کنید. شما تا توانستید به فرزندان اسلام، چون شهید بهشتی و شهدای عزیز مجلس و کابینه با حربه ناسزا و تهمت های ناجوان مردانه حمله کردید که آن ها را از ملت جدا کنید و اکنون که آن حربه از کار افتاده و کوس رسوایی همه تان بر سرِ بازارها زده شد، در سوراخ ها خزیده و دست به جنایاتی ابلهانه زده اید که به خیال خام خود، ملت شهید پرور و فداکار را با این اعمال وحشیانه بترسانید و نمی دانید که در واژه شهادت، واژه وحشت نیست».
عامل انفجار هفتم تير، فردي به نام محمدرضا كلاهي دانشجوي دانشگاه علم و صنعت بود كه پس از پيروزي انقلاب به سازمان مجاهدين خلق پيوست و با حفظ اين عضويت،
ابتدا پاسدار كميته انقلاب اسلامي خيابان پاستور شد و بعد با هدايت سازمان، به داخل حزب جمهوري اسلامي راه پيدا كرد. اودر حزب ارتقاء يافت و مسئول دعوتها براي كنفرانسها و ميزگردها و جلسات شد. ضمن آنكه مسئول حفاظت حزب نيز گرديد.
او بمب را با كيف دستي خود به داخل جلسه حزب جمهوري اسلامي واقع در نزديكي چهار راه سرچشمه تهران انتقال داد و دقائقي قبل از انفجار، از ساختمان حزب خارج شد.
امام خميني در پيامي كه به اين مناسبت انتشار دادند، فرمودند
«اين كوردلان مدعي مجاهدت براي خلق، گروهي را از خلق گرفتند كه از خدمتگزاران فعال و صديق خلق بودند.»
امام تأكيد كردند «بهشتي مظلوم زيست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود.»
در این تاپیک به مناسبت شهادت دکتر بهشتی قصد داریم قطره ای چند از اقیانوس فضایل و زندگانی ایشون را مطرح کنیم .
باشد که دشمنان بدانند ................. اندیشه های بزرگ منشانی چون مطهریها ، شریعتیها ، بهشتیها و .............. همچنان زنده است و روز به روز به فضل الهی زنده تر خواهد گشت
انشاالله



امام خمینی :" با ريختن خون عزيز ما، تاييد شد انقلاب ما. اين انقلاب بايد زنده بماند، اين نهضت بايد زنده بماند، و زنده ماندنش به اين خونريزي هاست. بريزيد خونها را؛ زندگي ما دوام پيدا مي كند. بكشيد ما را؛ ملت ما بيدارتر مي شود. ما از مرگ نمي ترسيم؛ و شما هم از مرگ ما صرفه نداريد.
دليل عجز شماست كه در سياهي شب، متفكران ما را مي كشيد. براي اينكه منطق نداريد. اگر منطق داشتيد كه صحبت ميكرديد؛ مباحثه ميكرديد. لكن منطق نداريد، منطق شما ترور است..."
آخرین ویرایش: