گفتگو و آشنایی با دیگر اعضای تالار مهندسی معماری

parmiss_archi

عضو جدید

تو ویلا شاید بشه یه کارایی کرد ولی وقتی یه ساختمون مسکونی 10 طبقه تو تهران طراحی می کنی و یه کسی که براش طرح می زنی فقط می خواد بفروشه و کارت 5 دفعه می ره شهرداری و بر می گرده و هی مجبوری عوضش کنی تازه بعشم باید وایسی ببینی آتیش نشانی چی می گه . من این جور جاها دلم تنگ می شه برا خلاقیت معماری و چیزایی که تو دانشگاه یاد گرفتم ولی داره یادم میره
 

parmiss_archi

عضو جدید

تو ویلا شاید بشه یه کارایی کرد ولی وقتی یه ساختمون مسکونی 10 طبقه تو تهران طراحی می کنی و یه کسی که براش طرح می زنی فقط می خواد بفروشه و کارت 5 دفعه می ره شهرداری و بر می گرده و هی مجبوری عوضش کنی تازه بعشم باید وایسی ببینی آتیش نشانی چی می گه . من این جور جاها دلم تنگ می شه برا خلاقیت معماری و چیزایی که تو دانشگاه یاد گرفتم ولی داره یادم میره
 

parmiss_archi

عضو جدید

تو ویلا شاید بشه یه کارایی کرد ولی وقتی یه ساختمون مسکونی 10 طبقه تو تهران طراحی می کنی و یه کسی که براش طرح می زنی فقط می خواد بفروشه و کارت 5 دفعه می ره شهرداری و بر می گرده و هی مجبوری عوضش کنی تازه بعشم باید وایسی ببینی آتیش نشانی چی می گه . من این جور جاها دلم تنگ می شه برا خلاقیت معماری و چیزایی که تو دانشگاه یاد گرفتم ولی داره یادم میره
 

hossein00104

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تو ویلا شاید بشه یه کارایی کرد ولی وقتی یه ساختمون مسکونی 10 طبقه تو تهران طراحی می کنی و یه کسی که براش طرح می زنی فقط می خواد بفروشه و کارت 5 دفعه می ره شهرداری و بر می گرده و هی مجبوری عوضش کنی تازه بعشم باید وایسی ببینی آتیش نشانی چی می گه . من این جور جاها دلم تنگ می شه برا خلاقیت معماری و چیزایی که تو دانشگاه یاد گرفتم ولی داره یادم میره

آره اینو موافقم خیلی از پتانسلای یه آرشیتکت رو رعایت همین ضوابط کور میکنه ، به هر حال معماری لایه لایس ، که یه لایش میشه همه اینایی که شما فرمودین و یه لایه هاییش رو هم من جسارت کردم گفتم ، یه مثال میزنم یه پروژه معماری رو شما یه بادکنک در نظر بگیرید که یه فشار هوایی داخلش هس و یه فشارایی از بیرون بهش وارد میشه اگه بخواییم یه کاری کنیم که منفجر نشه باید بین فشارهایی که از داخل وارد میشه و فشارهایی از بیرون تعادل برقرار کنیم از ایده تا رسیدن به کانسپت کامل توسط آرشیتکت میشه فشارهای داخلی و رعایت ضوابط سازمانا و ارگانهای دیگه و اثرات مثبت و منفی تکنولوژی و فن آوری و صنعت و تهجم فرهنگها و ... و فشار های وارده از طرف کارفرما ومهندسای عمران و برق و تاسیسات از طرف دیگه میشه فشارها از بیرون ، معمار که تو نوک هرم قرار داره وظیفش ایجاد بالانس بین همه و همه این فشارهاست تا باکنکه منفجر نشه
 

hossein00104

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تو ویلا شاید بشه یه کارایی کرد ولی وقتی یه ساختمون مسکونی 10 طبقه تو تهران طراحی می کنی و یه کسی که براش طرح می زنی فقط می خواد بفروشه و کارت 5 دفعه می ره شهرداری و بر می گرده و هی مجبوری عوضش کنی تازه بعشم باید وایسی ببینی آتیش نشانی چی می گه . من این جور جاها دلم تنگ می شه برا خلاقیت معماری و چیزایی که تو دانشگاه یاد گرفتم ولی داره یادم میره

آره اینو موافقم خیلی از پتانسلای یه آرشیتکت رو رعایت همین ضوابط کور میکنه ، به هر حال معماری لایه لایس ، که یه لایش میشه همه اینایی که شما فرمودین و یه لایه هاییش رو هم من جسارت کردم گفتم ، یه مثال میزنم یه پروژه معماری رو شما یه بادکنک در نظر بگیرید که یه فشار هوایی داخلش هس و یه فشارایی از بیرون بهش وارد میشه اگه بخواییم یه کاری کنیم که منفجر نشه باید بین فشارهایی که از داخل وارد میشه و فشارهایی از بیرون تعادل برقرار کنیم از ایده تا رسیدن به کانسپت کامل توسط آرشیتکت میشه فشارهای داخلی و رعایت ضوابط سازمانا و ارگانهای دیگه و اثرات مثبت و منفی تکنولوژی و فن آوری و صنعت و تهجم فرهنگها و ... و فشار های وارده از طرف کارفرما ومهندسای عمران و برق و تاسیسات از طرف دیگه میشه فشارها از بیرون ، معمار که تو نوک هرم قرار داره وظیفش ایجاد بالانس بین همه و همه این فشارهاست تا باکنکه منفجر نشه
 

hossein00104

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تو ویلا شاید بشه یه کارایی کرد ولی وقتی یه ساختمون مسکونی 10 طبقه تو تهران طراحی می کنی و یه کسی که براش طرح می زنی فقط می خواد بفروشه و کارت 5 دفعه می ره شهرداری و بر می گرده و هی مجبوری عوضش کنی تازه بعشم باید وایسی ببینی آتیش نشانی چی می گه . من این جور جاها دلم تنگ می شه برا خلاقیت معماری و چیزایی که تو دانشگاه یاد گرفتم ولی داره یادم میره

آره اینو موافقم خیلی از پتانسلای یه آرشیتکت رو رعایت همین ضوابط کور میکنه ، به هر حال معماری لایه لایس ، که یه لایش میشه همه اینایی که شما فرمودین و یه لایه هاییش رو هم من جسارت کردم گفتم ، یه مثال میزنم یه پروژه معماری رو شما یه بادکنک در نظر بگیرید که یه فشار هوایی داخلش هس و یه فشارایی از بیرون بهش وارد میشه اگه بخواییم یه کاری کنیم که منفجر نشه باید بین فشارهایی که از داخل وارد میشه و فشارهایی از بیرون تعادل برقرار کنیم از ایده تا رسیدن به کانسپت کامل توسط آرشیتکت میشه فشارهای داخلی و رعایت ضوابط سازمانا و ارگانهای دیگه و اثرات مثبت و منفی تکنولوژی و فن آوری و صنعت و تهجم فرهنگها و ... و فشار های وارده از طرف کارفرما ومهندسای عمران و برق و تاسیسات از طرف دیگه میشه فشارها از بیرون ، معمار که تو نوک هرم قرار داره وظیفش ایجاد بالانس بین همه و همه این فشارهاست تا باکنکه منفجر نشه
 

hani 9

عضو جدید
معماری یعنی هنر بیان افکار...
به غیر از هنر که تاج سر آفرینش است... بنیاد هیچ منزلتی جاودانه نیست...
 

hani 9

عضو جدید
معماری یعنی هنر بیان افکار...
به غیر از هنر که تاج سر آفرینش است... بنیاد هیچ منزلتی جاودانه نیست...
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

خلاصه مطلب به کسی میگن آرشیتکت یا معمار که خوب ارتباط برقرار کنه ، خوب فکر کنه ، خوب تشخیص بده ، خوب تلاش کنه ، خوب تحلیل کنه ، خوب خط بکشه ، از تمام خلاقیتای خودش هوشمندانه استفاده کنه ، تو دار باشه ، منعطف باشه ، تو معماری به زندگی رسیده باشه یا یه بخشی از زندگیش رو معماری تشکیل بده و توی این بخش از زندگیش به آرامش رسیده باشه و تونسته باشه آرامش رو به دیگران منتقل کنه و مهم اینکه به معماری و معماری کردن احترام بذاره ...


مگه معمار بد هم داریم ...

به جز موردی که گفتی خوب خط بکشه، بقیه ی موارد در مورد هرکسی صدق میکنه.
مثلا اینجارو داشته باش
یه مربی فوتبال باید:خوب ارتباط برقرار کنه ، خوب فکر کنه ، خوب تشخیص بده ، خوب تلاش کنه ، خوب تحلیل کنه ، ، از تمام خلاقیتای خودش هوشمندانه استفاده کنه ، تو دار باشه ، منعطف باشه

:D
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

خلاصه مطلب به کسی میگن آرشیتکت یا معمار که خوب ارتباط برقرار کنه ، خوب فکر کنه ، خوب تشخیص بده ، خوب تلاش کنه ، خوب تحلیل کنه ، خوب خط بکشه ، از تمام خلاقیتای خودش هوشمندانه استفاده کنه ، تو دار باشه ، منعطف باشه ، تو معماری به زندگی رسیده باشه یا یه بخشی از زندگیش رو معماری تشکیل بده و توی این بخش از زندگیش به آرامش رسیده باشه و تونسته باشه آرامش رو به دیگران منتقل کنه و مهم اینکه به معماری و معماری کردن احترام بذاره ...


مگه معمار بد هم داریم ...

به جز موردی که گفتی خوب خط بکشه، بقیه ی موارد در مورد هرکسی صدق میکنه.
مثلا اینجارو داشته باش
یه مربی فوتبال باید:خوب ارتباط برقرار کنه ، خوب فکر کنه ، خوب تشخیص بده ، خوب تلاش کنه ، خوب تحلیل کنه ، ، از تمام خلاقیتای خودش هوشمندانه استفاده کنه ، تو دار باشه ، منعطف باشه

:D
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

خلاصه مطلب به کسی میگن آرشیتکت یا معمار که خوب ارتباط برقرار کنه ، خوب فکر کنه ، خوب تشخیص بده ، خوب تلاش کنه ، خوب تحلیل کنه ، خوب خط بکشه ، از تمام خلاقیتای خودش هوشمندانه استفاده کنه ، تو دار باشه ، منعطف باشه ، تو معماری به زندگی رسیده باشه یا یه بخشی از زندگیش رو معماری تشکیل بده و توی این بخش از زندگیش به آرامش رسیده باشه و تونسته باشه آرامش رو به دیگران منتقل کنه و مهم اینکه به معماری و معماری کردن احترام بذاره ...


مگه معمار بد هم داریم ...

به جز موردی که گفتی خوب خط بکشه، بقیه ی موارد در مورد هرکسی صدق میکنه.
مثلا اینجارو داشته باش
یه مربی فوتبال باید:خوب ارتباط برقرار کنه ، خوب فکر کنه ، خوب تشخیص بده ، خوب تلاش کنه ، خوب تحلیل کنه ، ، از تمام خلاقیتای خودش هوشمندانه استفاده کنه ، تو دار باشه ، منعطف باشه

:D
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

خلاصه مطلب به کسی میگن آرشیتکت یا معمار که خوب ارتباط برقرار کنه ، خوب فکر کنه ، خوب تشخیص بده ، خوب تلاش کنه ، خوب تحلیل کنه ، خوب خط بکشه ، از تمام خلاقیتای خودش هوشمندانه استفاده کنه ، تو دار باشه ، منعطف باشه ، تو معماری به زندگی رسیده باشه یا یه بخشی از زندگیش رو معماری تشکیل بده و توی این بخش از زندگیش به آرامش رسیده باشه و تونسته باشه آرامش رو به دیگران منتقل کنه و مهم اینکه به معماری و معماری کردن احترام بذاره ...


سلااااااااااااممممم به همه ی معمارای عزیز
کاش این چیزایی که حسین نوشته همیشه بمونه . منم از این فکرا می کردم اما حالا که فقط 2 ساله کار می کنم هر روز با کلی قوانین شهرداری سر و کار دارم و مالکایی که به خاطر 20 سانت بیشتر شدن زیر بنا کل طرح و به هم می زنند و من باید مرتب به این چیزای دست و پا گیر فکر کنم
کاش می شد مثل دوران دانشجویی طرحای خلاقانه ای بدیم که واقعا اجرا بشه

تو ویلا شاید بشه یه کارایی کرد ولی وقتی یه ساختمون مسکونی 10 طبقه تو تهران طراحی می کنی و یه کسی که براش طرح می زنی فقط می خواد بفروشه و کارت 5 دفعه می ره شهرداری و بر می گرده و هی مجبوری عوضش کنی تازه بعشم باید وایسی ببینی آتیش نشانی چی می گه . من این جور جاها دلم تنگ می شه برا خلاقیت معماری و چیزایی که تو دانشگاه یاد گرفتم ولی داره یادم میره


آره اینو موافقم خیلی از پتانسلای یه آرشیتکت رو رعایت همین ضوابط کور میکنه ، به هر حال معماری لایه لایس ، که یه لایش میشه همه اینایی که شما فرمودین و یه لایه هاییش رو هم من جسارت کردم گفتم ، یه مثال میزنم یه پروژه معماری رو شما یه بادکنک در نظر بگیرید که یه فشار هوایی داخلش هس و یه فشارایی از بیرون بهش وارد میشه اگه بخواییم یه کاری کنیم که منفجر نشه باید بین فشارهایی که از داخل وارد میشه و فشارهایی از بیرون تعادل برقرار کنیم از ایده تا رسیدن به کانسپت کامل توسط آرشیتکت میشه فشارهای داخلی و رعایت ضوابط سازمانا و ارگانهای دیگه و اثرات مثبت و منفی تکنولوژی و فن آوری و صنعت و تهجم فرهنگها و ... و فشار های وارده از طرف کارفرما ومهندسای عمران و برق و تاسیسات از طرف دیگه میشه فشارها از بیرون ، معمار که تو نوک هرم قرار داره وظیفش ایجاد بالانس بین همه و همه این فشارهاست تا باکنکه منفجر نشه

مشکل ریشه ایه
این ریشه هم خیلی عمیقه.
از سیاستای غلط شهرسازی بگیر تا کارگاهای ساخت مصالح و تولید انبوه مصالح سنگین و نرخ رشد جمعیت و تقسیم بندی و قواره بندی بی برنامه زمینای ازاد و اندازه ی کوچک قطعات زمین و غیره و غیره.
به خدا همش از سو مدیریته که کشور پهناوری مثله ایران از زمان تخت جمشید تا الان مشکل کمبود چوب داره. هنوز هم حل نشده(نبود مصالح سبک)
از مدیریت غلطه که با وجود اینهمه وسعتی که کشورمون داره زمینارو 200 متری میدن به مردم با عرض ده. اونم با چه قیمتی. نتیجش هم میشه چی. بافت شهری زشت. تراکم جمعیت بر متر مربع زیاد میشه. کیفیت زندگی پایین میاد. و شهر بزرگی مثله تهران تو خودش گره میخوره. نه مشکل ترافیکش حل میشه نه عمرا مترو جوابشو میده.
اخه یه معمار صداشو کجا بلند کنه
کار فرما تو زمین کوچیکش میخواد چند طبقه بزنه. طبق ضوابط باید جای اسانسور مشخص کنه. به خاطر شهرسازی بد دوطوفش به همسایه میچسبه. به خاطر نبود مصالح سبک. نبود فرهنگ ساختمان سازی. دیوارا خداقل 10 سانتی و ستونا 30 سانتی.
تو این زمین با این شرایط هیچی از معماری باقی نمی مونه
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

خلاصه مطلب به کسی میگن آرشیتکت یا معمار که خوب ارتباط برقرار کنه ، خوب فکر کنه ، خوب تشخیص بده ، خوب تلاش کنه ، خوب تحلیل کنه ، خوب خط بکشه ، از تمام خلاقیتای خودش هوشمندانه استفاده کنه ، تو دار باشه ، منعطف باشه ، تو معماری به زندگی رسیده باشه یا یه بخشی از زندگیش رو معماری تشکیل بده و توی این بخش از زندگیش به آرامش رسیده باشه و تونسته باشه آرامش رو به دیگران منتقل کنه و مهم اینکه به معماری و معماری کردن احترام بذاره ...


سلااااااااااااممممم به همه ی معمارای عزیز
کاش این چیزایی که حسین نوشته همیشه بمونه . منم از این فکرا می کردم اما حالا که فقط 2 ساله کار می کنم هر روز با کلی قوانین شهرداری سر و کار دارم و مالکایی که به خاطر 20 سانت بیشتر شدن زیر بنا کل طرح و به هم می زنند و من باید مرتب به این چیزای دست و پا گیر فکر کنم
کاش می شد مثل دوران دانشجویی طرحای خلاقانه ای بدیم که واقعا اجرا بشه

تو ویلا شاید بشه یه کارایی کرد ولی وقتی یه ساختمون مسکونی 10 طبقه تو تهران طراحی می کنی و یه کسی که براش طرح می زنی فقط می خواد بفروشه و کارت 5 دفعه می ره شهرداری و بر می گرده و هی مجبوری عوضش کنی تازه بعشم باید وایسی ببینی آتیش نشانی چی می گه . من این جور جاها دلم تنگ می شه برا خلاقیت معماری و چیزایی که تو دانشگاه یاد گرفتم ولی داره یادم میره


آره اینو موافقم خیلی از پتانسلای یه آرشیتکت رو رعایت همین ضوابط کور میکنه ، به هر حال معماری لایه لایس ، که یه لایش میشه همه اینایی که شما فرمودین و یه لایه هاییش رو هم من جسارت کردم گفتم ، یه مثال میزنم یه پروژه معماری رو شما یه بادکنک در نظر بگیرید که یه فشار هوایی داخلش هس و یه فشارایی از بیرون بهش وارد میشه اگه بخواییم یه کاری کنیم که منفجر نشه باید بین فشارهایی که از داخل وارد میشه و فشارهایی از بیرون تعادل برقرار کنیم از ایده تا رسیدن به کانسپت کامل توسط آرشیتکت میشه فشارهای داخلی و رعایت ضوابط سازمانا و ارگانهای دیگه و اثرات مثبت و منفی تکنولوژی و فن آوری و صنعت و تهجم فرهنگها و ... و فشار های وارده از طرف کارفرما ومهندسای عمران و برق و تاسیسات از طرف دیگه میشه فشارها از بیرون ، معمار که تو نوک هرم قرار داره وظیفش ایجاد بالانس بین همه و همه این فشارهاست تا باکنکه منفجر نشه

مشکل ریشه ایه
این ریشه هم خیلی عمیقه.
از سیاستای غلط شهرسازی بگیر تا کارگاهای ساخت مصالح و تولید انبوه مصالح سنگین و نرخ رشد جمعیت و تقسیم بندی و قواره بندی بی برنامه زمینای ازاد و اندازه ی کوچک قطعات زمین و غیره و غیره.
به خدا همش از سو مدیریته که کشور پهناوری مثله ایران از زمان تخت جمشید تا الان مشکل کمبود چوب داره. هنوز هم حل نشده(نبود مصالح سبک)
از مدیریت غلطه که با وجود اینهمه وسعتی که کشورمون داره زمینارو 200 متری میدن به مردم با عرض ده. اونم با چه قیمتی. نتیجش هم میشه چی. بافت شهری زشت. تراکم جمعیت بر متر مربع زیاد میشه. کیفیت زندگی پایین میاد. و شهر بزرگی مثله تهران تو خودش گره میخوره. نه مشکل ترافیکش حل میشه نه عمرا مترو جوابشو میده.
اخه یه معمار صداشو کجا بلند کنه
کار فرما تو زمین کوچیکش میخواد چند طبقه بزنه. طبق ضوابط باید جای اسانسور مشخص کنه. به خاطر شهرسازی بد دوطوفش به همسایه میچسبه. به خاطر نبود مصالح سبک. نبود فرهنگ ساختمان سازی. دیوارا خداقل 10 سانتی و ستونا 30 سانتی.
تو این زمین با این شرایط هیچی از معماری باقی نمی مونه
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

خلاصه مطلب به کسی میگن آرشیتکت یا معمار که خوب ارتباط برقرار کنه ، خوب فکر کنه ، خوب تشخیص بده ، خوب تلاش کنه ، خوب تحلیل کنه ، خوب خط بکشه ، از تمام خلاقیتای خودش هوشمندانه استفاده کنه ، تو دار باشه ، منعطف باشه ، تو معماری به زندگی رسیده باشه یا یه بخشی از زندگیش رو معماری تشکیل بده و توی این بخش از زندگیش به آرامش رسیده باشه و تونسته باشه آرامش رو به دیگران منتقل کنه و مهم اینکه به معماری و معماری کردن احترام بذاره ...


سلااااااااااااممممم به همه ی معمارای عزیز
کاش این چیزایی که حسین نوشته همیشه بمونه . منم از این فکرا می کردم اما حالا که فقط 2 ساله کار می کنم هر روز با کلی قوانین شهرداری سر و کار دارم و مالکایی که به خاطر 20 سانت بیشتر شدن زیر بنا کل طرح و به هم می زنند و من باید مرتب به این چیزای دست و پا گیر فکر کنم
کاش می شد مثل دوران دانشجویی طرحای خلاقانه ای بدیم که واقعا اجرا بشه

تو ویلا شاید بشه یه کارایی کرد ولی وقتی یه ساختمون مسکونی 10 طبقه تو تهران طراحی می کنی و یه کسی که براش طرح می زنی فقط می خواد بفروشه و کارت 5 دفعه می ره شهرداری و بر می گرده و هی مجبوری عوضش کنی تازه بعشم باید وایسی ببینی آتیش نشانی چی می گه . من این جور جاها دلم تنگ می شه برا خلاقیت معماری و چیزایی که تو دانشگاه یاد گرفتم ولی داره یادم میره


آره اینو موافقم خیلی از پتانسلای یه آرشیتکت رو رعایت همین ضوابط کور میکنه ، به هر حال معماری لایه لایس ، که یه لایش میشه همه اینایی که شما فرمودین و یه لایه هاییش رو هم من جسارت کردم گفتم ، یه مثال میزنم یه پروژه معماری رو شما یه بادکنک در نظر بگیرید که یه فشار هوایی داخلش هس و یه فشارایی از بیرون بهش وارد میشه اگه بخواییم یه کاری کنیم که منفجر نشه باید بین فشارهایی که از داخل وارد میشه و فشارهایی از بیرون تعادل برقرار کنیم از ایده تا رسیدن به کانسپت کامل توسط آرشیتکت میشه فشارهای داخلی و رعایت ضوابط سازمانا و ارگانهای دیگه و اثرات مثبت و منفی تکنولوژی و فن آوری و صنعت و تهجم فرهنگها و ... و فشار های وارده از طرف کارفرما ومهندسای عمران و برق و تاسیسات از طرف دیگه میشه فشارها از بیرون ، معمار که تو نوک هرم قرار داره وظیفش ایجاد بالانس بین همه و همه این فشارهاست تا باکنکه منفجر نشه

مشکل ریشه ایه
این ریشه هم خیلی عمیقه.
از سیاستای غلط شهرسازی بگیر تا کارگاهای ساخت مصالح و تولید انبوه مصالح سنگین و نرخ رشد جمعیت و تقسیم بندی و قواره بندی بی برنامه زمینای ازاد و اندازه ی کوچک قطعات زمین و غیره و غیره.
به خدا همش از سو مدیریته که کشور پهناوری مثله ایران از زمان تخت جمشید تا الان مشکل کمبود چوب داره. هنوز هم حل نشده(نبود مصالح سبک)
از مدیریت غلطه که با وجود اینهمه وسعتی که کشورمون داره زمینارو 200 متری میدن به مردم با عرض ده. اونم با چه قیمتی. نتیجش هم میشه چی. بافت شهری زشت. تراکم جمعیت بر متر مربع زیاد میشه. کیفیت زندگی پایین میاد. و شهر بزرگی مثله تهران تو خودش گره میخوره. نه مشکل ترافیکش حل میشه نه عمرا مترو جوابشو میده.
اخه یه معمار صداشو کجا بلند کنه
کار فرما تو زمین کوچیکش میخواد چند طبقه بزنه. طبق ضوابط باید جای اسانسور مشخص کنه. به خاطر شهرسازی بد دوطوفش به همسایه میچسبه. به خاطر نبود مصالح سبک. نبود فرهنگ ساختمان سازی. دیوارا خداقل 10 سانتی و ستونا 30 سانتی.
تو این زمین با این شرایط هیچی از معماری باقی نمی مونه
 

hossein00104

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
به جز موردی که گفتی خوب خط بکشه، بقیه ی موارد در مورد هرکسی صدق میکنه.
مثلا اینجارو داشته باش
یه مربی فوتبال باید:خوب ارتباط برقرار کنه ، خوب فکر کنه ، خوب تشخیص بده ، خوب تلاش کنه ، خوب تحلیل کنه ، ، از تمام خلاقیتای خودش هوشمندانه استفاده کنه ، تو دار باشه ، منعطف باشه

:D

با توجه به تعریفی که من از معمار داشتم تمام ویژگی ها و مواردی رو که گفتم رو یه معمار داره و خیلی موارد بیشتر از اینا بخوام چنتا اضافه کنم خوب بتونه از طرحش دفاع کنه ، مراودات اجتماعیش قوی باشه ، از تجسم قوی برخوردار باشه ، به اعتقادات و فرهنگ مردم احترام بذاره ، رو فکر و روح انسان تاثیر مثبت بذاره ، و... خلاصه مطلب اینکه این موارد با رشته های دیگه مشترکن درس میگی چرا درسته ؟ دلیلش ضرب اهنگه چون ما تو معماری ضرب آهنگ رو داریم ، تو شعر داریم ، تو موسیقی دارم ، تو سینما و فیلم سازی داریم حتی تو فوتبال چرا که اونجا با ضرب آهنگ که مربی طراحی میکنه نقش بازیکنا و ترکیب بندی اونا تو زمین مشخص میشه خلاصه تو همه چی ما ضرب آهنگ رو داریم...
 

hossein00104

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
به جز موردی که گفتی خوب خط بکشه، بقیه ی موارد در مورد هرکسی صدق میکنه.
مثلا اینجارو داشته باش
یه مربی فوتبال باید:خوب ارتباط برقرار کنه ، خوب فکر کنه ، خوب تشخیص بده ، خوب تلاش کنه ، خوب تحلیل کنه ، ، از تمام خلاقیتای خودش هوشمندانه استفاده کنه ، تو دار باشه ، منعطف باشه

:D

با توجه به تعریفی که من از معمار داشتم تمام ویژگی ها و مواردی رو که گفتم رو یه معمار داره و خیلی موارد بیشتر از اینا بخوام چنتا اضافه کنم خوب بتونه از طرحش دفاع کنه ، مراودات اجتماعیش قوی باشه ، از تجسم قوی برخوردار باشه ، به اعتقادات و فرهنگ مردم احترام بذاره ، رو فکر و روح انسان تاثیر مثبت بذاره ، و... خلاصه مطلب اینکه این موارد با رشته های دیگه مشترکن درس میگی چرا درسته ؟ دلیلش ضرب اهنگه چون ما تو معماری ضرب آهنگ رو داریم ، تو شعر داریم ، تو موسیقی دارم ، تو سینما و فیلم سازی داریم حتی تو فوتبال چرا که اونجا با ضرب آهنگ که مربی طراحی میکنه نقش بازیکنا و ترکیب بندی اونا تو زمین مشخص میشه خلاصه تو همه چی ما ضرب آهنگ رو داریم...
 

hossein00104

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
به جز موردی که گفتی خوب خط بکشه، بقیه ی موارد در مورد هرکسی صدق میکنه.
مثلا اینجارو داشته باش
یه مربی فوتبال باید:خوب ارتباط برقرار کنه ، خوب فکر کنه ، خوب تشخیص بده ، خوب تلاش کنه ، خوب تحلیل کنه ، ، از تمام خلاقیتای خودش هوشمندانه استفاده کنه ، تو دار باشه ، منعطف باشه

:D

با توجه به تعریفی که من از معمار داشتم تمام ویژگی ها و مواردی رو که گفتم رو یه معمار داره و خیلی موارد بیشتر از اینا بخوام چنتا اضافه کنم خوب بتونه از طرحش دفاع کنه ، مراودات اجتماعیش قوی باشه ، از تجسم قوی برخوردار باشه ، به اعتقادات و فرهنگ مردم احترام بذاره ، رو فکر و روح انسان تاثیر مثبت بذاره ، و... خلاصه مطلب اینکه این موارد با رشته های دیگه مشترکن درس میگی چرا درسته ؟ دلیلش ضرب اهنگه چون ما تو معماری ضرب آهنگ رو داریم ، تو شعر داریم ، تو موسیقی دارم ، تو سینما و فیلم سازی داریم حتی تو فوتبال چرا که اونجا با ضرب آهنگ که مربی طراحی میکنه نقش بازیکنا و ترکیب بندی اونا تو زمین مشخص میشه خلاصه تو همه چی ما ضرب آهنگ رو داریم...
 

parmiss_archi

عضو جدید
مشکل ریشه ایه
این ریشه هم خیلی عمیقه.
از سیاستای غلط شهرسازی بگیر تا کارگاهای ساخت مصالح و تولید انبوه مصالح سنگین و نرخ رشد جمعیت و تقسیم بندی و قواره بندی بی برنامه زمینای ازاد و
اندازه ی کوچک قطعات زمین و غیره و غیره.
به خدا همش از سو مدیریته که کشور پهناوری مثله ایران از زمان تخت جمشید تا الان مشکل کمبود چوب داره. هنوز هم حل نشده(نبود مصالح سبک)
از مدیریت غلطه که با وجود اینهمه وسعتی که کشورمون داره
زمینارو 200 متری میدن به مردم با عرض ده. اونم با چه قیمتی. نتیجش هم میشه چی. بافت شهری زشت. تراکم جمعیت بر متر مربع زیاد میشه. کیفیت زندگی پایین میاد. و شهر بزرگی مثله تهران تو خودش گره میخوره. نه مشکل ترافیکش حل میشه نه عمرا مترو جوابشو میده.
اخه یه معمار صداشو کجا بلند کنه
کار فرما تو زمین کوچیکش میخواد چند طبقه بزنه. طبق ضوابط باید جای اسانسور مشخص کنه. به خاطر شهرسازی بد دوطوفش به همسایه میچسبه. به خاطر نبود مصالح سبک. نبود فرهنگ ساختمان سازی. دیوارا خداقل 10 سانتی و ستونا 30 سانتی.
تو این زمین با این شرایط هیچی از معماری باقی نمی مونه

واقعا این حرف رو قبول دارم من یه مدت تو یه شرکت شهر سازی خیلی بزرگ کار می کردم حالا من مدرکم معماری :whistle: یکم سر در میارم از شهرسازی ولی حتی چند نفر بودند که مثلا زبان خونده بود ولی قطعات شهرسازی تفکیک می کرد :eek: خوب همین می شه دیگه زمینای بد قواره که طراحی معماری توشون خیلی سخته . حتی یکی بود می رفت یه زمین مسکونی می خرید بعش تو طرح تفضیلی کاربریشو عوض می کرد تجاری یعنی فقط به خاطر سود خودش کل طرح اون تیکه رو خراب می کرد
 

parmiss_archi

عضو جدید
مشکل ریشه ایه
این ریشه هم خیلی عمیقه.
از سیاستای غلط شهرسازی بگیر تا کارگاهای ساخت مصالح و تولید انبوه مصالح سنگین و نرخ رشد جمعیت و تقسیم بندی و قواره بندی بی برنامه زمینای ازاد و
اندازه ی کوچک قطعات زمین و غیره و غیره.
به خدا همش از سو مدیریته که کشور پهناوری مثله ایران از زمان تخت جمشید تا الان مشکل کمبود چوب داره. هنوز هم حل نشده(نبود مصالح سبک)
از مدیریت غلطه که با وجود اینهمه وسعتی که کشورمون داره
زمینارو 200 متری میدن به مردم با عرض ده. اونم با چه قیمتی. نتیجش هم میشه چی. بافت شهری زشت. تراکم جمعیت بر متر مربع زیاد میشه. کیفیت زندگی پایین میاد. و شهر بزرگی مثله تهران تو خودش گره میخوره. نه مشکل ترافیکش حل میشه نه عمرا مترو جوابشو میده.
اخه یه معمار صداشو کجا بلند کنه
کار فرما تو زمین کوچیکش میخواد چند طبقه بزنه. طبق ضوابط باید جای اسانسور مشخص کنه. به خاطر شهرسازی بد دوطوفش به همسایه میچسبه. به خاطر نبود مصالح سبک. نبود فرهنگ ساختمان سازی. دیوارا خداقل 10 سانتی و ستونا 30 سانتی.
تو این زمین با این شرایط هیچی از معماری باقی نمی مونه

واقعا این حرف رو قبول دارم من یه مدت تو یه شرکت شهر سازی خیلی بزرگ کار می کردم حالا من مدرکم معماری :whistle: یکم سر در میارم از شهرسازی ولی حتی چند نفر بودند که مثلا زبان خونده بود ولی قطعات شهرسازی تفکیک می کرد :eek: خوب همین می شه دیگه زمینای بد قواره که طراحی معماری توشون خیلی سخته . حتی یکی بود می رفت یه زمین مسکونی می خرید بعش تو طرح تفضیلی کاربریشو عوض می کرد تجاری یعنی فقط به خاطر سود خودش کل طرح اون تیکه رو خراب می کرد
 

parmiss_archi

عضو جدید
مشکل ریشه ایه
این ریشه هم خیلی عمیقه.
از سیاستای غلط شهرسازی بگیر تا کارگاهای ساخت مصالح و تولید انبوه مصالح سنگین و نرخ رشد جمعیت و تقسیم بندی و قواره بندی بی برنامه زمینای ازاد و
اندازه ی کوچک قطعات زمین و غیره و غیره.
به خدا همش از سو مدیریته که کشور پهناوری مثله ایران از زمان تخت جمشید تا الان مشکل کمبود چوب داره. هنوز هم حل نشده(نبود مصالح سبک)
از مدیریت غلطه که با وجود اینهمه وسعتی که کشورمون داره
زمینارو 200 متری میدن به مردم با عرض ده. اونم با چه قیمتی. نتیجش هم میشه چی. بافت شهری زشت. تراکم جمعیت بر متر مربع زیاد میشه. کیفیت زندگی پایین میاد. و شهر بزرگی مثله تهران تو خودش گره میخوره. نه مشکل ترافیکش حل میشه نه عمرا مترو جوابشو میده.
اخه یه معمار صداشو کجا بلند کنه
کار فرما تو زمین کوچیکش میخواد چند طبقه بزنه. طبق ضوابط باید جای اسانسور مشخص کنه. به خاطر شهرسازی بد دوطوفش به همسایه میچسبه. به خاطر نبود مصالح سبک. نبود فرهنگ ساختمان سازی. دیوارا خداقل 10 سانتی و ستونا 30 سانتی.
تو این زمین با این شرایط هیچی از معماری باقی نمی مونه

واقعا این حرف رو قبول دارم من یه مدت تو یه شرکت شهر سازی خیلی بزرگ کار می کردم حالا من مدرکم معماری :whistle: یکم سر در میارم از شهرسازی ولی حتی چند نفر بودند که مثلا زبان خونده بود ولی قطعات شهرسازی تفکیک می کرد :eek: خوب همین می شه دیگه زمینای بد قواره که طراحی معماری توشون خیلی سخته . حتی یکی بود می رفت یه زمین مسکونی می خرید بعش تو طرح تفضیلی کاربریشو عوض می کرد تجاری یعنی فقط به خاطر سود خودش کل طرح اون تیکه رو خراب می کرد
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

با توجه به تعریفی که من از معمار داشتم تمام ویژگی ها و مواردی رو که گفتم رو یه معمار داره و خیلی موارد بیشتر از اینا بخوام چنتا اضافه کنم خوب بتونه از طرحش دفاع کنه ، مراودات اجتماعیش قوی باشه ، از تجسم قوی برخوردار باشه ، به اعتقادات و فرهنگ مردم احترام بذاره ، رو فکر و روح انسان تاثیر مثبت بذاره ، و... خلاصه مطلب اینکه این موارد با رشته های دیگه مشترکن درس میگی چرا درسته ؟ دلیلش ضرب اهنگه چون ما تو معماری ضرب آهنگ رو داریم ، تو شعر داریم ، تو موسیقی دارم ، تو سینما و فیلم سازی داریم حتی تو فوتبال چرا که اونجا با ضرب آهنگ که مربی طراحی میکنه نقش بازیکنا و ترکیب بندی اونا تو زمین مشخص میشه خلاصه تو همه چی ما ضرب آهنگ رو داریم...
به جز مورد اول اینایی هم که الان گفتی در مورد خیلیا صدق میکنه
مثلا اینجارو داشته باش
یه رئیس جمهور باید: ، مراودات اجتماعیش قوی باشه ، از تجسم قوی برخوردار باشه ، به اعتقادات و فرهنگ مردم احترام بذاره ، رو فکر و روح انسان تاثیر مثبت بذاره
:D
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

با توجه به تعریفی که من از معمار داشتم تمام ویژگی ها و مواردی رو که گفتم رو یه معمار داره و خیلی موارد بیشتر از اینا بخوام چنتا اضافه کنم خوب بتونه از طرحش دفاع کنه ، مراودات اجتماعیش قوی باشه ، از تجسم قوی برخوردار باشه ، به اعتقادات و فرهنگ مردم احترام بذاره ، رو فکر و روح انسان تاثیر مثبت بذاره ، و... خلاصه مطلب اینکه این موارد با رشته های دیگه مشترکن درس میگی چرا درسته ؟ دلیلش ضرب اهنگه چون ما تو معماری ضرب آهنگ رو داریم ، تو شعر داریم ، تو موسیقی دارم ، تو سینما و فیلم سازی داریم حتی تو فوتبال چرا که اونجا با ضرب آهنگ که مربی طراحی میکنه نقش بازیکنا و ترکیب بندی اونا تو زمین مشخص میشه خلاصه تو همه چی ما ضرب آهنگ رو داریم...
به جز مورد اول اینایی هم که الان گفتی در مورد خیلیا صدق میکنه
مثلا اینجارو داشته باش
یه رئیس جمهور باید: ، مراودات اجتماعیش قوی باشه ، از تجسم قوی برخوردار باشه ، به اعتقادات و فرهنگ مردم احترام بذاره ، رو فکر و روح انسان تاثیر مثبت بذاره
:D
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

با توجه به تعریفی که من از معمار داشتم تمام ویژگی ها و مواردی رو که گفتم رو یه معمار داره و خیلی موارد بیشتر از اینا بخوام چنتا اضافه کنم خوب بتونه از طرحش دفاع کنه ، مراودات اجتماعیش قوی باشه ، از تجسم قوی برخوردار باشه ، به اعتقادات و فرهنگ مردم احترام بذاره ، رو فکر و روح انسان تاثیر مثبت بذاره ، و... خلاصه مطلب اینکه این موارد با رشته های دیگه مشترکن درس میگی چرا درسته ؟ دلیلش ضرب اهنگه چون ما تو معماری ضرب آهنگ رو داریم ، تو شعر داریم ، تو موسیقی دارم ، تو سینما و فیلم سازی داریم حتی تو فوتبال چرا که اونجا با ضرب آهنگ که مربی طراحی میکنه نقش بازیکنا و ترکیب بندی اونا تو زمین مشخص میشه خلاصه تو همه چی ما ضرب آهنگ رو داریم...
به جز مورد اول اینایی هم که الان گفتی در مورد خیلیا صدق میکنه
مثلا اینجارو داشته باش
یه رئیس جمهور باید: ، مراودات اجتماعیش قوی باشه ، از تجسم قوی برخوردار باشه ، به اعتقادات و فرهنگ مردم احترام بذاره ، رو فکر و روح انسان تاثیر مثبت بذاره
:D
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
واقعا این حرف رو قبول دارم من یه مدت تو یه شرکت شهر سازی خیلی بزرگ کار می کردم حالا من مدرکم معماری :whistle: یکم سر در میارم از شهرسازی ولی حتی چند نفر بودند که مثلا زبان خونده بود ولی قطعات شهرسازی تفکیک می کرد :eek: خوب همین می شه دیگه زمینای بد قواره که طراحی معماری توشون خیلی سخته . حتی یکی بود می رفت یه زمین مسکونی می خرید بعش تو طرح تفضیلی کاربریشو عوض می کرد تجاری یعنی فقط به خاطر سود خودش کل طرح اون تیکه رو خراب می کرد

اره واقعا. خیلیش به فرهنگ بر میگیرده.
تو شهره ما یه طرحی داده بودن که کارگاه های جوش کاری و اهن بری و در و پنجره سازی همشون برن یه قسمتی از شهر
ولی هیچکدوم از مغازه دارا نرفتن
میگفتن هرچی به مرکز شهر نزدیکتر باشیم بهتره.
الان هم تو سطح شهر پخشن
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
واقعا این حرف رو قبول دارم من یه مدت تو یه شرکت شهر سازی خیلی بزرگ کار می کردم حالا من مدرکم معماری :whistle: یکم سر در میارم از شهرسازی ولی حتی چند نفر بودند که مثلا زبان خونده بود ولی قطعات شهرسازی تفکیک می کرد :eek: خوب همین می شه دیگه زمینای بد قواره که طراحی معماری توشون خیلی سخته . حتی یکی بود می رفت یه زمین مسکونی می خرید بعش تو طرح تفضیلی کاربریشو عوض می کرد تجاری یعنی فقط به خاطر سود خودش کل طرح اون تیکه رو خراب می کرد

اره واقعا. خیلیش به فرهنگ بر میگیرده.
تو شهره ما یه طرحی داده بودن که کارگاه های جوش کاری و اهن بری و در و پنجره سازی همشون برن یه قسمتی از شهر
ولی هیچکدوم از مغازه دارا نرفتن
میگفتن هرچی به مرکز شهر نزدیکتر باشیم بهتره.
الان هم تو سطح شهر پخشن
 

et-rt

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
واقعا این حرف رو قبول دارم من یه مدت تو یه شرکت شهر سازی خیلی بزرگ کار می کردم حالا من مدرکم معماری :whistle: یکم سر در میارم از شهرسازی ولی حتی چند نفر بودند که مثلا زبان خونده بود ولی قطعات شهرسازی تفکیک می کرد :eek: خوب همین می شه دیگه زمینای بد قواره که طراحی معماری توشون خیلی سخته . حتی یکی بود می رفت یه زمین مسکونی می خرید بعش تو طرح تفضیلی کاربریشو عوض می کرد تجاری یعنی فقط به خاطر سود خودش کل طرح اون تیکه رو خراب می کرد

اره واقعا. خیلیش به فرهنگ بر میگیرده.
تو شهره ما یه طرحی داده بودن که کارگاه های جوش کاری و اهن بری و در و پنجره سازی همشون برن یه قسمتی از شهر
ولی هیچکدوم از مغازه دارا نرفتن
میگفتن هرچی به مرکز شهر نزدیکتر باشیم بهتره.
الان هم تو سطح شهر پخشن
 
بالا