Tahmim
عضو جدید
هو الستار العيوب
عجب دامگاه شيطان
رسول خدا(ص)فرمودند:
در يك موقعي كه موسي(ع) نشسته بود،ناگاه شيطان نمايان شد كه كلاه رنگارنگي بر سر داشت و چون نزديك موسي رسيد كلاه خود را از سر برداشت و نزد موسي ايستاد و به آن حضرت سلام داد.
موسي گفت:تو كيستي؟
او پاسخ گفت:من ابليسم.
گفت:تويي؟!خدا تو را به كسي نزديك نسازد.
گفت:من آمدم به شما سلام كنم،به خاطر مقامي كه نزد خدا داري.
پيامبر(ص)فرمود:موسي به او گفت:اين كلاه چيست؟
ابليس گفت:با آن دل مردم را مي ربايم.
موسي به او گفت:به من خبر ده از گناهي كه چون آدمي زاده انجام دهد،تو بر او مسلط مي شوي؟
پاسخ داد:زماني كه خودبين شود و كار خود را فزون شمارد و گناهش در چشم او كوچك جلوه كند.
پيامبر خدا(ص) مي فرمايند:خداي عزوجل به داوود وحي فرمود:اي داوود!گناهكاران را مژده بده، و صديقان را بيم بده!
عرض كرد:چگونه به گناهكاران مژده بدهم و به صديقان بيم دهم؟
خداوند سبحان فرمودند:اي داوود!به گناهكاران مژده بده كه من توبه پذيرم و از گناه در گذرم و به صديقان بيم بده كه مبادا به كردار خود عجب كنند و خودبين شوند،زيرا من هيچ بنده اي را پاي ميز حساب نكشم جز آنكه هلاك شود.
عجب دامگاه شيطان
رسول خدا(ص)فرمودند:
در يك موقعي كه موسي(ع) نشسته بود،ناگاه شيطان نمايان شد كه كلاه رنگارنگي بر سر داشت و چون نزديك موسي رسيد كلاه خود را از سر برداشت و نزد موسي ايستاد و به آن حضرت سلام داد.
موسي گفت:تو كيستي؟
او پاسخ گفت:من ابليسم.
گفت:تويي؟!خدا تو را به كسي نزديك نسازد.
گفت:من آمدم به شما سلام كنم،به خاطر مقامي كه نزد خدا داري.
پيامبر(ص)فرمود:موسي به او گفت:اين كلاه چيست؟
ابليس گفت:با آن دل مردم را مي ربايم.
موسي به او گفت:به من خبر ده از گناهي كه چون آدمي زاده انجام دهد،تو بر او مسلط مي شوي؟
پاسخ داد:زماني كه خودبين شود و كار خود را فزون شمارد و گناهش در چشم او كوچك جلوه كند.
پيامبر خدا(ص) مي فرمايند:خداي عزوجل به داوود وحي فرمود:اي داوود!گناهكاران را مژده بده، و صديقان را بيم بده!
عرض كرد:چگونه به گناهكاران مژده بدهم و به صديقان بيم دهم؟
خداوند سبحان فرمودند:اي داوود!به گناهكاران مژده بده كه من توبه پذيرم و از گناه در گذرم و به صديقان بيم بده كه مبادا به كردار خود عجب كنند و خودبين شوند،زيرا من هيچ بنده اي را پاي ميز حساب نكشم جز آنكه هلاك شود.