گرايش‌شناسي مهندسي صنايع

mohammad.ie69

عضو جدید
کاربر ممتاز
گرايش‌شناسي مهندسي صنايع
در اين بخش به معرفي گرايشهاي مهندسي صنايع در مقاطع كارشناسي ، كارشناسي ارشد و دكترا خواهيم پرداخت و كاركرد ، وظايف ، ويژگيها و حتي واحدهاي درسي هر يك از اين گرايشها را به روشني تببين خواهيم نمود و تفاوتهاي آنان را از يكديگر باز خواهيم شناخت .
در پايان اين گامهاي ششگانه ، اشرافي جامع بر گرايشهاي دانشگاهي مهندسي صنايع حاصل كرده‌ايم .

گام بيست و سوم

گرايشهاي مهندسي صنايع را بيشتر بشناسيم !
مهندسي صنايع در مقطع كارشناسي در چهار گرايش تقسيم‌بندي مي‌شود :

1-توليد صنعتي
2-برنامه‌ريزي و تحليل سيستمها
3-تكنولوژي صنعتي
4-ايمني صنعتي
دو گرايش توليد صنعتي و تحليل سيستمها در قياس با گرايشهاي ايمني صنعتي و تكنولوژي صنعتي ، به دليل حوزه مفاهيم پيچيده‌تر ، گسترده‌تر و كاربردي‌تر ، داراي برجستگي چشمگيري در سطح دانايي و توانايي مي‌باشند ، دانشجوياني با سطح علمي بالاتري را به خود مي‌پذيرند و به همين دليل گرايشهاي اصلي مهندسي صنايع به شمار مي‌آيند . از اين رو پيرامون اين دو گرايش در گامهاي آتي شرح كاملتري بيان خواهيم نمود .

مهندسي صنايع در مقطع كارشناسي ارشد داراي چهار گرايش مي‌باشد :
1-مهندسي صنايع
2-مهندسي سيستمهاي اقتصادي - اجتماعي
3- مديريت سيستم و بهره‌وري
4- مديريت مهندسي
گرايش مهندسي صنايع ، گرايش برتر كارشناسي ارشد به شمار مي‌آيد كه به فارغ‌التحصيلان كارشناسي همين رشته اختصاص دارد ؛ سطح رقابتي براي ورود به اين گرايش بسيار بالاست و با توجه به كميت پايين پذيرش‌شوندگان ، نخبگاني كه احاطه افزونتري به دروس آزمون ارشد داشته باشند قادر به ادامه تحصيل در اين گرايش مي‌باشند .
گرايش سيستمهاي اقتصادي - اجتماعي ، به نوعي گرايش دوم مقطع كارشناسي ارشد در حساب مي‌آيد كه فارغ‌التحصيلان ساير رشته‌هاي فني - مهندسي نيز مجازند بخت خود را براي قبولي در اين رشته بيازمايند .
مديريت سيستم و بهره‌وري را مي‌توان چكيده دوره كارشناسي مهندسي صنايع دانست كه به فارغ‌التحصيلان ساير رشته‌هاي فني و مهندسي كه حداقل سه سال سابقه مديريتي داشته باشند اختصاص يافته است .
لازم به يادآوريست كه گرايش مديريت مهندسي ، به عنوان يكي ديگر از گرايشهاي كارشناسي ارشد مهندسي صنايع در حال گسترش بوده و هم‌اكنون در دانشگاههايي نظير دانشگاه صنعتي اميركبير ، در اين گرايش نيز پذيرش صورت مي‌گيرد .

دوره دكتراي مهندسي صنايع مجموعه‌اي هماهنگ از فعاليتهاي پژوهشي و آموزشي است كه موجب احاطه و دستيابي دانشجو به آثار علمي در زمينهمهندسي صنايع و توانايي در تهيه متون تحقيقاتي ، نوآوري ، كمك به پيشرفت و گسترش مرزهاي دانش در اين رشته خواهد شد . دوره دكترا نيز شامل سه گرايش زير است :
1-مهندسي صنايع
2-سيستمهاي اقتصادي - اجتماعي
3-مديريت سيستم و بهره‌وري
در گام آتي به بررسي دو گرايش اصلي مقطع كارشناسي يعني توليد صنعتي و برنامه‌ريزي و تحليل سيستمها خواهيم پرداخت ...


گام بيست و چهارم

گرايشهاي توليد صنعتي و برنامه‌ريزي و تحليل سيستمها را بيشتر بشناسيم !
توليد صنعتي فن به‌كارگيري مهارتهاي تكنيكي - اقتصادي و استفاده موثر و نظام‌يافته از نيروي انساني سازمان ، ماشين‌آلات ، تجهيزات ، سرمايه ، ساختمان و مواد به منظور توليد كالا با كيفيت و كميت مطلوب مي‌باشد .
برنامه‌ريزي و تحليل سيستمها فن به‌كارگيري روشهاي علمي جهت حل مسائل تصميم‌گيري و برنامه‌ريزي در واحدهاي صنعتي - خدماتي ، شامل جمع‌آوري اطلاعات ، تجزيه‌وتحليل داده‌ها ، مدل‌بندي و حل مساله مي‌باشد .
با دقت و توجه موشكافانه در تعاريف فوق مي‌توان رسالت ،‌ اهداف و ويژگيهاي مهندسي صنايع را بيان نمود :
نخستين نكته‌‌اي كه كه بايد بدان توجه كرد ، پويايي پنهانيست كه در ذات تعاريف فوق نهفته است ؛ اين جملات بيانگر حركتي مداوم و هميشگي هستند ، حركتي در جهت آنچه كه بهتر است يعني بهبود مستمر ، حركتي كه هيچگاه متوقف نمي‌شود . شما برنامه‌ريزي مي‌كنيد ، تصميم مي‌گيريد ، به اجرا درمي‌آوريد ، تجزيه‌وتحليل مي‌نماييد و آنگاه از نتايج حاصل جهت برنامه‌ريزيهاي آتي بهره مي‌بريد ؛‌ اين چرخه‌ايست كه هيچگاه از حركت باز نخواهد ايستاد و هماره رو به سوي بهبود دارد ، چرا كه ايستايي يعني مرگ و مجموعه‌هاي پويايي چون واحدهاي صنعتي - خدماتي هيچگاه به مرگ تمايل ندارند .
نكته دوم آنكه هيچ‌يك از تعاريف فوق به‌تنهايي قادر به بيان آنچه مهندسي صنايع ادعا مي‌كند نيستند ، بلكه اين‌دو مكمل يكديگرند . گفته‌ايم كه ويژگي بارز مهندسي صنايع در تفكر بهبود مستمر وضعيت موجود بوده و هرگز از وضعيت موجود راضي نيست و تلاش مي‌نمايد تا به سوي وضعيتي مطلوبتر حركت نمايد . در وهله اول ، تصميم‌گيري و برنامه‌ريزي لازم است كه حركتيست به سوي هدف ، اما در گام بعدي به‌كارگيري و اجراي برنامه يا تصميم و سپس تجزيه‌وتحليل نتايج ، تضمين‌كننده صحت آن مي‌باشند . گرايش توليد صنعتي به نگرش نظام‌مند ، منظم و علمي گرايش برنامه‌ريزي و تحليل سيستمها نيازمند است و در نقطه مقابل ، برنامه‌ريزي و تحليل نيز به نگرش اجرايي ، كاربردي و تجربي توليد صنعتي نياز دارد .
نكته سوم ، ديدگاه انجام‌دهي و هماهنگ‌سازي است ، چراكه مهندسي صنايع گاه بايد عوامل متضادي چون نيروي انساني ، ماشين‌آلات ، زمان ، تجهيزات ، سرمايه ، ساختمان و مواد را در قالب يك مجموعه صنعتي - خدماتي آنچنان هماهنگ سازد تا مطلوبيت لازم در كيفيت و كميت توليد را بدست آورد . اين مساله ، ويژگي ديگري را يادآور مي‌شود كه همانا تفكر كل‌گرا ، جامع و نظام‌مند مهندسي صنايع مي‌باشد . وي در هنگام برخورد با هر مجموعه ، پيش از آنكه به جزئيات بپردازد ، آنرا به ‌صورت كلي مشاهده مي‌نمايد و به تعبيري از بالا يا بيرون نگاه مي‌كند ؛ او اجازه نمي‌دهد تا يك بخش كوچك از آن مجموعه چنان مجذوبش نمايد كه از ساير قسمتها غافل گردد و ارتباط بخشهاي ديگر را با آن جزء نبيند . وي مي‌داند كه همكاري تمام آن مجموعه است كه كارايي كل را بدست مي‌دهد و انتظاري كه از مجموعه مي‌رود با هماهنگي تمام اجزا برآورده مي‌گردد .
گفته شد كه مهندسي صنايع با مجموعه‌هاي پويايي چون واحدهاي صنعتي - خدماتي روبروست . هر مجموعه پويا داراي يك‌سري داشته‌ها يا ورودي‌ها ، يك‌سري ستاده‌ها يا خروجي‌ها و همچنين فراينديست كه اين داشته‌ها را به ستاده‌ها تبديل نمايد . ويژگي مهندسي صنايع ،‌ مشاهده هم‌زمان اين سه عامل است و اين مساله خود موجب درك ارتباط بين مجموعه‌ها و عوامل مختلف و اقدام در جهت هماهنگ‌سازي و انجام آنها مي‌شود . يك مهندس صنايع چنانچه بتواند ورودي‌ها و خروجي‌ها را اعم از فيزيكي و غيرفيزيكي در ذهن خود تصوير نمايد و همچنين پردازشها و فرايندهاي تبديل اين ورودي‌ها به خروجي‌ها را مرور كند ، آنگاه به يقين خواهد توانست سازمان را به‌ بهترين نحو اداره نمايد .
نكته چهارم ، اصل بيشينه‌سازي كلي است كه به‌طور ذاتي در اين تعاريف به چشم مي‌خورد ؛ اگر شما يك مجموعه را بصورت جامع و نظام‌مند مشاهده كرديد ،‌ درست نيست كه تنها سعي نماييد يك جزء آن را در مطلوب‌ترين وضعيت و سطح ممكن نگه داريد و از ساير اجزا غافل بمانيد ؛ مهندسي صنايع مي‌گويد كل اين مجموعه ، يعني تمامي اجزاي آن در ارتباط با هم و به صورت هماهنگ بايد در يك سطح مطلوب قرار گيرند تا مطلوبيت كل مجموعه در بالاترين سطح قرار گيرد .
نكته پنجم واژه موثر در تعريف ذكر شده ، است ؛ اصولا در مهندسي صنايع مفهوم بهره‌وري كاربرد فراواني دارد ؛ بهره‌وري خود انواع مختلف دارد و عموما به صورت نسبت خروجي‌ها (ستاده‌ها) به ورودي‌ها (داده‌ها) تعريف مي‌گردد . دو ركن اساسي در افزايش بهره‌وري هر مجموعه ، كارايي و اثربخشي مي‌باشند . كارايي نشان‌دهنده ميزان كل فعاليت مي‌باشد حال با هر مقصودي كه مي‌خواهد انجام شده باشد ، اما اثربخشي مبين آن قسمت از فعاليت است كه در راستاي رسيدن به هدف مجموعه انجام شده است ؛ به‌كارگيري واژه موثر نيز به همين معنا مي‌باشد .
نكته ششم آن است مهندسي صنايع از روشهاي علمي جهت انجام كارهايش استفاده مي‌نمايد . روشهاي علمي روشهايي هستند كه كه در موارد متعدد از بوته آزمايش و تجربه گذشته‌اند و به بيان بهتر استاندارد گرديده‌اند و اين دل‌مشغولي مهندسي صنايع است كه سعي مي‌كند در هر چرخه برنامه‌ريزي ، اجرا و تجزيه‌وتحليل ، روشهاي مستند و استانداردي را در امور مختلف طراحي كند ، آنها را از حالت تجربه‌نشده خارج نمايد و وارد ذات فرايند داخلي آن مجموعه نمايد . دانش مهندسي صنايع سعي مي‌نمايد براي تمامي شرايط ، روشهاي علمي خاصي را طراحي كند تا در موارد مشخص ، اين روشها را به عنوان ابزاري در اختيار مدير قرار دهد .
مطالب گفته شده ، به طور عمده ، مفاهيم زيربنايي و فلسفي مهندسي صنايع را تشكيل مي‌دهند به طوريكه مهندسي صنايع بايستي همواره تلاش نمايد ديدگاه‌ها و برداشتهاي جديد و تازه‌اي از اين مفاهيم كشف و تجربه نمايد . مفاهيمي چون تصميم‌گيري و برنامه‌ريزي ، مهارتهاي تكنيكي - اقتصادي ، موثر و نظام‌مند ، نيروي انساني ، زمان ،‌ ماشين‌آلات ، تجهيزات و سرمايه ، هزينه ، توليد ، كيفيت و كميت و ارتباط اين مفاهيم از دغدغه‌هاي اصلي مهندسي صنايع است .
نكات فوق از آن جهت بيان شده است تا تاكيد گردد هيچ‌يك از گرايشهاي برنامه‌ريزي و تحليل سيستمها و توليد صنعتي به تنهايي تمام مهندسي صنايع نيستند و تنها با حضور در كنار يكديگر مي‌توان انتظار داشت مهندسي صنايع به اهداف خود نائل گردد .
در بيان دروس اساسي اين دو گرايش بايد گفت كه وجه اشتراك فراواني در اين ميان به چشم مي‌خورد ، دروسي نظير : كنترل پروژه ، كنترل كيفيت ، طرح‌ريزي واحدهاي صنعتي ، كنترل توليد و موجوديهاي يك ،‌ اصول مديريت و تئوري سازمان ، ارزيابي كاروزمان ، تحقيق در عمليات (2 & 1) ، اقتصاد مهندسي ، آمار مهندسي ، نقشه‌كشي صنعتي (2 & 1) .
در كنار اين ، آن دسته از دروسي كه براي يكي از دو گرايش اجباري مي‌باشند را دانشجويان گرايش ديگر مي‌توانند به صورت اختياري اخذ نمايند و بدين ترتيب سطح اشراف خود را بر حوزه‌هاي كاري مهندسي صنايع هرچه بيشتر افزايش بخشند .
دروس اجباري پراهميت گرايش توليد صنعتي كه براي گرايش برنامه‌ريزي و تحليل سيستمها اختياري به شمار مي‌آيد عبارتند از : برنامه‌ريزي توليد ، مهندسي فاكتورهاي انساني ، طراحي ايجاد صنايع ، برنامه‌ريزي نگهداري و تعميرات ، برنامه‌ريزي و كنترل توليد و موجوديهاي دو .
دروس اجباري پراهميت گرايش برنامه‌ريزي و تحليل سيستمها كه براي گرايش توليد صنعتي اختياري به شمار مي‌‌آيد عبارتند از : تحليل سيستمها ، شبيه‌سازي ، طراحي سيستمهاي اطلاعاتي ، برنامه‌ريزي حمل‌ونقل .
در گام آتي تكنولوژي صنعتي و ايمني صنعتي را بيشتر خواهيم شناخت ...


گام بيست و پنجم

گرايشهاي ايمني صنعتي و تكنولوژي صنعتي داراي چه قابليتهايي مي‌باشند ؟
در گام پيشين ، دو گرايش اصلي مهندسي صنايع را شناختيم ؛ اينك به سراغ دو گرايش ديگر مي‌رويم كه اگرچه در جايگاه توجه پايينتري در قياس با توليد صنعتي و برنامه‌ريزي و تحليل سيستمها قرار دارند اما خود از جمله رشته‌هاي كاربردي صنعت و خدمات به‌شمار مي‌آيند و چه‌بسا كاركردهايي داشته باشند كه ساير رشته‌هاي فني و مهندسي از آنها بي‌بهره‌ا‌ند . با تكنولوژي صنعتي آغاز مي‌كنيم :
در تعريف تكنولوژي صنعتي مي‌توان گفت : فن به‌كارگيري مهارتهاي اجرايي و ذكاوتهاي فني در جهت طراحي تجهيزات و تسهيلات مورد استفاده در بخش توليد و خدمات و تعيين تدابير لازم براي ساخت‌وساز‌ آنان مي‌باشد . (بهينه‌سازي در ساخت‌وساز)
تكنولوژي صنعتي گرايشيست با بينشي‌ فني‌تر از دو گرايش توليد صنعتي و برنامه‌ريزي و تحليل سيستمها كه مشابه كارشناسي ساخت و توليد در مهندسي مكانيك بوده اما مجهز به توانايي بهينه‌سازي ، آگاه به مسائل بهينه‌سازي ساخت و ساز فرآورده‌هاي صنعتي و نيز نگهداشت و راه‌اندازي فني واحد‌هاي اجرايي مي‌باشد . داراي توانايي انتقال و مديريت تكنولوژيست و نيز حفظ و حراست از آن كه به مدد امكانات سخت‌افزاري و نرم‌افزاري در جهت حفظ و نگهداري نظام فني و اجرايي گام بر مي‌دارد ؛ با مديريت تكنولوژيهاي در دسترس يا مواردي كه در قالب انتقال تكنولوژي دادوستد مي‌شوند ، در جهت افزودن كميت و كيفيت فرآورده‌ها و نيز بهره‌برداري اثربخش از امكانات در دسترس ، اقدامات موثري انجام مي‌دهد . با استفاده از تجهيزات كامپيوتري و مدارهاي منطقي قادر است طيف وسيعي از خواسته‌‌هاي اجرايي بشر را كه به دليل محدوديت‌هاي انساني به سهولت قابل تحقق نمي‌باشند ، عينيت ‌بخشد . مباحث اجرايي و مهارتي ساخت و توليد فرآورده‌هاي صنعتي ، طراحي قالب ، قيدوبست‌هاي صنعتي ، عمليات حرارتي و مباحث انتقال تكنولوژي را مي‌توان در زمره ديگر زمينه‌هاي تخصصي اين گرايش ذكر نمود . كارشناس تكنولوژي صنعتي از مرحله طراحي يك ايده و نمونه‌سازي آن گرفته تا مرحله ساخت و تدارك امكانات توليد ، همين‌طور مديريت مراحل اجرايي ، توان خدمت‌رساني دارد ؛ علاوه بر آن ، ضايعات و عوامل بروز آنها را شناسايي كرده و تاثيرات گوناگوني كه برجاي مي‌گذارند را ، مورد سنجش و ارزيابي قرار مي‌دهد .
حال به سراغ ايمني صنعتي مي‌رويم :
در تعريف ايمني صنعتي مي‌توان گفت : فن به‌كارگيري تدابير ويژه مهندسي در جهت ايمن‌سازي نظامهاي گوناگون كاري در مواجهه با گونه‌هاي مختلف ريسك رودرروي آنان مي‌باشد . (بهينه‌سازي در ايمن‌سازي)
گرايش ايمني صنعتي تلفيقي از سه رشته بهداشت حرفه‌اي ،‌ مديريت صنعتي ومهندسي صنايع ( جهت‌گيري عمده به سوي مهندسي صنايع است ) با رويكرد بهساز و پيشگيرانه و در عين حال مهندسي ، در جوار متخصصين بهداشت حرفه‌اي كه با ديد پزشكي بيشتري به دنياي كار مي‌نگرند ، تلاش در ايجاد نظام‌هاي شناخت خطرات و محدود‌سازي عملكرد‌هاي غيرايمن در محيطهاي كاري داشته ، روش‌ها ، برنامه‌ها و فرآيندهايي براي كنترل و ارزيابي خطرات پي گرفته و تلاش در ايجاد فضايي سالم براي نجات حركت‌هاي بهره‌ور دارد . اين گرايش مهندسي صنايع ضمن تسلط بر آگاهيهاي عمومي مهندسي صنايع به ويژه در راستاي تطبيق دادن كار با توانايي‌هاي انساني در زمينه‌هايي همچون مهندسي فاكتورهاي انساني ، عوامل فيزيكي و شيميايي زيان‌آور محيط كار ، حفاظت صنعتي و اصول مديريت ايمني ، داراي تبحر و تخصص است . طراحي نظام‌هايي كه بتوانند از آسيب رساندن به انسانها ، امكانات و تجهيزات پيشگيري كرده ، حركت ملايم و روان اجرا را تضمين نمايد ، بخشي از توانايي‌هاي اجرايي اين متخصصين به شمار مي‌رود .
مکانيکسيالات ، جمع‌آوري و دفع فاضلابهايصنعتي ، مهندسي احتراق ، گازرساني ، اعلام و اطفا حريق ، ايمنيدر برق ، سم‌شناسي صنعتي ، ايمني ساختمانو معدن ، ارگونومي ، تهويه صنعتي ، ديگها و ظروف تحت‌فشار ، روشهاي توليد (2 & 1) ، ايمني در کشاورزي ، روانشناسي صنعتي ، عوامل شيمياييمحيط کار ، اصول بهداشت محيط ، بيماريهاي شغلي ، حفاظت صنعتي ، ايمني بالابرها ، تحقيق در عمليات، ترموديناميک و انتقالحرارت ، عوامل فيزيکي محيط کار ، اصول مديريت ايمني ، ارزيابي کار و زمان و طرح ريزي واحد هايصنعتياز جمله دروس اصلي و تخصصي پراهميت اين گرايش به شمار مي‌آيند .
پس از شناخت گرايشهاي مقطع كارشناسي ، در گام آتي ، گرايشهاي كارشناسي ارشد را بيشتر خواهيم شناخت ...

 

mohammad.ie69

عضو جدید
کاربر ممتاز
رسالت ما اين است كه همواره به بهبود بيانديشيم : ايده‌ شما

گام بيست و ششم

از گرايشهاي كارشناسي ارشد مهندسي صنايع بيشتر بدانيم !
در اين گام ، گرايش مهندسي صنايع/صنايع را به بحث خواهيم نشست :
1- تشريح گرايش :
دوره كارشناسي ارشد مهندسي صنايع ، دوره‌اي آموزشي با تاكيد بر آموزشهاي پيشرفته در مهندسي صنايع و تجزيه و تحليل سيستمهاي صنعتيست و هدف آن تربيت متخصصينيست كه با بهره‌گيري از آموخته‌ها و دانشهاي مهندسي و دروس اختصاصي اين دوره به شناخت ، تحليل و ارائه طرح براي سيستمهاي متشكل از انسان ، مواد و ماشين توانا باشند . دانش آموختگان دوره كارشناسي ارشد مهندسي صنايع قادر به انجام خدمات گسترده‌اي در زمينه‌هاي ذيل مي باشند :
1- كشف و برررسي مشكلات وزارتخانه‌ها ، سازمانهاي ستادي و نظامهاي صنعتي .
2- جستجوي ارتباط منطقي بين اجزاء انواع سيستمهاي توليدي و غير توليدي .
3- برنامه‌ريزي و ارائه مدل جهت كسب بهترين بازدهي از كاركرد سيستمها .
4- كنترل سيستمها جهت پيگيري نواقص و ارائه مدل مطلوب و نهايي .
5- برنامه‌ريزي و شركت در اجراي پروژه‌هاي تحقيقاتي صنعتي .
6- ارائه الگوهاي مناسب براي طراحي واحدهاي توليدي عظيم كشور .
با توجه به تنوع وزارتخانه‌ها ، صنايع توليدي و پروژه‌هاي صنعتي در دست اجرا و نياز روزافزون صنايع مادر و واحدهاي مختلف صنايع نظامي و نيز اكثر مراكز خدماتي به متخصصين رشته مهندسي صنايع ، اهميت تربيت كارشناسان ارشد در اين رشته روشنتر مي‌گردد .
2- منابع درسي در آزمون ورودي :
آزمون ورودي اين گرايش شامل دروس تحقيق در عمليات (1) (ضريب دو) ، آمار و احتمالات مهندسي (ضريب دو) ، برنامه‌ريزي و كنترل توليد و موجوديهاي (1) (ضريب يك) ، طرح‌ريزي واحدهاي صنعتي (ضريب يك) ، زبان عمومي و تخصصي (ضريب يك) مي‌باشد .
3- واحدهاي درسي در طول دوره :
در طول دوره نيز دانشجويان ملزم به گذراندن سي‌ودو واحد مي‌باشند كه چگونگي آن به شرح ذيل مي‌باشد :


الف - 12 واحد ، واحدهاي هسته (اجباري) كه به شرح زيرند :



واحد



نام درس



3



اقتصاد مهندسي پيشرفته



3



طراحي سيستمهاي صنعتي



3



سيستمهاي صف



3



روشهاي آماري




ب - 12 واحد ، واحدهاي اختياري ؛ دانشجويان موظفند از ميان دروس ذيل دوازده واحد براي اخذ انتخاب نمايند :



واحد



نام درس



3



برنامه‌ريزي توليد پيشرفته



3



شبيه‌سازي كامپيوتر



3



فرايندهاي احتمالي



3



برنامه‌ريزي خطي پيشرفته



3



برنامه‌ريزي پويا



3



مديريت سيستمهاي اطلاعاتي



3



تصميم‌گيري چندمعياره



3



تحليل سيستمها



3



پيش‌بيني و تحليل سريهاي زماني



2



مباحث ويژه در مهندسي صنايع




ج - 2 واحد ، سمينار
د - 6 واحد ، پروژه پژوهشي
كه مجموعا سي‌ودو واحد درسي را شامل خواهد گرديد .
در گام آتي همين روند را براي مهندسي سيستمهاي اقتصادي - اجتماعي به بررسي خواهيم نشست ...


گام بيست و هفتم

مهندسي سيستمهاي اقتصادي - اجتماعي چيست ؟!
1- تشريح گرايش :
مهندسي سيستمهاي اقتصادي - اجتماعي به آموزش و تحقيق در زمينه برنامه‌ريزي و طراحي سيستمهاي مختلف موردنياز جامعه مي‌پردازد . مهندسي سيستمهايي نظير حمل‌و‌نقل ، آبرساني ، ارتباطات ، توزيع كالا و انجام خدمات آموزشي و بهداشتي در اين زمينه قرار دارند . مهندسي سيستمهاي اقتصادي-اجتماعي به مطالعه ، مدلسازي و تحليل علمي اينگونه سيستمها پرداخته و با در نظر گرفتن ابعاد مختلف آنان و همچنين با توجه به نيازها ، اولويتها و امكانات جامعه ، سيستم بهينه را طراحي مي‌نمايد .
2- منابع درسي در آزمون ورودي :
آزمون ورودي اين گرايش شامل دروس رياضي عمومي (2 & 1) (ضريب سه) ، آمار و احتمالات (ضريب سه) ، تحقيق در عمليات (1) (ضريب دو) ، برنامه‌نويسي با كامپيوتر (ضريب دو) ، زبان عمومي (ضريب دو) مي‌باشد .
3- واحدهاي درسي در طول دوره :
در طول دوره نيز دانشجويان ملزم به گذراندن نه واحد مقدماتي (در صورت نياز) و سي‌ودو واحد از واحدهاي اصلي مي‌باشند كه چگونگي آن به شرح ذيل مي‌باشد :
الف - نه واحد ، واحدهاي مقدماتي كه برحسب درصدهاي آزمون ورودي نيازمند/بي‌نياز از گذراندن اين واحدها مي‌باشند :



واحد



نام درس



3



تحقيق در عمليات (2)



3



آمار مهندسي



3



اقتصاد عمومي




ب - 12 واحد ، واحدهاي هسته (اجباري) كه به شرح زيرند :



واحد



نام درس



3



برنامه‌ريزي رياضي



3



اقتصادسنجي



3



اقتصاد كلان پيشرفته




به همراه يك درس از دروس زير :



واحد



نام درس



3



مديريت زمان



3



اقتصاد خرد پيشرفته



3



شبيه‌سازي كامپيوتر



3



سيستمهاي پويا




ج - 12 واحد ، واحدهاي اختياري ؛ دانشجويان موظفند از ميان دروس ذيل دوازده واحد براي اخذ انتخاب نمايند :



واحد



نام درس



3



برنامه‌ريزي توليد پيشرفته



3



شبيه‌سازي كامپيوتر



3



فرايندهاي احتمالي



3



مديريت زمان



3



برنامه‌ريزي پويا



3



سيستمهاي پويا (1)



3



سيستمهاي صف



3



مدلهاي زمان‌بندي



3



تئوري تصميم



3



بهينه‌سازي مدلهاي غير خطي





د - 2 واحد ، سمينار
ه - 6 واحد ، پروژه پژوهشي
كه مجموعا سي‌ودو واحد درسي را شامل خواهد گرديد .
در گام آتي همين روند را براي مديريت سيستم و بهره‌وري به بررسي خواهيم نشست ...
 

mohammad.ie69

عضو جدید
کاربر ممتاز
گام بيست و هشتم

گرايش مديريت سيستم و بهره‌وري را بيشتر بشناسيم !
1- تشريح گرايش :
دوره كارشناسي ارشد مديريت سيستم و بهره‌وري به منظور آشنايي با علوم و فنون اداره صنايع با تأكيد بر كاربرد روشهاي كمي و نظام‌گرا در اداره امور صنعتي تدوين گشته است . از آنجا كه روشهاي مورد استفاده در اين دوره در آموزش تجزيه و تحليل مسائل مهندسي نيز كاربرديست ، دانش‌آموختگان دوره‌هاي كارشناسي فني و مهندسي به ‌دليل آگاهي داشتن از دانش مهندسي براي فراگيري دروس دوره مزبور نيز آمادگي كافي را خواهند داشت تا با دانش مكفي بتوانند در مشاغل مديريتي مشغول بكار شوند . مديريت سيستم و بهره‌وري در حسن اداره و موفقيت صنايع و توسعه صنعتي كشور نقش كليدي دارد . تلفيق احسن عوامل انساني و فيزيكي در جهت تحقق هدفهاي تعيين شده و كسب بيشترين نتيجه ، در چهارچوب فعاليتهاي مديريت است . اهميت اين نقش سبب گشته است كه دانش و فنون مديريت سيستم و بهره‌وري توسعه فراواني يابد . با پيچيده شدن و گسترش سازمانهاي صنعتي و پيشرفت علوم و فنون مديريت ، سيستم و بهره‌وري ، مديران صنايع بايد علاوه بر اطلاعات مهندسي از دانش مديريت نيز برخوردار باشند . دانش آموختگان دوره كارشناسي ارشد مديريت سيستم و بهره‌وري ، مي‌توانند در زمينه‌هاي زير فعاليت نمايند:
1-1- مديريت واحدهاي صنعتي
1-2- تجزيه و تحليل مشكلات و نارسائيهاي مديريت واحدهاي صنعتي و ارائه طريق براي بهبود مديريت آنها با استفاده از روشهاي كمي و نظام‌گرا .
1-3- انجام تحقيق و بررسي در زمينه روشهاي مديريت و بهبود اين روشها با توجه به شرايط ايران .
2- منابع درسي در آزمون ورودي :
آزمون ورودي اين گرايش شامل دروس رياضي عمومي (2 & 1) (ضريب سه) ، زبان عمومي (ضريب سه) ، آمار و احتمالات (ضريب دو) ، معلومات عمومي مسائل مربوط به مديريت (ضريب دو) مي‌باشد .

3- واحدهاي درسي در طول دوره :
در طول دوره نيز دانشجويان ملزم به گذراندن دوازده واحد مقدماتي (در صورت نياز) و سي‌وچهار واحد از واحدهاي اصلي مي‌باشند كه چگونگي آن به شرح ذيل مي‌باشد :
الف - دوازده واحد ، واحدهاي مقدماتي كه برحسب درصدهاي آزمون ورودي نيازمند/بي‌نياز از گذراندن اين واحدها مي‌باشند :



واحد



نام درس



3



تحقيق در عمليات (2)



3



آمار و احتمال مهندسي



3



حسابداري صنعتي



3



اقتصاد خرد




ب - 15 واحد ، واحدهاي هسته (اجباري) كه به شرح زيرند :



واحد



نام درس



3



كنترل توليد



3



مديريت عمليات



3



مديريت كيفيت و بهره‌وري



2



برنامه‌ريزي استراتژيك براي مديران



2



رهبري و سازمان



2



مديريت منابع انساني




ج - 11 واحد ، واحدهاي اختياري ؛ دانشجويان موظفند از ميان دروس ذيل دوازده واحد براي اخذ انتخاب نمايند :




واحد



نام درس



3



تصميم‌گيري چند معياره



3



مديريت تكنولوژي



3



بازاريابي



3



مديريت مالي



3



سيستمهاي پويا (1)



3



فرايندهاي احتمالي و احتمال كاربردي



3



اقتصاد سنجي



3



شبيه‌سازي كامپيوتر



3



پيش‌بيني و تحليل سريهاي زماني



3



سيستمهاي صف



3



ستهاي فازي در برنامه‌ريزي و تصميم‌گيري




د - 2 واحد ، سمينار
ه - 6 واحد ، پروژه پژوهشي
كه مجموعا سي‌ودو واحد درسي را شامل خواهد گرديد .
 

Similar threads

بالا