روزی مردی از یک دختر پرسید «آیا با من ازدواج میکنی؟». دختر جواب داد «نه».
و از آن پس مرد شاد زیست، به ماهیگیری و شکار رفت، کلی گلف بازی کرد، آبجو نوشید و هر جا که خواست .......!
[پایان]و از آن پس مرد شاد زیست، به ماهیگیری و شکار رفت، کلی گلف بازی کرد، آبجو نوشید و هر جا که خواست .......!