phalagh
مدیر بازنشسته
منبع: مجله پاسدار اسلام-اسفند 1384 و فروردین 1385، شماره 291 و 292-صفحه 18
پدید آورنده: حجةالاسلام و المسلمین محمد محمدی اشتهاردی،
در هفتمین فراز از دعای امام عصر(عج) چنین میخوانیم: «و سدّد و السنتنا بالصّواب و الحکمة؛ خدایا! زبانهای ما را به درست گویی و حکمت استوار فرما.»
در این فراز از یکی از مهمترین ارزشها، و عالیترین خلاقیتهای سرنوشت ساز که مربوط به زبان است سخن به میان آمده، که به راستی اگر این دعا در زندگی انسان تحقق یابد، او به بزرگترین عامل رشد و ترقی و نورانیّت دست یافته، و سازندهترین وسیله را برای پیمودن مدارج تکامل در اختیار گرفته است. از این فراز، دست کم سه مطلب استفاده میشود:
1ـ کنترل و نگهداری زبان از هرگونه انحراف و باطل گویی.
2ـ عادت دادن زبان به درستگویی و سخن حق و مفید و آموزنده؛
3ـ وسیله قرار دادن زبان برای آموزش دانش و حکمتها و آگاهیهای سودمند و تکامل بخش. هرکدام از این سه موضوع موجب استواری زبان شده، و آن را وسیله مفید و افتخارآمیز و زاینده برای رشد و تعالی خود و دیگران میسازد. و عدم وجود هر کدام از این ویژگیها برای زبان، خسارت بزرگی در مسیر روند تکاملی انسان بوده و باعث شکست او در عرصههای معنوی، اخلاقی، اقتصادی و فرهنگی خواهد شد. با توجه به اینکه زبان در حقیقت نماینده روح و روان و نشان دهنده چگونگی حالات روحی انسان است، و کلید در گنج انسانیت میباشد، تا آنجا که علمای اخلاق و عارفان سیر و سلوک، مسأله کنترل زبان و استفاده بهینه از زبان را نخستین منزلگاه دانسته، که بدون آن نه سیری هست و نه سلوکی. برای توضیح هر یک از سه ویژگی مذکور نظر شما را به مطالب زیر جلب میکنیم:
1ـ کنترل زبان
کنترل زبان پایه نخست اصلاح زبان است، و آن به معنی مراقبت جدی و شدید برای نگهداری زبان از هرگونه انحراف، و خطاگویی است. هرگاه زبان، رها و لق و هرز باشد، بزرگترین بلا برای انسان خواهد شد، و محصول آن جز فتنه، گناهان بزرگ و انحرافات ویرانگر و خانمان برانداز نخواهد بود، و این که در روایات اسلامی از سکوت تمجید بسیار شده، این سکوت همان عاملی است که موجب کنترل زبان میشود، و به اصطلاح ترمزی در زبان ایجاد میکند، و چنین سکوتی غیر از تسلیم در برابر ظلم است که مردود میباشد و به راستی که زبان بی ترمز، همچون اتومبیل بدون ترمز است که در پیچ و خمهای خطیر باعث خطرهای سنگین و غیرقابل جبران خواهد شد.
و از آنجا که زبان مهمترین وسیله ارتباط انسانها با یکدیگر و اطلاع رسانی و مبادله افکار و اندیشهها است، میتوان آن را از فعالترین عضو بدن یاد کرد، زبان بیش از هر چیز دیگر بر انسان حاکمیت دارد، و همیشه در اختیار انسان است از این رو اگر افسار گسیخته باشد، خطرات آن با خطرات هیچ یک از اعضاء دیگر قابل قیاس نیست، آفات و گناهان کبیرهای که از زبان برمیخیزد، بسیار است که میتوان آن را به گفته بعضی به صدها رسانید مانند: تهمت، دروغ، غیبت، سخن چینی، گواهی به باطل، خودستایی،اشاعه فحشاء و نشر اکاذیب، بیهوده گفتن، ناسزا گویی، خشونت با زبان، اصرار بیجا، تکدی گری و چاپلوسی با زبان، مسخره کردن، و آزار رسانی به دیگران با زبان، نکوهش دیگران، کفران نعمت با زبان، تبلیغ باطل و تشویق به گناه، وعده دروغ، بدزبانی، نهی از معروف و امر به منکر با زبان و...
محقق و فقیه بزرگ فیض کاشانی در کتاب ارزشمند المحجّة البیضاء، تحت عنوان آفات اللسان (خطرهای زبان) بحث مشروحی نموده، و به نقل از غزالی در احیاء العلوم، بیست نوع از گناهان و آفتهای زبان را بر شمرده ، ولی حق این است که آفات زبان بیش از این موارد است و بعضی سی نوع از گناهان زبان را برشمردهاند، ولی باید گفت این موارد سی گانه قسمت عمده آن است، و گرنه گناهان زبان از ریز و درشت شاید به بیش از صد نوع برسد. و بعضی از گناهان نیز به طور غیرمستقیم از زبان سرچشمه میگیرد و میتواند رابطهای با زبان داشته باشد، مانند: ریا، حسادت، تکبّر، قتل نفس، زنا و روابط نامشروع و...بر همین اساس از رسول خدا(ص) روایت شده فرمود: «انّ اکثر خطایا ابن آدم فی لسانه؛(1) قطعاً بسیاری از گناهان انسان از ناحیه زبان او است.» و نیز فرمود: «در روز قیامت بیشترین گرفتارها آنان هستند که بیهودهگو بوده و زبان لق و بیکنترل داشتهاند.»(2)
و نیز فرمود: «خداوند هیچ یک از اعضاء انسان را مانند زبان عذاب نمیکند»، زبان عرض میکند: «خدایا چرا مرا بیش از سایر اعضاء عذاب میکنی؟ خداوند میفرماید: از ناحیه تو سخنی خارج شد و به مشرقها و مغربها رسید، و باعث ریختن خون بیگناه و غارت اموال، تجاوز ناموسی گردید. به عزّت و جلالم سوگند تو را به گونهای عذاب کنم که هیچ یک از اعضاء دیگر را آن گونه عذاب نکرده باشم.»(3) و نیز فرمود: «نجاة المؤمن فی حفظ اللّسان؛(4) نجات و رستگاری انسان با ایمان در کنترل زبان است.» و از امام صادق(ع) نقل شده فرمود: «از حکمتهای داود(ع) این بود که، خردمند کسی است که به زمان خود آشنا باشد، و به کار خویش سرگرم بوده، و زبانش را کنترل نماید. و امام باقر(ع) در تعریف شیعه فرمود: «شیعیان ما لال(مراقب شدید زبان) هستند.»(5)
در این راستا سخن بسیار است، از جمله سخن معروف لقمان حکیم است که بسیار سخنی حکیمانه و کامل میباشد، او میگوید: «من در عمر طولانی خودم با چهارصد پیامبر ملاقات و خدمت کردم، و از همه گفتار و نصایح آنها چهار سخن را برگزیدم: 1ـ هنگامی که در نماز هستی، حضور قلبت را حفظ کن 2ـ هنگامی که بر سر سفره هستی، گلویت را (از مال حرام) حفظ کن 3ـ هنگامی که به خانه دیگری رفتی چشم خود را (از نگاه به نامحرم) حفظ کن 4ـ هنگامی که در بین انسانها رفتی زبانت را حفظ کن.»(6) با توجه دقیق به گزینش لقمان، به اوج اهمیت کنترل زبان پیمیبریم، که به راستی سخن بسیار حکیمانه و عمیقی است، و از ارکان کلیدی چهارگانه برای سیر و سلوک عرفانی و اخلاقی خواهد بود.
در اینجا برای تکمیل این بخش نظر شما را به دو نکته جلب میکنم:
1ـ دوستی داشتم در نزاعی با همسرش، همسرش سخن رکیکی به او گفت او جواب رکیکتر داد، همسر ادامه داد او نیز با عدم کنترل زبان ادامه داد سرانجام دوستم عصبانی شد و پایه قلیانی را که در کنارش بود برداشت و به سوی همسرش پرت کرد، آن پایه به سر همسر خورد، ضربه مغزی شد و در نتیجه به قتل رسید. ضارب را دستگیر نموده پس از مدتی محکوم به اعدام شده و اعدام گردید، و چند کودک بیسرپرست به جای گذاشت. به راستی اگر آنها زبانشان را کنترل میکردند، به چنین خطر جبران ناپذیری گرفتار میشدند؟! آری زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد.
2ـ مرحوم آیت اللّه شیخ محمد تقی ستوده (متوفی 1420 هـ.ق) استاد عالیقدر حوزه علمیه قم میفرمود: «من وقتی که افراد اصرار میکنند و موعظهای میخواهند، میگویم: زبان! زبان! باید مواظب زبانتان باشید، خیلی انسان باید سنجیده حرف بزند مرحوم خوانساری (آیت اللّه العظمی سید احمد خوانساری، متوفی 1405 هـ.ق) طوری بود که اگر پنجاه سال با ایشان مینشستی، درباره کسی یک کلمه نمیگفت، یا خود را بر کسی ترجیح نمیداد... ایشان خیلی بر زبانش مسلّط بود. زبان حفظش لازم است، چون جرم زبان سنگین است امیرمؤمنان(ع) درباره زبان میفرماید: «جرمه صغیرٌ و جرمه ثقیلٌ؛(7) حجم و جسم زبان، کوچک است، ولی جرم و گناه آن بزرگ است.»
هشدارها و تعبیرهای معنی دار امامان(ع) پیرامون آفت و خطر زبان نیز طریق دیگری است که ما را برای کنترل آن تأکید میکند. مانند این که امام علی(ع) فرمود: «زبان کلب عقور(سگ گزنده) است، اگر آن را رها کنی میگزد.»(8) و در سخن دیگر فرمود: «زبان حیوان درّنده است که اگر کنترل نشود میدرد.»(9) و نیز فرمود: «زبان تیری است که به خطا میرود(در هدفگیری خطا میکند) بنابراین مراقب آن باشید که شما را صید نکند.»(10) و امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه خداوند خواست بنده (ناشایستهاش) را رسوا کند، رسوایی او را در هرزگی زبانش قرار میدهد.»(11)
و امام علی(ع) فرمود: «انسان باید به زبانش افسار بزند، زیرا زبان عضو سرکش و چموشی است، خداوند تقوای هیچ بندهای را مفید نمیداند، مگر این که زبانش را کنترل کرده و افسار بزند.»(12)
از اهمیت کنترل زبان همین بس که مطابق روایات بسیار، از پیامبر(ص) و امامان(ع)، هنگامی که هر روز صبح فرا میرسد زبان به تمام اعضاء بدن نظر میافکند، و میگوید: صبح شما چگونه است؟ آنها در پاسخ میگویند: «اگر تو ما را به حال خود بگذاری حال ما خوب است.» سپس زبان را سوگند داده چنین میگویند: «خدا را خدا را! رعایت حال ما را بکن. چرا که ما به وسیله تو دارای پاداش و عذاب میشویم.»(13) از جمله
امام صادق(ع) فرمود: «ما من یومٍ الّا و کلّ عضوٍ من اعضاء الجسد یکفّر اللّسان یقول نشدتک اللّه ان تعذّب فیک؛(14) روزی نیست جز آن که هر عضوی از اعضاء تن در برابر زبان فروتنی کنند، و بگویند: تو را سوگند به خدا مبادا به سبب تو مشمول عذاب شویم.»
پدید آورنده: حجةالاسلام و المسلمین محمد محمدی اشتهاردی،
در هفتمین فراز از دعای امام عصر(عج) چنین میخوانیم: «و سدّد و السنتنا بالصّواب و الحکمة؛ خدایا! زبانهای ما را به درست گویی و حکمت استوار فرما.»
در این فراز از یکی از مهمترین ارزشها، و عالیترین خلاقیتهای سرنوشت ساز که مربوط به زبان است سخن به میان آمده، که به راستی اگر این دعا در زندگی انسان تحقق یابد، او به بزرگترین عامل رشد و ترقی و نورانیّت دست یافته، و سازندهترین وسیله را برای پیمودن مدارج تکامل در اختیار گرفته است. از این فراز، دست کم سه مطلب استفاده میشود:
1ـ کنترل و نگهداری زبان از هرگونه انحراف و باطل گویی.
2ـ عادت دادن زبان به درستگویی و سخن حق و مفید و آموزنده؛
3ـ وسیله قرار دادن زبان برای آموزش دانش و حکمتها و آگاهیهای سودمند و تکامل بخش. هرکدام از این سه موضوع موجب استواری زبان شده، و آن را وسیله مفید و افتخارآمیز و زاینده برای رشد و تعالی خود و دیگران میسازد. و عدم وجود هر کدام از این ویژگیها برای زبان، خسارت بزرگی در مسیر روند تکاملی انسان بوده و باعث شکست او در عرصههای معنوی، اخلاقی، اقتصادی و فرهنگی خواهد شد. با توجه به اینکه زبان در حقیقت نماینده روح و روان و نشان دهنده چگونگی حالات روحی انسان است، و کلید در گنج انسانیت میباشد، تا آنجا که علمای اخلاق و عارفان سیر و سلوک، مسأله کنترل زبان و استفاده بهینه از زبان را نخستین منزلگاه دانسته، که بدون آن نه سیری هست و نه سلوکی. برای توضیح هر یک از سه ویژگی مذکور نظر شما را به مطالب زیر جلب میکنیم:
1ـ کنترل زبان
کنترل زبان پایه نخست اصلاح زبان است، و آن به معنی مراقبت جدی و شدید برای نگهداری زبان از هرگونه انحراف، و خطاگویی است. هرگاه زبان، رها و لق و هرز باشد، بزرگترین بلا برای انسان خواهد شد، و محصول آن جز فتنه، گناهان بزرگ و انحرافات ویرانگر و خانمان برانداز نخواهد بود، و این که در روایات اسلامی از سکوت تمجید بسیار شده، این سکوت همان عاملی است که موجب کنترل زبان میشود، و به اصطلاح ترمزی در زبان ایجاد میکند، و چنین سکوتی غیر از تسلیم در برابر ظلم است که مردود میباشد و به راستی که زبان بی ترمز، همچون اتومبیل بدون ترمز است که در پیچ و خمهای خطیر باعث خطرهای سنگین و غیرقابل جبران خواهد شد.
و از آنجا که زبان مهمترین وسیله ارتباط انسانها با یکدیگر و اطلاع رسانی و مبادله افکار و اندیشهها است، میتوان آن را از فعالترین عضو بدن یاد کرد، زبان بیش از هر چیز دیگر بر انسان حاکمیت دارد، و همیشه در اختیار انسان است از این رو اگر افسار گسیخته باشد، خطرات آن با خطرات هیچ یک از اعضاء دیگر قابل قیاس نیست، آفات و گناهان کبیرهای که از زبان برمیخیزد، بسیار است که میتوان آن را به گفته بعضی به صدها رسانید مانند: تهمت، دروغ، غیبت، سخن چینی، گواهی به باطل، خودستایی،اشاعه فحشاء و نشر اکاذیب، بیهوده گفتن، ناسزا گویی، خشونت با زبان، اصرار بیجا، تکدی گری و چاپلوسی با زبان، مسخره کردن، و آزار رسانی به دیگران با زبان، نکوهش دیگران، کفران نعمت با زبان، تبلیغ باطل و تشویق به گناه، وعده دروغ، بدزبانی، نهی از معروف و امر به منکر با زبان و...
محقق و فقیه بزرگ فیض کاشانی در کتاب ارزشمند المحجّة البیضاء، تحت عنوان آفات اللسان (خطرهای زبان) بحث مشروحی نموده، و به نقل از غزالی در احیاء العلوم، بیست نوع از گناهان و آفتهای زبان را بر شمرده ، ولی حق این است که آفات زبان بیش از این موارد است و بعضی سی نوع از گناهان زبان را برشمردهاند، ولی باید گفت این موارد سی گانه قسمت عمده آن است، و گرنه گناهان زبان از ریز و درشت شاید به بیش از صد نوع برسد. و بعضی از گناهان نیز به طور غیرمستقیم از زبان سرچشمه میگیرد و میتواند رابطهای با زبان داشته باشد، مانند: ریا، حسادت، تکبّر، قتل نفس، زنا و روابط نامشروع و...بر همین اساس از رسول خدا(ص) روایت شده فرمود: «انّ اکثر خطایا ابن آدم فی لسانه؛(1) قطعاً بسیاری از گناهان انسان از ناحیه زبان او است.» و نیز فرمود: «در روز قیامت بیشترین گرفتارها آنان هستند که بیهودهگو بوده و زبان لق و بیکنترل داشتهاند.»(2)
و نیز فرمود: «خداوند هیچ یک از اعضاء انسان را مانند زبان عذاب نمیکند»، زبان عرض میکند: «خدایا چرا مرا بیش از سایر اعضاء عذاب میکنی؟ خداوند میفرماید: از ناحیه تو سخنی خارج شد و به مشرقها و مغربها رسید، و باعث ریختن خون بیگناه و غارت اموال، تجاوز ناموسی گردید. به عزّت و جلالم سوگند تو را به گونهای عذاب کنم که هیچ یک از اعضاء دیگر را آن گونه عذاب نکرده باشم.»(3) و نیز فرمود: «نجاة المؤمن فی حفظ اللّسان؛(4) نجات و رستگاری انسان با ایمان در کنترل زبان است.» و از امام صادق(ع) نقل شده فرمود: «از حکمتهای داود(ع) این بود که، خردمند کسی است که به زمان خود آشنا باشد، و به کار خویش سرگرم بوده، و زبانش را کنترل نماید. و امام باقر(ع) در تعریف شیعه فرمود: «شیعیان ما لال(مراقب شدید زبان) هستند.»(5)
در این راستا سخن بسیار است، از جمله سخن معروف لقمان حکیم است که بسیار سخنی حکیمانه و کامل میباشد، او میگوید: «من در عمر طولانی خودم با چهارصد پیامبر ملاقات و خدمت کردم، و از همه گفتار و نصایح آنها چهار سخن را برگزیدم: 1ـ هنگامی که در نماز هستی، حضور قلبت را حفظ کن 2ـ هنگامی که بر سر سفره هستی، گلویت را (از مال حرام) حفظ کن 3ـ هنگامی که به خانه دیگری رفتی چشم خود را (از نگاه به نامحرم) حفظ کن 4ـ هنگامی که در بین انسانها رفتی زبانت را حفظ کن.»(6) با توجه دقیق به گزینش لقمان، به اوج اهمیت کنترل زبان پیمیبریم، که به راستی سخن بسیار حکیمانه و عمیقی است، و از ارکان کلیدی چهارگانه برای سیر و سلوک عرفانی و اخلاقی خواهد بود.
در اینجا برای تکمیل این بخش نظر شما را به دو نکته جلب میکنم:
1ـ دوستی داشتم در نزاعی با همسرش، همسرش سخن رکیکی به او گفت او جواب رکیکتر داد، همسر ادامه داد او نیز با عدم کنترل زبان ادامه داد سرانجام دوستم عصبانی شد و پایه قلیانی را که در کنارش بود برداشت و به سوی همسرش پرت کرد، آن پایه به سر همسر خورد، ضربه مغزی شد و در نتیجه به قتل رسید. ضارب را دستگیر نموده پس از مدتی محکوم به اعدام شده و اعدام گردید، و چند کودک بیسرپرست به جای گذاشت. به راستی اگر آنها زبانشان را کنترل میکردند، به چنین خطر جبران ناپذیری گرفتار میشدند؟! آری زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد.
2ـ مرحوم آیت اللّه شیخ محمد تقی ستوده (متوفی 1420 هـ.ق) استاد عالیقدر حوزه علمیه قم میفرمود: «من وقتی که افراد اصرار میکنند و موعظهای میخواهند، میگویم: زبان! زبان! باید مواظب زبانتان باشید، خیلی انسان باید سنجیده حرف بزند مرحوم خوانساری (آیت اللّه العظمی سید احمد خوانساری، متوفی 1405 هـ.ق) طوری بود که اگر پنجاه سال با ایشان مینشستی، درباره کسی یک کلمه نمیگفت، یا خود را بر کسی ترجیح نمیداد... ایشان خیلی بر زبانش مسلّط بود. زبان حفظش لازم است، چون جرم زبان سنگین است امیرمؤمنان(ع) درباره زبان میفرماید: «جرمه صغیرٌ و جرمه ثقیلٌ؛(7) حجم و جسم زبان، کوچک است، ولی جرم و گناه آن بزرگ است.»
هشدارها و تعبیرهای معنی دار امامان(ع) پیرامون آفت و خطر زبان نیز طریق دیگری است که ما را برای کنترل آن تأکید میکند. مانند این که امام علی(ع) فرمود: «زبان کلب عقور(سگ گزنده) است، اگر آن را رها کنی میگزد.»(8) و در سخن دیگر فرمود: «زبان حیوان درّنده است که اگر کنترل نشود میدرد.»(9) و نیز فرمود: «زبان تیری است که به خطا میرود(در هدفگیری خطا میکند) بنابراین مراقب آن باشید که شما را صید نکند.»(10) و امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه خداوند خواست بنده (ناشایستهاش) را رسوا کند، رسوایی او را در هرزگی زبانش قرار میدهد.»(11)
و امام علی(ع) فرمود: «انسان باید به زبانش افسار بزند، زیرا زبان عضو سرکش و چموشی است، خداوند تقوای هیچ بندهای را مفید نمیداند، مگر این که زبانش را کنترل کرده و افسار بزند.»(12)
از اهمیت کنترل زبان همین بس که مطابق روایات بسیار، از پیامبر(ص) و امامان(ع)، هنگامی که هر روز صبح فرا میرسد زبان به تمام اعضاء بدن نظر میافکند، و میگوید: صبح شما چگونه است؟ آنها در پاسخ میگویند: «اگر تو ما را به حال خود بگذاری حال ما خوب است.» سپس زبان را سوگند داده چنین میگویند: «خدا را خدا را! رعایت حال ما را بکن. چرا که ما به وسیله تو دارای پاداش و عذاب میشویم.»(13) از جمله
امام صادق(ع) فرمود: «ما من یومٍ الّا و کلّ عضوٍ من اعضاء الجسد یکفّر اللّسان یقول نشدتک اللّه ان تعذّب فیک؛(14) روزی نیست جز آن که هر عضوی از اعضاء تن در برابر زبان فروتنی کنند، و بگویند: تو را سوگند به خدا مبادا به سبب تو مشمول عذاب شویم.»