کایزن ....ریشه در ژاپن یا در اسلام...

atagm

عضو جدید
کایزن (kaizen)در زبان ژاپنی به معنای بهبود مستمر می باشد.البته بهبودی که با مشارکت همه افراد سازمان باشدوتقریباهم کم هزینه باشد.کایزن درواقع فلسفه ای است که نقش مدیریت رو در پیشبرد و اجرای بهبودهای کوچک با مشارکت همه افراد سازمان یا شرکت تعریف می کند.بهبودها معمولا به هزینه هنگفت و تجهیزات و روش های پرهزینه وغیرمعمول نیاز ندارندوبه شکستن فرایندهای پیچیده به ریزفرایندهاوساده سازی واسان سازی کارها متمرکز می شوند.
کایزن بر فرهنگ ارائه پیشنهادات توسط کارکنان علاقه مند به بهبود محیط کاروفرایندخود استوار می باشد.
این وازه مهمترین مفهوم در مدیریت ژاپن ورمز موفقیت رقابتی این کشوروراز درک تفاوت بین روش های مدیریتی در زاپن وغرب می باشد.کایزن و نظام روندگرا در ژاپن در مقابل نو اوری ونظام نتیجه گرا ورشد جهشی درغرب می باشد.
در پروزه های کایزنی از همه افراد سازمان انتظار می رود که در فعالیت های بهبود مستمرمثل حذف فعالیت های فاقد ارزش افزوده،کشف روش های بهتر کاری وحل مسائل محیط کار مشارکت کند.
همچنین کایزن با حفظ تکنولوژی پایه،منجر به بهره وری بالاترو تولید محصولات با کیفیت ترمی شود.
در اخرباید باید گفت که بیشتر فعالیت های مدیریتی بی نظیر در زاپن مانند کنترل کیفیت فراگیر،کنترل کیفیت در سطوح شرکت،حلقه های کنترل کیفیت وروابط کار به روش ژاپنی در وازه کایزن خلاصه می شود.
تحلیلی بر این وازه..
خوندن این فلسفه منو به یاد یک حدیث معروف از حضرت علی (ع)انداخت که هزار سال قبل با این مضمون گفته شده..
که اگر مسلمانی امروزش با دیروزش یکسان باشدمسلمان نیست... این به نظرمن چیزی جز مفهموم بهبود مستمر ووازه کایزن نیست ...وازه ونگرشی که که زاپن رو به کشور قابل رقابت وحتی برتر از غرب و صنعتش
کرد...درحالی که این وازه ومفهومش تو دینمون هزارسال قبل مطرح شده..اماژاپن میره رو این مفهوم ،کار میکنه واونو مهندسی میکنه ویا اصلا اونوخلق میکنه ..مطابق با زمان و عصر جدید وبا مفاهیم علمی در می امیزدش و میشه عامل پیشرفت کشورش واونوبه خودمون به عنوان یک کلید موفقینت باز می گرداند...درحالی که ماخودمون نیومدیم از داشته های غنی خودمون پوست اندازی کنیم..واونورومطابق با قرن21ونیازهاش مهندسی کنیم...وبا داشته های غنیمون بشیم منشا مدیریت وتفکرش در جهان امروز ...این فقط تنها نمونه از بی توجه ای ما به داشته هامون وتوجه عمیق دیگران به مفاهیم دینی وملی مونه....
باسپاس...
 

ali hoseini

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یاد خاطره ای افتادم. زمانی که دانشجو بودم یه خانم روسی که مسلمان شده بود دانشگاهمون دعوت کرده بود تا به یه مناسبت بیاد و صحبت کنه. اون خانومه میگفت من یک کمونیست افراطی بودم و از مبلغان کمونیست بودم که در تلوزیون روسیه هم تبلیغ میکردم. اون یه چیزی گفت که خیلی جالب بود. میگفت در مسلک کمونیستی رهبر ما (فکر کنم لنین گراد) یه شعار داشت که ما به عنوان شعار اصلیمون همیشه میگفتیم و اون هم این بود " بخوان، بخوان، بخوان". میگفت بعد از اینک مسلمون شدم و فهمیدم اولین آیه تو اسلام با "اقرا" یعنی بخوان شروع شده فهمیدم که اون شعار از کجا آب میخوره.
 

amin tai

عضو جدید
من شنیدم این اصل اقتصاد ژاپن رو نجات داد بعد از جنگ جهانی;)
 
بالا