پیامک های مهدوی

tahoora62

کاربر بیش فعال
در اضطراب چه شب‌ها که صبح شان گم شد / چه روزها که گرفتار روز هـفتم شد

چه قدر هفته پر از شنبه شد، به جمعه رسید / و جمعه روز تـفرّج برای مردم شد

 

tahoora62

کاربر بیش فعال
یا این دل شکستة ما را صبور کن / یا لا أقل به خاطر زینب ظهور کن

دیگر بتاب از افق مکه ، ماه من! / این جاده های شب زده را غرق نور کن . . .

 

tahoora62

کاربر بیش فعال
بازهم – صحبت فرداست قرارِ ما ها / بازهم – خیر ندیدیم از این فردا ها

چقدر پای همین وعده ی تو پیرشدند / جگر “مادر ها ” موی سر “بابا ها “

یا مهدی ادرکنی

 

tahoora62

کاربر بیش فعال
غروب جمعه رسیده است و باز تنهایی / غروب این همه غربت چرا نمی آیی؟!

زمین به دور سرم چرخ می زند پس کی / تمام می شود این روزهای یلدایی . . . ؟

 

tahoora62

کاربر بیش فعال
دیدار یار غایب دانی چه لطف دارد؟

ابری که در بیابان برتشنه ای ببارد . . .

تعجیل در فرج آقا صلوات
 

tahoora62

کاربر بیش فعال
خداوندا رسان از ما سلامش / به گوش ما رسان يارب کلامش
به سوز سينه ى مجروح زهرا (س)/ نما تعجيل در امر قيامش . . .



 
آخرین ویرایش:

tahoora62

کاربر بیش فعال
جلوه گل عندليبان را غزلخوان مي کند/ نام مهدي صد هزاران درد درمان ميکند

مدعي گويد که با يک گل نمي گردد بهار/ من گلي دارم که عالم را گلستان ميکند . . .


 

tahoora62

کاربر بیش فعال
می آیی

و پرانتزهایمان را

از ( عج )

به ( ع ) خلاصه می کنی

و ( ع ) مخفف عزیز خواهد بود ..
 

tahoora62

کاربر بیش فعال
غبار آمدنت را نديده قطره ي اشكي
اشاره اي به ظهورت نكرده دست دعايي
بيا عصاره حيدر، بيا چكيده ي زهرا
بيا كه بوي رسولي ، بيا كه نور خدايي
شب غريبي مان مي شودبه ياد تو روشن
تويي كه در همه شبها چراغ خانه مايي
 

tahoora62

کاربر بیش فعال
پر از عطشم، مرا تو دريايي کن
سرشار از احساس و تماشايي کن
هر چند که ما بديم و پيمان شکنيم
اي خوب بيا دوباره آقايي کن
 

tahoora62

کاربر بیش فعال
دلم از پونه ها سير است آقا
هواي شهر دلگير است آقا
کسي فانوس گلها را شکسته
نمي آيي مگر؟ دير است آقا....
اللهم عجل في فرج حبيبنا اباصالح المهدي(عج
 

tahoora62

کاربر بیش فعال
به آفتاب بگو كي ظهور خواهي كرد

تمام چشم مرا غرق نور خواهي كرد

دوباره برگ درختان به شوق مي آيند

چو بشنوند غريبه! ظهور خواهي كرد
 

tahoora62

کاربر بیش فعال
تو همچو بوي محبت زپشت پنجره ها

درون ذهن شقايق خطور خواهي كرد

نگاه شوق واميدم به آن دم صبحي است

كه خاك را به قدومت چو طور خواهي كرد

تمام روز و شبم مثل همدگر شده اند

توكي زكوچه هستي عبور خواهي كرد؟
 

tahoora62

کاربر بیش فعال
شوق تو به باغ لاله جان خواهد داد

عطرتو به گلها هيحان خواهد داد

فردا كه در آفاق بپيچد نورت

تكبير تو كعبه را تكان خواهد داد

 

tahoora62

کاربر بیش فعال
پژمرده ام اي بهار كي مي آيي

خورشيد در انتظار كي مي آيي

از ظلم، شب تيره شده روز بشر

اي وارث ذوالفقار كي مي آيي
 

tahoora62

کاربر بیش فعال
عمری بجز غفلت زیادت سر نکردیم

اینکه تو با ما همرهی باور نکردیم
آقایی آن یار را دیدیم صد بار

اما مرام خویش را بهتر نکردیم


 

tahoora62

کاربر بیش فعال
براي از تو سرودن در اين سياهي شب

غزل غزل غم دنباله دار لازم نيست

تو بند بند مرا در وجود خود بستي

مرا رها كن و بگذر حصار لازم نيست

 

tahoora62

کاربر بیش فعال
تو را سری ست که با ما فرو نمی آید
مرا دلی ست که صبوری ازو نمی آید

کدام دیده به روی تو باز شد همه عمر
که آب دیده به رویش فرو نمی آید

جز این غزل نتوان گفت در جمال تو ای عزیز دل
که مهربانی از آن صبرو خو نمی آید
 

tahoora62

کاربر بیش فعال
ســر زلفت به كنارى زن و رخسارگشا
تا جهان محو شود، خرقه كشد سوى فنا

به سر كوى تو اى قبله دل، راهى نيست
ورنه هــــرگز نشـــــوم راهــى وادىّ "مِنا
 

tahoora62

کاربر بیش فعال
مولاي من؛




خوشا ملامت تمام ملامت کنندگان دنیا




خوشا نگاه های از سر تحقیر تمام عالم




وقتی نگار دل من تویی ....


 

macalister

عضو جدید
سلام بر اربابم امیدوارم در هرجا باشی سلامت و شاد باشی و در نماز شبت مرا و نامزد عزیزتر از جانم را دعا کنی انشاالله راه تو را پیموده باشیم انشاالله! اللهم عجل لولیک الفرج
 

تیکا

عضو جدید
کاربر ممتاز
با طلوع خورشید ولایت در غدیر شیطان فریاد نا امیدی کشید
خدای را امید که در این غدیر با طلوع خورشید ظهور، فریاد مرگ شیطان در جهان بپیچدآمين
عيدتون مبارك
 

tahoora62

کاربر بیش فعال
بیا دمی بنشین زارزار گریه کنیم
بیاکه که ازغم هجران یارگریه کنیم
زسوز ناله بلبل بهار می‏آید
بیا برای فراق بهار گریه کنیم
به ندبه امت موسی گرفت حاجت خویش
یک اربعین بنشین تا هزار گریه کنیم
 

tahoora62

کاربر بیش فعال
بسوی من نظر بنما ، شب تارم سحر بنما
به این محفل نظر بنما ، بیا مهدی بیا مهدی
فراقت کرده دلگیرم ، از این جان و جهان سیرم
ز دوری تو می میرم ، بیا مهدی بیا مهدی
بیا مهدی بیا مهدی ، بیا مهدی بیا مهدی
نشستم من به راه تو ، به امید نگاه تو
که بینم روی ماه تو ، بیا مهدی بیا مهدی
بیا مهدی بیا مهدی ، بیا مهدی بیا مهدی
خبر داری تو ای مولا ، ز ظلم و کینه ی اعدا
شکسته پهلوی زهرا ، بیا مهدی بیا مهدی
بیا مهدی بیا مهدی ، بیا مهدی بیا مهدی
 

tahoora62

کاربر بیش فعال
دوشنبه بیست و یکم آذر 1390 | سعيد ميري
کی شود از تو بیاید خبری مهدی جان
برسد این شب ما را سحری مهدی جان
ز فراق رخ تو تا به سحر ناله زنم
ناله دل شدگان را اثری مهدی جان
آه و افسوس که عمرم به فراق تو گذشت!
حاصلم نیست به جز چشم تری مهدی جان
مادرت گفت میان در و دیوار بیا
که مرا وارث خون پسری مهدی جان
بین چه سان سلیی دشمن رخ من کرده کبود
که چنین تیره نگشته قمری مهدی جان
صورت نیلی خود را ز علی پوشاندم
تا نبیند ز کبودی اثری مهدی جان
 

tahoora62

کاربر بیش فعال
من از اشکی که می ریزد ز چشم یار می ترسم
از آن روزی که اربابم شود بیمار می ترسم
رها کن صحبت یعقوب و دوری و غم فرزند
من از گرداندن یوسف سر بازار می ترسم
همه گویند این جمعه بیا! اما، درنگی کن!
از اینکه باز عاشورا شود تکرار می ترسم!!!
 

tahoora62

کاربر بیش فعال
ای خدا !انتظارش،انتظارم سیر کرد
آنکه می خواهد بیاید دیر کرد
تا به کی در انتظارش دیده بر در دوختن؟
آمدن ! رفتن ! ندیدن! سوختن!
 

tahoora62

کاربر بیش فعال
این الطالب بدم المقتول بکربلا
مهدی جان
یا این دل شکسته ی ما را صبور کن
یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن
امشب بیا که روضه بخوانی برایمان
امشب بساط گریه ی ما را تو جور کن
 

tahoora62

کاربر بیش فعال
دلم عجیب گرفته است مثل سابق نیست
زمین برای ظهورت هنوز لایق نیست
مگر نه سیصد و سیزده سوار در راهند
چرا خبر ز یکیشان در این دقایق نیست
لینک ثابت
 

Similar threads

بالا