اول : این پاور پوینت رو نگاه کنید : چگونه یک پارادایم شکل میگیرد!!
دوم : این مطلب رو بخونید :
(پارادايم) در اصل يك واژه ي افلاطوني است و تغيير شكل يافته ي همان كلمه اي است كه بعدها مترجمان به (صورت مثالي) ، (نمونه ي مثالي)ترجمه كردند.
امروزه (پاراديم) به معناي يك جهان بيني و نظريه ي كلي است كه انسان راجع به قلمرويي از هستي دارد و با توجه به آن نظريه به تفحص و بررسي جزييات درون آن قلمرو مي پردازد. (پارادايم) از كلمه ي يوناني (پاراديگما) بر گرفته شده است. بنا به تلقي جديدي كه از پاراديم وجود دارد،مي توان گفت علوم مدرن براي خود يا پارادايم دارند و اين امر در خصوص علوم سياسي و انساني نيز صدق مي كند
پارادایم در معنای عام یک چارچوب فکریست ولی در معنای خاص هر پارادایم محدوده ای از عالم هستی و قواعد آن را بر روی ما می گشاید و پیش فرضها و بـرداشتهای ما نسبت به موضوعها را تعیین می کند.
علاوه بر ماهیت، توجه به کارکردهای پارادایم نیز بسیار جذاب است. هر پارادایمی محدوده ای را تعریف کرده و در آن محدوده، قواعدی را حاکم می سازد. این قواعد بسیار مهم هستند و تنها با درک عمیق و بهره گیری از آنها است که موفقیت امکان پذیر می گردد.
پارادایم مجموعه ای از قواعد است که محــدوده ای را مشخص کرده و به شما نشان می دهد که برای موفقیت در داخل این محدوده چگونه باید رفتار کنید، پارادایم الگویی برای چگونگی حل مسایل ارائه می نماید».
کارکرد مهم دیگر پارادایم ها، ایجاد ساختاری برای پیش فرضها، باورها و برداشتهای مشترک است. پارادایم ها دیدگاه انسان نسبت به حقیقت را بنا می کند و به او طریق درک مسائل را نشان می دهد. پارادایم ها به انسان قدرت تجزیه و تحلیل مسائل پیچیده و نظم دهی به اجزای آن را می بخشد و مبنایی را برای قضاوتهای او فراهم می سازد. «صحیح یا غلط» بودن و چگونگی رسیدن به این نتایج نیز زاییده پارادایم حاکم است. پارادایم ها اگرچه کامل نیستند، ولی حتی در چنین شرایطی نیز برای انسانها راهگشا خواهندبود.
خصوصیات پارادایم این است که هنگام ظهور یک پارادایم جدید، توانمندیهایی که متکی بر قواعد پارادایم گذشته شکل گرفته اند، ازبین خواهندرفت و همه صرفنظر از جایگاه خود در پارادایم قبلی می بایستی از صفر شروع کنند. بدین ترتیب، در بستر یک پارادایم جدید فرصتهای جدیدی برای همه و ازجمله سازمانهایی که حتی از قبل نامی از آنها نبوده، نیز به وجود خواهدآمد. بنابراین، دوران انتقال پــارادایم یک دوران استثنایی برای شکار فرصتهاست.
خصوصیت مهم دیگر پارادایم ها این است که با ایجاد یک چارچوب نگرشی، بر برداشتها و پیش فـــــــرضهای انسان به شدت تاثیر می گذارند، تاحدی که پای بندان به پارادایم را از درک حقایق خــــارج از پارادایم محروم می سازند. این ویژگی سبب می شود تا نوآوری و خلاقیت در فضای پارادایم تنها به مرزهای آن محدود گردد.
سوم: دوستان عزیز حالا نظر بدید و هر چی از این موضوع میدونید بگید ...ترجیحا با مثال کاربردی
دوم : این مطلب رو بخونید :
(پارادايم) در اصل يك واژه ي افلاطوني است و تغيير شكل يافته ي همان كلمه اي است كه بعدها مترجمان به (صورت مثالي) ، (نمونه ي مثالي)ترجمه كردند.
امروزه (پاراديم) به معناي يك جهان بيني و نظريه ي كلي است كه انسان راجع به قلمرويي از هستي دارد و با توجه به آن نظريه به تفحص و بررسي جزييات درون آن قلمرو مي پردازد. (پارادايم) از كلمه ي يوناني (پاراديگما) بر گرفته شده است. بنا به تلقي جديدي كه از پاراديم وجود دارد،مي توان گفت علوم مدرن براي خود يا پارادايم دارند و اين امر در خصوص علوم سياسي و انساني نيز صدق مي كند
پارادایم در معنای عام یک چارچوب فکریست ولی در معنای خاص هر پارادایم محدوده ای از عالم هستی و قواعد آن را بر روی ما می گشاید و پیش فرضها و بـرداشتهای ما نسبت به موضوعها را تعیین می کند.
علاوه بر ماهیت، توجه به کارکردهای پارادایم نیز بسیار جذاب است. هر پارادایمی محدوده ای را تعریف کرده و در آن محدوده، قواعدی را حاکم می سازد. این قواعد بسیار مهم هستند و تنها با درک عمیق و بهره گیری از آنها است که موفقیت امکان پذیر می گردد.
پارادایم مجموعه ای از قواعد است که محــدوده ای را مشخص کرده و به شما نشان می دهد که برای موفقیت در داخل این محدوده چگونه باید رفتار کنید، پارادایم الگویی برای چگونگی حل مسایل ارائه می نماید».
کارکرد مهم دیگر پارادایم ها، ایجاد ساختاری برای پیش فرضها، باورها و برداشتهای مشترک است. پارادایم ها دیدگاه انسان نسبت به حقیقت را بنا می کند و به او طریق درک مسائل را نشان می دهد. پارادایم ها به انسان قدرت تجزیه و تحلیل مسائل پیچیده و نظم دهی به اجزای آن را می بخشد و مبنایی را برای قضاوتهای او فراهم می سازد. «صحیح یا غلط» بودن و چگونگی رسیدن به این نتایج نیز زاییده پارادایم حاکم است. پارادایم ها اگرچه کامل نیستند، ولی حتی در چنین شرایطی نیز برای انسانها راهگشا خواهندبود.
خصوصیات پارادایم این است که هنگام ظهور یک پارادایم جدید، توانمندیهایی که متکی بر قواعد پارادایم گذشته شکل گرفته اند، ازبین خواهندرفت و همه صرفنظر از جایگاه خود در پارادایم قبلی می بایستی از صفر شروع کنند. بدین ترتیب، در بستر یک پارادایم جدید فرصتهای جدیدی برای همه و ازجمله سازمانهایی که حتی از قبل نامی از آنها نبوده، نیز به وجود خواهدآمد. بنابراین، دوران انتقال پــارادایم یک دوران استثنایی برای شکار فرصتهاست.
خصوصیت مهم دیگر پارادایم ها این است که با ایجاد یک چارچوب نگرشی، بر برداشتها و پیش فـــــــرضهای انسان به شدت تاثیر می گذارند، تاحدی که پای بندان به پارادایم را از درک حقایق خــــارج از پارادایم محروم می سازند. این ویژگی سبب می شود تا نوآوری و خلاقیت در فضای پارادایم تنها به مرزهای آن محدود گردد.
سوم: دوستان عزیز حالا نظر بدید و هر چی از این موضوع میدونید بگید ...ترجیحا با مثال کاربردی