ansarweb
عضو جدید
این مطلب روتو وبلاگ یکی ازدوستان دیدم واسه شماهم گذاشتم : تو ایستگاه منتظر اتوبوس بودم بغیر از من چند زن و مرد هم بودند. زنی با لباسهای مندرس و صورتی افتاب سوخته در حالیکه یه بچه کوچولو دو سه ساله با چشمای درشت و لاغر اندام تو بغلش بود به سمت یکی از آقایون رفت. صداش رو میشنیدم که میگفت: آقا کمک کنید به خاطر این بچه...مرد با بی اعتنایی و تند دستاشو تو هوا تکون میداد که خانم مزاحم نشو از اینجا برو!!! زن رو دیدم که آروم از ایستگاه دور میشد و چشمان درشت کودک، که ما رو نگاه میکرد.مرد با صدایی که همه بشنوند گفت:اینا کارشونه،بچه کرایه میکنن که مردم دلشون بسوزه، خدا میدونه چقدر پولدارن! حرفش منو به یاد پدرم انداخت که میگه هیچ وقت کسی رو که ازتون کمک میخواد نا امید برنگردونید حتی اگه میدونید مستحق نیست چون غرورش رو شکسته و از شما کمک خواسته. وقتی بچه بودم هر فقیری درخونمون رو میزد، پدر پول رو به ما بچه ها میداد بهش بدیم و میگفت بدو تا نرفته بنده خدا. الان متاسفانه تو تلویزیون هم تبلیغ میکنن که به کسی که نمیشناسید کمک نکنید به نظر من این حرفا خیلی بد هستش، پس آدمای فقیر غریب چه کنند؟! واقعا یه ببخش ارزش اینو داره که غرور آدما رو جریحه دار کنیم؟یه مدت پیش یه مطلبی رو خوندم که یه ورزشکار مشهور خارجی وقتی تو مسابقه ای که جایزه کلانی داشته برنده میشه خانمی میاد و بهش میگه بچه ام مریضه و عمل میخواد و پول ندارم و...ورزشکار همه جایزه رو که پول زیادی بوده به اون میده و زن میره.دوست ورزشکار به اون میگه من این زن رو میشناختم بچه اش اصلامریض نیست و بهت دروغ گفته ورزشکار میخنده و دستاشو بالا میبره و میگه خدا رو شکر که بچه اش مریض نیست این از هر چیز برای من مهم تره. واقعا اگه ما جای این ورزشکار بودیم چی میگفتیم؟
من نمی دانم...
من نمی دانم
_ و همین درد مرا سخت می آزارد_
که چرا انسان، این دانا
این پیغمبر
در تکاپوهایش
_چیزی از معجزه آن سوتر_
ره نبرده ست به اعجاز محبت،
چه دلیلی دارد؟
چه دلیلی دارد؟
که هنوز، مهربانی را نشناخته است؟
و نمی داند در یک لبخند،
چه شگفتی هایی پنهان است!
من برآنم که درین دنیا
خوب بودن_ به خدا_ سهل ترین کارست
و نمی دانم،
که چرا انسان، تا این حد، با خوبی بیگانه است؟
و همین درد مرا سخت می آزارد!
فریدون مشیری
بخاطر بسپار... همراهی خداوند همانند نفس كشیدن
است آرام... بی صدا...همیشگی.
من نمی دانم...
من نمی دانم
_ و همین درد مرا سخت می آزارد_
که چرا انسان، این دانا
این پیغمبر
در تکاپوهایش
_چیزی از معجزه آن سوتر_
ره نبرده ست به اعجاز محبت،
چه دلیلی دارد؟
چه دلیلی دارد؟
که هنوز، مهربانی را نشناخته است؟
و نمی داند در یک لبخند،
چه شگفتی هایی پنهان است!
من برآنم که درین دنیا
خوب بودن_ به خدا_ سهل ترین کارست
و نمی دانم،
که چرا انسان، تا این حد، با خوبی بیگانه است؟
و همین درد مرا سخت می آزارد!
فریدون مشیری
بخاطر بسپار... همراهی خداوند همانند نفس كشیدن
است آرام... بی صدا...همیشگی.