arash.psf;865885[SIZE=4 گفت:
ببخشيد يه سوال فني :
از جهان سوم پايين تر هم داريم؟
اگه داريم ...اونجا جاي شماست !!!!
و اما آقایان محترم چطور باید لباس بپوشند .
- شروع کننده موضوع pmehdiq
- تاریخ شروع
ببخشيد يه سوال فني :
از جهان سوم پايين تر هم داريم؟
اگه داريم ...اونجا جاي شماست !!!!
در ضلع غربی میدان ولی عصر هیاهوی عجیبی برپاست جایی که خودرو ماموران گشت ارشاد با ماموران همیشگی اش دو خانم و سه مرد بلند قامت درآن از زمان اجرای طرح امنیت اجتماعی جا خوش کرده است .از میان این هیاهو یک صدا بیشتر به گوش میرسد:”…ولش کنید ،اون مریضه.”
زن با صدای بلند التماس می کرد . اما ماموران دخترک 16_ 17 ساله اش را به جرم پوشیدن پوتین زمستانی داخل ماشین انداخته اند و تحت هیچ شرایطی نیز حاضر به خروج او نیستند.
…زنی مبان سال بارویی گندمی و مانتو و شلوار سیاه و روسری قرمز.
زن بیشتر التماس می کرد و مردم که نظاره گر این جریان بودند فریاد« ولش کنید» را سر می دادند.
زن که دید حریف ماموران نمی شود خواست همراه دخترش به کلانتری برود.
تلاش کرد از در خودرو وارد شود که ماموران مرد بلافاصله او را به عقب هل دادند و در را با شدت هرچه تمام بستند. حالا دیگر مردم آرام نبودند . از میان جمع زنی فریاد زد:« اگر این عدالت است نمی خواهیم.»
مردی نیز گفت:«در برابرحق ات دفاع کن.»
زن آرام و قرار نداشت فریاد می زد و نمی گذاشت ماموران دخترش را به کلانتری ببرند. هر چه بیشتر مقاومت می کرد ، ماموران با زور بیشتری او را از اطراف خودرو دورمی کردند. یکی از ماموران زن ، با شدت زن را به میله های اطراف میدان کوبید، روسری از سر زن برداشته شد. حالا او فقط گریه می کرد.
زن با مامور زن گشت ارشاد دست به یقه شد. در این میان یکی از ماموران مرد نیز بی کار ننشست و به کمک همکارش آمد . زن را به عقب پرت کرد و همکارش را نیز سوار خودرو کرد.
و خودرو آماده حرکت شد. اما این پایان ماجرا نبود . زن با دستان باز ، خودش را به جلوی خودرو انداخت و اجازه حرکت نمی داد.
حالا دیگرعلاوه بر پیاده ها ، سواره های ضلع غربی میدان ولی عصر نیز با بوق ماشین هایشان خواهان پایان ماجرا بودند.
تعدادی از مردان به یاری زن شتافتند و تلاش کردند خودرو را متوقف کنند ، اما نمی شد.مردم که نظاره گر این ماجرا بودند عملکرد نیروی انتظامی با این زن را با «هو» جواب دادند.
“بیشتر مردها می ترسند و نمی توانند دخالت کنند” این جمله را مرد میانسالی که کنار من ایستاده بود و نظاره گر ماجرا ، گفت.
حالا دیگر نرده های ضلع غربی میدان ولیعصرنیزگویا مانع رسیدن زن به دخترش شده بود.دختر سواره و زن در تلاش برای رسیدن به او.
چند زن از آن طرف خیابان وارد جریان شدند و زن را از جلوی خودرو کنار کشیدند.
زن دیگر نیرویی در بدن نداشت . رنگ صورتش نیز هم رنگ روسری اش ، سفید شده بود. از میان زنانی که او را از جلو خودرو کنار کشیده بودن،د کسی می گفت :«زن دچار طپش قلب شده است.»
او را به یک خودرو تکیه دادند و اما این خودرو نیروی انتظامی بود که مغرورانه از فتح صاحبان اش با چراغ های قرمز و بوق زنان به آنان که نظاره گر بودند ، فخر می فروخت و می رفت تا سرنوشت نا معلومی را برای دختر بیمار و دیگر سرنشینان باز داشت شده در پیچ و خم راهرو های سرد کلانتری ها، رقم زند.
غروب پنجم دی ماه سال 86 برای آنان که رهگذر میدان ولی عصربوده اند هرگز فراموش نمی شود.
زن با صدای بلند التماس می کرد . اما ماموران دخترک 16_ 17 ساله اش را به جرم پوشیدن پوتین زمستانی داخل ماشین انداخته اند و تحت هیچ شرایطی نیز حاضر به خروج او نیستند.
…زنی مبان سال بارویی گندمی و مانتو و شلوار سیاه و روسری قرمز.
زن بیشتر التماس می کرد و مردم که نظاره گر این جریان بودند فریاد« ولش کنید» را سر می دادند.
زن که دید حریف ماموران نمی شود خواست همراه دخترش به کلانتری برود.
تلاش کرد از در خودرو وارد شود که ماموران مرد بلافاصله او را به عقب هل دادند و در را با شدت هرچه تمام بستند. حالا دیگر مردم آرام نبودند . از میان جمع زنی فریاد زد:« اگر این عدالت است نمی خواهیم.»
مردی نیز گفت:«در برابرحق ات دفاع کن.»
زن آرام و قرار نداشت فریاد می زد و نمی گذاشت ماموران دخترش را به کلانتری ببرند. هر چه بیشتر مقاومت می کرد ، ماموران با زور بیشتری او را از اطراف خودرو دورمی کردند. یکی از ماموران زن ، با شدت زن را به میله های اطراف میدان کوبید، روسری از سر زن برداشته شد. حالا او فقط گریه می کرد.
زن با مامور زن گشت ارشاد دست به یقه شد. در این میان یکی از ماموران مرد نیز بی کار ننشست و به کمک همکارش آمد . زن را به عقب پرت کرد و همکارش را نیز سوار خودرو کرد.
و خودرو آماده حرکت شد. اما این پایان ماجرا نبود . زن با دستان باز ، خودش را به جلوی خودرو انداخت و اجازه حرکت نمی داد.
حالا دیگرعلاوه بر پیاده ها ، سواره های ضلع غربی میدان ولی عصر نیز با بوق ماشین هایشان خواهان پایان ماجرا بودند.
تعدادی از مردان به یاری زن شتافتند و تلاش کردند خودرو را متوقف کنند ، اما نمی شد.مردم که نظاره گر این ماجرا بودند عملکرد نیروی انتظامی با این زن را با «هو» جواب دادند.
“بیشتر مردها می ترسند و نمی توانند دخالت کنند” این جمله را مرد میانسالی که کنار من ایستاده بود و نظاره گر ماجرا ، گفت.
حالا دیگر نرده های ضلع غربی میدان ولیعصرنیزگویا مانع رسیدن زن به دخترش شده بود.دختر سواره و زن در تلاش برای رسیدن به او.
چند زن از آن طرف خیابان وارد جریان شدند و زن را از جلوی خودرو کنار کشیدند.
زن دیگر نیرویی در بدن نداشت . رنگ صورتش نیز هم رنگ روسری اش ، سفید شده بود. از میان زنانی که او را از جلو خودرو کنار کشیده بودن،د کسی می گفت :«زن دچار طپش قلب شده است.»
او را به یک خودرو تکیه دادند و اما این خودرو نیروی انتظامی بود که مغرورانه از فتح صاحبان اش با چراغ های قرمز و بوق زنان به آنان که نظاره گر بودند ، فخر می فروخت و می رفت تا سرنوشت نا معلومی را برای دختر بیمار و دیگر سرنشینان باز داشت شده در پیچ و خم راهرو های سرد کلانتری ها، رقم زند.
غروب پنجم دی ماه سال 86 برای آنان که رهگذر میدان ولی عصربوده اند هرگز فراموش نمی شود.
امیر Amir
کاربر حرفه ای
با سلام.
_هر جامعه ای مقتضیات خودش رو داره و گاهی اوقات انجام یک سری کارها باعث تنش و عکس العملهای بدی میشه.
_طرز لباس پوشیدن هیچ شخصی در جامعه و دنیای الان انسانها به نظر من نمیتونه نشانگر شخصیت,فرهنگ خانوادگی,طرز فکر,شعور, و کلا همه معیار های شناخت یک فرد باشه.
_جامعه ایران به نظر من یک کمپلکس بزرگ هست که واقعا نمیشه هیچ راهکاری برای بهبود یا تغییر بعضی چیزها مثلا طرز لباس پوشیدن که موضوع صحبت هست داد.
_هنوز در خیلی از مناطق کشور بین پوشیدن مانتو یا چادر تناقضهای رفتاری وجود داره,وقتی یک کمی سفر کنیم به شهرهای بزرگ ادم احساس میکنه یک کورس و مسابقه فشن بین دختر و پسرهای ایران وجود داره.
_هیچ وقت آمپول به حسی نمیتونه درمانگر باشه...شاید بتونه ارامش بخش باشه ولی بعد از مدتی از بین میره.
_هر جامعه ای مقتضیات خودش رو داره و گاهی اوقات انجام یک سری کارها باعث تنش و عکس العملهای بدی میشه.
_طرز لباس پوشیدن هیچ شخصی در جامعه و دنیای الان انسانها به نظر من نمیتونه نشانگر شخصیت,فرهنگ خانوادگی,طرز فکر,شعور, و کلا همه معیار های شناخت یک فرد باشه.
_جامعه ایران به نظر من یک کمپلکس بزرگ هست که واقعا نمیشه هیچ راهکاری برای بهبود یا تغییر بعضی چیزها مثلا طرز لباس پوشیدن که موضوع صحبت هست داد.
_هنوز در خیلی از مناطق کشور بین پوشیدن مانتو یا چادر تناقضهای رفتاری وجود داره,وقتی یک کمی سفر کنیم به شهرهای بزرگ ادم احساس میکنه یک کورس و مسابقه فشن بین دختر و پسرهای ایران وجود داره.
_هیچ وقت آمپول به حسی نمیتونه درمانگر باشه...شاید بتونه ارامش بخش باشه ولی بعد از مدتی از بین میره.
امیر Amir
کاربر حرفه ای
بی حرمتی به مسلمون ها در اروپا الان برای شما غصه؟یا موضوعی که شب و روز واسش غصه میخورید؟
در آمریکا اگر پلیس یک مجرم رو که فرار کرده تا سر حد مرگ میزنه چون واقعا کسی اونجا هنجار شکنی بکنه باید اینقدر بخوره که از این هوسا به سرش نزنه.
اما اینجا کسی طرف من رو جلوی پلیس تهدید میکنه
امیر Amir
کاربر حرفه ای
1_تیپ ما غربی هست؟بفرمایید پوشش و جامعه ایرانی و قدیمی ما چی بوده؟خوب شما که دم میزنی بهتر هست بری فیلم "روزی روزگاری"رو ببینی...بعد همون تیپ رو بزنی بعنوان پوشش اصلی ایرانی ها.همین پیراهنی که شما هر روز میپوشی میری پی زندگیت غربی نیست؟شلواری که میپوشی؟شلوار رسمی یا احیانا جین که میپوشی غربی نیست؟؟؟
2_بفرمایید ایرانی ها خانه هاشون چجوری بوده؟ حتما میخوایی بگی معماری اسلامی ...کاربر محترم..ما اول ایرانی بودیم بعد مسلمان...شاید میخوایی خونه هامون شبیه تخت جمشید باشه
3_تو اداره و شرکت یکبار کراوات بزن ببینم فردا چی میگن
_من حتی در فیلمهای مستند و علمی دیدم که یک پژوهشگر یا دکتر فشن میگرده...اما اگر یک مهندس فشن یا موهای مدل دار بیاد شرکت چی میگن؟محیط خیلی مهمه.
آخرین ویرایش:
با سلام خدمت دوستان گل . ممنون که اینقدر نظر دادید .
در مورد موضوع تاپیک و کلمه " باید" عرض کنم که بنده هیچ نکته ای به عنوان باید نگفتم و از همه در خواست کردم با توجه به اعتقاداتشون یک "باید" تعریف کنند . تا همه با "باید های" مختلف آشنا بشند .
از طرفی اگه میشه به توضیحی که برای تاپیک داده شده در پست اول توجه کنید و پاسخی هم در اون مورد بدید .
خیلی خوب میشه که همه با هم مودب و دوستانه بحث کنند . چون همه بچه های تالار همون دانشجو هایی هستند . که در کلاس ما با اونها رفاقت می کنیم . ضمن اینکه نظرات متفاوتی هم داریم
در مورد موضوع تاپیک و کلمه " باید" عرض کنم که بنده هیچ نکته ای به عنوان باید نگفتم و از همه در خواست کردم با توجه به اعتقاداتشون یک "باید" تعریف کنند . تا همه با "باید های" مختلف آشنا بشند .
از طرفی اگه میشه به توضیحی که برای تاپیک داده شده در پست اول توجه کنید و پاسخی هم در اون مورد بدید .
خیلی خوب میشه که همه با هم مودب و دوستانه بحث کنند . چون همه بچه های تالار همون دانشجو هایی هستند . که در کلاس ما با اونها رفاقت می کنیم . ضمن اینکه نظرات متفاوتی هم داریم
شما متاسف باش براي اينكه كسي جلوت بگه امريكا فلانه شروع ميكني به گريه كردن!!
ببخشيد يه سوال فني :
از جهان سوم پايين تر هم داريم؟
اگه داريم ...اونجا جاي شماست !!!!
احتمالا به جرم اينكه گفتم توي اروپا هم مثل سگ جوونارو ميزنن ديگه؟!
من حاضرم جهان چهارمي باشم اما كسي نباشم كه وطنش ايران نباشه بلكه كشورهاي اروپايي باشه!!
1_تیپ ما غربی هست؟بفرمایید پوشش و جامعه ایرانی و قدیمی ما چی بوده؟خوب شما که دم میزنی بهتر هست بری فیلم "روزی روزگاری"رو ببینی...بعد همون تیپ رو بزنی بعنوان پوشش اصلی ایرانی ها.همین پیراهنی که شما هر روز میپوشی میری پی زندگیت غربی نیست؟شلواری که میپوشی؟شلوار رسمی یا احیانا جین که میپوشی غربی نیست؟؟؟
2_بفرمایید ایرانی ها خانه هاشون چجوری بوده؟ حتما میخوایی بگی معماری اسلامی ...کاربر محترم..ما اول ایرانی بودیم بعد مسلمان...شاید میخوایی خونه هامون شبیه تخت جمشید باشه
3_تو اداره و شرکت یکبار کراوات بزن ببینم فردا چی میگم
1-من نميدونم گفتم شلواري كه خودم ميپوشم غربي نيست؟!!
منم خودم تيپم غربيه اما اگر لباسهاي كهن ايراني پيدا بشه مسلما با افتخار ميپوشمشون..
خواهشا فيلم هم واسم مثال نزنيد چون نميبينم!
2-برادر من توجه نكردي.
من منظورم فرم خونه نيست كه..احتمالا شما فك كردين منظور من نوع ملاتيه كه توي ساختمون بكار برده ميشه!!..نه عزيز من...
3-اتفاقا همين الان كه دارم با شما صحبت ميكنم كساني رو ميشناسم كه بدون كراوات بيرون نميرن!
پزشكهايي ميشناسم كه بدون كراوات در جامعه نديدم ظاهر شن!
در كل من نميدونم چرا متهم شدم .. حرفهاي من كجاش مشكل داشته نميدونم كه اقايون خواستن همگي به تخريب دست بزنن!
شايد قسمتي كه گفتم مثل سگ پليس امريكايي يا اروپايي يك جوون رو ميزنه مشكل داشته!
خدمت اقايوني هم كه ميگن فقط خلافكارا مورد عنايت مشتهاي پليس قرار ميگيرن بگم كه توي يكي از اين فيلمها يك پسر به جرم اسكيت كردن بر روي پله اي مورد ضرب و شتم قرار ميگيره و فردي هم به جرم اعتراض در يك سخنراني يك مقام امريكايي!!
من با اين حرفام نميخوام كتك زدن رو بگم خوبه..اصلا اينطور نيست ..هركي كسي رو بزنه وحشيه و اصلا دين نداره ميخواد روحاني باشه يا پليس باشه يا هركس ديگه اي اما اينو براي كساني توضيح دادم كه ميگن توي اروپا قربون صدقه ميرن و اصلا گريه و اشكي وجود نداره و كلا همه با خوبي و خوشي در حال زندگي هستن!
نرگس313
عضو جدید
با این بحث نمیشه خیلی سیاسی برخورد کرد .چون منشا همچین رفتاری بیش تر از اینکه سیاسی باشه اجتماعی .توی همه جای دنیا هنجار توسط خود افراد جامعه تعیین میشه یعنی همون طور که دوستان اشاره کردن کسی تو اداره تی شرت و جین نمی پوشه و غیره
حالا اتفاقی که تو ایران افتاده اینه که این هنجار داره توسط حکومت تعیین میشه.با توجه به اینکه مخالفت با حکونت تو ذات همه مردمه مردم شروع به مخالفت کردند .متاسفانه هنوز هنجار اجتماعی هم تا حد زیادی در مردم جا نیفتاده.جا انداختن یک هنجار در مردم هم فقط توسط مردم صورت میگیره.برا همین مثلا می بینیم که خیلی از ایرانی هایی که برای زندگی به کشورای خارجی میرند تا چند وقت لباس هایی میپوشند یا آرایش هایی می کنند که برای مردم اونجا تعجب آوره ولی بعد چند وقت مطابق هنجار اون ها لباس می پوشند و اکثرا هم وقتی به ایران می آند تا چند وقت متعجبند که چرا زنای ایرانی اینقد آرایش می کنند!
حالا اتفاقی که تو ایران افتاده اینه که این هنجار داره توسط حکومت تعیین میشه.با توجه به اینکه مخالفت با حکونت تو ذات همه مردمه مردم شروع به مخالفت کردند .متاسفانه هنوز هنجار اجتماعی هم تا حد زیادی در مردم جا نیفتاده.جا انداختن یک هنجار در مردم هم فقط توسط مردم صورت میگیره.برا همین مثلا می بینیم که خیلی از ایرانی هایی که برای زندگی به کشورای خارجی میرند تا چند وقت لباس هایی میپوشند یا آرایش هایی می کنند که برای مردم اونجا تعجب آوره ولی بعد چند وقت مطابق هنجار اون ها لباس می پوشند و اکثرا هم وقتی به ایران می آند تا چند وقت متعجبند که چرا زنای ایرانی اینقد آرایش می کنند!
امیر Amir
کاربر حرفه ای
1_شما پس بهتر هست یکبار فیلم روزی روزگاری رو ببینی عزیز برادر اون لباس قدیمی ایرانی هاست.یا فیلمهای میرزا کوچک خان رو ببین..متوجه موضوع خواهی شد.
2_شما فکر کردی با احمق طرف هستی که فکر کردی من منظورم ملاتش بوده
شما توجه نکردی که شخص خودتون هم نمیدونید منظور از فرم خانه چی هست3_چه اتفاقهایی در زندگی شما افتاده....واقعا میشه تو زندگی من هم بیفته
4_شما از ابتدا هم متهم بودی با این طرز فکرت
_بنده شخصا دست به تخریب نمیزنم چون نا خودآگاه در جوابهای بنده به شما دچار تخریب اتوماتیک میشیدنه در اروپا حلوا خیر میکنند و نه در هیچ کشور دیگه ای ,اما همینقدر میدونم که از پلیس جوری حساب میبرند که وقتی خلاف رانندگی مرتکب میشن وقتی پلیس بهشون ایست میده جرات نمیکنند از ماشین پیاده بشن و دستاشونو سفت به فرمون میچسبونند که نکنه یک وقت بهشون شلیک بشه
حالا اینجا...افسر پلیس بنده رو به خاطر خاموش بودن چراغ عقب ماشین 1000 تومن جریمه میکنه در حالیکه چراغ آژیر خودش سوخته و چراغ عقب خودش نیم سوزه...بگذریم...شما دارید در مورد یک جامعه صحبت میکنید و نه یک مدرسه دخترونه که همه رو زور کنید یکجور مانتو بپوشند با یک رنگ خاص روسری,...در مورد جامعه ایران صحبت میکنید.هر جونوری هم که بگید تو این جامعه پیدا میشه...عین جوامع دیگه
Similar threads
Similar threads
-
-
نامه چارلی چاپلین به دخترش...(خوندش 15دقیقه طول میکشه اما پر از حرفای ساده و شنیدنیه!!!!!)- شروع شده توسط mech.shima
- پاسخ ها: 1
-
-
-
