آلکان
عضو جدید
بر فراز كوهساران
نويسنده: دكتر حبيب اله حامديان
كوهنوردي چيست؟ شايد شما هم با اين سوال مواجه شده باشيد. نمي دانم چه جوابي داده ايد. ممكن است گفته باشيد كوهنوردي عشق به طبيعت است؛ عشق به جهان هستي و صانع آن است؛ كوهنوردي آموختن از بيكران طبيعت، از تنوع و سخاوت آن است؛ كوهنوردي ديدن و لمس كردن تمام خوبيهاست، كوهنوردي تماشاي چشم اندازهاي بكر و بديع، نوشيدن آبهاي ناب، بوييدن خوشترين رايحه هاست، تحسين گلهاي سراز برف به در آورده است، شنيدن آواي روح نواز آبشارها و بلبلان، تماشاي عقابان بلند پرواز حين اوج گرفتن برسينه افلاك است؛ كوهنوردي همدلي با همراهان، روحيه دادن به از راه ماندگان، ترغيب ياران به مقاومت در برابر سختيهاست...
آري، شايد همه اينها را گفته باشيد و خوشا به سعادت آنهايي كه اين همه را با تمام سلولهاي بدن خود تجربه كرده اند.
اما در كنار تمام اين خوبيها كه فقط بخشي از پاسخ سوال بالاست بايد به نكات مهم ديگري هم توجه كرد.
كوهنورد بايد ديدن ظرايف و دقايق طبيعت را به نزديكان و دوستان خود بياموزد. بايد چون كوه مهربان و با سخاوت شود و اين صفات را در زندگي شخصي و كاري و خانوادگي خود نشان دهد. بايد وجه تمايزي باشد بين آنكه ارتباط روحي و جسمي با طبيعت برقرار كرده و آنكه»هنوز« به چنين سعادتي نايل نشده است.
اگر تمام زندگي را به »خود و كوه« منحصر كنيم و ديگران را با مشكلات و دردها و مسايل و گرفتاريهايشان به حال خود واگذاريم، بي شك از دلدادگان راستين طبيعت و كوهستان نيستيم.
نكته ديگري كه مي بايست به آن عنايت داشت، تضاد روح و ماهيت اين ورزش بي نظير با برخي عادتهاي ناپسند است كه متأسفانه بسيار ديده مي شود، از آن جمله است مصرف دخانيات. آخر اگر عطر آويشن و آلاله و زنبق و ديگر گلها و رياحين كوهستان، خوش و دل انگيز است، چطور بعضي دلدادگان طبيعت راضي مي شوند كه دود مسموم و دل آزار سيگاررا در
ريه هاي پاك شده شان فروببرند؟ و اصلاً جمع اين دو كار متضاد چطور برايشان قابل هضم است؟ برخي دوستان، كوهنوردي را به مثابه ورزشي بسيار سنگين ارزيابي مي كنند(البته درست است)، اما پرداختن به آن فقط به اين دليل كه سنگين است و استقامت بدن را افزايش مي دهد(كه مي دهد) و كارايي قلب و عروق و دستگاه تنفسي را بالا مي برد(كه مي برد)، شايد انسان را از فوايد اصلي آن غافل و محروم سازد. چون اين چيزها با ورزشهاي ديگر هم قابل تحصيل است.
آنچه كوهنوردي را از ساير ورزشها متمايز مي سازد، جنبه روحي و معنوي آن است. يك كوهنورد بايد در كنار اندام نيرومند، روحي بزرگ هم داشته باشد، بايد هر آينه آماده كمك به هم نوع، دوست و يار و همراهش باشد، با طيب خاطر شانه زير سخت ترين بخش كارهاي گروه بدهد و جمع را بر خود ارجح بداند و همواره در برابر آفريدگار هستي متواضع باشد.
زيباييهاي طبيعي كشور ما بدون اغراق و به تصديق تمام كساني كه در اين راه گام برداشته اند، كم نظير است. از هر مسيري، قله اي، ديواره اي و غاري كه ديدن مي كنيد، آن را به لحاظي منحصر به فرد مي بينيد، چه دره ها و دامنه هاي الموت باشد، چه درياچه قله سبلان، چه گياهان هراز و چه مخروط دلفريب دماوند و چه ستونهاي گوگردي تفتان و چه سنگهاي لرزان علم كوه و زيباييهاي اعجاب انگيز»2000« و»3000« و عليصدر و ... ولي بسياري از مردم از اين زيباييها بي خبرند. اما كوهستان با همه زيبايي هايش، خطرناك و خطرآفرين نيز هست، اگر شما از شيفتگان كوهنوردي هستيد مي توانيد با بكار بستن راهنمايي هاي زير خطرات كوهستان را مغلوب كنيد.
پيشگيري از خطرات كوهستان
- از غلطاندن سنگها به پايين جدا خودداري كنيم.
- هميشه مسيرهايي را براي صعود انتخاب كنيم كه در خور توان و امكانات ما باشد.
- پيش بيني هاي لازم را قبل از اجراي برنامه كوهنوردي انجام دهيم.
- در صورت برخورد با هواي توفاني به سرعت ارتفاعات را ترك كنيم.
- در صورت ابتلا به بيماريهاي قلبي و ريوي بدون مشورت پزشك از صعود به ارتفاعات خودداري كنيم.
- آرامش كوهستان را بهم نزنيم.
- سروصدا راه نيندازيم، كم حرف بزنيم و بيشتر ببينيم و بيانديشيم، هيچگاه ندويم، همواره آرام حركت كنيم و در خوردن و آشاميدن زياده روي نكنيم.
- مسيري را كه مي خواهيم طي كنيم به آشنايان، دوستان و مسئولان پاسگاهها اطلاع دهيم.
- براي مواقع ضروري و پيش بيني نشده، هميشه بايد نيرو و انرژي ذخيره داشته باشيم.
- گاهي توقف در يك برنامه خود
مي تواند آغازي براي يك پيروزي بزرگ باشد. در همه برنامه ها نمي توان راه به قله برد و موفق بود. بلكه گاهي پشت به قله كردن و رو به دره آوردن، خود نياز به شهامت و شجاعت و گذشت دارد.
- آنچه مهم است شخصيت و ظرفيت زنده ماندن در موقعيتهاي خطير است. هيچيك از لحظات و نقاط كوهنوردي قابل پيش بيني نيست، تنها ما مي توانيم ارتفاع يا ميزان سختي يك مسير را در نظر بگيريم. نكته اصلي نحوه رويارويي با خطر است. خطر هر چقدر كه بزرگتر باشد تصميم گيري صحيح دشوارتر است. تنها كساني كه درست تصميم مي گيرند مي توانند جان سالم بدر ببرند.
- كوهستان خالي از خطر نيست.
- با آموزش، تمرين، احتياط، خودداري از غرور بي جا و برنامه ريزي صحيح، امكان بروز حادثه را به حداقل برسانيم.
- در برنامه ها هميشه به اندازه توانايي خود صعود كنيم. زمان را هميشه در نظر داشته باشيم. قبل از دير شدن سرازير شويم. هميشه بخاطر داشته باشيم در طبيعت زيبا و بزرگ، ما ضعيف ترين موجود هستيم.
- هيچوقت تنها به كوه نرويم، بخصوص در مسيرهاي ناشناس و
پرت افتاده هرگز نبايد با منم زدن و غرور بي جا خود و ديگران را با خطرات مواجه كنيم. راه ميان بر،(بيراهه) مشكل تر و همراه خطر و حادثه است. بخصوص در بازگشت سعي كنيم به بيراهه نرويم. در كوه هميشه با احتياط حركت كنيم. مواظب باشيم سنگي را به پايين نغلتانيم.
- در كوه زمان را به خوبي براي صعود، فرود، استراحت، تماشا كردن، ديدن و فكر كردن تقسيم كنيم.
شما كه به كوه مي رويد دوچيز رافراموش نكنيد
1- آموزشهاي كوهنوردي
2- آموزشهاي زيست محيطي
- اولي: براي آنكه كوهنوردي به شما آسيب نرساند.
- دومي: براي آنكه شما به كوه آسيب نرسانيد.
نويسنده: دكتر حبيب اله حامديان

آري، شايد همه اينها را گفته باشيد و خوشا به سعادت آنهايي كه اين همه را با تمام سلولهاي بدن خود تجربه كرده اند.
اما در كنار تمام اين خوبيها كه فقط بخشي از پاسخ سوال بالاست بايد به نكات مهم ديگري هم توجه كرد.
كوهنورد بايد ديدن ظرايف و دقايق طبيعت را به نزديكان و دوستان خود بياموزد. بايد چون كوه مهربان و با سخاوت شود و اين صفات را در زندگي شخصي و كاري و خانوادگي خود نشان دهد. بايد وجه تمايزي باشد بين آنكه ارتباط روحي و جسمي با طبيعت برقرار كرده و آنكه»هنوز« به چنين سعادتي نايل نشده است.
اگر تمام زندگي را به »خود و كوه« منحصر كنيم و ديگران را با مشكلات و دردها و مسايل و گرفتاريهايشان به حال خود واگذاريم، بي شك از دلدادگان راستين طبيعت و كوهستان نيستيم.
نكته ديگري كه مي بايست به آن عنايت داشت، تضاد روح و ماهيت اين ورزش بي نظير با برخي عادتهاي ناپسند است كه متأسفانه بسيار ديده مي شود، از آن جمله است مصرف دخانيات. آخر اگر عطر آويشن و آلاله و زنبق و ديگر گلها و رياحين كوهستان، خوش و دل انگيز است، چطور بعضي دلدادگان طبيعت راضي مي شوند كه دود مسموم و دل آزار سيگاررا در
ريه هاي پاك شده شان فروببرند؟ و اصلاً جمع اين دو كار متضاد چطور برايشان قابل هضم است؟ برخي دوستان، كوهنوردي را به مثابه ورزشي بسيار سنگين ارزيابي مي كنند(البته درست است)، اما پرداختن به آن فقط به اين دليل كه سنگين است و استقامت بدن را افزايش مي دهد(كه مي دهد) و كارايي قلب و عروق و دستگاه تنفسي را بالا مي برد(كه مي برد)، شايد انسان را از فوايد اصلي آن غافل و محروم سازد. چون اين چيزها با ورزشهاي ديگر هم قابل تحصيل است.
آنچه كوهنوردي را از ساير ورزشها متمايز مي سازد، جنبه روحي و معنوي آن است. يك كوهنورد بايد در كنار اندام نيرومند، روحي بزرگ هم داشته باشد، بايد هر آينه آماده كمك به هم نوع، دوست و يار و همراهش باشد، با طيب خاطر شانه زير سخت ترين بخش كارهاي گروه بدهد و جمع را بر خود ارجح بداند و همواره در برابر آفريدگار هستي متواضع باشد.
زيباييهاي طبيعي كشور ما بدون اغراق و به تصديق تمام كساني كه در اين راه گام برداشته اند، كم نظير است. از هر مسيري، قله اي، ديواره اي و غاري كه ديدن مي كنيد، آن را به لحاظي منحصر به فرد مي بينيد، چه دره ها و دامنه هاي الموت باشد، چه درياچه قله سبلان، چه گياهان هراز و چه مخروط دلفريب دماوند و چه ستونهاي گوگردي تفتان و چه سنگهاي لرزان علم كوه و زيباييهاي اعجاب انگيز»2000« و»3000« و عليصدر و ... ولي بسياري از مردم از اين زيباييها بي خبرند. اما كوهستان با همه زيبايي هايش، خطرناك و خطرآفرين نيز هست، اگر شما از شيفتگان كوهنوردي هستيد مي توانيد با بكار بستن راهنمايي هاي زير خطرات كوهستان را مغلوب كنيد.
پيشگيري از خطرات كوهستان
- از غلطاندن سنگها به پايين جدا خودداري كنيم.
- هميشه مسيرهايي را براي صعود انتخاب كنيم كه در خور توان و امكانات ما باشد.
- پيش بيني هاي لازم را قبل از اجراي برنامه كوهنوردي انجام دهيم.
- در صورت برخورد با هواي توفاني به سرعت ارتفاعات را ترك كنيم.
- در صورت ابتلا به بيماريهاي قلبي و ريوي بدون مشورت پزشك از صعود به ارتفاعات خودداري كنيم.
- آرامش كوهستان را بهم نزنيم.
- سروصدا راه نيندازيم، كم حرف بزنيم و بيشتر ببينيم و بيانديشيم، هيچگاه ندويم، همواره آرام حركت كنيم و در خوردن و آشاميدن زياده روي نكنيم.
- مسيري را كه مي خواهيم طي كنيم به آشنايان، دوستان و مسئولان پاسگاهها اطلاع دهيم.
- براي مواقع ضروري و پيش بيني نشده، هميشه بايد نيرو و انرژي ذخيره داشته باشيم.
- گاهي توقف در يك برنامه خود
مي تواند آغازي براي يك پيروزي بزرگ باشد. در همه برنامه ها نمي توان راه به قله برد و موفق بود. بلكه گاهي پشت به قله كردن و رو به دره آوردن، خود نياز به شهامت و شجاعت و گذشت دارد.
- آنچه مهم است شخصيت و ظرفيت زنده ماندن در موقعيتهاي خطير است. هيچيك از لحظات و نقاط كوهنوردي قابل پيش بيني نيست، تنها ما مي توانيم ارتفاع يا ميزان سختي يك مسير را در نظر بگيريم. نكته اصلي نحوه رويارويي با خطر است. خطر هر چقدر كه بزرگتر باشد تصميم گيري صحيح دشوارتر است. تنها كساني كه درست تصميم مي گيرند مي توانند جان سالم بدر ببرند.
- كوهستان خالي از خطر نيست.
- با آموزش، تمرين، احتياط، خودداري از غرور بي جا و برنامه ريزي صحيح، امكان بروز حادثه را به حداقل برسانيم.
- در برنامه ها هميشه به اندازه توانايي خود صعود كنيم. زمان را هميشه در نظر داشته باشيم. قبل از دير شدن سرازير شويم. هميشه بخاطر داشته باشيم در طبيعت زيبا و بزرگ، ما ضعيف ترين موجود هستيم.
- هيچوقت تنها به كوه نرويم، بخصوص در مسيرهاي ناشناس و
پرت افتاده هرگز نبايد با منم زدن و غرور بي جا خود و ديگران را با خطرات مواجه كنيم. راه ميان بر،(بيراهه) مشكل تر و همراه خطر و حادثه است. بخصوص در بازگشت سعي كنيم به بيراهه نرويم. در كوه هميشه با احتياط حركت كنيم. مواظب باشيم سنگي را به پايين نغلتانيم.
- در كوه زمان را به خوبي براي صعود، فرود، استراحت، تماشا كردن، ديدن و فكر كردن تقسيم كنيم.

1- آموزشهاي كوهنوردي
2- آموزشهاي زيست محيطي
- اولي: براي آنكه كوهنوردي به شما آسيب نرساند.
- دومي: براي آنكه شما به كوه آسيب نرسانيد.