همین الان داری به چی فکر میکنی؟

[naghmeirani]

به اینکه دوستام چقد شبا زود می خوابن؟

 

[eterno]

به سبزی خوردنی که برای مهمونی فردا گرفتم، توش برگ سیر داره، احساس میکنم دارم سبزی آش میخورم

 

[naghmeirani]

ب سیر قلیه!! دلم خواست

 

[آیدا..]

به اینکه چرا امروز سیر نمیشم

 

[eterno]

به اینکه چقدر کامنت ها سیر تو سیر شد

 

[پسر بهاری]

به رباتی که دارم میسازم

 

[eterno]

به اینکه مثل اینکه آی فیلم و tv8 پایتخت نشون میدن،چه ساعتهایی؟

 

[!austenite]

به اینکه خسته نشدی از بس پایتخت دیدی؟

 

[eterno]

به اینکه خسته نشدی از بس پایتخت دیدی؟

به اینکه:
نه اصلا، وقتی پایتخت نشون میده، احساس میکنم زندگی جریان داره و روزها حوصله سر بر نیستن، این مدتی که پایتخت نداشت، واقعا انگار تلویزیون هیچ چیزی برای تماشا کردن نداشت، حوصله‌م سر میرفت.

 

[!austenite]

به اینکه احساس میکنم حافظ کل پایتخت شدی دیگه

 

[eterno]

به اینکه احساس میکنم حافظ کل پایتخت شدی دیگه

به اینکه درست احساس کردی

 

[naghmeirani]

به اینکه نمیدونم ساعت پخش پایتخت کی هست؟

 

[eterno]

به اینکه:
آی فیلم ساعت 9 شب
tv8 ساعت 10 شب

 

[naghmeirani]

به اینکه:مرسی مهدیه جون

 

[eterno]

به سورپرایز امشب
امشب برای اولین بار در زندگیم برای تولدم سورپرایز شدم
غروبی وقتی میخواستم برم شام آماده کنم، یهو دیدم مامانم و بابام و برادرم با کیک و شام اومدن خونه‌مون
با همسر جان هماهنگ بودن و من بیخبر از همه‌جا

 

[آیدا..]

به سورپرایز امشب
امشب برای اولین بار در زندگیم برای تولدم سورپرایز شدم
غروبی وقتی میخواستم برم شام آماده کنم، یهو دیدم مامانم و بابام و برادرم با کیک و شام اومدن خونه‌مون
با همسر جان هماهنگ بودن و من بیخبر از همه‌جا

ای جان همیشه خوش باشید عزیزم

 

[eterno]

به اینکه حال ندارم برم لباس‌هایی که لباسشویی داره میشوره رو پهن کنم
رباتِ لباس پهن کن میخوام