همین الان داری به چی فکر میکنی؟

[ALIREZA.F.1988]

به ابنکه:برای مهمونی فردا شب چی درست کنم؟

به اینکه ماکارانی درست کن

 

[naghmeirani]

به اینکه :می خوام آلبالو پلو درست کنم ، یه غذای دیگه هم باید درست کنم

 

[آیدا..]

به برادر شوهرم طفلی عمل قلب باز داره

 

[ALIREZA.F.1988]

به شفای همه مریضا

 

[naghmeirani]

به مهمانی امشبم، هنوز کار دارم، شام ساعت 10 باید حاضر باشه، چون دیر میان، میرسم قشنگ

 

[آیدا..]

به اینکه سه مدل شام پختم کلی تدارکات الان زنگ زدن نمیان

 

[eterno]

به اینکه امشب شام مفصل درست کردم ولی فکر کنم روی دستم بمونه، شوهرم میگه خیلی سنگینم و اصلا میل غذا ندارم، پسرم هم هنوز اشتهاش باز نشده

 

[eterno]

به اینکه سه مدل شام پختم کلی تدارکات الان زنگ زدن نمیان

به اینکه چطور ممکنه این وقت مهمونی رو کنسل کنند؟ مریض شدن؟

 

[آیدا..]

به اینکه چطور ممکنه این وقت مهمونی رو کنسل کنند؟ مریض شدن؟

نه گفتن برنامشون جور نیست
فقط برنج مونده بود بپزم

 

[eterno]

نه گفتن برنامشون جور نیست
فقط برنج مونده بود بپزم

به اینکه:
چه عجیب، به نظر من تنها بهونه ای که میتونه منطقی باشه برای اینکه این وقت یه مهمونی کنسل بشه، مریض شدنه.
ما خودمون حدود یک ماه پیش همین مسئله برامون پیش اومد، البته ما بعد از شام میخواستیم بریم اونجا.
همون روز مهمونی، من و شوهرم مریض شدیم و چون صاحبخونه بچه ی نوزاد چهار ماهه داشت، ما ترسیدیم که بچه مریض بشه، برای همین دو سه ساعت قبل از اینکه بریم مهمونی، زنگ زدم و کنسل کردم.

 

[yas87]

اصلا دلم نمیاد کسیو با زبونم آزار بدم ، چطور یکی میتونه مار باشه ؟

 

[آیدا..]

به اینکه:
چه عجیب، به نظر من تنها بهونه ای که میتونه منطقی باشه برای اینکه این وقت یه مهمونی کنسل بشه، مریض شدنه.
ما خودمون حدود یک ماه پیش همین مسئله برامون پیش اومد، البته ما بعد از شام میخواستیم بریم اونجا.
همون روز مهمونی، من و شوهرم مریض شدیم و چوت صاحبخونه بچه ی نوزاد چهار ماهه داشت، ما ترسیدیم که بچه مریض بشه، برای همین دو سه ساعت قبل از اینکه بریم مهمونی، زنگ زدم و کنسل کردم.

من فقط گفتم کلی غذا پختم

 

[yas87]

به اینکه ماکارانی درست کن

خیلی از ماکارونی بدم میاد !

 

[eterno]

من فقط گفتم کلی غذا پختم

به اینکه:
واقعا چیز دیگه ای هم نمیتونستی بگی
اگه برای منم پیش میومد، انقدر شوکه میشدم که فقط همینو میتونستم بگم

 

[junior Engineer]

به اینکه فردا پرسپولیس 6 تا بزنه حالم خوب بشه

 

[yas87]

واقعا خیلی بده آدم تاوان کاری رو بده ک نکرده

 

[آیدا..]

به اینکه چرا نمیتونم بخوابم

 

[yas87]

آه خدای من

 

[junior Engineer]

به اینکه داده و ندادت شکر خدا

 

[junior Engineer]

وقتی ما باشگاه عضو شدیم تو اوج جوانی بودیم الان بیشتر کاربرا به میانسالی رسیدن

 

[آیدا..]

وقتی ما باشگاه عضو شدیم تو اوج جوانی بودیم الان بیشتر کاربرا به میانسالی رسیدن

اره

 

[eterno]

وقتی ما باشگاه عضو شدیم تو اوج جوانی بودیم الان بیشتر کاربرا به میانسالی رسیدن

هنوز باورم نشده که دارم به میانسالی میرسم، بدجوری این کلمه رو زدین توی صورتم

 

[junior Engineer]

هنوز باورم نشده که دارم به میانسالی میرسم، بدجوری این کلمه رو زدین توی صورتم

یه واقعیت تلخ ؛ اما نمیدونم چرا من هنوزم فک میکنم ۲۰ سالمه

 

[eterno]

به اینکه چند روز تعطیل بودیم و خونه بودیم، صبح ها دیر بیدار میشدیم، از فردا باز باید 6.5 صبح بیدار بشیم

 

[ALIREZA.F.1988]

به اینکه چرا وقتی مهمونی کنسل میشه ما را دعوت نمیکنن؟؟؟ خوب حیفه اینهمه غذا هدر بره

 

[آیدا..]

به اینکه فردا برف میاد یا نه

 

[naghmeirani]

به اینکه باید برم بانک، هر روز تنبلی می کنم

 

[آیدا..]

به اینکه منم یه کار اداری دارم تنبلی میکنم

 

[eterno]

به اینکه اتفاقا من دیروز و امروز از صبح تا ظهر کلا توی بانک ها دارم میچرخم.

 

[yas87]

میگن رحم کنیم تا بهمون رحم کنن !