3-1- حظیرة گازرگاه
«گازرگاه» اکنون نام محله و تفرّجگاهی است در حومة شهر هرات افغانستان که به واسطة دربر داشتن مزار خواجه عبدالله انصاری (پیر هرات) مشهور است. در عهد شاهرخ تیموری، معمار مشهور آن زمان «قوام الدین شیرازی» به بنای مزار گازرگاه دست یازید [5].
زیارتگاه گازرگاه در زمرة بناهای معروف به «حضیره/حظیره» یا مجموعة آرامگاهی است که آغاز ساخت آن به سال 828 هجری باز می گردد. آرامگاه خواجه عبدالله انصاری درسال 832 هجری ساخته شده است، و از نظر طرح، قابل مقایسه با مدرسة غیاثیة خرگرد خواف در خراسان ایران است. در این مجموعه، بناهای دیگری نیز واقع شده است، از جملة این بناها می توان به آرامگاه کوچک میرزا و خانقاه زرنگار خانه اشاره کرد [6].
شیخ بهایی را در کتاب کشکول، قصیده ای دلنواز است در وصف هرات که در جایی از آن به توصیف تفرّجگاه گازرگاه می پردازد و ترجمة آن (از عربی) چنین است:
... و بقعه ای که در هرات به گازرگاه مشهور است، به زیبایی مانندی ندارد. هوایش جان می بخشد و آبش زنگ دل می زداید. سرو در بُستانش گویی زیبا رخی است که دامن فراخویش کشیده و بوستان های متعددش میعادگاه عصر هنگام مردمان است و عصرها، هرگونه آدمی از مرد و زن و آزاده و برده بدانجا روی همی کنند. نه اندوهی دارند و نه گویی از محاسبه شان باکی است. گله گله هر زمانشان بینی و هر دم کسی دیگری را به بانگ همی خواند [مرجع 1، ص 125].
3-2- بقعة شیخ علی بن سهل
علی بن سهل اصفهانی،عارفی مشهور در سدة سوم هجری بوده است. آرامگاه او در مرکز باغی وسیع در محلة قوشخانه (در طوقچی) اصفهان است و هم اکنون نیز خانقاه دراویش خاکسار اصفهان است. از اصل بنا (با وجود موقوفات فراوان آن) فعلاً اثری باقی نیست و آنچه از آن در حال حاضر بر جای مانده، یک اتاق مختصرِ خشتی نوساز است. این در حالی است که به هنگام گذر «ابن بطوطه» به اصفهان (نیمة نخستِ سدة هشتم هجری)، این آرامگاه را شکوه و زائران فراوانی بوده است و مسافرخانه و گرمابه ای زیبا داشته است [7].
شیخ بهایی در جایی از کشکول خود، اشاره ای به این قضیه دارد و از سخنش دانسته می شود که در اواخر سدة دهم هجری، این بنا را گنبد و ضریحی همسان بارگاه امام رضا (ع) بوده است:
به روزگار اقامتم در اصفهان، شبی به خواب دیدم که به زیارت امام و سرور خویش حضرت رضا (ع) رفته ام و گنبد و ضریح او چون گنبد و ضریح شیخ علی بن سهل بود. صبح هنگام آن رؤیا را فراموش کردم. قضا را یکی از یاران به بقعة شیخ فرود آمد. به دیدارش رفتم و پس از آن برای زیارت به مرقد شیخ شتافتم. چون گنبد و ضریح وی را دیدم، آن رؤیا بخاطرم آمد و اعتقاد من در شیخ افزون شد.
[مرجع 1، ص 165]
3-3- بافتِ شهریِ قسطنطنیه
قسطنطنیه، شهری بود که به تصمیم کنستانتین بزرگ امپراتور روم با هدف نزدیک شدن به امپراتوری ایران در کنار خرابه های شهر یونانی نشین بیزانتیوم ساخته شد و در سال ۳۳۰ میلادی به عنوان پایتخت شرقی امپراتوری روم اعلام شده بود ولی کنستانتین مایل بود که اسم شهر «رم نوین» باشد که اطرافیانش آن را کنستانتینو پولیس (پولیس به معنای شهر) خواندند و به همین اسم کنستانتینوپل (قسطنطنیه) باقی ماند. بین فتح قسطنطنیه (1453 م./ 857 ه.) و سلطنت شاه اسماعیل (907 ه.)، 50 سال فاصله بوده است. فتح شهر بندری قسطنطنیه به دست سپاه محمد دوّم (رهبر ترکان عثمانی) حادثه ای بود که تأثیر فراوانی بر اروپا داشت و آغاز رنسانس (عصر روشنگری) و پایان دوران هزار سالة قرون وسطی در اروپا محسوب می شود [8]. شیخ بهایی را در کشکول، توجهی دقیق بدین شهر است، آنسان که جستجوگرانه از تعداد بناهای آن به سال 992 هجری خبر می دهد:
محله های مسلمان نشین: 2500 محله؛ مسجد محله: 4494 باب؛ مکتب خانه: 1652 باب؛ بناهای مرتفع: 50 باب؛ خانقاه: 150 باب؛ زوایای مشایخ و زاهدان: 285 باب؛ کاروانسرا: 418 باب؛ چشمه هایی که بنایی هم دارد: 948 باب؛ وضوگاه ها: 4985 باب؛ نانوایی: 395 باب؛ آسیا: 585 باب؛ باراندازهای وسیع: 12 باب؛ حمام: 874 باب؛ محله های غیر مسلمان نشین، محله های عیسویان: 485 محله؛ محله های یهودیان: 285 محله؛ عبادتگاه ها: 742 باب.[مرجع 1، ص 40]
3-4- زلزلة بزرگِ ایران و سیل بندِ بغداد
جایی از کشکول، از زلزلة بزرگی که به روزگار متوکل عباسی (232-247 هجری) واقع شد و بسطام، گرگان، طبرستان، نیشابور، اصفهان و کاشان را در یکروز و ساعت لرزاند یاد می شود و ریشخندی بر معماری نااستوار:
مردی به صاحبخانه اش گفت: چوب های این خانه را اصلاح کن، چه دائماً صدا می کند. گفت: مترس! چه بدین گونه تسبیح همی کند. گفت: ترسم از این است که رقّت قلبشان حاصل شود و به سجود روند [مرجع 1، صص 271 و 518].
همینطور از پیش بینی وقوع سیلاب توسط «ابن عیسون منجّم» و ساخت سیل بند شهر بغداد به سال 489 هجری به فرمان خلیفة عباسی «المستظهر بالله» یاد می شود [مرجع 1، ص 566].
نتیجـه:
کتاب کشـکول، آیینة افکار و گرایش های باطنی شیخ بهایی است. از اینرو بیراه نیست که صاحبِ «خلاصة الحساب» در اینجا نیز از علائق ریاضی خود به کرّات یاد کند. ولی اطلاقِ نام معمار به شیخ بهایی و اینکه روز بزرگداشت او، روز معمار نام گیرد، جای ایراد دارد. جدا از اینکه هیچ اشارة قابل توجهی به دانش و علائق معماری او در کشکول نمی شود، آثار معماری منسوب به او، همچون ساختن منار جنبان، طراحی صحن و سرای حرم رضوی، طراحی گنبد مسجد جامع عباسی اصفهان و ... از منابعی نامطمئن دانسته می شود و نمی توان به آنها تکیه نمود.
مراجع
۱. بهاءالدین محمد عاملی (شیخ بهایی)،
کشکول، ترجمة بهمن رازانی، چاپ ششم، تهران، انتشارات زرین، 1366.
۲. عمید، حسن،
فرهنگ عمید، جلد دوم، چاپ اول، تهران، مؤسسة انتشارات امیرکبیر، 1363.
۳. رفیعی سرشکی، بیژن و دیگران،
فرهنگ مهرازی ایران، چاپ اول، تهران، مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن، 1382.
۴. فرشته نژاد، سید مرتضی،
جزوة فن شناسی بناهای تاریخی، دانشگاه هنر اصفهان (دانشکدة مرمت)، 1383.
۵. لباف خانیکی، رجبعلی،
فرهنگ و تمدن هرات و سمرقند در عصر تیموری، خراسان پژوهی، فصلنامة مرکز خراسان شناسی، سال اول، شمارة دوم، ص 63، انتشارات آستان قدس رضوی، 1377.
۶. ویلبر، دونالد و گلمبک، لیزا،
معماری تیموری در ایران و توران، ترجمة کرامت الله افسر و محمد یوسف کیانی، تهران، سازمان میراث فرهنگی کشور، 1374.
۷. بناهای آرامگاهی (از مجموعه دایرة المعارف بناهای تاریخی)، چاپ دوّم، تهران، حوزة هنری سازمان تبلیغات اسلامی، 1378.
۸. کیهانی زاده، نوشیروان،
روزنامک، روزنامة شرق، سال دوم، شمارة 487، 8 خرداد 1384.