حمید هامون(زنده یاد خسرو شکیبایی)آقای رئیس، این خانوم ، این آقا و فک و فامیلاشون دست به دست هم دادن که منو نابود کنن.
پاسبان گذاشته سر محل که منو دستگیر کنه... انگار من جنایت کردم. حالا هم باید نفقشو بدم ...
هم خونه رو بدم ، هم مهریه رو بدم ... هم بچه مو بدم ، هم شرفمو بدم . چرا؟ چرا؟ من نمی تونم طلاق بدم؟
من نمی تونم , این زن ، این زن سهم منه، حق منه، عشق منه ... من طلاق نمی دم...
هامون-1368
پاسبان گذاشته سر محل که منو دستگیر کنه... انگار من جنایت کردم. حالا هم باید نفقشو بدم ...
هم خونه رو بدم ، هم مهریه رو بدم ... هم بچه مو بدم ، هم شرفمو بدم . چرا؟ چرا؟ من نمی تونم طلاق بدم؟
من نمی تونم , این زن ، این زن سهم منه، حق منه، عشق منه ... من طلاق نمی دم...
هامون-1368