نامه پيرزني به خدا

maryam_memar2008

عضو جدید
يك روز كارمند پستي كه به نامه هايي كه آدرس نامعلوم دارند رسيدگي مي كرد
متوجه نامه‌اي شد كه روي پاكت آن با خطي لرزان نوشته شده بود
... " نامه اي به خدا "
با خودش فكر كرد بهتر است نامه را باز كرده و بخواند
در نامه اين طور نوشته شده بود :
خداي عزيزم بيوه زني 83 ساله هستم كه زندگي‌ام با حقوق نا چيز باز نشستگي مي گذرد.
ديروز يك نفر كيف مرا كه 100 دلار در آن بود دزديد. اين تمام پولي بود كه تا پايان ماه بايد خرج مي كردم.
يكشنبه هفته ديگر عيد است و من دو نفر از دوستانم را براي شام دعوت كرده ام.
اما بدون آن پول چيزي نمي توانم بخرم هيچ كس را هم ندارم تا از او پول قرض بگيرم.
تو اي خداي مهربان تنها اميد من هستي به من كمك كن
كارمند اداره پست خيلي تحت تاثير قرار گرفت و نامه را به ساير همكارانش نشان داد.
نتيجه اين شد كه همه آنها جيب خود را جستجو كردند و هر كدام چند دلاري روي ميز گذاشتند
در پايان 96 دلار جمع شد و براي پيرزن فرستادند همه كارمندان اداره پست از اينكه توانسته بودند
كار خوبي انجام دهند خوشحال بودند.
عيد به پايان رسيد و چند روزي از اين ماجرا گذشت.
تا اين كه نامه ديگري از آن پيرزن به اداره پست رسيد كه روي آن نوشته شده بود .
نامه اي به خدا!

خداي عزيزم: چگونه مي توانم از كاري كه برايم انجام دادي تشكر كنم.
با لطف تو توانستم شامي عالي براي دوستانم مهيا كرده و روز خوبي را با هم بگذرانيم.
من به آنها گفتم كه چه هديه خوبي برايم فرستادي

البته چهار دلار آن كم بود كه مطمئنم كارمندان بي شرف اداره پست آن را برداشته اند
 
بالا