من کیستم

آراز ائل سس

اخراجی موقت
بچه ها دنبال جمع کردن یه مجموعه با عنوان (من کیستم) هستم
البته برا یکی از دوستان
لطف کنید هر شعری در این باره میدونید اینجا بزارید
پیشاپیش از همه تشکر میکنم

ن کیستم من کیستم خود را ندانم چیستم
گر من ویم پس کیست او ور اومنم من کیستم
هرگه من آیم در میان او روی بنماید نهان
زنهار اگر او در زند ، من نیستم من نیستم
گفت ار غم داری همی بی من چسان ماندی دمی
بالله زبی دردی بود گر در فراقت زیستم
از سخت جانی خودم هی گفتم اوهی خنده زد
وز سست مهری خودش هی گفت و هی بگریستم
جز یاد روی دلکشش چیزی نگنجد در دلم
بالله که تا از او پرم از خویشتن خالیستم
گر داوری از پا شود اندر رهش با سر دود
حاشا که در راه طلب یک لحظه از پا ایستم
 

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من اگه میدونستم کیستم که الان وضعم این نبود که. من به سهم خودم نمیدونم کیستم. از نظر خانواده من همونی هستم که باید فقط و فقط چشم بگم. از نظر اینا من کسی هستم که باید رای بدم. از نظر استاد من کسی خستم که باید بعد دانشگاه مسافر کشی کنم تا خرج دانشگاهمو در بیارم. از نظر ملت من همان عوام بی کس و کارم. از نظر مهندسات من همون کسی هستم که فقط بلدم اعتراض کنم. از نظر بانک هم من همون مشتری هستم که باید اقساطمو سر وقت پرداخت کنم. از نظر اونام من کسی هستم که باید 40 تومن بگیرم و هزینه صد هابرار گرونی رو با این پول پاس کنم. به اون دوستت بگو دست از سر این تقاضاش برداره. اینجا کسی جز او نیست.
 

آراز ائل سس

اخراجی موقت
من اگه میدونستم کیستم که الان وضعم این نبود که. من به سهم خودم نمیدونم کیستم. از نظر خانواده من همونی هستم که باید فقط و فقط چشم بگم. از نظر اینا من کسی هستم که باید رای بدم. از نظر استاد من کسی خستم که باید بعد دانشگاه مسافر کشی کنم تا خرج دانشگاهمو در بیارم. از نظر ملت من همان عوام بی کس و کارم. از نظر مهندسات من همون کسی هستم که فقط بلدم اعتراض کنم. از نظر بانک هم من همون مشتری هستم که باید اقساطمو سر وقت پرداخت کنم. از نظر اونام من کسی هستم که باید 40 تومن بگیرم و هزینه صد هابرار گرونی رو با این پول پاس کنم. به اون دوستت بگو دست از سر این تقاضاش برداره. اینجا کسی جز او نیست.
این تاپیک سیاسی نیست!!!!!!!!!!!!!!!!!!
 

silver light

عضو جدید
کاربر ممتاز
زهرمارینان درد آتیلا
اولان جهنم اول گوراخ
بوردادا ال چحمیللر
بیدانا سوز ده یازماخ اولمور
اولماسا گویون همه پرسیه کی بو آتیلادی یه یوخ
اهه

مطمئن اول کی هامی بولور سن اتیلا سان


گدع دا منه یوخ با

من اوزوم بیر ایل اخونی دا اولموشام با
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
زهرمارینان درد آتیلا
اولان جهنم اول گوراخ
بوردادا ال چحمیللر
بیدانا سوز ده یازماخ اولمور
اولماسا گویون همه پرسیه کی بو آتیلادی یه یوخ
اهه

خیلی با حالی آتیلااااااااااااا

خوشممممم میاد ازت / نباشی اصلا تالار آزاد میخوابه
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
کيستم من؟
چيستم من؟
عابری سرگردان
در خیابان حیات
یا درختی بی برگ
آرزو مند یکی برگ بر این پیکر فرسوده و زرد
کيستم من؟
چيستم من؟
غنچه ای نشکفته
نچشیده خیس شبنم هرگز
هر نفس می شکنم
من ندیده رخ هیچ گلی پژمردم
چه کنم هیچ نسیمی مرا یاد نکرد ...
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو بگو :

چيستم من ؟ کيستم من ؟

من کجایم ؟

تو بگو راز حیات

تو بگو رمز کلام

نیستم ،‌زیستم من

تو بگو هر چه که هست

چيستم ، کيستم

من ؟

تو بگو راز بیان را ...
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
من کیستم ؟

من آدمم خدا یا .......گر نیستم بفر ما؟

اینگونه گر نباشم پس چيستم بفر ما؟

گر من زخاک هستم با گل چه فرق دارم؟

دانم که گل نباشم پس کيستم بفر ما؟

خود میدهی مرا می تا پای جان بنو شم

بر من گناه نویسی.... گر غا فلم بفر ما؟

مجنون خود نمودی تا جان دهم به پایت

کردم چنین برایت.... نی عاشقم بفر ما؟

کردی مرا تو اشرف تا باشرف بمانم

کردم جهان بدینسان ..من اشرفم بفر ما؟

دانا تر از تو کس نیست دانا نموده ای ما

من کيستم....؟ ندانم....آ گه ترم بفرما ...
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
شاید بفهمم چیستم ؟

شاید بفهمم چیستم ؟

پیرم در آوردی عجب گویا جوانم نیستم؟

آیینه ای مبهم نشو صافی شو دانم کيستم

آقا کمی سر خورده ام! ایهام را بُر خورده ام!

یک جام را پُر خورده ام در شک مانم زیستم!!

گامی عقب گامی جلو گیجم تلو منگم تلو

ای وای از کار دل و ... اینجا کمی می ایستم!

حد می زنی حد می برم ممنوعه ها را می خورم

سر خوردنی را می سُرم شاید بفهمم چيستم!!!
.
.
.
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
((( اوج دلتنگی من )))

((( اوج دلتنگی من )))

کيستم من رهروی سر گشته در کوی حیات

بی نشان آواره ای در مانده ای از کاعنات

آشیان گم کرده ای دور از وطن وامانده ای

آتشی خاموش از یک کاروان جا مانده ای

بی اثر نخلی که در باغ از ثمر افتاده است

همچو برگی خشک و زرد در رهگذر افتاده است

کيستم من، همچو شاهینی که در پرواز نیست

بال و پر بشکسته ای با مرغکان دمسار نیست

جویباری خشک از مسیل افتاده دور

در گذرگاه نگاه مردمان چون سوت و کور

کيستم من آشنا دردی که میسوزد ز درد

در فغان بنشسته ای جویای یک آزاده مرد
...
 

zeinab68

عضو جدید
کاربر ممتاز
من غریبم

من غریبم

مرا با غربت مکن آشنا

می خوام باشم در این غربت ، تک و تنها

مرا آشنا مپندار ، من غریبم

ترحم نکن با من که له شد ، حرف و حریمم

می خوام سر در گریبانم کنم

به جایی که تا حالا نبودم ، فکر کنم

مرا یاری نبوده ، مرا یاری نخواهد بود

مرا مُردن چه آسان گشت ، به رغم خُردیم چند زود

آری ، مرا آشنا نخوان با خود که من غریبی بیش نیستم

در این غربت ، غریبم من ، اگر نیستم بگو کيستم

بگو کيستم در این خاک و در این شهر و در این خانه

بگو کيستم ، در این غربت ، در این .....
 

Similar threads

بالا