من خدا را دارم

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من خدا را دارم
کولبارم بردوش
سفری می باید
سفری بی همراه
گم شدن تا ته تنهایی محض
ساز من با من گفت
هرکجا لرزیدی
از سفر ترسیدی
تو بگو از ته دل
من خدا را دارم

گاهی وقتا ما ادمها یادمان میرود که همیشه خدا منتظر است تا ما را در اغوش بگیرد و پناهی برای دستهای بی پناهمان باشد
به همین خاطر هم است که با اولین مشکل ساده می شکنیم
 
آخرین ویرایش:

alone.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
من خدا را دارم
کولبارم بردوش
سرفری می باید
سفری بی همراه
گم شدن تا ته تنهایی محض
ساز من با من گفت
هرکجا لرزیدی
از سفر ترسیدی
تو بگو از ته دل
من خدا را دارم

گاهی وقتا ما ادمها یادمان میرود که همیشه خدا منتظر است تا ما را در اغوش بگیرد و پناهی برای دستهای بی پناهمان باشد
به همین خاطر هم است که با اولین مشکل ساده می شکنیم
من خدارو هم از یاد بردم دیگه خیییییلی...........
وکرنه خدا همیشه بیادمون چون من فراموشش کردم خیییییییلی تنهام
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من خدارو هم از یاد بردم دیگه خیییییلی...........
وکرنه خدا همیشه بیادمون چون من فراموشش کردم خیییییییلی تنهام
دوست خوبم
خدا همیشه منتظر ماست
پس تا دیر نشده
دستانتان را بگذارید توی دست خدا
تا به ارامش برسید
 

alone.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
باید دانست

" جاده های زندگی را خدا هموار می کند

کار ما فقط برداشتن سنگ ریزه هاست ... "

پس اینقدر آه و ناله چرا ؟!
وقتی توهم خدایی نکرده نتونی سنگریزه های زندگیتو برداری اونوقت......
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باید دانست

" جاده های زندگی را خدا هموار می کند

کار ما فقط برداشتن سنگ ریزه هاست ... "

پس اینقدر آه و ناله چرا ؟!
متشکرم دوست خوبم
من هم کاملا باشما موافقم
وقتی خدا همیشه ما را در اغوش میگیره
دیگه جایی برای نا امیدی باقی نمیمونه
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی توهم خدایی نکرده نتونی سنگریزه های زندگیتو برداری اونوقت......


ای بنده تو سخت بی وفایی ،



از لطف به سوی ما نیایی






هرگه که ترا دهیم دردی ،


نالان شوی و به سویم ایی





هر دم که ترا دهم شفایی ،


یاغی شوی و دگر نیایی . . .



ای بنده تو سخت بیوفایی ...
 

behnoosh_j

عضو جدید
گفتم : خدای من ، دقایقی بود در زندگانیم که هوس می کردم سر سنگینم را که پر از دغدغه دیروز بود وهراس فردا بر شانه های صبورت بگذارم ، آرام برایت بگویم و بگریم ، در آن لحظات شانه های تو کجا بود ؟
گفت: عزیز تر از هر چه هست ، تو نه تنها در آن لحظات دلتنگی که در تمام لحظات بودنت بر من تکیه کرده بودی ، من آنی خود را از تو دریغ نکرده ام که تو ا...ینگونه هستی . من همچون عاشقی که به معشوق
خویش می نگرد ، با شوق تمام لحظات بودنت را به نظاره نشسته بودم گفتم : پس چرا راضی شدی من برای آن همه دلتنگی ، اینگونه زار بگریم ؟
گفت : عزیزتر از هر چه هست ، اشک تنها قطره ای است که قبل از آنکه فرود آید عروج می کند،اشکهایت به من رسید و من یکی یکی بر زنگارهای روحت ریختم تا باز هم از جنس نور باشی و از حوالی آسمان ، چرا که تنها اینگونه می شود تا همیشه شاد بود .گفتم : آخر آن چه سنگ بزرگی بود که بر سرراهم گذاشته بودی ؟
گفت : بارها صدایت کردم ، آرام گفتم از این راه نرو که به جایی نمی رسی ، تو هرگز گوش نکردی و آن سنگ بزرگ فریاد بلند من بود که عزیز از هر چه هست از این راه نرو که به ناکجاآباد هم نخواهی رسید .
گفتم : پس چرا آن همه درد در دلم انباشتی ؟
گفت : روزیت دادم تا صدایم کنی ، چیزی نگفتی ، پناهت دادم تا صدایم کنی ، چیزی نگفتی ، بارها گل برایت فرستادم ، کلامی نگفتی ، می خواستم برایم بگویی آخر تو بنده ی من بودی چاره ای نبود جز نزول درد که تو تنها اینگونه شد که صدایم کردی .
گفتم : پس چرا همان بار اول که صدایت کردم درد را از دلم نراندی ؟
گفت : اول بار که گفتی خدا آنچنان به شوق آمدم که حیفم آمد بار دگر خدای تو را نشنوم ، تو باز گفتی خدا و من مشتاق تر برای شنیدن خدایی دیگر ، من می دانستم تو بعد از علاج درد بر خدا گفتن اصرارنمی کنی وگر نه همان بار اول شفایت می دادم .
گفتم : مهربانترین خدا ، دوست دارمت ...
گفت : عزیز تر از هر چه هست من دوست تر دارمت
 

tina364

عضو جدید
منم یه مدت خدارو فراموش کرده بودم همه ی چیزای زندگیم بهم ریخت...دنیام عوض شد...هرچی داشتم از دست دادم....آرامش و دوستام و....... اما حالا خوشحالم چون خدای خودم رو دوباره به دست آورد و الان احساس میکنم تو آغوش خدااام حسش میکنم....
 

nazanin jamshidi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
منم یه مدت خدارو فراموش کرده بودم همه ی چیزای زندگیم بهم ریخت...دنیام عوض شد...هرچی داشتم از دست دادم....آرامش و دوستام و....... اما حالا خوشحالم چون خدای خودم رو دوباره به دست آورد و الان احساس میکنم تو آغوش خدااام حسش میکنم....
من هم بینهایت خوشحالم که شما به ارامش رسیدی دوست خوبم
به نظر من هم بهترین تکیه گاه خداست
پس هیچ وقت نباید فراموشش کنیم

 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
م خدا روانشناسی 0
nastaran-20 نامه ای برای خدا روانشناسی 4
Sogol1681 مصاحبه با خدا روانشناسی 1

Similar threads

بالا