من تصمیم خودم را گرفته ام و ...
تو چطور
حالم بد است ...
حالم بد است ای مردم ....، حالم بد است...
حالم بد است..
از رفتارها حالم بد است ،
از طرز رانندگیها ،
از صفهای صد شاخه ها ،
از هجوم تاتارگونه ها به جعبه خرما یا شیرینی خیرات شده ،
از برخورد و نگرش ها نسبت به جنس مخالف ،
از داشتن غیرتهای بی مورد راجع به خواهر و مادر و بی
غیرتی محض راجع به عزیزان دیگران ،
از تحلیلهای سیاسی و اقتصادي در تاکسی ،
از رد و بدل کردن بلوتوث های غیر اخلاقی ،
از زیر پا گذاشتن حریم خصوصی دیگران ،
از آشغال ریختنهادر خیابان ،
از قابلیها برای تبدیل صحنه تصادف به محل قتل ،
از بی تفاوتها نسبت به خونهای ریخته شده بر کف خیابان ،
از عملهای زیبائی ،
از یکی نبودن حرف و عمل ،
از تعارفهای بی مورد ،
از غیبت کردنهای کثیر ،
از تغییر نظرهای یک ساعته ،
از بی تفاوتی نسبت به کار کودکان ،
از جو حاکم بر ورزشگاه ها ،
از مرگ بر گفتنها و درود فرستادنهای یک شبه
از عشقهای یک شبه ،
از انتخاب دوست پسر بر مبنای نوع خودرواش ،
از چاپیدن یکدیگر ،
از قسم ها و دروغهای بی حد و حصر ،
از بی مطالعه بودن ،
از تن دادن و دل ندادن ،
از رفتارها در پاتایای تایلند و آنتالیای ترکیه ،
از عدم رعایت نظافت شخصیت ،
از فروختن شرف به قیمت یک سال محصولات شرکت ساندیس ،
از مدرک گرا بودن ،
از کلاس گذاشتنهای بی مورد ،
از جوکهای قومیتی ،
از نژاد پرستی ،
از ادعاهای گزاف راجع به مشاهیر ایران و ندانستن تاریخ تولدشان ،
از مصرف گرا بودن ،
از قسطی خریدن بنز برای فخر فروشی ،
...از کجا بگویم ...از چه بگویم... که حالم بد است ، خیلی هم بد است...
من تصمیم خودم را گرفته ام و با این نامه تغییر را شروع کردم؛
تو چطور
تو چطور
حالم بد است ...
حالم بد است ای مردم ....، حالم بد است...
حالم بد است..
از رفتارها حالم بد است ،
از طرز رانندگیها ،
از صفهای صد شاخه ها ،
از هجوم تاتارگونه ها به جعبه خرما یا شیرینی خیرات شده ،
از برخورد و نگرش ها نسبت به جنس مخالف ،
از داشتن غیرتهای بی مورد راجع به خواهر و مادر و بی
غیرتی محض راجع به عزیزان دیگران ،
از تحلیلهای سیاسی و اقتصادي در تاکسی ،
از رد و بدل کردن بلوتوث های غیر اخلاقی ،
از زیر پا گذاشتن حریم خصوصی دیگران ،
از آشغال ریختنهادر خیابان ،
از قابلیها برای تبدیل صحنه تصادف به محل قتل ،
از بی تفاوتها نسبت به خونهای ریخته شده بر کف خیابان ،
از عملهای زیبائی ،
از یکی نبودن حرف و عمل ،
از تعارفهای بی مورد ،
از غیبت کردنهای کثیر ،
از تغییر نظرهای یک ساعته ،
از بی تفاوتی نسبت به کار کودکان ،
از جو حاکم بر ورزشگاه ها ،
از مرگ بر گفتنها و درود فرستادنهای یک شبه
از عشقهای یک شبه ،
از انتخاب دوست پسر بر مبنای نوع خودرواش ،
از چاپیدن یکدیگر ،
از قسم ها و دروغهای بی حد و حصر ،
از بی مطالعه بودن ،
از تن دادن و دل ندادن ،
از رفتارها در پاتایای تایلند و آنتالیای ترکیه ،
از عدم رعایت نظافت شخصیت ،
از فروختن شرف به قیمت یک سال محصولات شرکت ساندیس ،
از مدرک گرا بودن ،
از کلاس گذاشتنهای بی مورد ،
از جوکهای قومیتی ،
از نژاد پرستی ،
از ادعاهای گزاف راجع به مشاهیر ایران و ندانستن تاریخ تولدشان ،
از مصرف گرا بودن ،
از قسطی خریدن بنز برای فخر فروشی ،
...از کجا بگویم ...از چه بگویم... که حالم بد است ، خیلی هم بد است...
من تصمیم خودم را گرفته ام و با این نامه تغییر را شروع کردم؛
تو چطور
