هسته و تعریف اولیه فناوری نانو، مونتاژ اتمها بود که اولین منبع ثبت شده مـربـوط بـه آن را در سـال 1959 فیـزیکدانـی بـه نام ریچـارد فیـنمن به چاپ رسانده است. فناوری نانو یک فناوری معکوس (پایین به بالا) است که اجزای مواد را در ساختار بسیار کوچک کنار هم گذاشته و ساختاری متفاوت از مواد متداول تولید شده به روش بالا به پایین ایجاد میکند. بنابراین مواد تولید شده به این روش نقایص کمتر و کیفیت بالاتری دارند.
نانوکامپوزیتهای پلیمری در بیست سال اخیر در مجامع علمی و صنعتی مورد توجه قرار گرفتهاند. به عنوان مثال تنها در آمریکا در سال 1997، 116 میلیون دلار برای تحقیق در این زمینه هزینه شده است که در سال 2004 این رقم به 961 میلیون دلار رسیده است یعنی در هفت سال تقریباً 9 برابر شده است. شرکت Business communications Co. Inc. (BCC) در یک بررسی اقتصادی نشان داده است که بازار نانوکامپوزیتهای پلیمری در سال 2003،24.5 میلیون پوند به ارزش 90.8 میلیون دلار بوده است و پیش بینی میشود که این رقم با رشد متوسط 18.4 درصد در سال 2008 به 211.1 میلیون دلار برسد. حتی پیشبینی شده است که اگر پیشرفت فناوری نانو با موارد فنی همگام روبهرو شود در بعضی از کاربردها این بازار با سرعت بیش از 20 درصد در سال رشد کند.
نانوکامپوزیتهای پلیمری جایگزینی قوی برای پلیمرهای پرشده (حاوی پرکننده) یا آلیاژهای پلیمری متداول هستند. بر خلاف کامپوزیتهای متداول که تقویت در آنها در ابعاد میکرون روی میدهد، در نانوکامپوزیتها این ابعاد به چند نانومتر میرسد. ارزش افزوده نانوکامپوزیتهای پلیمری تنها بر اساس بهبود خواص مکانیکی پلیمرها یا جایگزینی پرکنندههای متداول نیست بلکه پرکنندههای نانو در مقادیر بسیار کم، خواص ویژهای را بدون ایجاد تغییر زیاد در خواص مکانیکی یا فرآیندپذیری، در پلیمرها ایجاد میکنند که پلیمر اولیه فاقد آن است، متداولترین پرکنندههای نانو در پلیمرها، سیلیکاتهای لایهای نانو و نانولولههای کربنی هستند.
پرکنندههای لایهای نانو سیلیکا
سیلیکاتهایی که در ساخت نانوکامپوزیتها به کار میروند، ساختاری لایهای با ضخامت حدود یک نانو متر دارند که طول آنها متغیر است و به چند میکرون هم میرسد. بنابراین نسبت منظر (نسبت طول به ضخامت) آن بسیار بالا و بیشتر از هزار است. این لایهها تودهای تشکیل میدهند که در بین آن فاصلههایی وجود دارد که از این پس آنها را با نام بینلایهها (interlayer) خواهیم شناخت.
با جایگزینی ایزومورفیک بین لایهها (جایگزینی Mg+2 با Al+3) یک بار منفی ایجاد میشود که ساختار آلکالی یا آلکالین کاتیونهای معدنی درون بین لایهها را موازنـه مـیکند. سطح کاتیـونها مانند یـونهای تودهای (bulky) آلکیل آمونیوم، فاصله بین لایهها را افزایش داده و انرژی سطحی پرکننده را کاهش میدهد. بنابراین این پرکنندههای اصلاح شده که به رس آلی(OrganoClay) معروفند، با پلیمرها سازگارترند و نانوکامپوزیتهای لایهای با سـیـلیــکـا شــکل مـیگـیـرد. مـونـتمـوریـلـونـیـت (montmorillonite)، هکتوریت (hectorite) و ساپونیت (saponite) متداولترین پرکنندههای سیلیکایی لایهای هستند.
نانوکامپوزیتهای پلیمری در بیست سال اخیر در مجامع علمی و صنعتی مورد توجه قرار گرفتهاند. به عنوان مثال تنها در آمریکا در سال 1997، 116 میلیون دلار برای تحقیق در این زمینه هزینه شده است که در سال 2004 این رقم به 961 میلیون دلار رسیده است یعنی در هفت سال تقریباً 9 برابر شده است. شرکت Business communications Co. Inc. (BCC) در یک بررسی اقتصادی نشان داده است که بازار نانوکامپوزیتهای پلیمری در سال 2003،24.5 میلیون پوند به ارزش 90.8 میلیون دلار بوده است و پیش بینی میشود که این رقم با رشد متوسط 18.4 درصد در سال 2008 به 211.1 میلیون دلار برسد. حتی پیشبینی شده است که اگر پیشرفت فناوری نانو با موارد فنی همگام روبهرو شود در بعضی از کاربردها این بازار با سرعت بیش از 20 درصد در سال رشد کند.
نانوکامپوزیتهای پلیمری جایگزینی قوی برای پلیمرهای پرشده (حاوی پرکننده) یا آلیاژهای پلیمری متداول هستند. بر خلاف کامپوزیتهای متداول که تقویت در آنها در ابعاد میکرون روی میدهد، در نانوکامپوزیتها این ابعاد به چند نانومتر میرسد. ارزش افزوده نانوکامپوزیتهای پلیمری تنها بر اساس بهبود خواص مکانیکی پلیمرها یا جایگزینی پرکنندههای متداول نیست بلکه پرکنندههای نانو در مقادیر بسیار کم، خواص ویژهای را بدون ایجاد تغییر زیاد در خواص مکانیکی یا فرآیندپذیری، در پلیمرها ایجاد میکنند که پلیمر اولیه فاقد آن است، متداولترین پرکنندههای نانو در پلیمرها، سیلیکاتهای لایهای نانو و نانولولههای کربنی هستند.
پرکنندههای لایهای نانو سیلیکا
سیلیکاتهایی که در ساخت نانوکامپوزیتها به کار میروند، ساختاری لایهای با ضخامت حدود یک نانو متر دارند که طول آنها متغیر است و به چند میکرون هم میرسد. بنابراین نسبت منظر (نسبت طول به ضخامت) آن بسیار بالا و بیشتر از هزار است. این لایهها تودهای تشکیل میدهند که در بین آن فاصلههایی وجود دارد که از این پس آنها را با نام بینلایهها (interlayer) خواهیم شناخت.
با جایگزینی ایزومورفیک بین لایهها (جایگزینی Mg+2 با Al+3) یک بار منفی ایجاد میشود که ساختار آلکالی یا آلکالین کاتیونهای معدنی درون بین لایهها را موازنـه مـیکند. سطح کاتیـونها مانند یـونهای تودهای (bulky) آلکیل آمونیوم، فاصله بین لایهها را افزایش داده و انرژی سطحی پرکننده را کاهش میدهد. بنابراین این پرکنندههای اصلاح شده که به رس آلی(OrganoClay) معروفند، با پلیمرها سازگارترند و نانوکامپوزیتهای لایهای با سـیـلیــکـا شــکل مـیگـیـرد. مـونـتمـوریـلـونـیـت (montmorillonite)، هکتوریت (hectorite) و ساپونیت (saponite) متداولترین پرکنندههای سیلیکایی لایهای هستند.