####معجزه ی طلا (فرهاد اصلانی) آیا طلا معجزه می کند؟

sage007

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
لطفا پاک نشود (فکر می کنم دوستان با تاپیک های من اشنا هستند)


یادش بخیر فکر کنم پارسال بود فیلم مختار نامه جمعه شبا از شبکه ی اول سیما ی خودمون پخش می شد

من قسمت های زیادی از فیلمو ندیدم یه مقدار برام جالب نبود اما قسمت هایی که با بازی فرهاد اصلانی بود خیلی خوشم اومد

مخصوصا اون قسمت معجزه ی طلاش که واقعی بود

دیالوگ فرهاد اصلانی با سکه های طلا : (اولش مسخره اومد ولی بعدش واقعا لذت بردم)



ابن زیاد: باید دست به دامن گوساله ی سامری شویم... بگویید هرچه طلا در خزینه ی بیت المال است حاضر کنند. من به معجزه ی طلا ایمان دارم.


مسلم قیام به آهن کرده ما هم قیام به طلا می کنیم




ابن زیاد:
خدايا تويي عالم به حكمت اين سنگ منزلت و عزت بخشيدي و ان را گوهري گرانبها نمودي و آدميان را در مقابلش به كرنش واداشتي،پس به معجزه پنهان در اين نشانت تو را قسمت مي دهم كه انرا اسباب دفع شر كني و درخشش ان را مايه بينايي بندگان جاهلت قرار دهي

=========================

برخورد مردم کوفه هم با این معجزه زیبا بود ( زن ها روانه شدن در شهر و شمشیر فروختن و سکه ی طلا گرفتن!!!!)


(ای هدهد صبا به سبا میفرستمت. بنگر که از کجا به کجا میفرستمت )(من موندم اخه این هدهد بنده خدا چقدر بنگر آخه !راستی حسین بنگر هنوز سپاهان بازی می کنه؟!!!!)
 
آخرین ویرایش:

sage007

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چند دیالوگ برگزیده مختارنامه تا قسمت هفتم را این جا بخوانید
http://www.www.www.iran-eng.ir/images/stories/Boxoffice-US/ebneziad.jpg


ابن زیاد:
ناخدایی که از طوفان بترسد هرگز به مقصد نمی رسد

نعمان:
رنج های امروزمان حاصل ندانم کاری نبوده که من ندانسته و عبث کاری نکردم. این محنت و خفت ثمره باورهای غلط بوده

نعمان:
تکیه کردن به مردم کوفه تکیه کردن بر دیوار شکسته است مردم کوفه همان مردمی هستند که علی آنها را اشباح الرجالشان خوانده این مردم شبیه آدمند نه خود آدم . به قیل و قالشان ننازید به وعده هایشان دلخوش نکنید ، به عهد شان دل نبندید.

ام ثابت:
مختار وقتی کوفته است که بازنده میدانی باشد. غلط نکنم بازی امشب را عمر برده

مختار:
من با عشق و عقل شمشیر بسته ام برای باختن به میدان نیامده ام!

عمره:
چرا توقع بی جا می کنی؟ مردان جنگی عادتشان است. هرچا شمشیرشان غلاف بود ، بدان می خواهند با تیزی زبانشان کشتار کنند.

مختار:
مشکل شیعه در کوفه این است که مدبر ندارد،کاردان و سیّاس ندارد.این جماعت آنقدر ساده لوحند که فقط بلدند اشک بریزند و دعا کنند.

اباالحدید:
چه کنم پدر آمرزیده با مشت بر سندان بکوبم مختار:بکوب مشتت کار پتک را می کند چنانچه با همان غیرت و طوفان روزهایی که در کنار علی بودی به میدان بیایی یادم نمی رود چطور در جنگ صفین به قلب سپاهیان شام میزدی و دشمن را چون کرباس می دریدی

ابن زیاد:
باید دست به دامن گوساله ی سامری شویم... بگویید هرچه طلا در خزینه ی بیت المال است حاضر کنند. من به معجزه ی طلا ایمان دارم. مسلم قیام به آهن کرده ما هم قیام به طلا می کنیم

ابن زیاد:
خدايا تويي عالم به حكمت اين سنگ منزلت و عزت بخشيدي و ان را گوهري گرانبها نمودي و آدميان را در مقابلش به كرنش واداشتي،پس به معجزه پنهان در اين نشانت تو را قسمت مي دهم كه انرا اسباب دفع شر كني و درخشش ان را مايه بينايي بندگان جاهلت قرار دهي.
كيان:
مختار! دشمن جفا كار بِه از دوست بي وفاست، تير دشمن بر جسم مي نشيند و از دوست بر جان.

مختار:
عموجان! من نوجوانی سیزده ساله بودم که پدرم کشته شد و شما کفالت مرا قبول کردید، پس حق پدری برگردنم دارید. رسم ادب و تکلیف شرع حکم می کند مطیع اوامرتان باشم، سمعا و طاعتا. اما توقع دارم درحد فهم و شعورم با من صحبت کنید. من مردی چهل ساله ام. کسی که از ایام نوجوانی با شمشیرش بیعت کرده باشد ، ترک میدان جنگ را ننگ می داند. اما جنگیدن هم قاعده و قانون دارد. زر در ترازو، یعنی زور در بازو. حضرت شیپان امروز طلا دارد عموجان، طلا. دخول در چنین جنگی غلط بوده ، ادامه اش غلط اندر غلط.

مختار:
این که سرداری شمشیرش را غلاف کند و به جنگ از پیش باخته ای نرود، اسارت در کمند شیطان نیست، اجتناب از خودکشی است که عین سخن وحی است: به دست خود ، خود را هلاک نکنید. وقتی زین و یراق می کردید تا به جنگ بروید ، خطر را به شماها گوش زد کردم ، اما نه تو شنیدی و نه امامت. دل خوش کرده بودید به قیل و قال یک مشت زبان باز بیعت شکن کوفی. درست مثل آن بدبخت بینوایی که در سیلاب به جای خیک خرسی را بغل زده بود. من زاین پس شمشیرم را جایی از نیام می کشم که خودم فریاد کنم : حمله

مختار:
مدائن را در یک نمیروز فتح کردم چون اختیار تام داشتم. چون از سیاست سرکوب استفاده کردم. امام با چنین شیوه ای موافق نیست
 
آخرین ویرایش:

black banner

عضو جدید
کاربر ممتاز
بنظرتون هدف از این تاپیک چی بود؟

هدف اين بود :

لطفا پاك نشود

درست گفتم ؟؟ اين نوشته بالاي همه تاپيك هات چه مفهومي داره ؟؟؟

يعني حرفات خلاف قوانينه ؟؟

يا ميخواي بگي اينجا هر تاپيكي بي علت پاك ميشه ؟؟
 

Similar threads

بالا