معجزات علمی قرآن

fatemeh-torabi

عضو جدید
قرآن و علم:

نظرات علمي در مورد عالم، زمين ، دريا و ماده :

پيدايش جهان(فصلت/11)، انبساط و گسترش عالم (ذاريات /47)، اتحاد ويگانگي جهان و وجود آب در هر موجود زنده(انبياء/30)،حركت هموار ومناسب زمين(ملك/15) و (نمل/88)، حركت زمين به دور خود (فرقان/46-45)، مسطح نبودن زمين(رحمن/17)،بيضي شكل بودن تقريبي زمين(نازعات/30)،(اعراف/137) و(شمس/6)، ناقص شدن كره ي زمين در هر دو قطب(رعد/41)، كوهها عامل استحكام پوست زمين (نبأ/7) ، قوه ي جاذبه (رعد/ 2) و (لقمان/10)، پيدايش دريا (مؤمنون/18)، درياي شور وشيرين(فاطر/12)، دريا گهواره ي زندگي (نور/45)، زوجيت يا وجود بارهاي مثبت ومنفي در هر چيز(يس/36)،(ذاريات/49)و (رعد/3)،نظريه ي نسبيت (حج/47) (سجده/5) و(معارج/4)، اشاره به كوچكتر از ذره و در حقيقت مواد سازنده ي اتم(يونس/61)و (سبأ/3)، و.. .

نظرات علمي قرآن در مورد باد و باران:

گردش باد (جاثيه/5) و(فرقان/48)،وزن داشتن ابر يا هوا(اعراف/57) و(رعد/12)،مراحل متوالي بادهاي مهاجر(ذاريات/4-1)،بادها به عنوان مقدمه ي ابر و باران(نمل/63)،پيدايش ابر(روم/48)،بادها عامل تلقيح ابرها(حجر/22)، پديده ي تقطير در ابرها(نبأ/14)،جزئيات تشكيل ابر و بارش باران(روم/48) و (نور/43) و.. .

نظرات علمي قرآن درمورد جهان جنين:

آفرينش جنين از عناصر خاك(مؤمنون/12)،(روم/20)و(حج/5)،تبديل موادخاكي به نطفه ورشد تدريجي جنين(مؤمنون/14-12)،اشاره به بافتهاي كامل و ناقص در جنين (حج/5)،تخمك وسلول تخم(انسان/2)، تشكيل توده ي سلولي(قيامت/38)،وجود پرده هاي سه گانه ي آمينوس،كوريون و آلانتوئيد و يا پرده ي شكمي،پرده ي رحمي و پرده ي آلانتوكوريون در اطراف جنين(زمر/6)،آب در ساختمان جنين(فرقان/54)،دوران شيرخوارگي (بقره/233)،نقش مرد در تعيين جنس جنين(نجم/46-45)، (قيامت /39-37) و(بقره/233) ،به كار افتادن حس شنوايي قبل از بينايي(نحل/78)، و.. .

نظرات علمي قرآن در مورد بهداشت ودانش پزشكي و حشره شناسي:

توجه به خوردن ميوه و مواد غذايي پروتئين دار(واقعه/21-20)و(طور/22)، اعجاز اثر انگشت(قيامت/4)،تسهيل درد زايمان(مريم/25)،شدت احساس درد توسط پوست(نساء/56)،درمان موضعي بسياري از بيماريهاي پوستي در سرما(ص/42)،اندوه ورابطه ي آن با كوري(يوسف/84)،اشاره به زخمهاي ناشي از عدم تحرك(كهف/18)، تأثير رواني رنگ سبز(رحمن/76) ، (انسان/21)و (كهف/31)،اشاره به بيماري پيري زودرس در كودكان(مزمل/17)، عدم شناخت روح ازنظر علمي(اسراء/85)، وضو وپاكيزگي قسمتهايي از بدن كه باميكروبها در تماس است(مائده/6)،پرهيز از پرخوري(اعراف/31)،پرهيز از خوردن خون،مردار و گوشت خوك(بقره/173)،پاكيزگي لباس و پوشاك(مدثر/4)، غير بهداشتي بودن تماس جنسي در حالت قاعدگي(بقره/222)، اشاره به بيماري فراموشي در پيري(نحل/70)،) خاصيت شفا بخشي عسل و گرد آوري شهد و ساختن عسل توسط زنبور ماده (نحل/69)،تناسب رنگ عسل با رنگ گلها(نحل/69)، تنيدن تار توسط عنكبوت ماده(عنكبوت/41)،ارتباطات در ميان حشرات(نمل/18) ، تركيب آنزيم با غذا خارج از بدن مگس(حج/73) و.. .

نظرات علمي قرآن در مورد فضا ومسافرت به فضا:

تفاوت ستاره و سياره (يونس/5)و (فرقان/61)، گردش خورشيد،ماه،زمين وسيارگان در مدارهاي مشخص(يس/40-38)،(انبياء/33) و(تكوير/16-15)، پيش بيني مسافرت به فضا و عبور از جو(رحمن/33)و(انعام/125)،سقوط سنگهاي آسماني (رحمن/35)،شهابها(جن/8)،فقدان اكسيژن و هوا در ارتفاعات بالاي جو(انعام/125)تسخير كره ي ماه و احتمالاً خورشيد(ابراهيم/33)،مطالبي در مورد سياره ي زهره (طارق/3-1) وجود ساكنين ديگر در كرات آسماني(شوري/29) و.. .
 

fatemeh-torabi

عضو جدید
قرآن و كامپيوتر
مقاله قرآن و كامپيوتر نوشته « دكتر رشاد خليفه» دانشمند مسلمان مصري داراي درجه پي اچ دي در رشته مهندسي سيستمها و استاد دانشگاه آريزوناي آمريكاست كه مدتي معاون سازمان توسعه صنعتي ملل متحد بوده است . وي با كمك عده اي از مسلمين متخصص و صرف وقت بسيار تحقيقات گسترده اي را در نظم رياضي كاربرد حروف و كلمات در قرآن شروع نموده و با الهام از آيات 11 تا 31 سوره مدثر كه عدد 19 را كليد رمز اعجاز آميز قرآن و آسماني بودن آن معرفي ميكنند به كمك عدد 19 توانست رمز نظم رياضي حيرت انگيز و اعجاز آميز حاكم بر حروف قرآني را كشف نمايد. دكتر رشاد خليفه ، نخستين بار ترجمه قرآن مجيد از عربي به انگليسي را در 12 جلد نگاشت . اين ترجمه ها توسط مؤسسه « روح حق» واقع در شهرستان توسان ايالت آريزوناي آمريكا بچاپ رسيد. مقاله قرآن و كامپيوتر در پايان جلد اول كتاب ترجمه قرآن درج شده است.
اينك متن مقاله :
در چهارده قرن اخير نوشته هاي بيشمار ادبي شامل كتاب ، مقاله . گزارشات پژوهشي درباره كيفيت معجزه آساي قرآن برشته تحرير در آمده است . دراين نوشته ها فصاحت بيان ، فضيلت ادبي، معجزات علمي، سبك و حتي جاذبه آهنگ تلاوت قرآن تشريح شده است. با وجود اين، تحقيق در اعجاز قرآن بعلت احساسات بشري، بيطرفانه صورت نگرفته و بسته به عقيده نويسنده برعليه آن قلم فرسايي شده است . چون مطالعات وپژوهش هاي قبلي به بوسيله بشر انجام شده خواهي نخواهي تمايلات ونظرات ضد ونقيض نويسندگان در آنها به چشم ميخورد ، اين نوشته ها نتوانسته اند افراد غيرمسلمان را قانع كنند كه قرآن كتاب آسماني است و دلايل نويسندگان درايشان مؤثر نبوده است. معجزه اي كه در اين رساله پژوهشي ارائه مي شود برمبناي اصولي بي چون و چرا و خالي از شك و شبيه و غيرقابل تغيير استوار است بدين ترتيب كه فن كامپيوتر با كشف سيستم اعدادي اعجاز آميز قرآن مدلل مي دارد كه قرآن مجيد بدون شك ساخته فكر بشر نمي تواند باشد. خواست خداي توانا بوده است كه اين نظم پيچ در پيچ عددي قرآن مخفي نماند تا تايپ شود كه سرچشمه غيبي قرآن از جانب خداوند متعال است و نيز در عرض گذشت قرون بوسيله ذات او محافظت ميشده و از گزند تغيير ، افزايش يا كاهش در امان مانده است. رمزهاي اعجاز آميز قرآن منحصراً از اين قرارند :

1- اولين آيه قرآن « بسم الله الرحمن الرحيم » داراي 19 حرف عربي است.
2- قرآن مجيد از 114 سوره تشكيل شده است و اين عدد به 19 قسمت است. (6× 19).
3- اولين سوره اي كه نازل شده است سوره علق (شماره96) نوزدهمين سوره از آخر قرآن است.
4- سوره علق 19 آيه دارد.
5- سوره علق 285 حرف (15× 19) دارد.
6- اولين باركه جبرئيل امين با قرآن فرود آمد 5 آيه اولي سوره علق را آورد كه شامل 19 كلمه است.
7- اين 19 كلمه ، 76 حرف (4× 19) دارد كه به تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحيم است.
8- دومين باري كه جبرئيل امين فرود آمد 9 آيه اولي سوره قلم (شماره 68) را آورده كه شامل 38 كلمه است. (2 × 19) .
9- سومين باركه جبرئيل امين فرود آمد 10 آيه اولي سوره مزمل (شماره 73) را آورد كه شامل 57 كلمه است. (3× 19).
10- چهارمين باركه جبرئيل فرود آمد 30 آيه اولي سوره مدثر (شماره 74) را آورد كه آخرين آيه آن « بر آن دوزخ 19 فرشته موكلند» مي باشد. (آيه 30) .
11- پنجمين بار كه جبرئيل فرود آمد اولين سوره كامل « فاتحه الكتاب» را آورد كه با اولين بيانيه قرآن بسم الله الرحمن الرحيم (19 حرف) اغاز مي شود . اين بيانيه 19 حرفي بالفاصله بعد از نزول آيه «برآن دوزخ 19 فرشته موكلند» نازل شد . اين مراتب گواهي ارتباط آري از شبهه آيه 30 سوره مدثر(عدد 19) و اولين بيانيه قرآن «بسم الله الرحمن الرحيم» (عدد 19) با سيستم اعداي اعجاز آميز است كه بر عدد 19 بنا نهاده شده است.
12- آفريننده ذوالجلال و عظيم الشأن با آيه 31 سوره مدثر به ما ياد مي دهد كه چرا عدد 19 را انتخاب كرده است. پنج دليل زير را بيان مي فرمايد :
الف) بي ايمانان را آشفته سازد.
ب) به خوبان يهود و نصارا اطمينان دهد كه قرآن آسماني است.
ج) ايمان مومنان تقويت نمايد.
د) تا هر گونه اثر شك و ترديد را از دل مسلمانان و خوبان يهويت و مسيحيت بزدايد.
ه) تا منافقين و كفار را كه سيستم اعدادي قرآن را قبول ندارند رسوا سازد.
13- آفريننده بمامي آموزدكه اين نظم اعدادي قرآن تذكري به تمام جهانيان است (آيه 31 سوره مدثر)ويكي از معجزات عظيم قران است. (آيه 35).
14- هركلمه از جمله آغازيه قرآنبسم الله الرحمن الرحيم در تمام قرآن بنحوي تكرار شده كه به عدد 19 قابل تقسيم است ،بدين ترتيب كه كلمه‍‎‎‎‎‏“ اسم “ 19 باركلمه “ الله “ 2698بار(42*19)، كلمه “ الرحمن “ 57 بار (3*19) وكلمه “ الرحيم “ 114بار (6*19)ديده مي 15- قرآن 114سوره دارد كه هر كدام از سوره ها با آيه افتتاحيه “ بسم الله الرحمن الرحيم “ آغاز ميشود بجز سوره توبه (شماره 9) كه بدون آيه معموله افتتاحيه است،لذا آيه “ بسم الله الرحمن الرحيم“ در ابتداي سوره ها 113 بار تكرار شده است.
چون اين رقم به 19 قابل قسمت نيست وسيستم اعدادي قرآن آسماني ساخته پروردگار بايد كامل باشد يكصد وچهاردهمين آيه بسم الله را در سوره النمل كه دوبسم الله دارد(آيه 27) (آيه افتتاحيه وآيه 30 )بنابراين قرآن مجيد 114 بسم الله دارد.
16- همانطور كه در بالا اشاره شد سوره توبه فاقد آيه افتتاحيه بسم الله است . هر گاه از سوره توبه شروع كرده آنرا سوره شماره يك وسوره يونس را سوره شماره دو فرض نموده وبه همين ترتيب جلو برويم ، ملاحظه مي شود كه سوره النمل نوزدهمين سوره است (سوره 27) كه بسم الله تكميلي را دارد .از اين نظم نتيجه مي گيريم كه قرآني كه اكنون در دست ماست با قرآن زمان پيامبر از لحاظ ترتيب سوره ها يكي است .
17- تعداد كلمات موجود بين دو آيه بسم الله سوره النمل 342(18*19) ميباشد.
18- قرآن مجيد شامل اعداد بيشماري است .مثلاً : ما موسي را براي جهل شب احضار كرديم ،ما هفت آسمان را آفريديم .شمار اين اعداد در تمام قرآن 285(15*19) ميباشد.
19- اگر اعداد 285 فوق را با هم جمع كنيم ، حاصل جمع 174591 (9189*19)خواهد بود .
20- حتي اگر اعداد تكراري را از عدد فوق حذف نماييم حاصل جمع 162146 (8534*19) خواهد بود.
21- يك كيفيت مخصوص به قرآن مجيد اينست كه29 سوره با حروف رمزي شروع ميشود كه معني ظاهري ندارند ، اين علامات در هيچ كتاب ديگري و در هيچ جايي ديده نمي شوند .اين حروف در ابتداي سوره هاي قرآن بخش مهمي از طرح اعدادي اعجاز آميز مي باشد كه بر عدد 19 بنا شده است.اولين نشانه اين ارتباط اينست كه29 سوره از قرآن با اين علامات شروع ميشود.تعداد حروف الفبا دراين رموز14وتعداد خود رمزها نيز14ميباشد.هرگاه تعدادسوره ها(29) وحروف الفبا(14)راباتعدادرمزها(14)جم ع كنيم ، حاصل جمع 57(3*19) خواهد بود.
22- خداوند توانا بما ياد ميدهدكه در هشت سوره وسوره هاي شماره( 10،12،13،15،26،27،28 ،31)دو آيه اول كه با اين رموز آغاز ميشوند حاوي وحامل معجزه قرآن هستند،بايد توجه داشت كه قرآن كلمه “ آيه “ را بمعني معجزه بكار برده است . بايد كلمه آيه داراي معاني متعددي باشد كه يكي از آنها معجزه است ونيز بايد دانست كه خود كلمه معجزه در هيچ جاي قرآن بكار برده نشده است.
بدين جهت قرآن مناسب تفسير نسلهاي گوناگون بشريت است مثلاً نسلهاي قبلي (پيش ازكشف اهميت حروف رمزي قرآن )كلمه آيه رادر اين هشت سوره ،آيه نيم بيتي مي پنداشتند ،ولي نسلهاي بعدي كه از اهميت اين رموزبا خبر شدند آيه را به معني معجزه تفسير كرده اند.
بكار بردن كلمات چند معنايي و مناسب براي همه نسلهاي بشر در زمانهاي گوناگون خود يكي از معجزات قران است.
23- سوره قاف كه با حرف ق شروع مي شود (شماره 50 ) شامل 57(3*19) حروف ق است.
24- سوره ديگري در قرآن“ حروف ق را در علامت رمزي خود دارد (سوره شورا شماره 42) كه اگر حروف ق را در اين سوره شمارش نمائيد، ملاحظه خواهيد كرد كه حرف ق 57 (3 * 19) بار تكرار شده است.
25- بدين ترتيب در مييابيد كه دو سوره قرآني فوق الذكر (شماره 50 و 42 ) به اندازه همديگر (57،57) شامل حرف ق هستند كه مجموع آن دو با تعداد سوره هاي قرآن(114) برابر است. چون سوره ق بدين نحو آغاز مي شود : “ق و القرآن المجيد“ تصور حرف ق به معني قرآن مجيد مي نمايد و 114 ق مذكور گواه 114 سوره هاي قرآن است. اين احتساب اعداد آشكار و گويا ، مدلل مي دارد كه 114 سوره قرآن ، تمام قرآن را تشكيل مي دهند و چيزي جز قرآن نيستند.
26- آمار كامپيوتر نشان ميدهد كه فقط اين دو سوره كه با حرف ق آغاز مي شود ، داراي تعداد معيني ق (57 مورد ) هستند ، گوئي خداوند توانا مي خواهد با اشاره و كنايه بفرمايد كه خودش تنها از تعداد حروف الفبا در سوره هاي قرآن با خبر است.
27- يك نمونه در آيه 13 از سوره ق مدلل مي دارد كه هر كلمه و در حقيقت هر حروف در قرآن مجيد به دستور الهي و طبق يك سيستم اعدادي بخصوصي كه بيرون از قدرت بشر است گنجانيده شده است اين آيه مي فرمايد “عاد ، فرعون و اخوان لوط “ در تمام قرآن مردمي كه لوط را نپذيرفتند ، قوم ناميده مي شوند. خواننده بلافاصله متوجه مي شود كه اگر بجاي « اخوان » در سوره ق كلمه « قوم » بكار بدره مي شد چه اتفاقي مي افتاد . در اين صورت ذكر كلمه قوم بجاي اخوان، حرف « ق» در اين سوره 58 بار تكرار مي شد و عدد 58 به 19 قابل قسمت نيست و لذا با تعداد 57 «ق» كه در سوره شورا مطابقت نمي كرد و جمع آن دو با تعداد سوره هاي قرآن برابرنمي شد ، بدين معني كه با جايگزين كردن يك كلمه بجاي ديگري نظم قرآن از بين ميرود.
28- تنها سوره اي كه با حرف « ن » آغاز ميشود ، سوره قلم است ( شماره 6 ) اين سوره 133 « ن » دارد كه به 19 قابل قسمت است ( 7×19).
29- سه سوره اعراف (شماره 7 ) مريم ( شماره 19 ) و ص ( شماره 38) كه با حروف « ص» شروع ميشوند، جمعاً 152 حرف « ص » دارند ( 8×19).
30- در سوره طه (شماره 20 ) جمع تعداد حروف « ط » و « هـ» 344 ميباشد ( 18 × 19) .
31- در سوره « يس » تعداد حروف « ي » و « س» 285 ميباشد ( 15×19).
32- در هفت سوره 40 تا 46 كه با رمز « حم » شروع ميشوند تكرار حروف 2166 ميباشد (14*19) بنابراين تمام حروف اختصاري كه در ابتداي سوره هاي قرآن قرار دارند . بدون استثناء در روش اعددي اعجاز آميز قرآن شركت دارند. بايد توجه داشت كه اين روش اعدادي قرآن ، در مواردي ساده و در خور فهم اشخاص معمولي است ، اما در موارد ديگر ، بسيار مشكل و پيچيده بوده و براي درك آنها اشخاص تحصيل كرده بايد از ماشينهاي الكترونيكي كمك بگيرند .
33- در سوره هاي شماره 2و3و7و13و19و30و31و32 كه با رمز « الم » شروع ميشوند تعداد حروف الف ، لام ، ميم جمعاً 26676 مورد و قابل قسمت به 19 ميباشند ( 1404*19).
34- در سوره هاي 20و26و27و28و36و42 كه با رمز « طس » يا يكي از دو حرف مزبور (ط ، س) آغاز ميشوند تعداد دو حرف « ط » و «س» 494 مورد ميباشد ( 26*19).
35- در سوره هاي 10و11و12و14و15 كه با رمز « الر» آغاز مي شوند تعدا الف ، لام ، راء به اضافه تعداد ( راء ) تنها در سوره سيزدهم ،9،97 مورد است كه اين عدد قابل قسمت بر عدد 19 مي باشد (511*19).
36- در سوره هايي كه با رمز يكي از حروف “ط“ “س“ و “م“ آغاز مي شوند ، تعداد حروف طاء و سين و ميم 9177 مورد مي باشد (438*19).
37- در سوره رعد ( شماره 13 ) كه با حرف رمزي “المرا“ آغاز مي شود ، تعداد حروف (الف ، لام ، ميم، را ) 1501 مورد مي باشد (79*19).
38- در سوره اعراف (شماره 7) كه با حروف رمزي “المص“ شروع مي گردد تعداد وقوع “الف“ 2572 مورد ، حرف “لام“ 1523 مورد ، حرف “ميم“ 165 و حرف “ص“ 98 مورد كه جمعاً عدد 5358 بدست مي آيد(282*19).
39- در سوره مريم (شماره 19) كه با حروف “كهيعص“ شروع مي شود ، تعداد حروف (كاف ، ها ، يا ، عين ، صاد) 798 مورد مي باشد (42*19).
40- در سوره شورا (شماره 42) كه با حروف “حم عسق “ شروع مي شود ، تعداد حروف (حا ، ميم ، عين، سين ، قاف ) 570 مورد مي باشد(30*19).


41- در سيزده سوره اي كه حرف “الف“ در لغت رمزي آنهاست (سوره هاي شماره 2 ، 3 ، 7 ، 10 ، 11 ، 12 ، 13 ، 14 ، 29 ، 30 ، 31 ، 32و15 ) جمع الف هاي موجود 17499 مورد مي باشد(921*19).
42- در سيزده سوره فوق الذكر جمع حروف “لام“ 1870 مورد مي باشد(620*19).
43- در هفده سوره اي كه حروف “ميم“ در لغت رمزي آنها ست (سوره هاي شماره 2 ، 3 ، 7 ، 13 ، 32 ، 26 ، 28 ، 29 ، 31 ، 30 ، 40 ، 41 ، 42 ، 43 ، 44 ، 45 ، 46 ) جمع حروف “ميم“ 8683 مورد مي باشد (457*19).
درتاريخ ، كتابي سراغ نداريم كه مانند قرآن طبق يك سيستم عددي تنظيم شده باشد بر اين حقيقت علاوه بر 43 بند پيشين ، موارد زير نيز گواه صادقي است:
الف: كلمه “الله“ 2698 مرتبه در قرآن تكرار شده كه مضربي از عدد 19 است (142 * 19 ) و تعداد حروف “بسم الله الرحمن الرحيم“ نيز 19 مورد مي باشد. مسئله جالب اينكه در سوره اخلاص بعد از “قل هو الله احد “ جمله “ الله الصمد“ آمده در صورتي كه اگر “هو الصمد“ مي آمد ، جمله صحيح بود. از نظر دسترو زباني بايد “هو “ مي آمد اما با اين حال “الله“ آمده است ، اگر بجاي “الله“ “هو“ مي آمد ، سيستم رياضي قران بهم مي ريخت و اين مسئله شباهت زيادي دارد به همان “اخوان“ و “قوم“ در سوره “ق“.
ب: مورد جالب ديگر در سوره مريم حروف مقطعه كهيعص مي باشد كه بصورت حروف آغازين آمده است ، اين حروف در سوره مريم ، بصورت جداگانه ، با اين تعداد بكار رفته اند: حرف “ك“ 137 مرتبه، حرف “ه“ 168 مرتبه ، حرف “ي“ 345 مرتبه ، حرف “ع“ 122 مرتبه، حرف ص“ 26 مرتبه. جمع اين ارقام به اين صورت است:
345+ 168+137+122+26= 897 كه مضروب عدد 19 مي باشد (42*19) يعني مجموع تكرار حروف پنجگانه (ك، ه ، ي ، ع ، ص،) سوره مريم (سوره شماره 19) علاوه بر آنكه برعدد 19 (تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحيم ) قابل تقسيم است، بر عدد 14 (كه تعداد حروف مقطعه است) نيز قابل تقسيم مي باشد(798=57*14).
پ: در قرآن بعضي از كلمات با كلمه هاي ديگر كه از نظر معني با همديگر تناسب دارند يكسان به كار رفته اند. مثلاً :
1- كلمه “حيوه“ 145 بار با مشتقات آن در قرآن بكار رفته است و به همان تعداد (145 بار ) كلمه “موت يا مرگ“ با مشتقاتش بكار رفته است.
2- كلمه “دنيا “ 115 بار و كلمه “آخرت“ هم 115 بار بكار رفته است.
3- كلمه “ملائكه“ 88 بار در قرآن آمده است و كلمه “شياطين“ نيز به همان تعداد 88 بار بكار برده شده اند.
4-“حر“ يعني گرما 40 بار و كلمه “ برد“ يعني سرما نيز 40 بار بكار برده شده اند.
5- كلمه “مصائب“ 75 بار و كلمه “شكر“ نيز 75 بار
6- كلمه زكات 32 بار و كلمه “بركات“ نيز 32 بار .
7- كلمه “عقل“ ومشتقات آن 49 بار و كلمه “نور“ نيز با مشتقاتش 49 بار .
8- كلمه “يوم “ به معني روز و “شهر“ به معني ماه در قرآن به ترتيب 365 بار و 12 بار بكار رفته اند.
9- كلمه “رجل“ به معني مرد 24 بار و كلمه “امرأه “ به معني زن نيز 24 بار در قرآن بكار رفته اند.
10- كلمه “امام“ بصورت مفرد و جمع 12 بار در قرآن آمده است.
آيا اينها تصادفي است؟
ت: تفاوتهايي د رحدود يك ده هزارم. ضمن بررسي سوره مريم و زمر ديدم كه نسبت “درصد“ مجموع حروف ( ك، ه ، ي ، ع، ص) در هردو سوره مساوي است با اينكه بايد در سوره مريم بيش از هر سوره ديگر باشد زيرا اين حروف مقطعه فقط در آغاز سوره مريم قرار دارد. اما هنگاميكه محاسبات مربوط به نسبت گيري حروف دو سوره را از رقم سوم اعشار بالاتر بردم روشن شد كه نسبت مجموع اين حروف در سوره مريم يك ده هزارم (0001/0 ) بيش از سوره زمر است . اين تفاوتهاي جزئي راستي عجيب و حيرت آوراست.
نتيجه:
1- يك مؤلف هر قدر هم كه توانا باشد هر گز نمي تواند د رذهن خود حروف و اعدادي به اندازه معين بگيرد سپس از آنها مقالات و يا كتابي بنويسد كه همچون قرآن حتي شماره ها و حروف و كلمات آن نيز به اندازه و شمرده شده در آيد مثلاً حروف مقطعه “الم“ به ترتيب “الف“ بعد “ لام“ و سپس “ميم“ از ديگر حروف در سوره هاي مربوطه بيشتر باشد. از طرف ديگر تعداد حروف مقطعه 14 حرف باشد يعني درست نصف تعداد حروف الفباي عربي. اگر مشاهده كرديم انساني در مدت 23 سال با آن همه گرفتاري ؛ سخناني آورد كه نه تنها مضامين آنها حساب شده و از نظر لفظ و معني و محتوا در عاليترين صورت ممكن بود ؛ بلكه از نسبت رياضي و عددي حروف چنان دقيق و حساب شده بود كه نسبت هر يك از حروف الفبا در هريك از سخنان او يك نسبت دقيق رياضي دارد.
آيا نمي فهميم كه كلام او از علم بي پايان پروردگار سرچشمه گرفته است؟
2- رسم الخط اصلي قرآن را حفظ كنيد. تمام محاسبات فوق در صورتي صحيح خواهد بود كه به رسم الخط اصلي و قديمي قرآن دست نزنيم مثلاً اسحق و زكوه و صلواه را به همين صورت بنويسيم نه بصورت اسحاق و زكات و صلاه . در غير اينصورت محاسبات ما بهم خواهد ريخت.
3- عدم تحريف قرآن. در قران مجيد حتي كلمه و حرفي كم و زياد نشده و الا بطور مسلم محاسبات كنوني روي قرآن فعلي صحيح از آب در نمي آمد و كلمات و حروف حساب شده نظام كنوني حروف قرآن را بكلي به هم مي ريخت. پس اين نشانه ديگري بر عدم كوچكترين تحريف در قرآن مجيد است.
حال فرموده پيامبر اسلام را ياد آوري مي كنم كه فرمود:
«عجائب و شگفتيهاي قرآن پايان ناپذير است و قرآن ظاهرش خوشايند و باطنش عميق است. عجائبش را نمي توان شمرد و غرائبش هرگز كهنه نشود مؤمن هرگاه قرآن بخواند بوي عطر مانندي از دهانش خارج شود.»
«اميدوارم خوانندگان گرامي در انجام وظيفه ديني و كتب ثواب اخروي و خشنودي پروردگار ، تاجايي كه مي توانند اين معجزه را نشر و گسترش دهند تا اعجاز قرآن بيش از پيش روشن گشته و اين كتاب شريف و گرانقدر از مظلوميت خارج و قانون زندگي واقعي گردد.
در پايان با تمام وجود و با فريادي بلند به امت اسلامي مي گويم اي ملت اسلامي قرآن را بخوانيد و عمل كنيد كه سعادت بشر در آن نهفته است.

منبع:http://forum.persiantools.com/showthread.php?t=30992
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

fatemeh-torabi

عضو جدید
قران و نجوم

قران و نجوم

نجوم در قرآن))

تفسير چند آيه قرآن، تاريخ نجوم، لغت نامه قرآني و ...​

1) تفسير آيات:

«انّا زَيَّنا السَّماء الدُّنياء بِزينه الكَواكِبhttp://hupaa.com/admin/editor/fckblank.html#_edn1»
ما آسمان پائين را با ستارگان تزئين كرديم.



در اين آيه مي‌گويد «آسمان پائين را با كواكب تزئين كرديم» در حاليكه فرضيه‌اي كه در آن زمان بر افكار دانشمندان حاكم بود مي‌گفت فقط آسمان بالا آسمان ستارگان ثابت است (آسمان هشتم طبق فرضيه بطليموس)ولي چنانكه مي‌دانيم بطلان اين فرضيه اثبات شده و عدم پيروي قرآن از فرضيه نادرست مشهور آن زمان خود معجزه زنده‌اي از اين كتاب آسماني است.
نكته جالب ديگر اينكه از نظر علم امروز مسلم است كه چشمك زدن زيباي ستارگان بخاطر قشر هوايي است كه اطراف زمين را فرا گرفته و آنها را به اين كار، وا مي‌دارد و اين، با تعبير «السماء الدنيا» (آسمان پائين) بسيار مناسب است اما در بيرون جو زمين، ستارگان خيره خيره نگاه مي‌كنند و فاقد تلألو هستند....

«والشمس و ضحها و القَمَر اذا تلها[ii]»
به خورشيد و گسترش نور آن سوگند و به ماه در آن هنگام كه بعد از آن در آيد​



«خورشيد» مهم‌ترين و سازنده‌ترين نقش را در زندگي انسان و تمام موجودات زنده زميني دارد. علاوه بر اينكه منبع نور و حرارت است و اين دو از عوامل اصلي زندگي انسان به شمار مي‌روند، منابع ديگر حياتي نيز از آن مايه مي‌گيرند. وزش بادها، نزول بارانها، پرورش گياهان، حركت رودخانه‌ها و آبشارها و حتي پديد آمدن منابع انرژي را همچون نفت و زغال سنگ هركدام اگر درست دقت كنيم، بصورتي با نور آفتاب ارتباط دارد. بطوريكه اگر روزي اين چراغ حياتبخش خاموش گردد، تاريكي و سكوت و مرگ همه جا را فرا مي‌گيرد.
«ضحي» در اصل به معني گسترش نور آفتاب است و اين در هنگام است كه خورشيد از افق بالا بيايد و نور آن همه جا را فر گيرد. سپس به آن موقع از روز «ضحي» گفته مي‌شود...
2) تاريخ نجوم در اسلام:
يكي از مباحث مهم در دانشهاي اسلامي، دانش نجوم اسلامي است. اين موضوع بدليل مسايل عبادي مهمي است كه در اين دين وجود دارد. نخستين علومي كه ساكنان بلاد اسلامي به آن اهتمام ورزيدند علومي مانند طب، كيميا و نجوم بود، كه احكام اين علوم را بر ديگر علوم ترجيح مي دادند.
در خلال سال 180ميلادي تا قرن شانزدهم، اعراب در زمينه ي ستاره شناسي برتري يافتند. مركز فرهنگي شان بغداد بود، جايي كه در قرن هشتم كتاب المجسطي بطلميوس به زبان عربي ترجمه شد.
البتاني929-850ميلادي پرآوازه ترين منجم عرب، تا حدود زيادي بر محتوي اين كتاب افزود. آنها ابزارهايي نظير اسطرلاب، را كه اختراع يونانيان باستان بود را تكامل بخشيده و دقيقتر از يونانيان موقعيت ستارگان را رصد كردند. اسطرلاب الگويي دو بعدي از آسمان شب است كه در قرون وسطي براي تعيين موقعيت خورشيد و ستارگان بكار مي رفت.اولين محاسبات دقيق قطر زمين توسط برادران بنو شاكر انجام گرفت.
يكي از دلايل توجه ويژه به نجوم در دوران اسلامي تعيين تقويم و اوقات شرعي است كه مستلزم مشاهدات و محاسبات دقيق نجومي است.هندسه كروي كه توسط ابوالوفاي بوزجاني معرفي شد اين محاسبات را بطور عمده تكميل كرد....
3) نظرات علمي قرآن در مورد بهداشت ودانش پزشكي و حشره شناسي:
توجه به خوردن ميوه و مواد غذايي پروتئين دار(واقعه/21-20)و(طور/22)، اعجاز اثر انگشت(قيامت/4)، شدت احساس درد توسط پوست(نساء/56)،درمان موضعي بسياري از بيماريهاي پوستي در سرما(ص/42)،اندوه ورابطه ي آن با كوري(يوسف/84)،اشاره به زخمهاي ناشي از عدم تحرك(كهف/18)، تأثير رواني رنگ سبز(رحمن/76) ، (انسان/21)و (كهف/31)،اشاره به بيماري پيري زودرس در كودكان(مزمل/17)، و.. .4) نظرات علمي قرآن در مورد فضا ومسافرت به فضا:
تفاوت ستاره و سياره (يونس/5)و (فرقان/61)، گردش خورشيد،ماه،زمين وسيارگان در مدارهاي مشخص(يس/40-38)،(انبياء/33) و(تكوير/16-15)، پيش بيني مسافرت به فضا و عبور از جو(رحمن/33)و(انعام/125)،سقوط سنگهاي آسماني (رحمن/35)،شهابها(جن/8)،فقدان اكسيژن و هوا در ارتفاعات بالاي جو(انعام/125)تسخير كره ي ماه و احتمالاً خورشيد(ابراهيم/33)،مطالبي در مورد سياره ي زهره (طارق/3-1و.. .
5) رمزهاي اعجاز آميز قرآن :
1- اولين آيه قرآن « بسم الله الرحمن الرحيم » داراي 19 حرف عربي است.
2- قرآن مجيد از 114 سوره تشكيل شده است و اين عدد به 19 فابل قسمت است. (6× 19).
3- اولين سوره اي كه نازل شده است سوره علق (شماره96) نوزدهمين سوره از آخر قرآن است.
4- سوره علق 19 آيه دارد.
5- سوره علق 285 حرف (15× 19) دارد.
6- اولين باركه جبرئيل امين با قرآن فرود آمد 5 آيه اولي سوره علق را آورد كه شامل 19 كلمه است.
7- اين 19 كلمه ، 76 حرف (4× 19) دارد كه به تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحيم است....


براي تهيه مقاله ي كامل ((نجوم در قرآن)) با آدرسهاي زير تماس حاصل فرمائيد:
علي طوافي tavafi_ali@yahoo.com
انجمن نجوم اِكليل شمالي لاهيجان eklil_s@yahoo.com


1- سوره‌ي مباركه صافات آيه‌ي 6

2- سوره‌ي مباركه شمس آيه‌ي 1 و2
 

PATRIOT

عضو جدید
کاربر ممتاز
شفا با قرآن

شفا با قرآن

)
دراین قسمت سعی داریم به بخش شفای موسیقیایی قرآن بپردازیم:
قرآن زیبائی ظاهرش تابدانجا بودکه بارها آن را شعر نامیدند و تاثیر گذاری آن ،آنچنان عمیق ودلپذیر بود که بارها آن را سحر خواندند .
امروزه تاثير موسيقي و نواي خوش آن بر روح آدمی و یا تسكین دردهای فیزیكی و روحی او انكار ناپذیر است. برخی از پزشكان و روان شناسان به ويژه در كشورهای پشرفته باموسیقی دردهاي بيمارانشان را تسكين مي دهندو یا بیماری های آنها را بهبود می بخشند . هر یك از ادیان الهی نیز به گونه ای بر تاثير نواي خوش بر روح آدمی تاكید داشته اند.
قرآن خود توصیه می‏کند که او را با آهنگ لطیف و زیبا بخوانند. با همین نوای آسمانی است که قرآن با فطرت الهی انسان سخن می‏گوید و آنرا تسخیر می‏کند وشفا میدهد آنهم شفای الهی...
مثال:
تاثير آوای قرآن بر جنين ... تحقيقات پزشکی:
</SPAN>
در يك طرح تحقيقاتي، تاثير آواي قرآن بر جنين توسط پژوهشگران ايراني مورد بررسي قرار گرفت كه نتايج آن مثبت اعلام شد.
در اين تحقيق مشخص شد كه آواي قرآن مي‌تواند رفتار را تسهيل كند ،حافظه پنهان را به كار اندازد و داراي نظم يافتگي كند. در اين تحقيقات مشخص شد كودكاني كه در دوره جنيني آواي قرآن يا موسيقي خوب به آنها القا شده در حافظه پنهان آنها اين اطلاعات قرار گرفته است.

اين طرح بر روي تعدادي از مادران حامله انجام شد و از هفت ماهگي روزي سه بار از طريق پوست شكم ، آواي قرآن به جنين القا شده است.
پس از تولد و از هفته دوم، مشاهده رفتار نوزادان از طريق يك مك شمار در دهان نوزاد انجام گرفت و با پخش آواي قرآن و يا موسيقي مشاهده شده درحالي كه كودك سير هم هست ، از طريق مك زدن تمايل دارد كه نوار را تا آخر گوش نمايد . تاثير اين مساله همچنين در رفتار و از طريق پوست و بدن نوزاد نيز دريافت شده است.

ودر موارد بسیاری بر نوزادانی که بیماریهای خاص داشته اند، تاثیرات فوق العاده ای داشته است .
 

مرد تنهای شب

عضو جدید
آب در قرآن

آب در قرآن

پروردگار متعال در 43 سوره شريفه قرآن در حدود 63 مرتبه از آب تحت عنوان ماء با معاني گوناگون ياد نموده است.
 

مرد تنهای شب

عضو جدید
سوره هود آيه :
متن عربي:
وَ هوَ الّذي خَلَقَ السّمواتِ وَالاَرضَ في سِتَّهِ ايّام وَ كانَ عَرشُهُ عَلَي الماء

ترجمه فارسي :
و اوست آفريدگاري كه آسمانها و زمينرا در شش روز بيافريد و (پيش از آن) عرش او بر آب استوار بوده است .

ترجمه انگليسي :
.and Allah`s Allah is the One who created the heavens and the earth in six daysThrone stayed over the water
(From the Throne He does supervise over the affairs Of the creatures)

از اين آيه به گواهي احادث بسيار و تفاسير بر مي آيد كه سازمان و قوام آفرينشالهي بر آب نهاده شده است و ماده اصلي آفرينش زمين و آسمان آب بوده و آفريدگار بزرگ زمين و آسمانها و ستارگان را از همان ماده پديد آورده است .
همانگونه كه اشاره كرديم از برخي آيات شريفه قرآن مجيد چنين استفاده مي شود كه آب ، مادر پديده هاي عالم است . بدين معنا كه خداوند متعال اصل و قوام موجودات جهان هستي را بر آب قرارداده است.
 
آخرین ویرایش:

*neda*

عضو جدید
کاربر ممتاز
کشف معجزه ریاضی قران از طریق کامپیوتر

کشف معجزه ریاضی قران از طریق کامپیوتر

- يکى از بزرگترين معجزات

پديده بى نظيرى که در قرآن وجود دارد، در هيچ کتاب نوشته دست بشر يافت نميشود. هر يک از عناصر قرآن داراى ترکيبى است رياضى: سوره ها، آيات، لغات، تعداد حروف، تعداد کلمات هم خانواده، تعداد و انواع اسم هاى الهى، طرز نوشتن بعضى لغات، عدم وجود يا تغيير عمدى بعضى حروف در بعضى لغات و بسيارى از عوامل ديگر قرآن بغير از محتوياتش، همگى داراى ترکيبى خاص هستند. سيستم رياضى قرآن دو جنبه مهم دارد: (۱) انشاء رياضى، و(۲) ساختمان رياضى قرآن که شامل شماره سوره ها و آيات است. بخاطر اين کد رياضى جامع، کوچگترين تغيير در متن يا ساختمان ترکيبى قرآن، بلافاصله آشکار ميشود.

بسادگى قابل درک

غير قابل تقليد

براى اولين بار در تاريخ، ما کتابى داريم با اثبات نويسندگى الهى_ ترکيب رياضى ماوراء انسانى.

خوانندگان اين کتاب به آسانى ميتوانند معجزه رياضى قرآن را بررسى کنند. کلمه خدا (الله) در سراسر قرآن با حروف بزرگ و پر رنگ نوشته شده است. در گوشه سمت چپ پايين هر صفحه، مجموع تعداد دفعاتى که کلمه ''خدا'' از ابتداى قرآن تا آن صفحه تکرار شده است، نوشته شده. شماره نوشته شده در گوشه سمت راست پايين صفحه، مجموع شماره آياتى است که کلمه ''خدا'' در آنها تکرار شده است. آخرين صفحه کتاب، يعنى صفحه ۶۰۴، جمع کل تعدد تکرار کلمه ''خدا'' را در قرآن نشان ميدهد که ۲۶۹۸ مرتبه است، يا ۱۴۲۱۹. مجموع شماره آياتى که دارى کلمه ''خدا'' است، ميشود ۱۱۸۱۲۳، اين عدد هم بر ۱۹ قابل قسمت است: (۱۱۸۱۲۳=۱۹۶۲۱۷).

عدد نوزده مخرج مشترک سراسر سيتم رياضى قرآن است.

اين پديده بتنهايى اثبات غير قابل تقليدى است که نشان ميدهد قرآن پيغام خدا است به دنيا. هيچ بشرى نميتوانسته حساب ۲۶۹۸ تکرار کلمه ''خدا'' و تعداد شماره آياتى را که کلمه ''خدا'' در آنها تکرار شده است، داشته باشد. اين پديده خصوصا غير ممکن است وقتيکه در نضر داشته باشيم (۱) که قرآن در زمان جهالت و نادانى آشکار شد، و (۲) سوره ها و آيات وحى شده از نظر زمان و مکان وحى با هم فاصله بسيارى داشتند. ترتيبى که سوره ها و آيات در ابتدا فرستاده شد، بکلى با آخرين ترتيب قرار گرفتن شان (ضميمه ۲۳) فرق داشت. اما، سيستم رياضى قرآن تنها به کلمه ''خدا'' محدود نيست؛ بلمه بسيار گستره، بسيار پيچيده، و کاملا جامع است.

حقايق ساده



مانند خود قرآن، کد رياضى قرآن از بسيار ساده تا بسيار مشگل تغيير ميکند. حقايق ساده مشاهداتى است که بدون هيچ وسايلى ميتوان آنها را بررسى کرد. حقايق پيچيده به کمک ماشين حساب يا کامپيوتر قابل رويت است. بررسى حقايق زير به هيچ وسيله اى احتياح ندارد، اما خواهشمند است بخاطر داشته باشيد که همه اينها به متن عربى اصلى اشاره دارد:

۱. اولين آيه (۱:۱)، معروف به ''بسم الله، شامل......................۱۹ حرف است.

۲. قرآن داراى ۱۱۴ سوره است که ميشود................................۱۹۶ .

۳. مجموع آيات در قرآن ۶۳۴۶ است که ميشود......................۱۹۲۳۴ .

[۶۲۳۴ آيه شماره گذارى شده است و ۱۱۲ آيه (بسم الله) شماره گذارى نشده است که ميشود ۶۲۳۴ =۱۱۲+۶۲۳۴] توجه کنيد که ۶+۴+۳+۶ ميشود...........۱۹ .

۴. بسم الله ۱۱۴ مرتبه تکرار شده است، با وجود غيبت مرموز آن در سوره ۹ (درسوره ۲۷ دو بار تکرار شده است ) و ۱۱۴ = ..................................۱۹۶ .

۵. از غيبت بسم الله در سوره ۹ تا بسم الله اضافى در سوره ۲۷، دقيقا.......... ۱۹ سوره است.

۶. مجموع شماره سوره ها از ۹ تا ۲۷ (۲۷+۲۶+......+۱۲+۱۱+۱۰+۹) = ۳۴۲ يا ............۱۹۱۸.

۷. اين مجموع (۳۴۲) همچنين مساوى است با مجموع کلمات بين دو بسم الله سوره ۲۷، و ۳۴۲ =.................................۱۹۱۸.

۸. اولين آيات معروفى که اول وحى شد (۵-۱:۹۶) شامل ...........۱۹ کلمه است.

۹. اين اولين وحى ۱۰ کلمه اى، داراى ۷۶ حرف است ..................۱۹ ۴.

۱۰. سوره ۹۶ که از نظر ترتيب زمانى اولين سوره است، داراى ..........۱۹ آيه است.

۱۱. اين اولين سوره از نظر ترتيب زمانى، از آخر قرآن ...............۱۹ همين است.

۱۲. سوره ۹۶ شامل ۳۰۴ حرف عربى است، و ۳۰۴ ميشود............۱۹۱۶.

۱۳. آخرين سوره فرستاده شده(سوره ۱۱۰) شامل................۱۹ کلمه است.

۱۴. اولين آيه از آخرين سوره وحى شده (۱:۱۱۰) شامل ........۱۹ حرف است.

۱۵. ۱۴ حرف مختلف عربى، ۱۴ ''پاراف قرآنى'' مختلف (مانند ا . ل. م، از ۲:۱) را تشکيل ميدهند که در ابتداى ۲۹ سوره قرار دارند. مجموع اين اعداد ميشود ۱۴+۱۴+۲۹=۵۷ يا ۱۹۳.

۱۶. مجموع ۲۹ سوره اى که ''پارافهاى قرآن'' در آنها آمده است ميشود:

۸۲۲=۶۸+۵۰+..........+۷+۳+۲، و ۸۲۲+۱۴ (۱۴ مجموعه پارافها) ميشود ۸۳۶، يا ۱۹۴۴.

۱۷. بين اولين سوره پاراف دار(۲) و آخرين سوره پاراف دار (۶۸)، ۳۸ سوره بدون پاراف وجود دارد.........................۱۹۳۸.

۱۸. بين اولين و آخرين سوره هاى پاراف دار...................۱۹ مجموعه پاراف دار و بدون پاراف وجود دارد.

۱۹. ۳۰ عدد مختلف در قرآن تکرار شده است: ۱،۲،۳،۴،۵،۶،۷،۸،۹،۱۰،۱۱،۱۲، ۱۹،۲۰،۳۰،۴۰،۵۰،۶۰،۷۰،۸۰، ۹۹،۱۰۰،۲۰۰،۳۰۰،۱۰۰۰،۲۰۰۰،۳۰۰۰،۵۰۰۰،۵۰۰۰۰، ۱۰۰۰۰۰، مجموع اين اعداد ميشود ۱۶۲۱۴۶، که ميشود ......۱۹۸۵۳۴.

اين خلاصه فشرده اى بود از معجزات ساده.
 

sepide_86

عضو جدید
کاربر ممتاز
این ها معجزه آفرینی برای قرآن است و نه کشف معجزه
علم ریاضی علم بازی با اعداد است
شما می تونید همه جیز رو شبیه سازی کنید و در قالب اعداد بیان کنید
با ضرب و تقسیم یکسری اعداد و کنار هم گذاشتن خواسته های از پیش تعیین شده و در نهایت بیان اون ادعای اثبات در دیگری از علم توسط قران رو می کنید
با این کار ها به ارج و منزلت قران اضافه نمی شه اما از ارزش گفتار در پیش خداجویان متفکر کم میشه
یعنی دیگه هیچ چیزی نیست که تو قران بشه بهش افتخار کرد؟همه ی مسایل قرانی و دینی بیان شد حالا باید بازی اعداد راه انداخت؟
اثبات سرعت نور در قران و یا این تاپیک و 100 ها مطلب دیگر در جاهای دیگر که به استهزا بیشتر شبیه است تا دفاع از قرآن و ارج و قرب اون
شما خودتون دینتون رو به بازی گرفتید و انتظار دارید بقیه دنیا این کار رو نکنن

اینها فقط نشانه است برای ایمان اوردن کسی دینشو به بازی نگرفته اگه کمی فکر کنی میبینی که خیلی داری اشتباه میکنی!بله همه چیز قابل شبیه سازیه ولی چرا نمیشه همین شبیه سازیا را با بقیه ی کتابا که تحریف شدن انجام داد؟!!!
 

sepide_86

عضو جدید
کاربر ممتاز
نیازی به کنکاش نیست!ادم تو چیزی کنکاش میکنه که بهش شک داشته باشه!خودتون دارین میگین تفاوت های ظاهری!
ببینین حتی با وجود این همه تفاوت ظاهری هم باز میشه به یه معجزه رسید!اصل یه چیزه شاید جابجایی در ایات باشه ولی حذفی رخ نداده حتی جابجایی لغوی هم نیست!اگه وقتشو دارین نسخه هایی که گفتینا پیدا کنین شاید با وجود تغییرات شماره ایاتی که ندا گفته یکی باشن!که حتی اگه هم نباشن چیزی از ارزششون کم نمیشه!
 

archi_arch

مدیر بازنشسته
این ها معجزه آفرینی برای قرآن است و نه کشف معجزه
علم ریاضی علم بازی با اعداد است
شما می تونید همه جیز رو شبیه سازی کنید و در قالب اعداد بیان کنید
با ضرب و تقسیم یکسری اعداد و کنار هم گذاشتن خواسته های از پیش تعیین شده و در نهایت بیان اون ادعای اثبات در دیگری از علم توسط قران رو می کنید
با این کار ها به ارج و منزلت قران اضافه نمی شه اما از ارزش گفتار در پیش خداجویان متفکر کم میشه
یعنی دیگه هیچ چیزی نیست که تو قران بشه بهش افتخار کرد؟همه ی مسایل قرانی و دینی بیان شد حالا باید بازی اعداد راه انداخت؟
اثبات سرعت نور در قران و یا این تاپیک و 100 ها مطلب دیگر در جاهای دیگر که به استهزا بیشتر شبیه است تا دفاع از قرآن و ارج و قرب اون
شما خودتون دینتون رو به بازی گرفتید و انتظار دارید بقیه دنیا این کار رو نکنن
ببخشید تشکرم تموم شده!
بچه ها همینه دقیقا!
علم ریاضی طوریه که میشه بین کلی عدد یه رابطه پیدا کرد! اینطور توجیح های ساده به هیچ عنوان معجزه حساب نمیشه و بدتر همونطور که امیر گفت دین و قران رو به استهزا میکشونه!!!
برای توضیح بیشتر این تاپیکو رو بیبنید.
گزافه گویی در دین!
 

*neda*

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا حدودی حق با دوستانه ولی این همه شباهت شاید فراتر از یک بازی ریاضی باشه!!
 

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
با کمال احترام به طراح بحث، تنها از اعتقاد و نگاه خودم مي‌گويم:
من بيشتر در پي اعجاز محتوايي قرآن هستم. براي حل اين اعجاز چند مورد را پيشتر بايد حل کنيم. نخست: بين مفسران و دانشمندان علوم قرآني اين اختلاف وجود دارد که "بسم الله الرحمن الرحيم" در هر سوره جزو آيات سوره محسوب مي‌شود يا نه. با پذيرش هرکدام معادلات ما جابه‌جا شده، تغيير عمده‌اي پيدا مي‌کند. دوم: در نظر گرفتن آيات عرضي و ذاتي در قرآن.
نکته‌اي ديگر به قدرت دريافت پايين بنده برمي‌گردد!‌ جدا بحث نسخه‌اي که مطرح شده را نفهميدم ... ببخشاييد!
آن‌چه براي همه دوستان مسلم است و اختلافي نيست -اميدوارم چنين باشد- تقدس و اعجاز قرآن است اگر چه طرح اعجاز رياضي دوستمان هم پذيرفته نشود.
 
آخرین ویرایش:

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
کدوم قسمت؟البته اگر منظور شما از نسخه به مباحث مطرح شده از جانب من بر می گرده
منظورم اين مطلب بود: خوانندگان اين کتاب به آسانى ميتوانند معجزه رياضى قرآن را بررسى کنند. کلمه خدا (الله) در سراسر قرآن با حروف بزرگ و پر رنگ نوشته شده است. در گوشه سمت چپ پايين هر صفحه، مجموع تعداد دفعاتى که کلمه ''خدا'' از ابتداى قرآن تا آن صفحه تکرار شده است، نوشته شده. شماره نوشته شده در گوشه سمت راست پايين صفحه، مجموع شماره آياتى است که کلمه ''خدا'' در آنها تکرار شده است...
متواضعانه عرض مي‌کنم نفهميدم. منظور کدام نسخه است و... مرجع ضمير مطلب من به طراح بحث اصلي برمي‌گردد. با اين حال ممنون مي‌شوم اگر کسي راهنمايي کند.:gol:
 
آخرین ویرایش:

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
جون می دونم آقا سعید هم به این تاپیک سر میزنه
در مورد مقاله ای که ذکرش رفت دوست من من فقط روایت کردم و قصد توهین احتمالی به اهل تسنن رو نداشتم و ندارم
ولی چون اکثریت این جمع شیعه مذهب هستند مسیله رو از دید شیعه بررسی کردم
از احترام به مذاهب ديگر خوشم اومد. مشخصه آدم با مرامي هستي!:heart: اميدوارم برخوردتان با معتقدان به اديان ديگر نيز همين طور باشه :gol:
 

Saeed_askari

عضو جدید
کاربر ممتاز
معجزات علمی قرآن!

معجزات علمی قرآن!

سلام

میخام معجزات علمی قرآن رو هر چی پیدا کردم اینجا بزارم (شما هم دارین بزارین)

خواهشن بحث راه نندازین

خواستین بحث کنید یه تایپک دیگه بزنید

اگه میخایین ابراز احساسات کنین همون دکمه تشکر کافیه
 

Saeed_askari

عضو جدید
کاربر ممتاز
ابرها در قرآن

خدای دانا در قرآن مجید مراحل تشکیل ابرها وبوجود آمدن باران را در سوره مبارکه نور آیه 43 به زیبایی بیان می فرماید:
(24:43) ألم تر أن الله يزجي سحابا ثم يؤلف بينه ثم يجعله ركاما فترى الودق يخرج من خلله وينزل من السماء من جبال فيها من برد فيصيب به من يشاء ويصرفه عن من يشاء يكاد سنا برقه يذهب بالأبصر
[24:43] آيا توجه نمي كني كه خدا ابرها را مي راند، سپس آنها را با هم جمع مي كند، بعد آنها را روي هم انباشته مي سازد، سپس مي بيني كه از آنها باران بيرون مي آيد؟ او بار برف را از آسمان فرو مي فرستد تا هر كه را بخواهد بپوشاند و از هر كس بخواهد دور سازد. نزديك است كه درخشندگي برف نور چشمان را بربايد.
بازهم تشریح خدای بزرگ در قرآن کریم از نحوه بوجود آمدن ابرها و باران مطابق یافته های علمی است. در شکل زير در قسمت (A) تکه ابرهاي کوچک مجزا و در قسمت (B) ابرهاي کوچک به هم مي پيوندند و بر روي هم انباشته مي شوند و سپس قطرات آب فرو مي افتند.


Source: The Atmosphere, Anthes and others, p. 269.


(18:109) قل لو كان البحر مدادا لكلمت ربي لنفد البحر قبل أن تنفد كلمت ربي ولو جئنا بمثله مددا
[18:109] بگو: "اگر اقيانوس براي كلمات پروردگارم مركب بود، پيش از آنكه كلمات پروردگارم تمام شود، اقيانوس تمام مي شد؛ حتي اگر مقدار مركب را دو برابر كنيم."

 

Saeed_askari

عضو جدید
کاربر ممتاز
عمق درياها و موجهاي داخلي درياها در قرآن

خدای متعال در کتاب آسمانی قرآن در سوره مبارکه نور آیه 39 اعمال کافران را به سرابی تشبیه می فرماید که شخص تشنه فکر می کند آن آب است، اما هنگامي كه به آن مي رسد، مي فهمد كه چيزي نيست و درعوض، خدا را آنجا مي يابد، تا جزاي كامل اعمالش را بدهد. سپس در آیه بعدی در مورد کافران تشبیه دیگری می آورد که شاید برای مردمی که در زمان پیامبر اسلام می زیستند عجیب و شگفت انگیز بود. در آیه 40 سوره نور خدای رحمان شخص کافر را به کسی که درداخل اقیانوسی خروشان قرار دارد تشبیه می فرماید که موجهایی که روی آنها موجهای دیگر و در بالای آنها مه غلیظ قرارگرفته شده است:
(24:40) أو كظلمت في بحر لجي يغشيه موج من فوقه موج من فوقه سحاب ظلمت بعضها فوق بعض إذا أخرج يده لم يكد يريها ومن لم يجعل الله له نورا فما له من نور
[24:40] مثال ديگر، بودن در تاريكي مطلق است در داخل اقيانوسي خروشان، با امواج روي امواج، توام با مه غليظ. تاريكي روي تاريكي- اگر شخص به دست خود نگاه مي كرد، به سختي مي توانست آن را ببيند. خدا هر كه را از نور محروم كند، او هيچ نوري نخواهد داشت.
در آیه 40 سوره نور خدای متعال اشاره به تاریکی در درون اقیانوسها دارد. بر طبق علوم اقیانوس شناسی بين 3 تا 30 درصد نور خورشيد در سطح دريا بازتاب مي يابد. سپس، همانطوری که تصویر زیر نشان می دهد، در 200 متر اول عمق دريا، تقريبا تمامي رنگهاي طيف نور بجز رنگ آبي جذب مي شوند.


Source: Oceans, Elder and Pernetta, p. 27.

نکته ای که توجه متفکران را به خو جلب می کند اشاره خدای حکیم به وجود دو موج در اقیانوس ها است. با تکامل تکنولوژی و فرستادن زیر دریایی های مخصوص به اعماق اقیا نو سها، دانشمندان متوجه گشتند که بعلت غلظت بیشتر آبهای واقع در اعماق اقیانوسها (در مقایسه با آبهای سطحی) دو نوع موج در درون آنها پدید می آید، موجهای داخلی و موجهای سطحی. همانطوری که شکل زیر نشان می دهد موجهاي داخلي در محل برخورد دو لايه آب با چگاليهاي مختلف که يکي از آنها دارای چگالی بیشتر (لايه زيري) و ديگري دارای چکالی کمتر(لايه بالايي) است بو جود می آیند. چگونه بشری که هزار و چهار صد سال پیش در بیابانهای سوزان عربستان می زیسته است می توانست بدون اتکاء بعلم الهی ازمو جهای درونی اعماق اقیانوسها مطلع گردد؟


 

Saeed_askari

عضو جدید
کاربر ممتاز
درياها و رودخانه ها در قرآن


خدای آگاه و دانا به همه علوم، در قرآن کریم در سوره الرحمن آیه های 19 و20 اشاره به جدا بودن دو دریا در محلی که بهم می پیوندند نمو ده ومی فرماید که حائلی میان دو دریا قرار داده شده است تا از مخلوط شدن آنها جلوگیری کند:
(55:19) مرج البحرين يلتقيان
[55:19] او دو دريا را در جايي كه به هم مي پيوندند، از هم جدا مي كند.
(55:20) بينهما برزخ لا يبغيان
[55:20] حايلي ميان آنها قرار داده شده است، تا از تجاوز به حدود يكديگر جلوگيري كند.

علوم دریا شناسی امروز بوضوح این پدیده را باثبات رسانیده است. هنگامي که درياي مديترانه در جبل اطارق به اقيانوس اطلس مي ريزد، با توجه به اختلاف درجه حرارت، شوري و غلظت، مانعي بين آنها قرار مي گيرد همانطوری که در تصویر زیر نشان داده شده است.


Source: Marine Geology, Kuenen, p. 43, with a slight enhancement.
همچنین مدبر آسمانها و زمین در سوره مبارکه فرقان آیه 53 به حایلی محکم و نفوذ ناپذ یر که بین دو دریای شور وشیرین قرارگرفته و باعث جدایی آنها می گردد اشاره می فرماید:​
(25:53) وهو الذي مرج البحرين هذا عذب فرات وهذا ملح أجاج وجعل بينهما برزخا وحجرا محجورا
[25:53] اوست كه دو دريا را به هم مي پيوندد؛ يكي تازه و گواراست، در حالي كه ديگري شور و غير قابل نوشيدن. و او آنها را با حايلي محكم و نفوذناپذير (تبخير) از هم جدا كرد.
در شکل زیر سطح مقطع يک خليج و درصد شوري آب آن نشان داده شده است. در اين شکل مي توانيم جدايي آب شيرين و شور را ( partition zone)همانطوری که خدای علیم در قرآن کریم بیان فرموده است به وضوح ببنيم.

 

Saeed_askari

عضو جدید
کاربر ممتاز
قسمت پيشين مغز در قرآن

در سوره 96 خدای متعال درمورد کسی که دیگران را از دعا و نیایش بازمیدارد میفرماید که اگراوبه کفربگرود و از اعمالش دست برندارد ما او را با پیشانی (جلوی سر) خواهیم گرفت:

(96:15) كلا لئن لم ينته لنسفعا بالناصية

[96:15] مسلما، اگر دست برندارد، او را با جلوي سر خواهيم گرفت.

شکل زیرمحدوده هاي رفتاري انسان در نيمکره چپ مغزواقع گردیده است. قسمت پيشين مغز محل تصميم گيريهاي مهم انسان است. در اين بخش از مغز، برنامه ريزي، انگيزش، تصميم گيري در مورد کارهاي درست و غلط و راستگويي و دروغگويي صورت میگیرد. همانطوری که خالق انسانها در قرآن کریم بدرستی و دقت بیان فرموده است تصمیم گیری درمورد گرایش به طریق کفر و یا ایمان در پیشانی (جلوی سر) انسانها صورت میگیرد. این قسمت از مغز است که مسئول رفتارانسانهاست. بنابراین آیا طبیعی نیست که خدای دانا و توانا انسانهای گناهکار و کافر را از جلوی سر گرفته در روز قیامت به بازخواهی بطلبد؟

 

Saeed_askari

عضو جدید
کاربر ممتاز
جنين انسان در قرآن - جنين شناسي درست و دقيق

خدای متعال در قران مجید مراحل بوجود آمدن انسان را چنین بیان می فرماید:

(23:12) ولقد خلقنا الإنسن من سللة من طين
[23:12] ما انسان را از نوعي گل مخصوص آفريديم.

(23:13) ثم جعلنه نطفة في قرار مكين
[23:13] پس از آن، او را از قطره اي كوچك به وجود آورديم كه در داخل محيطي كاملا محفوظ قرار گرفته است.

[23:14] ثم خلقنا النطفة علقة فخلقنا العلقة مضغة فخلقنا المضغة عظما فكسونا العظم لحما ثم انشانه خلقا ءاخر فتبارك الله احسن الخلقين
[23:14] سپس ما آن قطره را به (رويان) معلق تبديل كرديم و بعد (رويان) معلق را به تكه (جنين) رشد داديم، سپس از تكه (جنين) استخوانها را آفريديم، آنگاه استخوانها را با گوشت پوشانديم. اين چنين، ما مخلوقي جديد به وجود مي آوريم. خجسته ترين خداست، بهترين خالق.

درآیه 23:14 کلمات عربی علقه و مضغه برای بیان حالت های جنین در رحم مادر بکار رفته است. در ادبيات عرب، براي کلمه علقه سه معناي متفاوت مي يابيم:

1. زالو
2. یک چیز آویزان
3. توده یالخته خون
تصویرA درزیریک جنین را درمراحل ابتدایی شکل گرفتنش دررحم مادر نشان می دهد. تصویرB نمودار یک زالورا نشان می دهد. مقایسه این دو تصویر مارابه حکمت کاربرد لغت علقه توسط خالق مدبرجهان هستی در آیه 23:14 قرآن مجید راهنمایی می کند.


کلمه علقه در زبان عربی همچنین بمعنای یک شیء آویزان است. تصاویر زیر عکس یک جنین را در مراحل اولیه شکل گرفتنش در رحم مادر نشان میدهد. این تصاویر که با استفا ده از تکنولوژی فتو ميکرو گراف برداشته شده است، آويزان بودن جنين به خوبي (با علامت B) در مرحله علقه (تقريبا 15 روزه گي جنين) در رحم مادر نشان میدهد. اندازه جنين در اين مرحله حدود 6/. ميليمتر است.




ْSource: The Developing Human, Moore, 3rd ed., p. 66.
سومین معنای کلمه علقه در زبان عریی مرادف است با یک توده یا لخته خون. نمودار زیریک جنین را درحالی که از رحم مادر آویزان است نشان میدهد. وجودمویرگهای انبوهی که در آنها خون جاری است جنین رادر این مرحله از شکل گرفتنش به یک توده یا لخته خون تبدیل نموده است.



Source: The Developing Human, Moore, 5th ed., p. 65.

حال بیایید عقل و وجدان خودرا به داوری بخوانیم. چگونه بشری بدون اتکاء به علم خالق انسانها وبی هیچ دسترسی به علوم و تکنولوژی پزشکی امروزه می توانست چنین تعبییر دقیق و علمی از شکل گرفتن جنین در رحم مادررا آورده باشد؟!!! خجسته باد نام خدا خالق آسمانها و زمین و هستی دهنده تمام موجودات.
اما مرحله بعدی شکل گرفتن جنین در قرآن مجید مضغة نامیده شده است که به معناي چيز جويده شده است. تصویر زیرشکل جنین را درمرحله مضغه (A) با شکل یک قطعه آدامس جویده شده نشان میدهد(B). تشابه این دو شکل بازفرد عاقل را از دقت علمی کاربرد مفاهیم طبیعی درقرآن کریم متحیرمی کند.

 

Saeed_askari

عضو جدید
کاربر ممتاز
زنبور عسل ماده در قرآن


در قرآن آمده است که زنبور عسل ماده براي يافتن غذا، لانه اش را ترک مي نمايد .درنمايش هنري چهارم شکسپير، هنگامي که چند نفر از شخصيتهاي نمايش در مورد زنبورها بحث مي کنند، به وجود شاهي براي زنبورها که همگي سرباز هستند، اشاره مي شود. در صورتي که زنبورها ملکه اي دارند که ماده است وپيشرفت علوم در 300 سال گذشته باعث شد که دانشمندان به اين موضوع پي ببرند.​
(16:68) وأوحى ربك إلى النحل أن اتخذي من الجبال بيوتا ومن الشجر ومما يعرشون
[16:68] و پروردگارت به زنبور الهام كرد: در كوهها و درختان خانه بساز و در (كندوهايي) كه آنها براي شما مي سازند.
 

Saeed_askari

عضو جدید
کاربر ممتاز
کوه ها در قرآن


فقط بخش کوچکی ازحجم کوهها در سطح زمین قرار دارند وقابل رویت می باشند. پایه ها و ریشه های کوهها گاه کیلومترها در اعماق زمین همانند میخهایی عظیم در داخل زمین فرورفته است. این یافته علمی زمین شناسان که تا چند دهه پیش برای انسانها پوشیده بود در قرآن کریم بنحو مطلوبی بوضوح توسط خالق آسمانها و زمین بیان گردیده است:
(78:7) والجبال أوتادا
[78:7] و كوه ها را همچون ميخهايي (بناکرد)؟


همانطوری که درتصویرزیر ديده مي شود، کوه ها ريشه هاي عميقي دارند که همچون ميخهايي در زمين فرو رفته اند.

Source: Anatomy of the Earth, Cailleux, p. 220.
بیایید اندکی دراین آیه های عظیم قرآن تفکر کنیم. اگرعقل خود را بقضاوت طلبیم و از پیش داوری های شکل گرفته از تعصبات و باورهای فرهنگی و سنتی اجتناب کنیم درمی یابیم که چه گوهرهای نابی در این کتاب آسمانی آشکار و نهفته است. چگونه یک انسان بدون اتکاء به علم خالق آسمانها و زمین می توانست در یکی از ابتدائی ترین جوامع بشری از لحاظ علمی بدین زیبایی و دقت پدیده های طبیعی را بیان کند؟ زمین شناسان امروزثابت نموده اندکه کوهها بمانند میخهایی عظیم باعث ثبات و استقرار زمین می شوند و زمین را از لغزش های مکررباز می دارند. حال بیایید به قرآن مجید رجوع کرده و ببینیم که چگونه این مفاهیم بزیبایی و دقت در این کتاب آسمانی بیان شده است:
(16:15) وألقى في الأرض روسي أن تميد بكم وأنهرا وسبلا لعلكم تهتدون
[16:15] و او در زمين استحكاماتي (كوه ها) براي توازن قرار داد تا مبادا با شما بلغزد، همين طور رودخانه ها و جاده ها، باشد که هدايت شويد.
در شکل زیر، به خوبي ديده مي شود که کوه ها به خاطر ريشه هاي عميقشان همچون ميخهايي هستند.

 

Saeed_askari

عضو جدید
کاربر ممتاز
سحاب چشم گربه (Cat’s Eye Nebula)

موقع انفجار و فرو پاشی ستارگان گازها و موجهای حاصله ترکیبی بسیار زیبا بمانند گل رز ایجاد می کنند. این پدیده در قرآن مجید در سوره الرحمن ایه 37 بیان گردیده است:​
(55:37) فإذا انشقت السماء فكانت وردة كالدهان
[55:37] هنگامي كه آسمان از هم پاشيده شود و مانند رنگ، به سرخي رز درآيد.

حال عبارت قرآن را با عکس ناسا (NASA) که توسط تلسکوپ هابل (Hubble Telescope)گرفته شده است، مقايسه کنيد!
چگونه بشری که در هزاروچهارصد سال پیش می زیسته است می توانست بدون داشتن هیچگونه تلسکوپ ویا دسترسی به تکنولوژی امروزی به پدیده ای که در میلیونها کیلومتری زمین رخ می دهد پی برده باشد؟ آیا بجز این است که آیه های اعجاز آور و شگفت انگیز قرآن ازطرف آن یکتا خالق هستی که آگاه مطلق به کلیه امورهستی است براو نازل گردیده است؟
 

Saeed_askari

عضو جدید
کاربر ممتاز
گسترش جهان هستي

فرضیه اثبات شده گسترش آسمانها یکی از یافته های مهم علمی در قرن بیستم بود که خدای متعال با صراحت آنرا در قرآن بیان فرموده است.​
(51:47) والسماء بنينها بأييد وإنا لموسعون
[51:47] ما آسمان را با دست هاي خود بنا كرديم و ما به توسعه آن ادامه خواهيم داد.
 

Saeed_askari

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترتيب شب و روز

روردگار هستی در سوره مبارک الرحمن آیه 17 در قرآن مجید و در سوره زخرف آیه 38 اشاره به وجود دو مشرق و دو مغرب می کند:
(55:17) رب المشرقين ورب المغربين
[55:17] پروردگار دو مشرق و دو مغرب.

(43:38) حتى إذا جاءنا قال يليت بيني وبينك بعد المشرقين فبئس القرين
[43:38] هنگامي که او نزد ما بيايد، خواهد گفت: "آه، کاش ميان من و تو به اندازه دو مشرق فاصله بود. چه همزاد بيچاره کننده اي"!
اشاره به و جود دو مشرق و دو مغرب در آیه های فوق نشانه آن است که، بر خلاف مفروضات آمیخه با خرافات زمان پیامبر اسلام، زمین مسطح نیست بلکه کروی شکل است. اگر این آیه را بهمراه آیه 30 سوره مبارک النازرات مطالعه کنیم کروی (تخم مرغی شکل) بودن زمین و ترتیب شب و روز(دو مشرق و دو مغرب) در نیمکرههای آن کاملا مشخص می گردد:
(79:30) والأرض بعد ذلك دحيها
[79:30] او زمين را تخم مرغي شكل ساخت.
 

Saeed_askari

عضو جدید
کاربر ممتاز
از يک توده گازي شکل تا آسمانها و زمين




در سوره ای که بنام دخان یعنی گاز نامیده شده است خدای متعال اشاره به مرحله ابتدائی پیدایش آسمانها و زمین کرده میفرماید:

(41:11) ثم استوى إلى السماء وهي دخان فقال لها وللأرض ائتيا طوعا أو كرها قالتا أتينا طائعين
[41:11] سپس او به آسمان پرداخت، هنگامي كه هنوز به صورت گاز بود و به آن و زمين گفت: "به وجود بياييد، خواسته يا ناخواسته." آنها گفتند: "ما با ميل و رغبت مي آييم".
[41:11] Then He turned to the sky, when it was still gas, and said to it, and to the earth, "Come into existence, willingly or unwillingly." They said, "We come willingly."

تصویر زیر ستاره اي جديد را در حال شکل گيري از گاز و غبار (نبولاNebula )، از بقاياي گازي که منشاء پيدايش کل جهان بوده است نشان می دهد.





در عکس زیر سحاب لاگون (Lagoon Nebula) را می بینیم که ابري از گاز و غبار با قطري معادل 60 سال نوري است.






همانطوری که در اشکال فوق نشانداده شده است علم امروزثابت کرده است که ستارگان آسمانی از انقباض تودههای عظیم گاز بوجود می آیند، پدیده ای که در قرآن بوضوح برآن در آیه فوق اشاره شده است.
 

Saeed_askari

عضو جدید
کاربر ممتاز
آسمانها را چه چيزي نگاه داشته است؟

روی جاذبه، باذن خدای عالم، عامل نگاهداری آسمانها و زمین است. این نیرو غیرقابل رویت ا ست ولی همانند ستونهایی استوار موجب نگاهداری آسمانها و زمین و گردش آنها در مدارهای تعیین شده توسط یکتاخالق جهان می باشد. به این پدیده بنحو بسیار زیبایی در قرآن مجید اشاره شده است:

(13:2) الله الذي رفع السموت بغير عمد ترونها ثم استوى على العرش وسخر الشمس والقمر كل يجري لأجل مسمى يدبر الأمر يفصل الاءيت لعلكم بلقاء ربكم توقنون
[13:2] خداست كه آسمانها را بدون ستونهايي كه بتوانيد ببينيد، برافراشت، سپس اقتدار را در دست گرفت. او خورشيد و ماه را متعهد كرد؛ هر كدام تا سرآمدي معين (در مدار خود) در گردشند. او همه چيز را تحت كنترل دارد و آيات را توضيح مي دهد، باشد كه درباره ملاقات با پروردگارتان به يقين برسيد
 

Saeed_askari

عضو جدید
کاربر ممتاز
خداوند متعال می فرمايد:
(أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحَاباً ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكَاماً فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ جِبَالٍ فِيهَا مِنْ بَرَدٍ فَيُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ يَشَاءُ يَكَادُ سَنَا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالْأَبْصَارِ) (النور:43)
[FONT=Arial,sans-serif]مگر نمیدانی که خداوند ابرها را آهسته ( به سوی هم) ميراند, سپس آنها را گرد ميآورد. بعد آنها را متراکم وانباشته ميسازد, آنگاه می بينی که باران از لا بلای آنها بيرون می ريزد, ونيز خدا از آسمان,از ابرهای که مانند آن, تگرگهای بزرگی را فرو مياورد, وهر کس را بخواهد با آن زيان ميرساند, وهرکس را بخواهد از زيان آن بدور ميدارد. در خشش برق ابرها نزديک است چشمها را از ميان بردارد,( هر يک از اين پديده هادليل بر قدرت خدا وموجب ايمان به آفريدگار آنها است).

[/FONT][FONT=Arial,sans-serif]دکتر عبد المجيد الزندانی ميگويد: بعد از مطالعات بر روی آبرها در مرکز رصد خانه جده ( عربستان سعودی) به اين نتيجه رسيدم که, چگونگی باران از ابرها دارای سيستم ومراحل خاصی می باشد,سپس به قرآن کريم رجوع كردم برایم واضح شد که خداوند متعال اين مراحل را به شکل دقيق بيان نموده است.[/FONT]
[FONT=Arial,sans-serif]يکی از اين ابرها را نوع تراکمی مينامند: [/FONT]
[FONT=Arial,sans-serif]ابرهای متراکم: وقتی ابرها خورد روی هم متراکم شوند, وابرهای بزرگتر را تشکيل می دهند, چنانکه خداوند در قرآن کريم فرموده است: [/FONT](أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحَاباً ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ) ']ابره[FONT=Arial,sans-serif] را روی هم متصل ميگردان[/FONT]ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكَاماً[FONT=Arial,sans-serif], يعنی متراکم ميسازد[/FONT](ثم يجعله ركاماً فترى الودق يخرج من خلاله)
[FONT=Arial,sans-serif]در ابرهای کوه مانند پارچه های يخ وجود دارد که با گردش آنها تگ[/FONT][FONT=Arial,sans-serif]ْ[/FONT][FONT=Arial,sans-serif]رگ تشکيل می شود, [/FONT]
[FONT=Arial,sans-serif][FONT=Arial,sans-serif](وينزل من السماء من جبال فيها من برد فيصيب به من يشاء ويصرفه عمن يشاء يكاد سنا برقه يذهب بالأبصار)[/FONT][FONT=Arial,sans-serif]
از آسمان از ابراهای کوه مانند آن, تگ[/FONT][FONT=Arial,sans-serif]ْ[/FONT][FONT=Arial,sans-serif]رگهای بزرگی را فرو مياورد, وهر کس را بخواهد بان ضرر ميرساند,وهر کس را بخواهد از زيان آن برطرف می کند. درخشندگی برق ( حاصل از اصطکاک)ابرها ( آن اندازه نيرومند است) نزديک است چشمها را ( خيره و) از ميان بردارد. به اين نتيجه خواهد رسيد که ابرهای باهم متصل می شوند, چرا قرآن از کلمۀ تأليف استفاده نموده است , تأليف بمعنای چند چيز مختلف را در کنار هم گذاشتن وبه هم پيوند دادن است. علت اينکه قرآن کريم کلمۀ تأليف بکار برده اين است که پاره ابرها از نظر غلظت بخار آب وترکيبات وغيره با هم فرق می کند. چرا قرآن کريم از حرف ( فا) استفاده کرده است؟ حرف ( فا) به تعقيب وترتيیب دلالت ميکند, که بسرعت می انجامد.[/FONT]
[/FONT]
[FONT=Arial,sans-serif][FONT=Arial,sans-serif]شرح آیۀ مبارکه: ريزۀ تگ[/FONT][FONT=Arial,sans-serif]ْ[/FONT][FONT=Arial,sans-serif]رگ همانطور قران کريم گفته در واقع دانه های يخ است که در بالائی ابرها است. ريزه های تگرگ زمان تشکيل می شود که تخته های يخی در بالای ابر,قطره های آب را که سردی آنها در تحت صفر است ولی متجمد نمی شوند جمع می کند.واين قطره ها بزرگتر شده وحرکت رو به بالای آنها متوقف می شود وبه صورت قطره های باران وتگرگ فرو می آيند.


[/FONT][/FONT]

[FONT=Arial,sans-serif][FONT=Arial,sans-serif]دانشمندان ميگويند : وقتی تگرگ از ميان يک منطقه تحت صفر ومنطقه ريزهای يخی در ابر می افتد ابر الکتريست می شود, وزمانی قطره های مايع با دانه های تگرگ بر خود ميکنند سريعاً هنگام تصادم يخ می بندند.اين عمل سطح دانه تگرگ را از ذرات يخ دور تا دور گرم ترنگه می دارد.اين آيه مبارکه بيان گر چنين واقعه مي باشد:[/FONT](فيصيب به من يشاء ويصرفه عمن يشاء يكاد سنا برقه يذهب بالأبصار)سنا" [/FONT][FONT=Arial,sans-serif]درخشندگی. پرتو. اينجا اشاره به رعد وبرقهای است که الکتریست می شود. [/FONT]
[FONT=Arial,sans-serif]وگاهی در يک دقيقه چهل بار آذرخش در ميگيرد. واين الکترونها از بخش سرد تر به بخش گرمتر جريان پيدا می کنند. سپس از آن دانه تگرگ برق منفی می شود همين اثر نيز وقتی قطر های با زير صفر با دانه های تگرگ وذره های ريز داری برق مثبت بر خورد می کنند رخ می دهد. اين شحنه های داری برق مثبت توسط باد به منطقه بالای ابر برده می شوند وتگرگ دارای برق منفی به زير ابر می افتد وبدين گونه منطقه پائين تر ابر منفی می شود اين برق منفی بصورت نور آزاد می شود. ونور آن چنان شديدی است چشمها را خيره ميسازد.[/FONT]
 

Saeed_askari

عضو جدید
کاربر ممتاز
کلاغ دانا ترين پرندگان است


وقتي كه قابيل هابيل به قتل رساند، او را رها ساخت و وحيران ماند و نمى‏دانست با آن، چه كند. خداوند دو كلاغ را چنين مأموريت داد كه يكى از آنها ديگرى را بكشد و با منقار و پاهايش چاله‏اى براى آن بكند و سپس او را در آن چاله افكنَد. هنگامى كه قابيل ملاحظه كرد، آن كلاغ چگونه كلاغ ديگر را مدفون ساخت، دلش به رحم آمد و دوست نداشت عاطفه‏اى كمتر از آن داشته باشد، از اين رو برادرش را در زير خاك نهان ساخت، حيرت زده و غمگين و پشيمان از كرده خويش با خود گفت: آيا شايسته است كه من عاطفه و مهرى كمتر از اين كلاغ داشته باشم! اين سخن را خداوند سبحان اين گونه بيان فرموده است:

فَبَعَثَ اللّهُ غُرَاباً يَبْحَثُ فِي الأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءةَ أَخِيهِ قَالَ يَا وَيْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَـذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءةَ أَخِي فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ[المائدة : 31]

پس از آن خداوند کريم زاغی را ( کلاغ)فرستاد( که کلاغی ديگری را کشته بود)تا زمين بکاود وبه او نشان دهد چگونه جسد برادرش را دفن کند.( هنگامی که ديد که آن زاغ چگونه زاغ که کند پنهان کرد)قابيل گفت: وای بر من ! آيا من نميتوانم مثل اين کلاغ باشم وجسد برادرم را دفن کنم؟! پس ( سر انجام از ترس رسوائی و بر اثر فشار وجدان ،از کرده خود پشيمان شد و) از زمرۀافراد پشيمان گرديد .

کلاغ مرده را دفن ميکند





چرا خداوند پاک کلاغ را برای آموختن حاک سپاری مرده به انسان می فرستد ؟ اکتشافات انجام شده روی پرندگان نشان می دهد که کلاغ دانا ترين پرندگان است و و يژگيهائی دارد که آنرا از ديگر پرندگان جدا می کند ،از مهمترين آنها يکی اينکه حجم مغز آن نسبت به ساير پرندگان بزرگتر است،وديگر اينکه مرده خود را بخاک دفن می کند. وقتی کسی از کلاغها می ميرد،کلاغ ديگر با منقار وچنگالهای خود گور می کند وپس از آن بالهای کلاغ مرده را با گرد می کند وبه کنار بدن آن می آورد ( مثل انسانها)،وپس از آن مرده را با احترام بلند می کند ودر قبر خود می گذارد وبعد روی آن خاک می ريزد. حتی کلاغی که مرتکب گناه می شود در داد گاه کلاغان گناهگار حساب شده وبه اعدام محکوم می شود و او را بامقار های خود می کشند نيز توسط يکی از کلاغها برای خاکسپاری برده می شود وبهمان ترتيب بخاک سپرده می شود.



بايد مرده به خاک دفن شود:

فرستادنکلاغ برای آموزش دادن خاکسپاری مرده به انسان، به اين معنی است که مرده می بايست به خاک سپرده شود. و مرده ضمن اينکه خوراکی برای درندگان می شود و می گندد و خاک سپردن آن احترامی به فرد مرده است، هنگاميکه تحليل می رود و در جو پراکنده می شود بيماريهائی را ايجاد می کند. بنابر اين چنانکه آيه مطرح نموده، دين از دير زمان به انسان ياد داده بوده که مرده را می بايست به خاک سپرد.
 

Saeed_askari

عضو جدید
کاربر ممتاز
خسوف


در طول تاريخ ، اين پديده همواره مورد توجه اقوام و ملت های مختلف بوده است. اغلب تمدنهای قديم ماه گرفتگي را پديده*ایشوم مي*دانيستندو درباره آن اعتقادات خرافیداشتند. اين حقيت راحضرت محمد صلی الله عليه وسلم به طور ديگري بيان فرموده اند:(إن الشمس والقمر آيتان من آيات الله تعالى لا ينخسفان لموت أحد ولا لحياته، فإذا رأيتم ذلك فافزعوا إلى ذكر الله تعالى وإلى الصلاة)صحيح البخاريومسلم
چگونه ماه می گيرد؟
حركت ماه و زمين در مدارهاي خود ،پديده هايي زيبا و كم نظير را خلق میكند كه بيشك دليليبر عظمت و دقت آفرينش کون میباشد.
همه یما ميدانيم كه ما هنگام شب در سايه زمين قرار می گيريم. در واقع سايه زميناز دو ساختمان مخروطيشكل درست شده است كه يكيدر داخل ديگريقرار دارد بخش خارجييا نيم سايه ایمنطقه ایاست كه زمين فقط قسمتياز پرتو هایخورشيد را مسدود می كند و مانع از رسيدن آنها به ماه ميشود دراين هنگام قرص درخشان ماه تاريک می شود.ماه همچنان دور زمين می گردد و پس از مدتی از سايه آن خارج می شود، يعني ماه و خورشيد و زمين در يك راستا يا خط مستقيم قرار گيرند به طوري كه زمين بين ماه و خورشيد قرار داشته باشد. وقتي كه زمين در جريان حركت خود بين خورشيد و ماه قرار مي*گيرد، مانع از رسيدن نور خورشيد به ماه مي*شود. در اين هنگام ماه در تاريكي فرو مي*رود. اين حالت را ماه*گرفتگي يا خسوف مي*گويند


(وكل في فلك يسبحون) هر يک در مداری خود شناورند. تمام ماه از داخل سايه ي زمين عبور مي كند. اين پديده به اين دليل رویمیدهد كه ماه مشخصا در بخش مخالف موقعيت خورشيد در آسمان، قراردارد. قرص نقره ای رنگ ودرخشان ماه تاريک می شود.
انواع خسوف :خسوف کلی: زمانی که همه ماه روی سايه زمين وارد می شود ( تاريکترين قسمت از سايه آن ) خسوف کامل ناميده می شود .
خسوف جزئی : زمانی که قسمتی از ماه روی سايه وارد می شود خسوف ناقص ناميده می شود .

ماه مي تواند رنگ هاي زيادي از قرمز تيره گرفته تا نارنجي و زرد ،بر سطح خود داشته باشد.
عکس بسیار بزرگ بوده به صورت اتوماتیک کوچیک شده است روی نوار زرد برای بزرگ شدن کلیک کنید

بر خلاف خورشيد گرفتگی رصد ماه گرفتگی تماما بي خطر است ،و شما به هيچ دوربين محافظي نياز نداريد. : (رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ)[آل عمران: 191].
 

Similar threads

بالا