مشاعرۀ سنّتی

[elnaz66]

اگر دستم رسد بر چرخ گردون

به او گویم که این چون است و آن چون

یکی را داده ای صد گونه نعمت

یکی را قرص جو آلوده در خون

باباطاهر

 

[booghbooghabbasy]

ناز آن چشمان نازت نازم ای نازآفرین
ناز داری ناز کن نازت بنازم نازنین

 

[يامين]

نو گل نازنین من تا تو نگاه می‌کنی

لطف بهار عارفان در تو نگاه کردنست

 

[booghbooghabbasy]

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

 

[يامين]

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

همه عمر برندارم سر از این خمار مستی

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی​

 

[booghbooghabbasy]

يادم آيد كه چو طفلی شيطان
مادر خسته خود را آزرد
ديو شب از دل تاريكی ها
بی خبر آمد و طفلك را برد

 

[يامين]

يادم آيد كه چو طفلی شيطان
مادر خسته خود را آزرد
ديو شب از دل تاريكی ها
بی خبر آمد و طفلك را برد

در دهر چو آواز گل تازه دهند
فرمای بتا که می به اندازه دهند

از حور و قصور و ز بهشت و دوزخ
فارغ بنشين که آن هر آوازه دهند ​

​

​

​

 

[نازنین]

دریا و کوه در ره ومن خسته و ضعیف
ای خضر پی خجسته مدد کن به همتم

 

[taba]

من از بیگانگان هرگز ننالم
که هر چه با مو کرد آن آشنا کرد

 

[نازنین]

در هر طرف ز خیل حوادث کمینگی است
زان رو عنان گسسته دواند سوار عمر

 

[يامين]

روز روشن به خود از عشق تو کردم چو شب تار
به امیدی که تو هم شمع شب تار من آئی
​

 

[نازنین]

یاقوت جان فزایش از آب لطف زاده
شمشاد خوش خرامش در ناز پروریده

 

[2sadaf2]

هرجا كه گلي خندد با دوست بخنديد
هرگه كه بهار آيد با عشق بجوشيد!

ف.مشيري

 

[يامين]

در دکان همه باده فروشان تخته است
آن که باز است همیشه در میخانه‌ی تست


​

 

[2sadaf2]

تا تو نگاه ميكني كار من آه كردن است
اي به فداي چشم تو اين چه نگاه كردن است؟!

 

[يامين]

تو خود شعری و چون سحر و پری افسانه را مانی
به افسونِ کدامین شعر در دام من افتادی


​

 

[2sadaf2]

يادم آيد كه دگر از تو جوابي نشنيدم
پاي در دامن اندوه كسيدم
نگسستم نرميدم!

 

[يامين]

ما در این عالم که خود کنج ملالی بیش نیست

عالمی داریم در کنج ملال خویشتن
​

 

[2sadaf2]

نازم به ناز آن كه ننازد به ناز خويش
ما به ناز ناز فروشان نياز نيست!

 

[gh_engineer]

تو که بردی ز دلم صبر و همه تاب و توان
گو کجایی تا بی آیم به همان جا و مکان

 

[shiva_21_2]

نماند ناز شيرين بي خريدار
اگر خسرو نباشد كوه كن هست

 

[VRWH]

تا کی ز مصیبت غمت یاد کنم
آهسته ز فرقت تو فریاد کنم
وقت است که دست از دهن بردارم
از دست غمت هزار بیداد کنم

 

[2sadaf2]

مرا از دست اينان وا رهانيد
به گوشم جاي اين آيات افسوس
سرود زندگاني را بخوانيد

 

[کالیگولا]

دیگر این پنجره بگشای که من
به ستوه آمده ام از این شب تنگ!

 

[artemiss]

گوهر مخزن اسرار همان است که بود
حقه ی مهر بدان مهر و نشان است که بود
عاشقان زمره ی ارباب امانت باشند
لاجرم چشم گهر بار همان است که بود...

 

[کالیگولا]

در سلوکم گفت پنهان عارف وارسته ای
نقد سالک نیست جز تیمار قلب خسته ای

 

[يامين]

آسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند

در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا


​

 

[gh_engineer]

این همه شهد و شکر کز سخنم می ریزد
اجر صبریست کز آن شاخه نباتم دادند

 

[نسیم]

در شب قدر که برتر ز هزاران ماه است
حاجت آینه از حضرت یکتا , عشق است .

 

[يامين]

تا مرد سخن نگفته باشد
عیب و هنرش نهفته باشد