مشاعرۀ سنّتی

canopus

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
شمع را بر سر نمیدانم هوای روی کیست
بوی گل می آید از دود پر پروانه ام
 

shabnam777

عضو جدید
کاربر ممتاز
من صفاي عشق ميخواهم از او
تا فدا سازم وجود خويش را
او تني مي خواهد از من آتشين
تا بسوزاند در او تشويش را
 

canopus

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
این شیوه ام ز شمع خوش آمد که هیچگاه
پروانه را نسوخت مگر در حضور خویش
 

canopus

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
یا بگدازم چو شمع یا بکشندم به صبح
چاره همین بیش نیست سوختن و ساختن
 

canopus

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تا ز شمع عارضت در جان شرر افتاده است
جان به پایت هر زمان پروانه وار افتاده است
 

canopus

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
یار اگر سوخت چو پروانه دل عاشق زار
اشکها ریخت دراین ماتم و چون شمع بسوخت
 

canopus

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
یاری نتوان دید که بیداد ندارد
شمعی نتوان یافت که پروانه نسوزد
 

arsam313

عضو جدید
در این سفینه,کسانی که ناخدا شده اند
تمام عمر ,گرفتار موج و طوفانند

شب خوش ;)
 

canopus

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
در بزم تو محرومی از وصل عجب نیست
پروانه ی پر سوخته ی پای چراغیم

(شب خوش;))
 

sisah

عضو جدید
منکران را هم از این می دو سه ساغر بچشان
وگر ایشان نستانند روانی به من آر

ساقیا عشرت امروز به فردا مفکن
یا ز دیوان قضا خط امانی به من آر
 

sisah

عضو جدید
تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام
شمه‌ای از نفحات نفس یار بیار

به وفای تو که خاک ره آن یار عزیز
بی غباری که پدید آید از اغیار بیار
 

Alone_Queen

عضو جدید
تو كيستي، كه من اينگونه بي تو بي تابم؟
شب از هجوم خيالت نمي برد خوابم.
تو چيستي، كه من از موج هر تبسم تو
بسان قايق، سرگشته، روي گردابم!
 

sam-smith

عضو جدید
تو كيستي، كه من اينگونه بي تو بي تابم؟
شب از هجوم خيالت نمي برد خوابم.
تو چيستي، كه من از موج هر تبسم تو
بسان قايق، سرگشته، روي گردابم!

مردن چقدر حوصله می خواهد
بی آنکه در سراسر عمرت
یک روز، یک نفس
بی حس مرگ زیسته باشی
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا