بهتر از این کرم بود جرم تو را گنه تو را شرح کنم که پیش من بر چه نمط فغان کنی
yas87 کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Mar 13, 2021 #71,761 بهتر از این کرم بود جرم تو را گنه تو را شرح کنم که پیش من بر چه نمط فغان کنی
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Mar 13, 2021 #71,762 یک ذره وفا را به دو عالم نفروشیم هر چند در این عهد خریدار ندارد صائب تبریزی
yas87 کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Mar 13, 2021 #71,763 دلا بسوز که سوز تو کارها بکند نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Mar 13, 2021 #71,764 دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
sara20012 کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Mar 15, 2021 #71,765 ای خوشا آن دل که آزاری نمیآید از او غیر کار عاشقی کاری نمیآید از او
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Mar 15, 2021 #71,766 وفا اگر نتوانی مرا ببر از یاد تو هم به عهد خودت کار روزگاران کن مهدی سهیلی
sara20012 کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Mar 16, 2021 #71,767 نیست در دیده ما منزلتی دنیا را ما نبینیم کسی را که نبیند ما را صائب تبریزی
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Mar 16, 2021 #71,768 آن دل که تواش دیده بدی، خون شد و رفت و ز دیدهٔ خون گرفته، بیرون شد و رفت روزی، به هوای عشق، سیری میکرد لیلی صفتی بدید و بیرون شد و رفت شیخ بهایی
آن دل که تواش دیده بدی، خون شد و رفت و ز دیدهٔ خون گرفته، بیرون شد و رفت روزی، به هوای عشق، سیری میکرد لیلی صفتی بدید و بیرون شد و رفت شیخ بهایی
sara20012 کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Mar 16, 2021 #71,769 تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Mar 19, 2021 #71,770 دردم از یار است ودرمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم حافظ
Scheme کاربر بیش فعال Mar 19, 2021 #71,771 من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود جان و تن را نتوان گفت که مقداری هست سعدی
yas87 کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Mar 19, 2021 #71,772 تا که بودیم نبودیم کسی، کشت ما را غم بی همنفسی تا که رفتیم همه یار شدند، خفته ایم و همه بیدار شدند قدر آئینه بدانیم چو هست نه در آن وقت که افتاد و شکست در حیرتم از مرام این مردم پست این طایفه ی زنده کش مرده پرست تا هست به ذلت بکشندش به جفا تا رفت به عزت ببرندش سر دست آه میترسم شبی رسوا شوم، بدتر از رسواییم تنها شوم آه ازآن تیر و از آن روی و کمند، پیش رویم خنده پشتم پوزخند
تا که بودیم نبودیم کسی، کشت ما را غم بی همنفسی تا که رفتیم همه یار شدند، خفته ایم و همه بیدار شدند قدر آئینه بدانیم چو هست نه در آن وقت که افتاد و شکست در حیرتم از مرام این مردم پست این طایفه ی زنده کش مرده پرست تا هست به ذلت بکشندش به جفا تا رفت به عزت ببرندش سر دست آه میترسم شبی رسوا شوم، بدتر از رسواییم تنها شوم آه ازآن تیر و از آن روی و کمند، پیش رویم خنده پشتم پوزخند
sara20012 کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Mar 22, 2021 #71,773 دیرگاهیست که افتادهام از خویش به دور شاید این عید به دیدار خودم هم بروم
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Mar 22, 2021 #71,774 من از عهد آدم تو را دوست دارم از آغاز عالم تو را دوست دارم چه شب ها من و آسمان تا دم صبح سرودیم نم نم ؛ تو را دوست دارم قیصر امین پور
من از عهد آدم تو را دوست دارم از آغاز عالم تو را دوست دارم چه شب ها من و آسمان تا دم صبح سرودیم نم نم ؛ تو را دوست دارم قیصر امین پور
محـسن ز مدیر بازنشسته کاربر ممتاز Apr 8, 2021 #71,775 مارانه غم دوزخ و نه حرص بهشت است بردار زرخ پرده که مشتاق نگاهیم ترسیدن ما همه از بیم بلا بود اکنون زچه ترسیم که در عین بلاییم
مارانه غم دوزخ و نه حرص بهشت است بردار زرخ پرده که مشتاق نگاهیم ترسیدن ما همه از بیم بلا بود اکنون زچه ترسیم که در عین بلاییم
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Apr 8, 2021 #71,776 ما بی غمان مست دل از دست داده ایم همراز عشق و همنفس جام باده ایم بر ما بسی کمان ملامت کشیده اند تا کار خود ز ابروی جانان گشاده ایم حافظ
ما بی غمان مست دل از دست داده ایم همراز عشق و همنفس جام باده ایم بر ما بسی کمان ملامت کشیده اند تا کار خود ز ابروی جانان گشاده ایم حافظ
محـسن ز مدیر بازنشسته کاربر ممتاز Apr 8, 2021 #71,777 مروت گر چه نامی بینشان است نیازی عرضه کن بر نازنینی ثوابت باشد ای دارای خرمن اگر رحمی کنی بر خوشه چینی
مروت گر چه نامی بینشان است نیازی عرضه کن بر نازنینی ثوابت باشد ای دارای خرمن اگر رحمی کنی بر خوشه چینی
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Apr 8, 2021 #71,778 یک عمر پریشانی دل بسته به مویی است تنها سر مویی ز سر موی تو دورم ای عشق به شوق تو گذر میکنم از خویش تو قاف قرار من و من عین عبورم قیصر امین پور
یک عمر پریشانی دل بسته به مویی است تنها سر مویی ز سر موی تو دورم ای عشق به شوق تو گذر میکنم از خویش تو قاف قرار من و من عین عبورم قیصر امین پور
محـسن ز مدیر بازنشسته کاربر ممتاز Apr 8, 2021 #71,779 ماییم و سینهای که بود آشیان آه ماییم و دیدهای که بود آشنای اشک گوش مرا ز نغمه ی شادی نصیب نیست چون جویبار ساخته ام با نوای اشک رهی معیری
ماییم و سینهای که بود آشیان آه ماییم و دیدهای که بود آشنای اشک گوش مرا ز نغمه ی شادی نصیب نیست چون جویبار ساخته ام با نوای اشک رهی معیری
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Apr 8, 2021 #71,780 کدامین آتشین سیما به این ویرانه میآید؟ که از دیوار و در بوی پر پروانه میآید.. صائب تبریزی
Saeed.bi کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Apr 9, 2021 #71,781 در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست / مست از می و می خوران از نرگس مستش مست در نعل سمند او شکل مه نو پیدا / وز قد بلند او بالای صنوبر پست
در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست / مست از می و می خوران از نرگس مستش مست در نعل سمند او شکل مه نو پیدا / وز قد بلند او بالای صنوبر پست
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Apr 9, 2021 #71,782 تاجهان باشدنخواهم درجهان هجران عشق عاشقم بر عشق و هرگز نشکنم پیمان عشق تا " حدیث عاشقی " و عشق باشد در جهان نام مــن بادا نوشته بر سر " دیوان عشق "... سنایی
تاجهان باشدنخواهم درجهان هجران عشق عاشقم بر عشق و هرگز نشکنم پیمان عشق تا " حدیث عاشقی " و عشق باشد در جهان نام مــن بادا نوشته بر سر " دیوان عشق "... سنایی
yas87 کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Apr 9, 2021 #71,783 قفس تنگ فلک، جای پرافشانی نیست یوسفی نیست در این مصر که زندانی نیست
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Apr 9, 2021 #71,784 تو را چشمان این آیینه بی شک، هزاران بار با لبخند دیده وگر صد ناروا کردی تحمل، کم و بیش از جهان خرسند دیده فریدون مشیری
تو را چشمان این آیینه بی شک، هزاران بار با لبخند دیده وگر صد ناروا کردی تحمل، کم و بیش از جهان خرسند دیده فریدون مشیری
ALIREZA.F.1988 کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Apr 10, 2021 #71,785 همه سهم من از عشق تو غم بود ولی دوست دارم که ترا شاد ببینم ای دوست
yas87 کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Apr 10, 2021 #71,786 تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
محـسن ز مدیر بازنشسته کاربر ممتاز Apr 13, 2021 #71,787 یارم به یک لا پیرهن خوابیده زیر نسترن ترسم که بوی نسترن مست است و هشیارش کند ای افتاب اهسته نه پا در حریم یارمن ترسم صدا پای تو خواب است و بیدارش کند
یارم به یک لا پیرهن خوابیده زیر نسترن ترسم که بوی نسترن مست است و هشیارش کند ای افتاب اهسته نه پا در حریم یارمن ترسم صدا پای تو خواب است و بیدارش کند
naghmeirani مدیر ارشد عضو کادر مدیریت مدیر ارشد Apr 13, 2021 #71,788 داروی مشتاق چیست، زهر ز دست نگار مرهم عشاق چیست، زخم ز بازوی دوست دوست به هندوی خود گر بپذیرد مرا گوش من و تا به حشر حلقه هندوی دوست گر متفرق شود خاک من اندر جهان باد نیارد ربود گرد من از کوی دوست سعدی
داروی مشتاق چیست، زهر ز دست نگار مرهم عشاق چیست، زخم ز بازوی دوست دوست به هندوی خود گر بپذیرد مرا گوش من و تا به حشر حلقه هندوی دوست گر متفرق شود خاک من اندر جهان باد نیارد ربود گرد من از کوی دوست سعدی
sara20012 کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Apr 14, 2021 #71,789 تا نقش تو در سینه ما خانه نشین شد هر جا که نشینیم چو فردوس برین شد
ALIREZA.F.1988 کاربر حرفه ای کاربر ممتاز Apr 15, 2021 #71,790 دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد سعادت ان کسی دارد که از تنها بپرهیزد