رندان تشنه لب را ابی نمیدهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایتیوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه کنعان شود روزی گلستان غم مخور![]()
از هستی خویش تا پشیمان نشوی /سر حلقه ی عارفان و مستان نشوی /تا در نظر نگردی کافر /در مذهب عاشقان مسلمان نشویمرو، مرو، چه سبب زود زود ميبروي؟
بگو، بگو، که چرا دير دير ميآيي؟
نفس، نفس، زدهام نالهها ز فرقت تو
زمان، زمان، شدهام بيرخ تو سودايي
مجو، مجو، پس از اين، زينهار، راه جفا
مکن، مکن، که کَشَد کار ما به رسوايي
يک لحظه و يک ساعت دست از تو نميدارماز هستی خویش تا پشیمان نشوی /سر حلقه ی عارفان و مستان نشوی /تا در نظر نگردی کافر /در مذهب عاشقان مسلمان نشوی![]()
می ایم و با دلی سیه می ایم /سرگشته و افتاده زه ره می ایم /ای پاک! ز الودگیم پاکی ده! / کالوده به انواع گنه می ایم.يک لحظه و يک ساعت دست از تو نميدارم
زيرا که تويي کارم، زيرا که تويي بارم
از قند تو مي نوشم، با پند تو ميکوشم
من صيد جگرخسته، تو شير جگرخوارم
جان من و جان تو، گويي که يکي بوده است
سوگند بدين يک جان، کز غير تو بيزارم!
(ناز نفست لوتي!)![]()
مرا در منزل جانان، چه امن عيش چون هردممی ایم و با دلی سیه می ایم /سرگشته و افتاده زه ره می ایم /ای پاک! ز الودگیم پاکی ده! / کالوده به انواع گنه می ایم.![]()
اندر طلب یار چو مردانه شدممرا در منزل جانان، چه امن عيش چون هردم
جرس فرياد بر ميدارد که بربنديد محملها!
![]()
http://www.www.iran-eng.ir/member.php?u=17974دگرباره بشوريدم، بدان سانم، بهجان تو
که هربندي که بربندي، بدرّانم، بهجان تو
من آن ديوانهي بندم که ديوان را همي بندم
زبان مرغ ميدانم، سليمانم، به جان تو!
![]()
من آن نگین سلیمان بهیچ نستانمور نهد در ره ما خار ملامت زاهد
از گلستانش به زندان مکافات بریم
یا رب کجاست محرم رازی که یک زمانمپرس از کفر و ايمان بيدلي را
که هم کفر و ايمانش تو باشي
مشو پنهان از آن عاشق، که پيوست
همه پيدا و پنهانش تو باشي
عراقي
(دوست عزيزم! از صبح فعال شدن امتيازم شدم، از دوباره محو شد. ببخشا!)
شبی دل را بتاریکی ز زلفت باز می جستمدلا دلالت خیرت کنم براه نجات
مکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش
وفا نکردی و کردم جفا ندیدی و دیدمدگرباره بشوريدم، بدان سانم، بهجان تو
که هربندي که بربندي، بدرّانم، بهجان تو
من آن ديوانهي بندم که ديوان را همي بندم
زبان مرغ ميدانم، سليمانم، به جان تو!
![]()
باز دم خودم گرمممنون از توجهتون
محل نور تجلی است رای انور شاه
چه قرب او طلبی در صفای نیت کوش
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
![]() |
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
![]() |
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |