خداحافظ اشکانخداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم تو اوا
خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم من اوا
خداحافظ اما ...........................
مشاعره با نام کاربر قبلی
- شروع کننده موضوع pearan
- تاریخ شروع
خداحافظ اما ...........................
بشنو تو آوا های مردم را ولی آخر
جز آن سکوت پر ز معنا را مکن باور
هییییگفتم زهرا قیامتی به پا کنم راز دل خویش را اما برملا نمیکنم
منو یاد یه موجودی انداختی که خاطرمو مکدر کرد چن روز پیش
اما:غوغا به پا شد در دلم به آوایی
کان هم نبود زکینه برای رسوایی(الله اعلم)وانگه دلم آرام گرفت به نجوایی
تو در پَسَت الله خیر الماکرین داری
پ.ن: اشااره به آیه ی و مکرو مکرالله و الله خیر الماکرین
یعنی مکر به کار بردند و خدا هم مکر به کار برد و اون بهترین مکاران است.
هیییی
منو یاد یه موجودی انداختی که خاطرمو مکدر کرد چن روز پیش
غوغا به پا شد در دلم به آوایی
وانگه دلم آرام گرفت به نجوایی
تو در پَسَت الله خیر الماکرین داری
پ.ن: اشااره به آیه ی و مکرو مکرالله و الله خیر الماکرین
یعنی مکر به کار بردند و خدا هم مکر به کار برد و اون بهترین مکاران است.
ای کاش دلم اسیر و بیمار نبود
دربند نگاه زهرا گرفتار نبود
من عاشق و او زعشق من بیخبر است
ای کاش دل و دلبرو دلدار نبود....
ای کاش دلم اسیر و بیمار نبود
دربند نگاه زهرا گرفتار نبود
من عاشق و او زعشق من بیخبر است
ای کاش دل و دلبرو دلدار نبود....
حق دارین تعجب کنین خودمم تعجب کردم
خببببببببببببب:
آوا تو را چه شد تعجب نموده ای؟
دانم که خط به خط آنچه سروده ای
حواله به معشوق خود نموده ای
اما دانی که بارها سروده ام این پند
کآوای عشق را گر سرودی، اشتباه نموده ای
نمیدونم چرا خندم گرفته
حق دارین تعجب کنین خودمم تعجب کردم
خببببببببببببب:
آوا تو را چه شد تعجب نموده ای؟
دانم که خط به خط آنچه سروده ای
حواله به معشوق خود نموده ای
اما دانی که بارها سروده ام این پند
کآوای عشق را گر سرودی، اشتباه نموده ای
نمیدونم چرا خندم گرفته
تعجب کردم از مکر روزگار
از خاطر مکدر این یار
از برای معشوق خود سرودم
آن زند شیرازیِ خال دار
آفرینتعجب کردم از مکر روزگار
از خاطر مکدر این یار
از برای معشوق خود سرودم
آن زند شیرازیِ خال دار
هر چه سروده ایم نبوده در حد قامتش
جز آوای سکوت و تپش های بی امان دل
زهرا و آوا بهانه اند
هر دو گل های یک خانه اند
بازم آفرین
زهرا و آوا بهانه اند
هر دو گل های یک خانه اند
ما را ز یکی خاک سرشتند گویا
لیک سرنوشت من کجا و تو کجا
دارم به دلم حسرت آوای مسیحا را
ک کند دمی خوش این دل ما را
زند کبیر:دیآفرین بر تو ای زند کبیر
هر دو عالم از تو نمیشود سیر
گاهی میگویی آوایی ولی خیلی دیر
گاهی انسانها میشوند از هم سیر
باید که تو باشی شجاع و دلیر
پس بخور تو اسفناج یک دل سیر
دیگه فازم قاطی شده:دی مرسی بابت شعرهای خوبتون
زند کبیر:دی
گاهی میگویی آوایی ولی خیلی دیر
گاهی انسانها میشوند از هم سیر
باید که تو باشی شجاع و دلیر
پس بخور تو اسفناج یک دل سیر
دیگه فازم قاطی شده:دی مرسی بابت شعرهای خوبتون
اتفاقا خوبه
خواهش میکنم. ببخشید تشکرام تموم شدهزهرا مرا ببخش ک شعرم خالیست
بی کیفیت ولی عالیست
ممنون از مشاعرتون روز خوش
زند کبیر:دی
گاهی میگویی آوایی ولی خیلی دیر
گاهی انسانها میشوند از هم سیر
باید که تو باشی شجاع و دلیر
پس بخور تو اسفناج یک دل سیر
دیگه فازم قاطی شده:دی مرسی بابت شعرهای خوبتون
اتفاقا خوبه
زهرا مرا ببخش ک شعرم خالیست
بی کیفیت ولی عالیست
ممنون از مشاعرتون روز خوش
به آوا و زهرا سپاس و درود
کسی غیر پیران در اینجا نبود؟
به آوا و زهرا سپاس و درود
کسی غیر پیران در اینجا نبود؟
دراین درگه که گاهی دوستان رخ مینمایند
منم درگه گهایی هستم پیران. گه
دراین درگه که گاهی دوستان رخ مینمایند
منم درگه گهایی هستم پیران. گه
درود من به معمار وفا دار
خریدار ادب آمد به بازار
درود من به معمار وفا دار
خریدار ادب آمد به بازار
سلام من به تو پیران قدیمی
منم همون هوادار صمیمی
سلام من به تو پیران قدیمی
منم همون هوادار صمیمی
سلام از من همین پیران ساده
که در اشعار تر از پا فتاده
به پیران دلزنده ی ما درودبه آوا و زهرا سپاس و درود
کسی غیر پیران در اینجا نبود؟
که چند وقتی اینجا تو گویی نبود
هنوز همون معمار هستی که هستیسلام من به تو پیران قدیمی
منم همون هوادار صمیمی
ولی بی ما سبوی شعر شکستی
به آوا و زهرا سپاس و درود
کسی غیر پیران در اینجا نبود؟
درود بر تو باد پیران باشگاه ما
شاد باشی و برقرار و برنا
سلام از من همین پیران ساده
که در اشعار تر از پا فتاده
بود پیران. درکلامم قدیمی
ولی او باشد اندر تاپیک صمیمی
بود پیران. درکلامم قدیمی
ولی او باشد اندر تاپیک صمیمی
خدا یار و نگهدار تو معمار
که پیران می رود فعلن پی کار
معمار روزگاران گوید به من بدینسانالا ای دوستان( زهرا_ اوا_ پیران) شما کجایید؟
که اشکان میکند هرسان خداحافظی؟
کز دوستان مروت ناید در این نیستان
شاید کسی کسانی بشکسته اند دل او
قاضی نباشد هرگز روی زمین هیچ انسان
الا ای دوستان( زهرا_ اوا_ پیران) شما کجایید؟
که اشکان میکند هرسان خداحافظی؟
امان از اشکان.
امان از این مهندسان و معماران
یا بنایی را کج خلق میکنند
یا ک خُلقی را کج میکنند
امان از اشکان.
امان از این مهندسان و معماران
یا بنایی را کج خلق میکنند
یا ک خُلقی را کج میکنند
آدینه در راه است و من در انتظارش
آوای خوش سر می دهد شور و صفایش
بی ثمر هر ساله فکر بهارانم ولی ، چون بهاران می رسد با من خزانی میکند...
از مستی مهناز و من تا هق هق فاطی
شب های برمی گردم از روز ملاقاتی
وصله شدن به زندگی با چرخ خیّاطی
سرگیجه دارم خون و قرص و گریه را قاطی
شب های برمی گردم از روز ملاقاتی
وصله شدن به زندگی با چرخ خیّاطی
سرگیجه دارم خون و قرص و گریه را قاطی
اگر ز هر خس و خاری فراکشی ....دامن بهار عیش تو را آفت خزان نرسد
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
مشاعره با اشعار شاهنامه | مشاعره | 18 | |
| S | مشاعره با اشعار بداهه ... | مشاعره | 151 | |
| P | مشاعره کودک ۷ ساله ایرانی - رها حسین پور معتمد | مشاعره | 0 | |
|
مشاعره با اشعار فروغ فرخ زاد | مشاعره | 443 | |
|
مشاعره عرفانی | مشاعره | 560 |