مديريت خسارت جوندگان: با تأكيد بر كاهش خسارت ميكروتوس در سيستم هاي زراعی

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
1. مقدمه
جنس ميكروتوس جزء راسته موش شكلان (Myomorpha)، خانواده Cricetidae و زير خانواده ميكروتينا ها يا ول ها مي باشند. جوندگاني كوچك با دم كوتاه هستند و طول دم معمولا از سر و بدن كوتاهتر است. لالة گوش زياد كوچك نيست و از داخل موها نمايان است. انگشتان معمولي هستند و كف پا داراي شش پينه است. در جمجمه پوزه كوتاه است، فاصلة بين حدقه اي باريك و فشرده و پهناي آن در حدود پهناي پوزه است. تيغه هاي بالاي حدقه اي در بالغ ها به هم متصل شده و به يك تيغة مياني تبديل مي شوند. دندان هاي پيشين بالا بطور قائم به طرف پايين خم شده يا كمي متمايل به جلو هستند و سطح جلويي آنها زرد نارنجي رنگ است. دندان هاي آسيا بطور دائم رشد كرده وسطح آنها از خميدگي ها يا قطعات بستة زيادي تشكيل شده است. در ايران چند گونه از آنها شناسايي شده است از جمله: Microtus nivalis، Microtus socialis، Microtus arvalis و Microtus transcaspicus. اين جانوران از ريشه، پوست تنة درختان، پياز و غده هاي گياهي تغذيه مي كنند و در سطوح تراكم پايين نيز سبب آسيب هاي جدي به مزارع و باغ هاي ميوه مي شوند. هدف از اين بررسي معرفي و چگونگي مبارزه با اين جونده مي باشد.



2. معرفي گونه هاي جنس ميكروتوس
1.2. موش برفي (Microtus nivalis): اين گونه از ساير گونه هاي ميكروتوس بزرگتر و دم آن نسبتا بلندتر است. لالة گوش رشد كمي داشته ولي كاملا نمايان است. پوزه نسبتا كوتاه و پهن و در اطراف آن سيبيل هاي بلندي به رنگ خاكستري يا سفيد روييده شده كه اندازة آنها گاهي به 5 سانتي متر مي رسد. رنگ موها در پشت بدن و در قسمت قاعده اي متمايل به سياه است و در انتها قهوه اي كم رنگ متمايل به حنايي يا قهوه اي خاكستري است. دم كاملا از مو پوشيده شده است. كف دست ها و پاها برهنه است. در دست فقط چهار انگشت رشد كرده و در كف دست پنج پينه وجود دارد. ناخن هاي دست و پا ظريف و نوك تيز و سفيد رنگ و شفاف هستند. در پا هر پنج انگشت رشد كرده است. موش برفي در ارتفاعات زياد نواحي كوهستاني در نقاط سبز چمنزارها زندگي مي كند. در شبها فعال است از قسمت هاي مختلف گياهان كوهستان تغذيه مي كند. موش برفي در ايران تاكنون فقط از زردكوه ناحية بختياري واقع در كوههاي زاگرس و دوآب مازندران واقع در كوههاي البرز گزارش شده است .

2.2. موش مغان (Microtus socialis): جوندگان كوچكي هستند با رنگ قهوه اي و دم كوتاه كه كاملا از مو پوشيده شده است. طول دم معمولا از نصف طول اندازة سر و بدن كوتاه تر است. چشم ها كوچك و لالة گوش مدور و نيز كوچك است. پوزه نسبتا كوتاه است و در اطراف پوزه سيبيل هاي زياد به رنگ قهوه اي يا سفيد روييده است. در دست و پا وضع انگشتان با گونة قبل اختلافي نشان مي دهد. دم كاملا از مو پوشيده شده و موهاي انتهايي دم كمي بلندتر شده و يك دسته مو در امتداد دم تشكيل مي دهند. اين جونده بطور دسته جمعي زندگي كرده و لانه هاي بسيار پر پيچ و خم و طولاني براي خود مي سازد. لانه ها معمولا با هم ارتباط پيدا كرده و ديده مي شود قطعه زمين بزرگي سر تا سر پر از سوراخ لانة اين جوندگان مي شود كه در زير خاك با هم ارتباط دارند. محل زندگي اين جونده بيشتر در زمين هاي سبز و مراتع و كشتزارها است. از قسمت هاي مختلف گياهان به خصوص غلات تغذيه مي كنند. در سال هايي كه تعداد آنها زياد شده و طغيان مي كنند به صورت آفت بزرگي براي محصولات كشاورزي ظاهر مي شوند، و گاهي محصولات يك ناحيه را به كلي از بين مي برند. در شب و روز ديده مي شوند ولي از آفتاب شديد پرهيز مي كنند. بيشتر بعد از غروب آفتاب و صبح فعاليت دارند. توليد مثل آنها خيلي سريع است. بوسيلة جغد و گوشتخواراني نظير روباه و شغال و همچنين مار تغذيه مي شوند ولي تعداد تلفاتي كه بوسيلة اين دشمنان به آنها وارد مي شود در مقابل توليد مثل سريع آنها ناچيز است. اين گونه تاكنون در ايران از خوزستان، فارس، اصفهان، تهران، قزوين، زنجان، آذربايجان، كردستان، كرمانشاه، لرستان و خراسان گزارش شده است .

3.2. Microtus arvalis . : جوندة كوچكي است شبيه به گونة قبل ولي داراي دم نسبتا بلند تر و رنگ تيره تر است. پوزه كوتاه و چشم ها كوچك است. لالة گوش كم رشد كرده است. دست ها و پاها ظريف و كوتاه هستند. رنگ بدن قهوه اي با لكه هايي به نارنجي يا سياه. اين گونه جوندگاني هستند كه بيشتر در روز فعاليت دارند و شبها كمتر از لانه خارج مي شوند. درذ كنار جويهاي كشتزارها و مراتع و يونجه زارها لانه مي سازند. گاهي در باغ ها، جنگل ها و نقاط مرتفع ديده مي شوند. بطور دسته جمعي زندگي مي كنند. لانة آنها از راهروهاي متعدد تشكيل شده كه داراي چند سوراخ است. حجرة اصلي كه محل زندگي حيوان است اغلب در عمق كم نزديك به سطح خاك قرار دارد ولي گاهي لانة اصلي در عمق 30 سانتي متري ديده شده است. از غذاهاي گياهي به خصوص قسمت هاي آبدار گياهان و نيز دانة آنها تغذيه مي كند. مواد غذايي مانند دانه و قسمت هاي ديگر گياهان را ذخيره مي كنند. چنانچه تعداد آنها زياد باشد به محصولات كشاورزي خسارت قابل توجهي وارد مي كنند. توليد نسل آنها سريع است. اين گونه در ايران تا كنون از پيشكوه و دماوند و نزديك چالوس و رضائيه و حوالي بجنورد گزارش شده است .

3. بيولوژي ميكروتوس
جمعيت ميكروتوس هر ساله با توجه به شرايط آب و هوايي، مواد غذايي، دسترسي به زيستگاه مناسب، بيماري، استفاده از جونده كش ها و حضور شكارچيان طبيعي تغيير مي كند. مانند ساير جوندگان، ميكروتوس ها نيز توليد مثل بالايي دارند. به عنوان مثال موش برفي در بهار و تابستان توليد مثل مي كند و هر بار 4 تا 7 نوزاد بدنيا مي آورد همچنين موش مغان در سال تا 5 بار توليد مثل مي كند و در هر بار 8 نوزاد بدنيا مي آورد گاهي تا 17 عدد نوزاد نيز ديده شده است. همچنين ميكروتوس آرواليس در سال در شرايط مناسب ممكن است تا 7 بار توليد مثل كند و در هر بار 4 تا 9 نوزاد مي زايد و گاهي تا 15 نوزاد هم ديده شده است. نوزاد ميكروتوس ها به سرعت رشد مي كنند و از شير گرفته مي شوند و ظرف 2 تا 3 هفته به لحاظ جنسي بالغ مي شوند. بنابراين اگر زيستگاه از هر جهت مناسب باشد، تراكم ميكروتوس ها مي تواند افزايش يابد و در نتيجه موجب خسارت هاي زيادي تنها در يك فصل رشد شوند. آستانه زيان اقتصادي ميكروتوس ها در تراكم هاي پايين جمعيت است زيرا حتي جانوراني كه تنها زندگي مي كنند نيز مي توانند خسارت قابل ملاحظه اي به مزارع و محصولات وارد كنند. به دليل آنكه حتي در مناطق كوچك سطوح جمعيت اين جانوران يكنواخت نمي باشد، پيش بيني آستانه زيان اقتصادي آفت مشكل است.
ميكروتوس ها در فصل رشد از ميوه ها و ساير محصولات موجود در مزارع استفاده مي كنند و در فصل پاييز و زمستان و اوايل بهار از ريشه ها، ساقه ها و پيازها استفاده مي كنند. توت فرنگي، بوته ها و درختان زينتي، درختان سيب، دانه هاي درخت كاج و صنوبر و گياهان زينتي علفي مورد علاقة ميكروتوس ها مي باشد. ميكروتوس ها هم از ريشه و هم از ساقه هاي گياهان علفي گلدار تغذيه مي كنند.
پوشش گياهي و بوته هاي متراكم و درختان كوتاه و انبوه زيستگاه مناسبي براي ميكروتوس ها فراهم مي كند. از اين رو اين زيستگاه ها در معرض آسيب هاي جدي قرار مي گيرند.
4. روش هاي كنترل
براي كنترل ميكروتوس ها استفاده از مديريت تلفيقي آفات (IPM) – يعني تركيبي از روش هاي كاهش زيستگاه، تله گذاري، استفاده از طعمه مسموم و استفاده از جانوران شكارچي – بهترين روش شناخته شده براي كاهش تراكم اين جانوران است. رديابي زيستگاه هاي ميكروتوس در اوايل بهار و دوباره در هر پاييز، افزايش تراكم ميكروتوس ها را قبل از اينكه خسارتي وارد كنند، مشخص خواهد كرد.

1.4. رديابي ميكروتوس
قبل از اينكه ميكروتوس ها خسارت قابل ملاحظه اي را موجب شوند، چندين تكنيك رديابي توصيه مي گردد. از جمله جستجو در سطح گذرگاههايي كه علف هاي آن به تازگي چيده شده است، رديابي فضولاتي كه اغلب نزديك علف هاي متراكم يافت مي شود. شاخص مفيد ديگري كه حضور ميكروتوس را نشان مي دهد، استفاده شاخص تكه سيب است. استفاده از چند روش براي رديابي مي تواند ارزيابي معتبرتري را از پتانسيل خسارت در آينده فراهم كند. ميكروتوس ها تونل هاي زير زميني كه قطر سوراخ ورودي آن 2/11 اينچ مي باشد مي سازند و توده هاي كوچك خاك نزديك لانة آنها ديده مي شود. تونل هايي كه ايجاد مي كنند كم عمق و باريك هستند بنابراين مي توان با شخم زدن (مبارزه زراعي) لانه ها را خراب كرد.
براي شناسايي گونه هاي ميكروتوس بهترين روش تله گذاري مي باشد. زيرا تكيه بر روش ساخت لانه ها و تونل هاي ايجاد شده مي تواند گيج كننده باشد. لازم به ذكر است شناسايي گونه ها بسيار مهم است زيرا بر چگونگي كنترل تأثير مي گذارد.
به منظور استفاده از روش شاخص تكه سيب، تكه هاي سيب را در مكانهايي كه مشكوك است، نزديك در ورودي تونل ها و مسير عبور جونده قرار دهيد و روزانه آن را كنترل كنيد. درصد قطعات سيبي كه تا حدي يا تمام آن خورده شده يا به گونه اي ديگر بي نظمي هايي ايجاد كرده اند، پتانسيل هجوم و خسارت را نشان خواهد داد. به منظور شناسايي افزايش فعاليت و جمعيت بايد فعاليت ميكروتوس ها بطور منظم رديابي گردد. لااقل رديابي در پايان فصل توليد مثل (اوايل زمستان) زماني كه جمعيت به حداكثر خود مي رسند و در شروع فصل توليد مثل (بهار) زماني كه جمعيت ها در حداقل خود هستند، بايد انجام گيرد. معمولا سطوح جمعيت براي ميكروتوس ها به ازاي هر 4050 متر مربع بيان مي شود. رديف درختان منطقه (يك رديف در مركز و ساير آنها با زاوية 45 درجه قرار گرفته اند) را بررسي كنيد. درصد درختاني كه در اطراف آنها فعاليتي مشاهده شده است بوسيلة روش شاخص تكه سيب و يا بازديد بصري سيستم هاي تونل يا هر دو تعيين كنيد. رديابي منظم، افزايش فعاليت را نشان خواهد داد. اگر جمعيت، وسعت كنترل را توجيه كند، رديابي منظم مكان ها را حتي بعد از اينكه جمعيت كاهش يافته است، ادامه دهيد. ميكروتوس ها معروف هستند كه ناگهان جمعيت شان به طور انفجاري افزايش مي يابد بطوري كه مناطق اطراف را تصرف خواهند كرد و در محلي كه كنترل صورت گرفته است ممكن است دوباره ساكن شوند. از اين رو رديابي منظم ضروري مي باشد.
2.4. كاهش زيستگاه
ميكروتوس ها در مزارع و باغ ها سبب مشكلات زيادي مي شوند. رها كردن مالچ ها و باقيمانده هاي محصول زيستگاه مناسبي را براي آنها فراهم مي كند. مناطقي كه پوشش گياهي متراكم و وسيعي دارند مكان هاي لانه گذاري مناسبي هستند. بنابراين در اطراف مزارع پوشش گياهي متراكم را بايد از بين برد زيرا موجب مي گردد ميكروتوس ها در معرض ديد شكارچي هاي طبيعي مانند شاهين، جغد، روباه و گربه قرار گيرند. براي پاكسازي علف هاي اطراف باغ هاي ميوه، گلخانه ها يا مزارع مي توان از علف كش هاي مناسب استفاده كرد. لازم به ذكر است استفاده از علف كش ها بايد با برنامه ريزي انجام گيرد زيرا تجمع زياد علف كش ها موجب مي گردد موش ها مخفي شوند و در زمان ديگري كه پوشش گياهي مناسب است دوباره ظاهر شوند. اگر پاكسازي اطراف درختان و مزارع ممكن نيست استفاده از علف چين ها به دفعات به كاهش جمعيت كمك خواهد كرد.
3.4. شكارچي ها
ترغيب شكارچي ها اغلب تعداد ميكروتوس ها را كنترل مي كند. درست است شكارچي هاي زيادي وجود ندارند تا اينكه جمعيت ميكروتوس ها را در سطوح قابل قبول نگه دارند، اما استفاده از شكارچي ها كنترل بلند مدت را تشكيل مي دهد. يكي از بهترين شكارچي ها گربه هاي خانگي هستند. همچنين شاهين ها، جغدها، كلاغ ها و مارها نيز از ميكروتوس ها تغذيه مي كنند. در تعدادي از باغ ها و مزارع به دليل فقدان ميله هاي عمودي بلند منجر به عدم كارايي شكارچي هايي مانند جغدها، شاهين ها و كلاغ ها مي گردد. زيرا اين پرندگان زمين از بالا مي بينند و براي گرفتن شكار به سرعت فرود مي آيند. نصب يك ميله عمودي يا تيرك چوبي با ارتفاع 8 تا 10 فوت و عرض 2 تا 6 فوت مي تواند به كنترل بلند مدت جونده كمك كند. مارها نيز از شكارچيان مفيد جوندگان كوچك هستند از اين رو نبايد آنها را بي دليل از بين برد.
4.4. تله گذاري
در باغ ها و مزارع كوچك تله گذاري مي تواند به همان اندازة كنترل شيميايي مؤثر باشد. به هرحال تله گذاري كار مشكلي است و ممكن است بهترين گزينه نباشد. احتمالا بهترين زمان براي گذاشتن تله پاييز است. زيرا بعد از اولين سرماي شديد وقتي غذاهاي باب ميل كمتري در محيط وجود دارد، اشتياق ميكروتوس ها به طعمه زياد است. همچنين بهترين زمان براي كاهش جمعيت قبل زمستان است زماني كه خسارت به گياهان بسيار زياد است.
تله ها را مي توان در گوشه هاي راست دهانة تونل ها يا در مسيرشان در مزارع قرار داد. براي قرارگيري تله كندن گودال ضروري نيست. براي تهيه طعمه بايد نسبت متناسب طعمه و سم مورد توجه قرار گيرد و از طعمه هاي كه جذاب براي ميكروتوس ها هستند استفاده نمود. به عنوان مثال مي توان از كره بادام زميني يا تكه هاي كوچك سيب با پوست استفاده نمود. البته نوع طعمه انتخابي مي تواند بر حسب شرايط محيطي و خوشايندي آن متفاوت باشد. سعي شود طعمه ها روي ماشه تله، براي جلوگيري از بردن طعمه بدون بكار افتادن تله، قرار گيرد. تله بايد هم سطح با كف تونل قرار گيرد. تله ها را مي توان با مقواي خم شده يا تخته هايي پوشاند البته ضرورتي ندارد. لااقل يك تله به ازاي هر 100 فوت مربع در مناطق تحت هجوم كمتر، يا حداقل 80 تله به ازاي هر جريب در مسيرهاي تحت هجوم بيشتر قرار دهيد. به جاي استفاده از تله هاي كشته گير، تله هاي زنده گير مي توانند براي كنترل جمعيت هاي جونده استفاده شوند. نقص اين نوع تله ها آن است كه حيوانات مرده بايد از بين بروند. بعد از اينكه تله ها تنظيم شدند، زود به زود آنها را كنترل كنيد. فورا ميكروتوس هاي مرده را برداريد و دوباره تله تنظيم كنيد. بعد از يك هفته تله گذاري وسيع، تعداد جوندگان به دام افتاده روز به روز بايد به صفر نزديك شود. اگر اينطور نبود تله گذاري را ادامه دهيد تا اينكه هيچ جونده اي در تله ها ديده نشود. بعد از برداشتن تله ها، ممكن است ترجيع دهيد پوشش گياهي اطراف تونل ها را برداريد بنابراين آنها مي توانند بطور منظم رديابي شوند. در پاييز و اوايل بهار، دوباره ميكروتوس ها را با استفاده از روش شاخص تكه سيب يا روش هاي ديگر مورد رديابي قرار دهيد. اگر نشانه اي ديده شد دوباره تله گذاري را تكرار كنيد.
5.4. مواد شيميايي
كشاورزان از زيان اقتصادي درنتيجة ميكروتوس ها رنج مي برند. انتخاب روش مناسب كنترل وابسته به ميزان اعتماد و هزينه صرف شده براي آن روش كنترلي است. به هر حال اگر جمعيت جونده افزايش يابد استفاده از طعمه هاي سمي و تيمار با جونده كش ها سريع ترين و مؤثرترين روش كنترل است. جونده كش ها به صورت سموم حاد و مزمن طبقه بندي مي شوند. جونده كش هاي حاد (براي مثال فسفيد آلومينيوم) سموم سريع العمل هستند و معمولا بعد از يكبار تغذيه جونده را مي كشند. در مقابل جونده كش هاي مزمن كه بيشتر شامل سموم ضد انعقادي يا آنتي كواگولانت ها مي باشند، چند بار تغذيه براي ايجاد كشندگي ضروري مي باشد. وقتي از طعمه هاي سمي استفاده مي كنيد پيشنهاد مي شود براي جلوگيري از ايجاد حالت طعمه گريزي جونده كش ها به نوبت يا به تناوب استفاده شوند. طراحي يك برنامه زمان بندي دقيق برنامه طعمه گذاري را با موفقيت مواجه خواهد كرد. زمان مناسب براي استفاده از طعمه سمي بعد از برداشت، پاييز و زمستان و اوايل بهار است. استعمال هاي اوايل بهار مي تواند جمعيت ها را قبل از اينكه ماده هاي بيشتري توليد مثل را شروع كنند كاهش دهد. اما جمعيت ميكروتوس ها مي تواند قبل از زمستان بعدي سريعا بهبود يابند. همانطور كه از بهار مي گذرد و غذا در محيط فراوانتر مي گردد طعمه گذاري كمتر مؤثر است. در طي پاييز، پذيرش طعمه دوباره افزايش مي يابد. استعمال هاي اواخر پاييز يا درست قبل از زمستان. جمعيت جوندگان را كاهش مي دهد زمستان يك زمان ايده آل براي گذاشتن طعمه است زيرا مواد غذايي در محيط كم مي باشد.
محل قرار گيري طعمه نيز در برنامه كنترل بسيار مهم مي باشد. مشكل اصلي با تمام طعمه ها اين است كه به سرعت رطوبت جذب مي كنند و درنتيجه براي بيشتر از يك هفته دوام ندارند و بايد دوباره تهيه شوند.قرارگيري طعمه در تونل ها يا روي تكه هاي لاستيك يا ساير مواد مشابه به حفظ طعمه از رطوبت كمك خواهد كرد. همچنين برقراري ايستگاه هاي طعمه در مسيرهايي كه جوندگان فعال مي باشند بهترين نتيجه را مي دهد. ايستگاه هاي طعمه در طي زمستان و اوايل پاييز بسيار كارآمد مي باشند.
پژوهش هاي زيادي روي تغيير زيستگاه و كنترل شيميايي ميكروتوس ها صورت گرفته است. بيشتر پژوهش ها روي اكولوژي ميكروتوس ها به منظور شناخت بهتر عواملي كه روي جمعيت ميكروتوس ها تأثير مي گذارند، بوده است. بنابراين با شناخت تك تك اين موارد مي توان خسارت هاي ناشي از جوندگان به محصولات كشاورزي را به حداقل خود رساند.
 
بالا