ما.......ودیگرهیچ!!!

spow

اخراجی موقت
قتل عام خونین بنگلادش بسرعت خاطره هجوم روسها به چکسلواکی را فروپوشاند,قتل النده ناله های بنگلادش را محو کرد,جنگ صحرای سینا باعث شد تا مردم النده را فراموش کنند ,کشتارعمومی درکامبوج صحرای سینارا ازذهن مردم زدودوغیره وغیره و.....
تا اینکه سرانجام همگان میگذارند همه چیز از یاد برود
میلان کوندرا(خنده وفراموشی-نامه های گمشده)

اینکه یک اندیشه یک مکتبت یک دین ویک نظر ....موافق ومخالف داشته باشد چیز عجیبی نیست
چه انکه هیچ انسانی کاملا مشابه دیگری نیست وهرانچه از کوزه اندیشه برون تراود لاجرم مزه ای متفاوت خواهد داشت
اما غصه دار بودن ماجرا دوبعد دارد
یکی انسانی وایرانی ماجرا که ماهمچون همگانیم مثل همگان میبینیم فکر میکنیم نظر میدهیم صحبت میکنیم احساس میکنیم ولی بدتر از همگان فراموش میکنیم وعادت پذیری ما به شرایط حسب الامر فرهنگمان بسیار بالاست
اینکه تطابق با شرایط خوب است یا بد را باید برحسب اتفاقات رخ داده سنجید وظرف پذیری همیشه خوب یا همیشه بد نخواهد بود
چه ان که عادت به پذیرش مداوم شکستها وعقب ماندنها بکند لاجرم بنده قدرتمندان خواهد گشت وفریبش اسانتر از کلاغ تو قصه ها
اما بعد دوم واصلی واصالتا ایرانیش برمیگردد به خود ما
میتوانی لائیک باشی مناسک دینی انجام دهی درمورد اقتصاد خرد وکلان نظر بدی کارهنری بکنی بری پیاده روی صبحگاهی شعر بگویی و....
میتوانی دیندار ومقید باشی به دوبی واستامبول واروپا گاهگاهی سفر تفریحی وزیارتی بروی کارهای تعمیراتی انجام دهی با اهالی فرهنگ به بحث وگفتگو بنشینی و....
میتوانی شاعر یا نویسنده باشی زندانها را رنگ کنی باغچه را گاهی بیل بزنی وامهای کلان بگیری وتعمیرکار موبایل باشی!!...
اما هرچه که باشیم یک جای کارمان میلنگد
تناقض درفرهنگ ملوک الطوایفی ایران به شدت بیداد میکند...فرهنگی که از دست مدعیانش هم خسته شده
یکروز از کورش وداریوش دم برمیاورند وااسفا سرمیدهند روز دیگر کتابی دررد همه داشته ونداشته این تاریخ به دست چاپ میسپارند...روزی سکولارند وروز دیگر از دین وتاثیران برفرهنگ ایران سخن میرانند
گاهی میخندانند وفردایش خبردرداور همیشگی به تیتر روز تبدیل میشود
از اقتصاد سخن میرانند واز انواع انفولانزاهای اقتصادی اما دکتری نیست که امپیولی برای این گاو بیمار تجویز کند ولاجرم کار به بیطار میکشد وحکایت طوطی کل وروغن
این که درچنین فرهنگ متضادی اندیشه ها عضو حزب باد شده اند بسیار دردناک است
هر کلونی برای خودش مرزهایی دارد بغایت قرمز که عبور ونزدیک شدن به هرکدام مستلزم عبور از دیگری است ودراین میان باورهای بسیاری است که برباد میروند وانسانهایی که خرد میشوند وغافلانی که غافلتر میشوند
هیچ معیاری برای ثبات فکر وجود ندارد اما پرچمداران اندیشه همگی درحال دمیدن بر بوق وکرنای خویشند چنان که فکر میکنی صوراسرافیل را میدمند وهرکدام نوید بخش راستی وپاکیند
به کجای دنیای متمدن چنین ملغمه شلم شوربایی سراغ دارید؟
واینکه ان کس که بخواهد بیندیشد به کدامین ده کوره باید پناهنده شود که گم نشود!؟
برای تغییر شخصیت یک انسان کافیست تا باورهای اورا تغییر دهید به مرور زمان خودش به تبعیت از شخصیتش تغییر خواهد کرد اما ما ایرانیها به کدامین باورمان با اندیشه دست یافته ایم؟
 

.Soheil

عضو جدید
کاربر ممتاز
در رابطه با چائوشنکو هم برنامه بذارید ممنون میشم
 
  • Like
واکنش ها: spow

.Soheil

عضو جدید
کاربر ممتاز
چائوشسکو نه چائوشنکو!
اوا خواهر راس میگیا .......

تو رومانی به جای شین نون مینویسن ولی همون شین خونده میشه......چه کنم این همه اطلاعات رو
 
  • Like
واکنش ها: spow

yapoo

عضو جدید
اوا خواهر راس میگیا .......

تو رومانی به جای شین نون مینویسن ولی همون شین خونده میشه......چه کنم این همه اطلاعات رو

شرمنده ولی این همه رو اصلاحش کن چون تو رومانیایی n همون صدای ن میدهمحض اطلاع:الفبای رومانیایی:A, a (a); Ă, ă (ă); Â, â (â din a); B, b (be), C, c (ce); D, d (de), E, e (e); F, f (fe / ef); G, g (ghe / ge); H, h (ha / haş); I, i (i); Î, î (î din i); J, j (je), K, k (ka de la kilogram), L, l (le / el); M, m (me / em); N, n (ne / en); O, o (o); P, p (pe); Q (chiu); R, r, (re / er); S, s (se / es); Ș ș (șe); T, t (te); Ț ț (țe); U, u (u); V, v (ve); W (dublu ve); X, x (ics); Y (i grec); Z, z (ze / zet). چندتام مثال:http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Romanian_language&oldid=184325847
 

.Soheil

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرمنده ولی این همه رو اصلاحش کن چون تو رومانیایی n همون صدای ن میدهمحض اطلاع:الفبای رومانیایی:A, a (a); Ă, ă (ă); Â, â (â din a); B, b (be), C, c (ce); D, d (de), E, e (e); F, f (fe / ef); G, g (ghe / ge); H, h (ha / haş); I, i (i); Î, î (î din i); J, j (je), K, k (ka de la kilogram), L, l (le / el); M, m (me / em); N, n (ne / en); O, o (o); P, p (pe); Q (chiu); R, r, (re / er); S, s (se / es); Ș ș (șe); T, t (te); Ț ț (țe); U, u (u); V, v (ve); W (dublu ve); X, x (ics); Y (i grec); Z, z (ze / zet). چندتام مثال:http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Romanian_language&oldid=184325847
آپدیتش کردیم
 

mohamad javid

عضو جدید
کاربر ممتاز
اما ما ایرانیها به کدامین باورمان با اندیشه دست یافته ایم؟
spow
اول بهت سلام ميكنم...:gol:
بعد خدمت باسعادت ميگم كه اصلاً الان ايراني مونده تا باوري داشته باشه و با انديشه به اون باورهاش برسه؟!!!
نه عزيز متاسفانه هم درگير بدبختي خودشون...كه باعثش....
 
  • Like
واکنش ها: spow

.ترلان

عضو جدید
متاسفم که اینو میگم ولی ما ایرانیها شاید بر اساس جو خفن مذهب فکر کردنمون هم تقلیدی شده
و شاید واسه همینه که ایرانی ها رو خیلی زود جو میگیره
خیلی راه رو کچکی رفتیم،طول میکشه وشاید نشه که یاد بگیریم چی باید باشیم
 
  • Like
واکنش ها: spow

spow

اخراجی موقت
خب مگه کرکس و کلاغ بده؟
چشمها را باید شست!!!!
آقا عیدت مبارک!

سلام مهرشاد جان:heart:
به به!
اقا رد کن عوض اون دوتا بوسی که برات فرستادم الان باید با بهرش شیش تا بدی:surprised:
اصفهانی بازی درنیاردیگه
ما به پنج تا هم قانعیم
کلاغ وکرکس هم دل دارن دیگه لابد لامصبا!
 
بالا