مادر در یک جمله؟

[hami_sani]

شما گفتید در مورد مادر
ولی من د رمورد پدر و مادر یه کلمه میگم
پدر و مادر یعنی نفس

 

[kar20]

مادر؟
​

 

[M A N D E G A R]

مادر = ماه
​

 

[ronak/64]

بهترین آفریده ی خدا.......توصیف نشدنی!!!

 

[sahel_k]

مادر:پروانه عاشق میسوزد و میسازد...

 

[هدیش]

رفیق بی کلک مادر

 

[ارشیا2168]

مادر یعنی فداکار!
فداکار و از جان گذشته ! نمیتونم بیانش کنم واقعا میگن زبان باز میمونه از بیانش همین جاس!!!!!!!
خدایا این چه فرشته ای هست؟

 

[kar20]

مادر معطرترین گل خلقته

همیشه نگرانیم اینه که مبادا کسی بین ما باشه که
حرمت پدر و مادرش رو زیر پا بذاره
به قران قسم تا کنارشونیم قدر نمیدونیم اما اگه به جبر زمانه دور بشیم حال به هر علت تازه میتونیم سیاه چاله های نقصان رو توی وجود خودمون ببینیم
پس قدر بدانیم.

​

 

[Dr Ali]

مادر = مادر

 

[Roya.r]

مادرم ری مهت روح وروان است مرا یک نـگاه تو به از هـردو جهان اســت مرا
مـهر تو قوت تن قوت جان است مرا در دل اندیشه ی تو گنج نهان است مرا



دلم براش تنگید 2ماه ندیدمش

 

[sacred]

تنها کسی که بهش گفتم دوسش دارم! تعجب نکرد گفت می دونستم از نگاهت فهمیدم لازم نبود بیانش کنی!!!!
تنها کسی که واقعا می‌فهمه چه حالی دارم!!!!!

در حد مرگ بهش وابستم!!!

 

[.MosTaFa.]

مادر یعنی زندگی

 

[lars_manson2002]

انده مرام و معرفت, نمیدونم چطوریه که همیشه به فکر آدم هستن.

خدا, کاش همه مادر بودن...

 

[nazila65]

مادر عاشق ترین عاشقاااااااااااااا...........
مامانم هربار که بهش یه چیزی میگیم اینو میگه ....
مامان یعنی یه شونه مهربون که اشکات و خالی کنی روش..مامان یعنی یه رویا پر از ستاره ...
که من خودم خیلی وقتا قدرش رو نمی دونم..
مامانم دوسسسست دارم منو ببخش واسه خیلی از چیزا

 

[vleila]

از همهء دنیا برام عزیزتره

 

[nima_tavana]

گذشت،ایثار.

 

[Atishpare_Shahi]

تنها بهونه برای زندگی مادرمه
عزیز ترین چیزیه که تو زندگیم دارم

 

[گارداش]

كسي كه از دوست داشتن زياد بد بختت مي كند.

 

[E.lahe]

رویا . . . . .

 

[kar20]

تنها کسی که بهش گفتم دوسش دارم! تعجب نکرد گفت می دونستم از نگاهت فهمیدم لازم نبود بیانش کنی!!!!
تنها کسی که واقعا می‌فهمه چه حالی دارم!!!!!

در حد مرگ بهش وابستم!!!

این دیگه وابستگی نیست و دوست داشتن و عشق حقیقیه

​

 

[majid-survey]

برای من که بابامو رو دستم از دست دادم

و میخوام که بعدا غبطه این روزارو نخورم

یعنی همه چی

کلمات کوچک تر از وصف مادر هستن

کاش بابامو میتونستم اینجوری درک کنم

 

[GILMARD]

رفیق بی کلک.

 

[dokhtare bala]

تو جون منی مادر تو عمر منی مادر بی تو گل سنگم
تو جون منی مادر تو عمر منی مادر بذار دورت بگردم

 

[shima_b99]

مادر
آغوش تو مکانیست زیبا تر از دو گیتی
​

 

[vahid.shirazi]

تنها دلیل موندن تو این دنیا

 

[سوگلییی]

تاج از فرق فلك برداشتن

جاودان آن تاج بر سر داشتن

در بهشت آرزو ره يافتن

هر نفس شهدي به ساغر داشتن

روز در انواع نعمت ها و ناز

شب بتي چون ماه دربر داشتن

صبح، از بام جهان چون آفتاب

روي گيتي را منور داشتن

شامگه ، چون ماه رويا آفرين

ناز بر افلاك و اختر داشتن

چون صبا در مزرع سبز فلك

بال در بال كبوتر داشتن

حشمت و جاه سليمان يافتن

شوكت و فر سكندر داشتن

تا ابد در اوج قدرت زيستن

ملك هستي را مسخر داشتن

بر تو ارزاني كه ما را خوشتر است

لذت يك لحظه مادر داشتن

 

[بادبادک باز]

یکی از زیبا ترین جملاتی که در وصف مادر شنیدم از ناپلئون:

مادر با دستی گهواره و با دستی عالم را تکان می دهد.​

 

[mezak]

حرف دلتونو بزنید​

مادر ؟ .........................​

​

مادر یعنی خدا​

 

[shoonisht]

با سلام

قلب مادر
داد معشوقه به عاشق پیام ---------- که کند مادر تو با من جنگ
هر کجا بیندم از دور کند ---------- چهره پر چین و جبین پر آژنگ
با نگاه غضب آلود زند ---------- بر دل نازک من تیر خدنگ
از در خانه مرا طرد کند ---------- همچو سنگ از دهن قلماسنگ
مادر سنگ دلت تا زنده ست ---------- شهد در کام من وتوست شرنگ
نشود یک دل و یک رنگ تو را ---------- تا نسازی دل او از خون رنگ
گر تو خواهی به وصالم برسی ---------- باید این ساعت بی خوف و درنگ
روی و سینه تنگش بدری ---------- دل برون آری از آن سینه تنگ
گرم و خونین به منش باز آری ---------- تا برد ز آینه قلبم زنگ
عاشق بی خرد ناهنجار ---------- نه بل آن فاسق بی عصمت و ننگ
حرمت مادری از یاد ببرد ---------- خیره از باده و دیوانه ز بنگ
رفت و مادر را افکند به خاک ---------- سینه بدرید و دل آورد به چنگ
قصد سر منزل معشوق نمود ---------- دل مادر به کفش چون آرنگ
از قضا خورد دمدر به زمین ---------- و اندکی سوده شد او را آهنگ
وان دل گرم که جان داشت هنوز ---------- اوفتاد از کف آن بی فرهنگ
از زمین باز چو برخاست نمود ---------- پی برداشتن آن آهنگ
دید از آن دل آغشته به خون ---------- آید آهسته برون این آهنگ
آه دست پسرم یافت خراش ---------- آخ پای پسرم خورد به سنگ

با تشکر - سیستم 32