mor1360
عضو جدید
اصلن برام مهم نیست که عقیده من جزء خدامحوری محسوب میشه یا انسان محور
چیزی که برای من اهمیت داره آرامش و انسانیت هست
من این همه کشتو کشتارو برای اثبات عقیده قبول ندارم
شما همچنان می فرمایید که عقیده من برحقه و دیگرانی مانند شما هم از ادیان دیگر همین صحبتو میکنن
پس هنوز تا اثبات این صحبت انسان های زیادی باید کشته شوند
جالبه بیشترین جنگ و خونریزی بین برادران مسلمانمون هست که از یک راه خدا را میپرستن و پیامبر واحدی هم دارند
همبن مهم نبودن، موجب شده که روی این مسائل به اندازه کافی فکر و مطالعه وتحقیق نکنید و در نتیجه به دیدگاه درست و واقعگرایانه ای نرسید! اگه مطالبی رو که در پست های بنده بودند با دقت بیشتر می خوندید


حق و باطل، قرنهاست که اثبات شدن و راه های منتهی به اونها هم مشخص گردیده اند! ولی کشتار همچنان ادامه دارد! زیرا خیلی ها نمی خواهند به دلایل بسیار زیادی که قبلا بهشون اشاره کردم، به حق و لوازم آن گردن نهند! پس شعار برحق بودن خودشان را داده و دیگران را محکوم و تکفیر کرده و مرگ آنها را جایز می دانند! مثلا برخی فرقه های همین مسلمانانی که شما نام بردید، چون در بحث منطقی و عقلی چیزی برای گفتن ندارند، از آن فرار کرده و مذهب حق را به صورت های مختلف محکوم و تکفیر کرده و قتل پیروان آن را جایز می دانند! و جالب اینجاست که همه کارهای آنها، به طور اتفاقی به نفع مخالفان دین تمام می شود!
همون دیدی که علمای شیعی به بهاییت دارند.همون دید را علمای صنی به شیعیان دارند.پس کسانی که چنین برخوردی با بهاییان دارند نباید توقع زیادی نسبت به علمای صنی داشته باشند
برخی از دوستان، نظراتی میدن که نشون میده مطالعه، تحقیق و تحلیل در قاموس فکری آنها، در حداقل سطح و ارزش خود قرار داره! اصلا شما فرق "سنی" و "وهابی" رو میدونید؟! یا فرق "شیعه" و "بهایی" رو فهمیدی؟! منشا و مبانی این مسلک ها و نتایج ناشی از اونها رو بررسی کردی که اینطور قضاوت میکنی و حکم میدی؟! یا باز هم قضیه اومانیسم و تکیه بیش از حد بر عقل خود مطرحه؟! واقعا که اگه قشر تحصیل کرده ما چنین فکر و عمل کنند، وای به حال بقیه!
