برای من شخصن، چون تو ایران فقط تو محیط دانشگاه هستش که آدم اجتماعی میشه و اولین بار با محیطی مخلوط از دختر و پسر در ارتباط هستیم و اینها، دوست دارم همسرم حداقل این محیط رو تجربه کرده باشه و پخته تر باشه.در حد فوق دیپلم هم کافیه.
ولی اینکه حتمن تا لیسانس و فلان و بیسار باشه،برای من اصلا هیچ اهمیتی نداره.
و اینکه چه نوع رشته ای بخونه،باز هم اهمیت نداره.ولی ترجیحا رشته ای بخونه که ضرر جسمی روحی بهش نرسونه.
اینها نظرات گهربار خودمه
اینو قبلن یکی از فامیلامون ازم پرسید، من بهش گفتم واسم مهم نیست، بهم گفت هنوز پخته نیستی،باید بیشتر فکر کنی.از اون موقع این مسئله تو ذهنم بود بهش فکر کردم و در کل به این نتیجه رسیدم که فکر می کنم منطقیه.
مثل این میمونه شما بطری بنزین تو بقلت بگیری،بهت بگن خطرناکه،بگی نه چون کبریت پیشم نیست چه خطری داره!
این هم چون تجربه نکرده دلیل نمیشه که یه سری ایرادات داشته باشه یا نه.به قولی باید قدرت "ارده اش" تست بشه!تو جاهایی که اراده داشته، چه تصمیماتی گرفته؟!
من اتفاقا خیلی زیاد دوست دارم،همسر آینده ام سختی های خیلی متفاوتی رو تست کرده باشه،دوست دارم پخته و حتی بیشتر از من بفهمه.اینجوری خیلی بهتر میتونه کمکم کنه و جلوی اشتباهاتم رو بگیره.
ولی یه آدم نپخته و کم سن و به قولی آفتاب مهتاب ندیده،این زیاد مطمئن نیست.چون مبهمه.مشخص نیست چیه چه کارایی ازش برمیاد و هنوز شخصیت واقعی خودش شکل نگرفته.احتمال زیاد بعد از ازدواج به چیزی تبدیل میشه که قبل ازدواج نبوده.
الان من متوجه نشدم باید سختی بکشه یا نکشه؟؟
