mahsa_namvar
عضو جدید
با سلام به همه ی دوستان عزیز
راستش نمیدونم از کجا شروع کنم...هنگ کردم.
تو خانواده ای بزرگ شدم که اسلام رو همیشه به نفع خودشون تفسیر کردن مثل خیلیای دیگه. تا چند سال پیش منم مثل اونا بودم.نه حجابم رو درست رعایت میکردم نه دینمو درست میشناختم.نمیخوام از خانوادم بد بگم یا تقصیرو بندازم گردن اونا ولی بدجوری زیر فشار روحیم...
3 سال پیش با پسری آشنا شدم که از هر جهت با من فرق داشت.فرهنگی...روحی...
ولی یه چیزی تو وجودش بود که منو به خودش جذب کرد.خیلی به خدا نزدیک بود به خودمم که اومدم دیدم کلا عوض شدم.اون به من خودمو شناسوند.دینمو شناسوند.حالا دیگه از روی عادت نماز نمیخونم نظرم نسبت به خیلیا که قبلا(فقط به خاطر اینکه از بچگی تو گوشم خونده بودن) احساس خوبی نسبت بهشون نداشتم عوض شد.حالا دیگه متعصفانه با خانوادم غریب شدم.نه من اینو خواستم نه کسی که عاشقش شدم.ولی به خاطر تغییراتی که تو حجابم به وجود اومده نه فقط مورد تمسخر دوستام بلکه خانوادم هم قرار گرفتم وقتی هم علتش رو میگم بازم وضع همینه...مادر و خواهرم هم که از این رابطه اطلاع دارن فکر میکنن همه ی اینا به خاطر اینه که عشق کورم کرده و واسه جلب توجه اون دارم این کارارو میکنم و اصرار دارن ازش جدا شم
به نظر شما چه جوری میتونم متقاعدشون کنم...من که دیگه هنگ کردم
و یه سوال دیگه اینکه بیرون گذاشتن مو از نظر اسلام گناه؟ میدونم تو قران خیلی رو حجاب تاکید کرده ولی آیه ای یا حدیثی سراغ دارین که در مورد این موضوع چیزی گفته باشه؟ در این مورد هم نظر بدین لطفا
ممنون از همه
راستش نمیدونم از کجا شروع کنم...هنگ کردم.
تو خانواده ای بزرگ شدم که اسلام رو همیشه به نفع خودشون تفسیر کردن مثل خیلیای دیگه. تا چند سال پیش منم مثل اونا بودم.نه حجابم رو درست رعایت میکردم نه دینمو درست میشناختم.نمیخوام از خانوادم بد بگم یا تقصیرو بندازم گردن اونا ولی بدجوری زیر فشار روحیم...
3 سال پیش با پسری آشنا شدم که از هر جهت با من فرق داشت.فرهنگی...روحی...
ولی یه چیزی تو وجودش بود که منو به خودش جذب کرد.خیلی به خدا نزدیک بود به خودمم که اومدم دیدم کلا عوض شدم.اون به من خودمو شناسوند.دینمو شناسوند.حالا دیگه از روی عادت نماز نمیخونم نظرم نسبت به خیلیا که قبلا(فقط به خاطر اینکه از بچگی تو گوشم خونده بودن) احساس خوبی نسبت بهشون نداشتم عوض شد.حالا دیگه متعصفانه با خانوادم غریب شدم.نه من اینو خواستم نه کسی که عاشقش شدم.ولی به خاطر تغییراتی که تو حجابم به وجود اومده نه فقط مورد تمسخر دوستام بلکه خانوادم هم قرار گرفتم وقتی هم علتش رو میگم بازم وضع همینه...مادر و خواهرم هم که از این رابطه اطلاع دارن فکر میکنن همه ی اینا به خاطر اینه که عشق کورم کرده و واسه جلب توجه اون دارم این کارارو میکنم و اصرار دارن ازش جدا شم
به نظر شما چه جوری میتونم متقاعدشون کنم...من که دیگه هنگ کردم
و یه سوال دیگه اینکه بیرون گذاشتن مو از نظر اسلام گناه؟ میدونم تو قران خیلی رو حجاب تاکید کرده ولی آیه ای یا حدیثی سراغ دارین که در مورد این موضوع چیزی گفته باشه؟ در این مورد هم نظر بدین لطفا
ممنون از همه