قدر خانواده ات را بدان ....

[rosvayejanan]

​

قدر خانواده ات را بدان ....((بی نهایت زیبا))​

با مردی كه در حال عبور بود برخورد کردم ​

اوو!! معذرت میخوام ​

من هم معذرت میخوام ,دقت نکردم ​

​

ما خیلی مؤدب بودیم ، من و این غریبه ,خداحافظی كردیم و به راهمان ادامه دادیم ​

​

اما در خانه با آنهایی كه دوستشان داریم چطور رفتار می كنیم​

​

كمی بعد ازآنروز، در حال پختن شام بودم.دخترم خیلی آرام كنارم ایستاد همینكه برگشتم به اوخوردم وتقریبا" انداختمش با اخم گفتم: ”اه !! ازسرراه برو كنار“ ​

​

قلب کوچکش شکست و رفت ​

​

نفهمیدم كه چقدر تند حرف زدم ​

​

وقتی توی رختخوابم بیدار بودم صدای آرام خدا در درونم گفت: وقتی با یك غریبه برخورد میكنی ، آداب معمول را رعایت میكنی
اما با بچه ای كه دوستش داری بد رفتار میكنی​

​

برو به كف آشپزخانه نگاه كن. آنجا نزدیك در، چند گل پیدا میكنی .آنها گلهایی هستند كه او برایت آورده است.خودش آنها را چیده. صورتی و زرد و آبی​

​

آرام ایستاده بود كه سورپرا یزت بكنه​

​

هرگز اشكهایی كه چشمهای كوچیكشو پر كرده بود ندیدی​

​

در این لحظه احساس حقارت كردم ​

​

اشكهایم سرازیرشدند.آرام رفتم و كنار تختش زانو زدم ​

​

بیدار شو كوچولو ، بیدار شو. اینا رو برای من چیدی؟ ​

​

گفتم دخترم واقعاً متاسفم از رفتاری كه امروز داشتم
نمیبایست اون طور سرت
داد بکشم ​

گفت :اشکالی نداره من به هر حال دوستت دارم مامان​

من هم دوستت دارم دخترم
و گلها رو هم دوست دارم
مخصوصا آبیه رو ​

​

گفت : اونا رو كنار درخت پیدا کرد م ورشون داشتم چون مثل تو خوشگلن
میدونستم دوستشون داری ، مخصوصا آبیه رو​

آیا میدانید كه اگر فردا بمیرید شركتی كه در آن كار میكنید به آسانی در ظرف یك روز برای شما جانشینی می آورد؟ ​

​

اما خانواده ای كه به جا میگذارید تا آخر عمر فقدان شما را احساس خواهد كرد. ​

​

و به این فكر كنید كه ما خود را وقف كارمیكنیم و نه خانواده مان​

​

چه سرمایه گذاری
ناعاقلانه ای !!
اینطور فكر نمیكنید؟!!
به راستی كلمه
“خانواده“ یعنی چه ؟؟​

​

​

 

[rosvayejanan]

البته من اینو کامل قبول ندارم مسئله به این سادگی نیست و این جملات و عکسها یه جور ادبیات و تحریک احساساته برای رسیدن به این حقیقت که کسایی که نزدیکمون ان چقدر عزیز ان
و این حقیقت کوچیکی نیست

 

[alireza behbood]

ممنون.خيلي جالب بود.
و البته يه تلنگري بود به همه مااااا كه حواسمون رو بيشتر جمع كنيم

 

[SerpentoR]

احساساتمون رو تحریک کردی!!!!

 

[کیوان.م]

عالی بود یکی از بهترین مطالبی بود که خوندم20

 

[rahele_s68]

خیلی عالی بود
مرسی
خوشم اومد

 

[rosvayejanan]

احساساتمون رو تحریک کردی!!!!

عالی بود یکی از بهترین مطالبی بود که خوندم20

خیلی عالی بود
مرسی
خوشم اومد

 

[godmaycry]

فقط میتونم بگم کاش میشد...
عالی بود

 

[m@ys@m]

عجب تراژدی بود
احساساتمان را برانگیخت

 

[parandi2]

ممنون ، قشنگ بود

 

[rosvayejanan]

فقط میتونم بگم کاش میشد...
عالی بود

خواهش می کنم

عجب تراژدی بود
احساساتمان را برانگیخت

شما چند نفرید؟

ممنون ، قشنگ بود

 

[mehrshad53]

موافقم در حد فینال مسابقات اسب دوانی با ویلچیر .........
آرچی خیلی مخلصیم به خدا

 

[::arash::]

آره دقیقا..با همه خوبن..تو خونه که میشه با من نه..
البته منم نمیدونم چرا همه بیرون میگن آرش چه پسره خوبیه..میام خونه مامانم عکسه اینو میگه!!!!!!!!!

 

[rosvayejanan]

موافقم در حد فینال مسابقات اسب دوانی با ویلچیر .........
آرچی خیلی مخلصیم به خدا

آره دقیقا..با همه خوبن..تو خونه که میشه با من نه..
البته منم نمیدونم چرا همه بیرون میگن آرش چه پسره خوبیه..میام خونه مامانم عکسه اینو میگه!!!!!!!!!

آره تو که خیلی خوبی

 

[simafrj]

ممنون
جدا عالی بود

 

[aki.hk]

​

قدر خانواده ات را بدان ....((بی نهایت زیبا))​

با مردی كه در حال عبور بود برخورد کردم ​

اوو!! معذرت میخوام ​

من هم معذرت میخوام ,دقت نکردم ​

​

ما خیلی مؤدب بودیم ، من و این غریبه ,خداحافظی كردیم و به راهمان ادامه دادیم ​

​

اما در خانه با آنهایی كه دوستشان داریم چطور رفتار می كنیم​

​

كمی بعد ازآنروز، در حال پختن شام بودم.دخترم خیلی آرام كنارم ایستاد همینكه برگشتم به اوخوردم وتقریبا" انداختمش با اخم گفتم: ”اه !! ازسرراه برو كنار“ ​

​

قلب کوچکش شکست و رفت ​

​

نفهمیدم كه چقدر تند حرف زدم ​

​

وقتی توی رختخوابم بیدار بودم صدای آرام خدا در درونم گفت: وقتی با یك غریبه برخورد میكنی ، آداب معمول را رعایت میكنی
اما با بچه ای كه دوستش داری بد رفتار میكنی​

​

برو به كف آشپزخانه نگاه كن. آنجا نزدیك در، چند گل پیدا میكنی .آنها گلهایی هستند كه او برایت آورده است.خودش آنها را چیده. صورتی و زرد و آبی​

​

آرام ایستاده بود كه سورپرا یزت بكنه​

​

هرگز اشكهایی كه چشمهای كوچیكشو پر كرده بود ندیدی​

​

در این لحظه احساس حقارت كردم ​

​

اشكهایم سرازیرشدند.آرام رفتم و كنار تختش زانو زدم ​

​

بیدار شو كوچولو ، بیدار شو. اینا رو برای من چیدی؟ ​

​

گفتم دخترم واقعاً متاسفم از رفتاری كه امروز داشتم
نمیبایست اون طور سرت
داد بکشم ​

گفت :اشکالی نداره من به هر حال دوستت دارم مامان​

من هم دوستت دارم دخترم
و گلها رو هم دوست دارم
مخصوصا آبیه رو ​

​

گفت : اونا رو كنار درخت پیدا کرد م ورشون داشتم چون مثل تو خوشگلن
میدونستم دوستشون داری ، مخصوصا آبیه رو​

آیا میدانید كه اگر فردا بمیرید شركتی كه در آن كار میكنید به آسانی در ظرف یك روز برای شما جانشینی می آورد؟ ​

​

اما خانواده ای كه به جا میگذارید تا آخر عمر فقدان شما را احساس خواهد كرد. ​

​

و به این فكر كنید كه ما خود را وقف كارمیكنیم و نه خانواده مان​

​

چه سرمایه گذاری
ناعاقلانه ای !!
اینطور فكر نمیكنید؟!!
به راستی كلمه
“خانواده“ یعنی چه ؟؟​

​

​

رسوای جانان ترکوندی
قشنگ بود و عبرت آموز واقعآ ممنون