شماها یاد تون نمیاد، یه زمان ملت کارشون که با کامپیوتر تموم میشد روی کیبورد و مانیتور و کیس کاور میکشیدن در حد رو مبلی پذیرایی
داداشم یه گوشه خونه لاتی نشسته بود
همه بهش خندیدیم
بعد پسر داییم بهش میگه بیا از دور خودتوببین خیلی خنده دار شدی!
ضدِحالِ بزرگ برای یه مادر اینه که………… ۹ماه دوران بارداری رو تحمل کنه؛ بچه که به دنیا اومد, شبیه عمش بشه….. :دی
خونه دایی دعوت بودیم. من یه کم بعد از بقیه رسیدم. وقتی رفتم تو دیدم همه دارن فیلم می بینن. با صدای بلند گفتم سلام… بعد یارو توی فیلمه به طور اتفاقی گفت سلام و زهر مار مرتیکه! همه از خنده کف سالن پهن شدن