فضای معماری و شهری

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
فضای معماری و شهری-قسمت اول
واژه فضا در لغتنامه دهخدا به معنای “میدان و عرصه” و در فرهنگ معین معادل “مکان وسیع، زمین فراخ و ساحت” تعریف شده است. دیری نیست که این واژه به معنای معمارانه و شهرسازانه خود مورد توجه قرار گرفته است. فضا در حیطۀ دانش معماری و شهرسازی به مفهوم فضایی است که به اشکال گوناگون محدود شده و دارای کارکردهای ویژه ای است. این فضا بستر جریان پیدا کردن زندگی روزمره انسان هاست. فعالیت های فردی و جمعی، خصوصی و عمومی، رفع نیازهای هرروزه، رفتارها، کنش ها و ارتباط های انسانی همه و همه در زمینه فضای شهری و معماری است که جایگاه خود را پیدا میکنند.


میتوان گفت که فضا و انسان (به عنوان استفاده کننده از فضا) در ارتباطی دوسویه به سر برده و هریک بر دیگری تاثیر می گذارند. نمی توان این گونه پنداشت که فضا اصول و کارکردهای خویش را به شیوه ای قطعی بر انسان تحمیل کرده و کنش های او را به تمامی تحت هدایت و سیطره خویش دارد. بلکه رفتارهای خلاقانۀ انسان در فضا می تواند به خلق معانی تازه در فضا و دگرگون کردن واقعیت های فضایی بیانجامد. نیز باید توجه داشت که کنش های انسانی تماما از فضایی که در آن وقوع می یابد مستقل و رها نیست؛ بلکه قوانین جاری در فضا بر رفتارهای انسان تاثیری غیر قابل انکار دارد. آنچه در این میان اهمیت دارد لزوم کوچک بودن شکافِ میان «اهداف فضاهای ساخته شده» و «انتظارات و رفتارهای استفاده کنندگان» است. تنها در چنین صورتی است که فضا و کارکرد آن از دایرۀ رفع نیازهای پایه ای انسان عبور کرده و به رشد فعالیت های اختیاری و نیز شکوفایی زندگی روزمره او می انجامد.

در حوزه پژوهش در بارۀ مفهوم فضا در ادبیات معماری و شهرسازی، کاویدن این مفهوم در متن تاریخ و مطالعۀ تحول آن تا به امروز از مطالعاتی است که فهم هرچه بهتر و بیشترِ مفهوم فضاهای معماری و شهری، و رابطه دوسویۀ میان این فضاها و انسان را میسر می کند. در این راستا انسان شناسی و فرهنگ در نظر دارد که پرونده ای را درباره مفاهیم مرتبط با فضاهای معماری و شهرسازی و سیر تحول این فضاها در تاریخ معاصر ایران گشوده و با افزایش غنای محتوایی این پرونده، زمینه ای را بر دسترسی پژوهشگران این حوزه به منابع مرتبط فراهم نماید.


۱- مفاهیم و تعاریف

فضا در لغتنامه دهخدا

فضا در فرهنگ فارسی معین

فضا (در معماری)/ ویکی پدیا

شناخت محتوای فضای شهری/ حمیدرضا پارسی

مطالعه ی مفهوم شناسی فضا وفضای شهری/مریم قوامی فرد

۲- گونه های فضا


الف) فضای شهری

۲-۱ میدان


واژه میدان در لغتنامه دهخدا

میدان/ویکی پدیا

نیم نگاهی به میادین تهران/ بیژن علی آبادی

گالری تصاویر قدیمی از میادین تهران در انجمن مفاخر معماری ایران

۲-۲ خیابان

واژه خیابان در لغتنامه دهخدا

خیابان/ویکی پدیا

ملاحظات محیطی در طراحی و بهسازی خیابان های شهری/ بهناز امین زاده، فرامرز داعی نژاد

درآمدی بر مفهوم خیابان‌ به عنوان فضای شهری‌ نگرشی بر نظریات و تفکرات معاصر / مسعود خادمی-محمد رضا پورجعفر- روجا علی‌پور

گالری تصاویر قدیمی از خیابان ها و محلات تهران در انجمن مخاخر معماری ایران

خیابانهای معاشر پذیر؛ محل درنگ و ماندن / م.معینی

۲-۳ پیاده رو


واژه پیاده رو در لغتنامه دهخدا

پیاده رو/ ویکی پدیا

پیاده رو و حیات جمعی شهر/ م. آزاد ارمکی

پیاده رو، جایگاهی برای حضور شهروندان / ج.پاکزاد

۲-۴ بوستان و پارک

واژه پارک در لغتنامه دهخدا

واژه بوستان در لغتنامه دهخدا

بوستان/ ویکی پدیا

آشنایی با سازمان پارک‌ها و فضای سبز شهر تهران

۲-۵ مرکز


الف) مرکز شهر

مرکز شهر/ویکی پدیا

مرکز شهر و چگونگی تعیین محدوده آن/ بذرگر، محمد رضا – جمالی، ابراهیم – کریمی صالح، محمد جعفر

سخن روز:مرکز شهر کجاست؟/ جهان شاهی، محمد حسین

ب) مرکز محله

رسالۀ باززنده سازی مرکز محله مسجد ملک/ افسون مهدوی

لیست رساله های مرتبط با مرکز محله در دانشگاه تهران

۲-۶ بازار

واژه بازار در لغتنامه دهخدا

خوانش فضایی بازار؛ بازار چهارسوق شهرستان ساری/ زهره نظام محله

نشریه «هفت شهر» ویژه بازار/ میترا نظام محله

سازمان یافتگی فضای بازار یزد/ زهره نظام محله

ب) فضای معماری


۲-۷ مسکن

واژه مسکن در لغتنامه دهخدا

جایگاه شاخص های مسکن در فرآیند برنامه ریزی مسکن/محمد مهدی عزیزی

تحلیلی بر جایگاه و دگرگونی شاخص های مسکن شهری در ایران/محمد مهدی عزیزی

ازخانه تا برج / حسین سلطانزاده

معماری ایرانی ، الگوی واقعی مسکن پایدار/محمد صادق عابدینی

اخبار و مقالات مربوط به مسکن در وبسایت انجمن مفاخر معماری ایران

فصلنامه آبادی ویژۀ مسکن اجتماعی با رویکرد مسکن اقشار کم درآمد

۲-۸ مرکز تجاری (خرید)


واژه پاساژ در لغتنامه دهخدا

از سرا تا پاساژ و مراکز خرید / حسین سلطانزاده

خرید در پاساژ گلستان/ عباس کاظمی

زندگی روزمره و مراکز خرید در شهر تهران/ عباس کاظمی- یوسف اباذری

تیپولوژی خریداران در مراکز خرید شهری: مطالعه مورد مرکز خرید بوستان/ عباس کاظمی‌- مهدی حسین آبادی

۲-۹ فضای آموزشی

مرور تاریخی بر فضای آموزشی در ایران/ سیدحجت الحق حسینی

ضوابط و معیارهای طراحی فضاهای آموزشی

۲-۱۰ مسجد


مسجد در لغتنامه دهخدا

مسجد/ ویکی پدیا

توجه به معماری در ساخت بنای مساجد ضروری است/ سید علیرضا قهاری ابوالحسن میرعمادی حسین سلطان زاده

درآمدی بر معماری مساجد/انوشه منصوری

آشنایی با نمونه هایی از مساجد ایران در همشهری

۳- فضای عمومی و خصوصی

۳-۱ کتاب فضاهای عمومی و خصوصی شهر/علی مدنی پور-ترجمه فرشاد نوریان

۳-۲ فضای محله‌ای ، فضای گذار از خصوصی تا عمومی/ الهام منصوری

۳-۳ جامعه و فضاهای عمومی شهری/انجمن جامعه شناسی ایران

۳-۴ فضاهای عمومی شهری ؛ بازنگری و ارزیابی کیفی/ مهسا سیفایی- مجتبی رفیعیان

۳-۵ میدان به مثابه‌ فضای عمومی موفق شهری/ دکتر محمد رضا پورجعفر-علی رضا صادقی- مسعود خادمی- فریال احمدی

۴- نمونه هایی از فضاهای طراحی شده معماری و شهری در ایران: تهران


۴-۱ میدان مشق

۴-۲ خیابان سپه قزوین

۴-۳ آشنایی با بوستان لاله تهران

۴-۴ مسجد امام اصفهان/حسین سلطانزاده

۴-۵ لاله زارـ عرصه تفرج، از باغ تا خیابان(شکل گیری خیابان به سبک اروپایی در دوره ناصرالدین شاه)/ محسن حبیبی، زهرا اهری

۴-۶ مدرسه سپه سالار

مدرسه سپه سالار در ویکی پدیا

اخبار و مقالات مربوط به مدرس سپه سالار در انجمن مفاخر معماری ایران

۵- ماخذ شناسی

۵-۱ کتاب

۵-۲ نشریات

۵-۳ پایگاه اینترنتی
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
فضای معماری و شهری-قسمت دوم

فضای معماری و شهری-قسمت دوم

- مفاهیم و تعاریف

فضا در لغت نامه دهخدا
:

فضا. ]ف َ ] (ع اِ) مخفف فضاء. میدان و عرصه . (از ناظم الاطباء) :

تنگ بد بر ما فضای عافیت بی هیچ جرم

این چنین باشد اذا جاء القضا ضاق الفضا. (سنایی)

اجزات چون بپای شب و روز سوده شد

تاوان طلب مکن ز قضا در فضای خاک .(خاقانی)

جای وسیع و فراخ . بطور کلی مکان :

روح القدس خریطه کش او در آن طریق

روح الامین جنیبه بر او در آن فضا. (خاقانی)

با غبار صیدگاه شاه گر تعظیم هست

ز آهوان مشک ده ، صد تبتش در یک فضا. (خاقانی)

باور از بخت ندارم که تو مهمان منی

خیمه ٔ سلطنت آنگاه فضای درویش .(سعدی)

که ناگه دهل زن فروکوفت کوس

بخواند از فضای برهمن خروس .(سعدی)

قرب صدهزار مرده ٔ کفار بر فضای آن مصاف بر زمین انداختند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی).

جای تهی :

در تنگ بینم توکل سرا را

ولیک از درون جز فضایی نبینم .(خاقانی).

فلک . آسمان . هوا :

فضا به بوالعجبی تا کیت نماید لعب

فضا در فرهنگ فارسی معین

گشادی و فراخی هوا

وسعت

پیشگاه و صحن . (ناظم الاطباء). رجوع به فضاء شود.

(اصطلاح جغرافیا) مکانی که کره ٔ زمین در منظومه ٔ شمسی اشغال میکند.

فضا (در معماری)/ ویکی پدیا


با اینکه بسیاری از معماران، فضا را ذات و ماهیت معماری می‌دانند و با وجود مطالب زیادی که در باب اهمیت فضا در معماری عنوان شده و می‌شود، در فرهنگ‌ها و دانشنامه‌ها تعریفی از مفهوم فضا در معماری به چشم نمی‌خورد. فقدان واژه فضا در کتاب‌های مرجع معماری نیز کاملاً قابل توجه و تعجب‌انگیز است.

دلیل این امر شاید این باشد که تلقی و کاربرد معماران از واژه فضا چنان واضح است که نیازی به توضیح واژه‌ای کاملاً مشخص، احساس نمی‌کنند. اما این برهان ساده، آنجا که درمی‌یابیم این واژه در متن تاریخ طولانی معماری نسبتاً جدید می‌باشد و در دهه‌های اخیر مفهومی بحث‌انگیز بوده‌است، اعتبار خود را از دست می‌دهد.

با توجه به کمبود منابع جامع درباره فضای معماری و جدید بودن این مبحث، برای تبیین مفهوم فضا در تئوری معماری، بایستی به دیدگاه‌های معماران و نظریه‌پردازان در مورد مفهوم فضای معماری استناد نماییم. در میان نظریه‌پردازان معماری مدرن، برونو زوی و زیگفرید گیدئون از جمله افرادی هستند که به شکل نسبتاً جامعی مفهوم فضای معماری را مورد کنکاش قرار داده و سعی نموده‌اند اهمیت آن را در معماری بازنمایانند.

برونو زوی معماری را هنر فضا و فضا را ذات معماری معرفی می‌کند، ولی او طبیعت فضای مورد بحث را مشخص نمی‌نماید. برداشت او از فضا صورت واقع‌گرایانه دارد. به اعتقاد او، نماها و دیوارهای یک خانه، کلیسا یا کاخ مهم نیست که چقدر زیبا باشند، آنها تنها ظرف‌اند و به جعبه شکل می‌دهند، نهاد و مظروف فضای داخلی است. ذات معماری برای زوی، سازمان‌دهی معنادار فضا از طریق فرایند محدودسازی است. بنابراین از این دیدگاه، فضا ماده‌ای با گسترش یکسان است که می‌توان از طریق تعیین محدوده‌ها در آن، به شیوه‌های مختلف به آن شکل داد.

برونو زوی با تعمیم مفهوم فضای معماری، فضای جدیدی با عنوان فضای شهری را نیز تعریف می‌نماید. او بر این عقیده‌است که تجربه فضایی معماری در شهر تداوم می‌یابد، در خیابان‌ها، میدان‌ها، کوچه‌ها، پارک‌ها، استادیوم‌های ورزشی، حیاط خانه‌ها و در هر جایی که ساخته دست انسان خلاءها را محدود کرده و فضاهای بسته‌ای بوجود آورده‌است. اگر در داخل بنایی فضا محدود به شش سطح باشد (کف، سقف و چهار دیوار)، بدین مفهوم نیست که خلاء بسته شده در پنج سطح (مانند یک حیاط یا یک میدان) به جای شش سطح، فضا به شمار نمی‌آید. اما آیا می‌توان حرکت در فضای بزرگراه مستقیم‌الخط و یکنواختی را که کیلومترها در دشتی غیرمسکونی پیش رفته‌است، به عنوان یک تجربه فضایی مطرح ساخت؟ مسلم است آنچه در جهت دید به‌وسیله یک سطح چه از طریق دیوارسازی و یا از طریق کاشتن درخت و یا به‌وسیله عناصری که فضاهای معماری را متمایز می‌کنند، محدود شده باشد، فضای شهری محسوب می‌شود. زوی با استناد به توضیحات فوق، چنین نتیجه‌گیری می‌کند که هر بنا هم‌زمان دو فضا را بوجود می‌آورد: فضای داخلی که به‌وسیله اثر معماری معین شده‌است و فضای خارجی یا شهری که به‌وسیله آن اثر معماری و آثار نزدیک به آن ایجاد شده‌است.

مفهومی که برونو زوی از فضای معماری مطرح می‌نماید، هنوز پذیرش عام دارد و مورد استناد بسیاری از نظریه‌پردازان می‌باشد. برای نمونه به گفته وان درلان، فضای معماری با برافراشتن دو دیوار پا به عرصه وجود می‌نهد، دو دیوار فضایی جدید میان خود پدید می‌آورند که از فضای طبیعی پیرامون آنها مجزا می‌شود.

در واژه‌نامه تخصصی معماری واژه فضا در حوزه معماری و هنرهای دیداری این گونه تعریف شده‌است:

فضا: حوزه‌های گسترش یابنده و در عین حال فراگیرنده بوده و جایگاهی یا محیطی را در ابعاد جسمانی یا فیزیکی و روانشناختی تعریف می‌نماید. از کل روابط شکل، رنگ و حرکت شکل گرفته، گاه خالی یا منفی است و گاه فاصله میان عناصر را مشخص می‌نماید، خواه این فاصله در سطح باشد یا در عمق که توسط قواعد پرسپکتیو مجسم می‌شود. فضای دو بعدی فقط طول و عرض داشته، فضای تزئینی نیز به طول و عرض محدود می‌باشد. (سید صدر، ۱۳۸۰: ۴۱۲)

(۲) اجزاء و مثل اتاق‌ها و تالار و حیاط، جای تهی، حجم پر نشده و توخالی، کیفیت و بیان معماری. فضای سه بعدی: شامل عمق، طول و عرض. فضای چهار بعدی، علاوه بر ابعاد سه‌گانه بعد زمان را می‌رساند که به آن، فضای لایتناهی می‌گویند. تصویری است که توهم فضا در آن معادل بی کرانگی در محیط است.

فضای کنترل شدهٔ ساختمان: بخش‌هایی از فضای داخلی ساختمان که مورد کاربرد انسان‌ها قرار می‌گیرد و در طول اوقات سرد سال، گرم شده و طی اوقات گرم سال خنک می‌شود. شرایط دمای این فضاها در ساختمان باید در محدودهٔ آسایش باشد.

فضای کنترل شدهٔ ساختمان: بخش‌هایی از فضای درونی ساختمان که در اوقات گرم یا سرد سال ضروری نیست خنک یا سرد شوند. م. انبارها، پارکینگ‌هایی که از سه طرف با دیوار محصورند، دالان‌ها و مانند آن‌ها.

فضای معماری: فضایی که توسط سطوح، به شکل‌های گوناگون محدود گشته و به عملکردهای تعیین شده پاسخ می‌گوید که موضوع و جوهر اصلی معماری است.

فضای معماری: معماری عبارت است از علم و هنر شکل بخش فضای زیست انسان، به عبارت دیگر: معماری به وجود آورندهٔ فضایی است که انسان را از عوامل طبیعی مصون داشته و فعالیت زندگی فردی و اجتماعی او را در برگرفته و به نیازهای مادی و معنوی انسان پاسخگو خواهد بود.

پس می‌توان گفت: فضایی که توسط سطوح عمودی و افقی به وجود می‌آید، موضوع و جوهر اصلی معماری ست به عبارت دیگر موضوع اصلی و در حقیقت جوهر معماری فضا است. یک ساختمان، فقط مجموعه‌ای از طول، عرض و عمق نیست بلکه مجموعه‌ای است از اندازه‌های مختلف فضاهای خالی که انسان می‌تواند در آن حرکت و زندگی کند. (سید صدر، ۱۳۸۰: ۴۱۲)
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
فضای معماری و شهری-قسمت سوم

فضای معماری و شهری-قسمت سوم

شناخت محتوای فضای شهری/ حمید رضا پارسی

موضوع فضاي شهري از جمله مباحث پر جاذبه اي است كه بسياري از انديشمندان مسايل شهري به آن توجه داشته و اهميت آن را اساسا به جهت رابطه اي مي دانند كه آن با راهبردهاي اجتماعي پالايش ساخت اجتماعي. توليد كيفيت انساني - عاطفلي در جامعه بيان زندگي فعال مردم فعاليت سياسي - زندگي سالم شهري و مانند آن دارد. اما از آنجا كه عمدتا شناخت تحليل و توليد اين گونه فضاها در شهر غالبا با تاكيد بر جوانب زيبايي شناختي و با تكيه بر فرم فضا صورت پذيرفته و كمتر به محتواي فضا توجه شده است لذا لازم است ضمن توجه به فرم به محتواي آن توجه شود.
موضوع اين مقاله بيان چارچوب نظري محتواي فضاي شهري با تاكيد و توجه به عوامل موثر و نيروهاي اجتماعي - فرهنگي تعيين كنده ي محتواي فضا است. اين چارچوب ما را در درك و تحليل محتوايي فضاي شهري ياري رسانيده و در توليد اين گونه فضاها اثري راهبردي دارد. از سوي ديگر با ارائه اين چارچوب تعريف مفهوم فضاي شهري توسعه يافته و آن را به مثابه عرصه اي عمومي - اجتماعي فرهنگي و كالبدي معرفي مي كند كه نه فقط مي بايست واجد ويژگي هاي زيبايي شناختي باشد بلكه بايد به عنوان فضاي شهري بستر حيات مدني شهر باشد اين ويژگي حاصل عمل نيروهاي اجتماعي - فرهنگي است. نيروهايي كه طالب فضاي عمل اند و به پشتوانه پويش هاي مدني جامعه كه فضايي مدني را تدارك ديده اند. به توليد فضاي شهري نائل مي آيند. به اين ترتيب فضاي شهري نه فقط با فرم بلكه با محتوايش تعريف مي گردد.
فایل مقاله :http://up.toca.ir/images/kzmi5agehwvcvb5qn7gu.pdf
مطالعه ی مفهوم شناسی فضا وفضای شهری

مریم قوامی فرد




چکیده:
اگرفضا یک مفهوم پیچیده و مبهم است به این دلیل است که شهرهم یک رویداد بالذات پیچیده می باشد. شهریک بافته است، یک ترکیب، یک کالبد درهم تنیده از تاروپودهای درهم تنیده. شهریعنی مجموعه ای از فضاهای نرم وسخت، عمومی وخصوصی، بسته و باز با کاربردهای گوناگون مسکونی، کاری، ات فراغت و حمل ونقل. مورفولوژی یک شهر طبیعتاً معماری خاص خود را به دنبال دارد و حیات مطلوب یک شهرمستلزم وجود فضاهلی مناسب و مساعد است. فضا نیز همانند سایر مفاهیم در ترمینولوژی علوم اجتماعی دارای نسبیت و پیچیدگی هایی است که در مواقعی با مفاهیمی چون مکان ومحیط هم پوشانی پیدا می کند در صورتی که واقعاً این طور نیست و باید با نگاهی خاص و دقیق به مفهوم هر یک از واژه های فضا، مکان و محیط نگریست. می توان گفت که مهم ترین نقش شهر مدرن نقش صنعتی و خدماتی است وچنین کارکردی فضاهای مقتضی خود را می طلبد. هدف مقاله ی حاضردر وهله ی اول کاوشی در خصوص مفهوم "فضا " و "فضای شهری" می باشد و در وهله ی دوم قصد دارد مبانی نظری فضا وتحلیل های گونه شناختی آن را نشان دهد.

واژگان کلیدی:
شهر، فضا، فضای شهری، گونه شناسی فضا
مقدمه:
با گسترش زندگی شهرنشینی دریچه ای جدید به سوی جهانی نو پدیدار گشت.جهانی که حیات خاص خود را اقتضا می نمود،کنشگران خاصی را می طلبید، سیستم جمعی تازه ای را به دنبال داشت و نتیجتاً فضا ،خرده فضا، اماکن و محیط های نوظهوری را ایجاد نمود. شهر نماد قدرت و پیشرفت قلمداد شد و عناصرانسانی و غیر انسانی شهر امروز همه وهمه رنگ و بوی مدرنیته را به همراه داشتند. درتبیین انسان شناختی از مفهوم فضا اندیشه ی هانری لوفبورمکانی ویژه دارد. وی به ویژه در "تولیدفضا" فضا را نه تنها یک پدیده ی طبیعی یا استعلایی بلکه یک تمامیت تاریخی ویک تولید اجتماعی می داند. درواقع فضا از یک سو تجربه ی تاریخی ماست و ازسویی دیگر تجربه ی زندگی روزمره ی ما. (فکوهی،232:1383)
شهر مفهومی است که می توان از زوایای گوناگون هم چون اقتصاد، فرهنگ، قدرت، زمان، خشونت، بیان، نشانه شناسی، فضا و... به آن نگریست. ظهور هرفضایی در یک جامعه توأم است با کارکردهای چندگانه ی مثبت ومنفی. مراکز تجاری_ اداری فضاهایی می باشند که به انحاء و اشکال گوناگون در کالبد شهرها تبلور یافته اند و فصل مشترک فضا و شهر وجود نوعی ابهام و پیچیدگی درون این مفاهیم است.
شهرفضا و مفهوم فضا:
مفهوم فضا و فضای شهری در طول تاریخ تفکراجتماعی و در قالب مکاتب تئوری کلاسیک ونو شکل گرفته است. برای مثال از نظر ارسطو، فضا مجموعه ای از مکان هاست و زمینه ای است پویا با اعراض کیفی متفاوت. این اعراض وآن زمینه ، فضا را با اصالت عمل تنظیم کرده و اسلوب می بخشند. (نوربرگ شولتز،80:1354)
فضا مفهومی به خودی خود بدیهی نیست. این مفهوم معنایی به مراتب گسترده تر از تعریف نسبتاً ساده ی فضای فیزیکی یا طبیعی که به طور ضمنی در مباحث مطرح می شود وبه ابعاد سه گانه ی جهان بیرونی یعنی به تواترها، جدایی ها و فاصله های میان افراد و اشیا ومیان اشیا اطلاق می شود، دارد.(فکوهی، 261:1383)
آمیختگی مفهوم فضابا این پیچیدگی ها،سبب شده است تا متفکران نتوانند تعریف کاملی از آن بیان نمایند. به نظر می رسد این که مفهوم فضا در چه حوزه وحیطه ای اعم از جامعه شناسی، انسان شناسی، معماری، شهرسازی ، حقوق و... به کار برده شده است، معنی خاص خود را می یابد. در علوم اجتماعی فضا با فعالیت های انسان ها به عنوان کنشگران اصلی در سیستم های شهری امروز گره خورده است.
ازنظر راپاپورت نظریاتی که در مورد مفهوم فضا به عنوان بعد مهمی ازمحیط به ویژه در ارتباط با روابط انسانی ارائه می شود، مختلف است.برخی فضا را تعیین کننده ی روابط انسانی می دانند که به جبریون معروفند.بعضی فضا را بعدمادی جامعه فرض می کنندو روابط اجتماعی را در شکل دادن به آن مؤثر می دانند.بعضی معتقدند فضا امکانات ومحدودیت هایی ایجاد می کند که مردم براساس معیارهای فرهنگی خود آن را انتخاب می کنند.(تولایی،7:1372)
بنابراین می توان این گونه استنباط نمود که فضا یک مفهوم نسبی ومبهم است که مرزهای تحلیل آن نامحدود است. فضا گستره ای است سرشار از معانی، نمادها و نشانه های گوناگون. فضا در کنار مفهوم زمان نقش فوق العاده مهمی در حوزه ی انسان شناسی ایفا می کند. یک مسئله ی حائز اهمیت در هرپژوهش مرتبط با فضای شهری اینست که محقق چه نوع رویکردی نسبت به آنجا دارد. درواقع اتیک یا امیک بودن نگرش شخص می تواند چگونگی ترسیم صحنه ی یک فضای شهری را مشخص سازد. تاکنون تقسیم بندی های گوناگونی در خصوص انواع فضاها از سوی تحلیل گران مختلف ارائه شده است، برای نمونه به برخی از این دسته بندی ها اشاره می گردد: فضای انسانی و غیر انسانی، فضای قدسی و ناقدسی، فضای طراحی شده وغیر شده، فضای رفتاری، تجربی، حسی، روان شناختی، شناختی، ذهنی، فرهنگی،خیالین، الکترونیک، فضای شهری و...
فضای شهری:
فضای شهری چیزی نیست جز فضای زندگی روزمره ی شهروندان که هرروز به صورت آگاهانه یا نا آگاهانه در طول راه، از منزل تا محل کار ادراک می شود.(پاکزاد،32:1376)
فضای شهری به عنوان یکی از زیرمجموعه های مفهوم فضا، از مقوله ی فضا مستثنی نیست. بدین معنی که ابعاد اجتماعی و فیزیکی شهر رابطه ای پویا با یکدیگر دارند.در واقع فضای شهری مشتمل دو فضای اجتماعی و فیزیکی می شود. (مدنی پور،48:1379)
یک فضای شهری را می توان بر مبنای رویکردهای مختلف محیطی، جغرافیایی،معماری و... مطالعه و بررسی کرد. فضای شهری،عرصه ی ایفای نقش بازیگرانی است که هریک به عنوان کنشگرانی ازجامعه ی خود محسوب می شوند.نقش های مثبت و گاهی منفی، نقش های پررنگ وگاهی کمرنگ، نقش های عام و گاهی خاص. فضای شهری به مفهوم صحنه ای است که فعالیت های عمومی زندگی شهری در آن ها به وقوع می پیوندند.خیابان ها،میادین وپارک های یک شهر فعالیت های انسانی را شکل می دهند.این فضاهای پویا در مقابل فضاهای ثابت و بی تحرک محل کارو سکونت اجزای اصلی وحیاتی یک شهر راتشکیل داده. شبکه های حرکت، مراکز ارتباطی، وفضاهای عمومی بازی وتفریح را در شهر تأمین می کنند.(بحرینی،313:1377)
فضای شهری بستر مشترکی است که مردم فعالیت های کارکردی ومراسمی را که پیوند دهنده ی اعضای جامعه است،در آن انجام می دهند و صحنه ای است که بر روی آن نمایش زندگی جمعی، در معرض دید قرار می گیرد.فضای شهری فضایی است که در آن با غریبه ها سهیم هستیم، مردمی که در اقوام، دوستان یا همکار ما نیستند. فضایی است برای سیاست، مذهب، دادوستد و ورزش. فضایی برای همزیستی مسالمت آمیز و برخوردهای غیرشخصی درواقع می توان فضاهای شهری را معادل عرصه های عمومی نیز توصیف نمود.(صالحی،89:1387)
مبانی نظری فضا:
درخصوص مبانی نظری بحث می توان گفت که گروهی از صاحب نظران هم چون راب کریر،فضای شهری را به عنوان ساخت شهر مطالعه می کنند وگروهی همچون کامیلو سیته، از حوزه ی زیبایی شناسی به موضوع می نگرند و برخی نیز مانند گیدنز فضای شهری را از منظر اکولوژی اجتماعی بررسی می کنند.مفهوم فضای شهری در قالب مفهوم اهداف انسانی_اجتماعی درانطباق با هدف های انسانی و فعالیت های اجتماعی تعریف می شود و فضاهای شهری خیابان،میدان و...وسیله ای می گردد برای تقویت روح همکاری جمعی، روابط متقابل چهره به چهره، فضایی محصور، اندام وار و دارای هویت. عملکرد اساسی شهر در جمعی بودن فعالیت ها و وفور عرصه های عمومی شهر نهفته است، زمینه ای برای نمایش زندگی اجتماعی افراد و گروه های اجتماعی متفاوت. عرصه ی عمومی به صحنه ای بدل می شود که بازیگران وتماشاگران به ترتیب نقش خود را عوض می کنندو در اینجا به جای مفهوم فضای شهری در مقیاس شهر برتصور عمومی مردم از آن فضا منطبق می گردد.(حبیبی،11:1379)
تحلیل گونه شناختی(هال) از فضای شهری:
هال در یک تحلیل نظری، فضاها را به سه نوع زیر تفکیک نماید:
الف)فضاهایی که ترکیب ثابت دارند: فضاهایی که طرح وترکیب آن ها به وسیله ی داده های فیزیکی مانند دیواره یا نرده مشخص می شود و ثابت است.
ب)فضاهایی که ترکیب نیمه ثابت دارند: او در تشریح این دسته از فضاها بر برخی ویژگی های معماری جغرافیایی مانند گردهم آورنده و پراکنده کننده نیز استناد می کند. این ویژگی ها سازمان و ترکیبی نیمه ثابت به فضا می بخشند.
ج)فضاهایی که از نظر ترکیب متغیر هستند: مهم ترین ویژگی این نوع فضاها در این است که به وسیله ی الگوهای رفتاری سازمان داده می شوند. طرح و ترکیب آن ها ثابت نسیت، زیرا با تغییر رفتار دگرگون می شوند.(مرتضوی،54:1367)
بنابر تقسیم بندی دیگری فضاهای شهری را از لحاظ کارکردی می توان به چهار حوزه تقسیم کرد که طبعاً با یکدیگر روابطی پویا دارند: 1- فضاهای شهری 2- فضاهای کاری 3-فضاهای اوقات فراغت 4- فضاهای حملی و نقلی
فضاهای کاری شهر عمدتاً به سه فضا تقسیم می شوند:
1-مرکز فعالیت های مبادلاتی
2-مراکز فعالیت های تولیدی
3-مراکز فعالیت های خدماتی و کالاهای مصرفی روزمره.
مراکز تجاری در زمره ی گروه اول یعنی فضاهای مبادلاتی قرار می گیرند. این مرکز فعالیت های مبادلاتی، عموماً در حوزه ی جغرافیایی درون و مرکز شهری قرار می گیرند و رفت وآمدها و سفرهای متعدد و متراکمی را در تمام روزهای کاری ایجاد می کنند. (فکوهی،1383 :66-265)
شهرفضا:
فضا یکی از مفاهیمی است که بیشترین ابهام برای تبیین و مرزبندی آن وجود دارد و همین امر گاه آن را به سوی نوعی درک ناپذیری سوق می دهد. دلیل آن است که فضا را باید پیش از هرچیز به مثابه ی مکانی "خالی" و "تهی" در نظر گرفت، جایی که هیچ چیز را درخود جای نمی دهد. به عبارت دیگر جایی در میان چیزها و اشیا . با این وصف، پدیده ی فضا را تنها می توان در حضور اشیا و پر بودن آن ولو به طور نسبی درک کرد.( فکوهی،232:1383)
از دریچه ی نگاه انسان شناختی، درک از فضا خود را در سازمان یافتگی های متفاوت آن متبلور می سازد که بنا بر هر فرهنگ و حتی هر خرده فرهنگ می تواند به درجات مختلف، متفاوت باشد. پرسش اساسی در دیدگاه انسان شناسی نسبت به فضا درک ساز و کارهایی است که در هر فضای مشخص به کار گرفته شده اند تا به گروهی از انسان ها امکان زیستن وتداوم این زیست را در آن محیط عرضه کنند. انسان ها در فضا زندگی می کنند یعنی رابطه ای پیوسته از کنش های متقابل با آن دارند. (همان:236)
راپاپورت مبنای رویکرد انسان شناختی به فضا را بر درک فضا به عنوان مجموعه هایی پویا از صحنه ها می دانند." صحنه" به نظر او محدوده ای از فضاست که نظامی از فعالیت ها را درون خود جای می دهد. به صورتی که رفتارها با محیط درون آن فضا روابطی قابل انتظار به وجود آورند. (همان:237)
در مجموع می توان گفت که پیرامون مفهوم فضا، دیدگاه های متعددی وجود دارد و فضا را می توان واژه ای بحث برانگیز انگاشت. در هر حال " فضا" در فرهنگ لغات علوم اجتماعی به طور عام و انسان شناسی به طور خاص، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است که به گوشه ای از آن ها اشاره شد.
نتیجه گیری:
موضوع فضای شهری از جمله مباحث پرجاذبه ای است که بسیاری از اندیشمندان مسائل شهری به آن توجه داشته و اهمیت آن را اساساً جهت رابطه ای می دانند که با راهبردهای اجتماعی، پالایش، ساخت اجتماعی، تولید کیفیت انسانی-عاطفی در جامعه، بیان زندگی فعال مردم، فعالیت سیاسی و مانند آن دارد. فضای شهری محصول نیروهای تاریخی، اجتماعی و فرهنگی جامعه است وشخصیت آن بیش از عوامل تکنولوژیکی و یا جغرافیایی و فیزیکی ناشی از عناصر متغیر فضا شامل نظام فعالیت ها و عناصر پایدارتر فضا یعنی ظرفیت مدنی جامعه ی شهری است که نیروهای اجتماعی و فرهنگی جامعه از طریق عواملی مانند نهادها و فرهنگ و پویش شهرنشینی این عناصر را پدید آورده و به وساطت گروه های اجتماعی و فعالیت آن فضای شهری را شکل می دهد. فضای شهری، عرصه ی اجتماعی، فرهنگی و کالبدی است که وابسته به الگوی فعالیت گروه های اجتماعی و محصول عمل نیروهای فرهنگی و اجتماعی است، اما این نیرو ها در شرایطی که پویش های مدنی جامعه، فضایی مدنی را تدارک دیده باشند در این حال، به تولید فضای شهری منجر می شوند.
منابع ومآخذ:
1)بحرینی، حسین،1377، فرآیند طراحی شهری، انتشارات دانشگاه تهران
2)پاکزاد، جهانشاه،1376، طراحی شهری چیست، مجله ی آبادی، ویژه ی طراحی شهری،سال هفتم، شماره25، صص 36-30، تهران، انتشارات مرکز مطالعات و شهرسازی معماری ایران.
3)تولایی، نوین،1372، فضای شهری و روابط اجتماعی و فرهنگی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده ی هنرهای زیبا، دانشگاه تهران
4)حبیبی، سیدمحسن، 1379، فضای شهری:برخورد نظریه ای، مجله صفه، شماره33، تهران، دانشگاه شهید بهشتی
5)صالحی، اسماعیل،1387، ویژگی های محیطی فضاهای شهری امن، تهران، مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی معماری و شهرسازی
6)فکوهی، ناصر،1383، انسان شناسی شهری، تهران، نی
7)مدنی پور، علی،1379، طراحی فضای شهری، ترجمه ی فرهاد مرتضایی، تهرن، انتشارات شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری
8)مرتضوی، شهرناز،1367، روان شناسی محیط، تهران، انتشارات دانشگاه تهران
9)نوربرگ شولتز، کریستیان، 1354، هستی، فضا و معماری، ترجمه ی محمدحسن حافظی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران





 
آخرین ویرایش:

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
فضای معماری و شهری-قسمت چهارم

فضای معماری و شهری-قسمت چهارم

- گونه های فضا
الف) فضای شهری

۲-۱ میدان

واژه میدان در لغتنامه دهخدا


میدان . ]م َ / می[ (ع اِ) عیش فراخ خوش . || صفحه ٔ زمین بی عمارت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). میدان به کسر میم است آله باشد از دون به معنی لاغر ساختن ؛ چون سواری و گشت زمین فراخ ، چارپای را لاغر می کند لهذا میدان گفتند چنانچه مضمار از ضمر مأخوذ است و ضمر به معنی لاغر میان شدن است و بعضی نوشته اند که میدان ، به فتح ، فارسی و میدان به کسر، معرب آن است . (از غیاث ). میدان فارسی معرب است . (المعرب جوالیقی ص ۳۱۵). میدان در اصل پارسی بود و اعراب بر آن جمع بسته میادین گویند چنانکه فرمان را فرامین گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ). بی شبهه این کلمه فارسی است ، چه از طرفی علمای لغت و اشتقاق در حرکات و وزن و اصل و معنی آن اختلاف دارند و این اختلاف بیشتر از اوقات نشانه ٔ دخیل بودن لغت است در زبان عرب از جمله المیدان بالفتح و یکسر و هذه عن ابن عباد قال ابن القطاع فی کتاب الابنیة اختلف فی وزنه فقیل فعلان من ماد یمید اذا تلوی و اضطرب و معناه ان الخیل تجول فیه و تتثنی متعطفة و تضطرب فی جولانها و قیل وزنه فعلان من المدی و هوالغایة لان الخیل تنتهی فیه الی غایاتها من الجری و الجولان و اصله مدیان فقدمت اللام الی موضع العین فصار میداناً کما قیل فی جمع باز بیزان و الاصل بزیان و وزن باز فلع و بیزان فلعان ؛ و قیل وزنه فیعال من مدن یمدن اذا اقام فتکون الباء و الالف فیه زائدتین و معناه ان الخیل لزمت الجولان فیه و التعطف دون غیره … و از طرف دیگر می بینیم این کلمه در حال جمود مانده است در عربی و حال آنکه این زبان از گوهر تجوهر اجسام و از فرزین تفرزیت می سازد و آن را به فرازنه جمعمی بندد همان طور که مرزبان را به مرازبه ؛ و باز می بینیم که معانی که به آن می دهند تجسمی است و نیز در اشعار جاهلیت و قرآن این کلمه نیامده است و هم مسیر این کلمه تقریباً از بغداد تا اقصی بلاد ماوراءالنهر می باشد که مسیر تاریخی ایرانیان است یعنی این کلمه در محلات و قراء و بلاد این اعلام و اسماء خاصه است در صورتی که در بلاد عربیه این اسم نیست و باز بر خلاف در لغت فارسی مرکباتی از قبیل میداندار و میدانداری از این کلمه آمده است و هم معانی این کلمه در فارسی متعددو در عربی منحصر است . اما شاید گفته شود عربی نبودن این کلمه اگر به ادله صحیح است دلیل فارسی بودن آن چیست و شاید از زبانی دیگر باشد، دلیل آن واضح است وآن این که در سایر زبانها این کلمه مستعمل نیست . و مثل «قد جعل احدی اذنیه بستاناً و الاخری میداناً» مولد است . (یادداشت مؤلف ). باهه . عرصه . پهنه . فسحت . (یادداشت مؤلف ). هر جای فراخ پهن و برابر و بی عمارت و پهنه . (ناظم الاطباء) : سواران نظم و نثر در میدان بلاغت درآیند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص ۳۹۲).

میدان / ویکی پدیا

میدان به فضای بازی در برخوردگاه چند خیابان در شهرها و روستاها گفته می‌شود که برای جمع شدن مردم ساخته می‌شود.

از میدان‌ها برای دستفروشی، برپایی بازارهای روز، برپایی تظاهرات و غیره هم استفاده می‌شود. در بسیاری از میدان ها، چمن، فواره، یادمان و تندیس‌هایی به منظور زیباسازی ساخته و نهاده می‌شود.

نهادهای بزرگ شهری و کشوری مانند شهرداری‌ها و وزارتخانه‌ها هم معمولاً در دور میدان‌های اصلی شهرها قرار دارند.


نیم نگاهی به میادین تهران/ بیژن علی آبادی


میدان چیست:

در لغت نامه به معنای محوطه – جایگاه – محدوده – فلکه -عرصه تعریف شده و در زبان عامه به محدوده دایره شکل و وسعت آن بستگی به تعریف دارد .

بسیاری از شعرا این کلمه را درسروده ها و نوشته های خود بکار برده اند مخصوصا” فردوسی که در اشعار حماسی خود با کلمه دیگر ترکیب نموده وبارها و بارها بکار برده است با کلماتی همچون میدان کارزار – میدان جنگ – میدان مبارزه – میدان مشق – میدان زور آزمایی و سایر کلمات ترکیبی دیگرکه این کلمات نماد نشانگرمعنای خاص و معرف مطلبی است که شاعر و یا نویسنده قصد معرفی آن را داشته است وشکل میدان ها و کاربرد آنها متفاوت می باشد .

در دنیای امروز کلمه میدان در شهرها بصورت نماد و معرف شاخصه ای خاص مطرح گردیده و گاهی اوقات این میدانها بصورت نماد جاودانه شهر در آمده اند .

در این مقاله با توجه به تعریف فوق و معانی دیگر فقط به بکی از فضاهای شهری که همان میدان است پرداخته میشود .

در تمامی شهرهای ایران میادین بصورت بزرگ و کوچک و شاخص و غیر شاخص وجود دارند. احداث میادین از زمان قدیم مخصوصا” از زمان حکومت صفویه رونق خاصی داشته است که بارزترین آن دو میدان در اصفهان بوده و میدان نقش جهان یکی از از این دو میدان شاخص می باشد میدان نقش جهان میدانی چند منظوره بوده است .

پیام خاصی درمیدان های احداثی زمان قاجاریه به بعد مشاهده نشده و اگر بوده فقط به یک موضوع اختصاص داشته است .

در زمان پهلوی اول با توجه به الگو برداری از معماری غربی شکل درونی میادین با نصب تندیسها و باغچه بندی رواج پیدا کرد و این مورد بیشتر در شهر تهران قابل مشاهده است .

در تعریف شهرسازی امروزی میدان به محدوده و گره ترافیکی نیز اطلاق میشود که این گره گاهی اوقات بدلیل وسعت قسمت میانی ومسافت مسیر فرصت اننخاب و تعیین مسیر را به رانندگان می دهد یا بعبارت دیگر نقش میدانها هدایت ترافیک عبوری در مسیربوده و اطراف میدانها مخصوص ترافیک پیاده گذر می باشد.

تقسیمات فضایی یک میدان :

میدان ها به سه محدودهفضایی تقسیم میشوند اول هسته میانی و دوم حلقه و یا رینگ ترافیکی و حوزه سوم محدوه و لبه تجاری و مسکونی و ..

با توجه به مطالب کلی اشاره شده و شناخت محدوده های میدان نیم نگاهی به میدانهای شهر تهران می اندازیم .

شهر تهران فعلی دارای دهها میدان می باشد که بعضی از این مبدانها بصورت نماد شهری و بعضی دیگر از نظر موقعیت و دسترسی منطقه ای و محلی می باشند .

میدان های مهم قدیم اصلی شهر تهران بنام ها و موقعیت های محلی نامیده می شد که چند میدان اصلی و قدیمی شهر تهران در ذیل ذکر می شود :

سبزه میدان- چاله میدان- میدان مشق- میدان اعدام- میدان راه آهن- میدان باغشاه- میدان دروازه قزوین- میدان توپخانه- میدان بیست وچهار اسفند- میدان بیست وپنج شهریور- میدان ژاله- میدان فوزیه- میدان شهیاد- میدان فردوسی- میدان شاهپور- میدان شوش- میدان تجریش- میدان کاخ- میدان مخبرالدوله- میدان ارگ- میدان گمرک- میدان ولیعهد- میدان هفت حوض نارمک- میدان شاه عبد العظیم- میدان شاه- میدان ونک

چندین میدان دیگر که بعد ازپیروزی انقلاب بعضی از این میدان ها تغییر نام داده و بعضی دیگر اصالت وصلابت خود را از دست داده اند.

تغییر نام بعضی از میدان ها بشرح زیر اعلام میشود :

میدان بیست چهار اسفند به میدان انقلاب

میدان شهیاد به میدان آزادی

میدان اعدام به میدان محمدیه

میدان ژاله به میدان شهدا

میدان فوزیه به میدان امام حسین

میدان توپخانه به میدان امام خمینی

میدان بیست و پنج شهریور به میدان هفت تیر

میدان ولیعهد به میدان ولیعصر

میدان باغشاه به میدان حر

وسایر اسامی تغییر نام داده شدو این تغییر نامها بدلیل اتفاقات و مناسبتها و رخداد های خاص در آن میدان ها بوده است که بعنوان نمونه میدان ژاله بدلیل واقعه ۱۷ شهریور به میدان شهدا و میدان شهیاد بدلیل محوریت آزادی خواهی به میدان آزادی و میدان بیست چهار اسفند به میدان جمهوری و میدان فوزیه بدلیل رشادت و فداکاری در راه دین به میدان امام حسین و میدان باغشاه به میدان حر و میدان دروازه قزوین به میدان فارابی و.. .تغییر نام یافت و بعضی از میدانهای قدیمی تهران ازبین رفته و یا ارزش خود را از دست داده اند و فقط نامی از آنها دریادها برخی افراد و یا تاریخ شهرسازی باقیمانده است همانند چاله میدان و یا میدان مشق و ………

بررسی مختصر فیزیکی میدانهای شهر تهران :

میدانهای شاخص شهر تهران دارای سه بخش بوده که در بخش مرکزی میدانهای شاخص شهر تهران بناهای یادبود ویا تقش برجسته و یا تندیس و یا مونومانی که پیام آور موضوع و نام میدان باشد انتخاب و نصب گردیده است ودر برخی میادین نماد و یا شاخص میانی بصورت بنایی باالهام از معماری تلفیقی ایرانی احداث شده است که از این نمونه میتوان میدان آزادی رابرشمرد .

روند و گسترش شهرتهران باعث شد که بعضی ازمیدانهای شاخص و نمادین حالت و فرم فیزیکی خود را از دست داده و حالت پخش کننده و به چهارراه تبدیل گردند و اصالت میدانی خود را از دست بدهند هرچند بنام میدان معروفند ولیکن در عمل به یک گره ترافیک شهری مبدل شده اندکه می توان میدان هفت تیر را ازاین گروه برشمرد .

میدان هفت تیر فعلی که ازگره های اصلی ترافیکی شهر تهران است وجمع و پخش کننده ترافیک بزرگراه مدرس و بلوار کریم خان و خیابان بهار شیراز و خیابان شهید مفتح و چند خیابان کم اهمیت دیگر میباشد هویت میدانی خود را ازدست داده و بصورت دالان ترافیکی درآمده است .

وجود ایستگاه مترو خود نیز یکی دیگر از پدید آورندگان راحتی و همزمان ترافیک جمعیتی شده است این میدان را نباید میدان نامید و میبایست نام دیگر متناسب با عملکرد برآن نهاد .

میدان شهدا به چهارراهی تبدیل شده که هویت تاریخی و رشادت های مردمی درآن در سایه قرارگرفته ویا جندان گویا نیست.

سبزه میدان در منطقه بازاربه کنجی تبدیل شده که دارای هویت مجهولی است .

میدان و یا فلکه دوم تهران پارس به چهارراه تبدیل شده است .

میدان مشق در محوطه حفاظت شده قرار گرفته و برای برخی میدان گم شده برخی ناشناخته است .

ازچاله میدان که مرکز اشخاص شرور و گردن کش بوده دیگر اثری نیست .

میدان راه آهن دیگر آن صلابت را ندارد .

میدان امام حسین هر چند گاهی دچار تغییرات درونی و حاشیه ای میگردد

تغییرات درونی و یا بیرونی میدانها شاید به نوعی بتواند در نقش هدایت ترافیک موثر باشد ولیکن گسترش حاشیه ای نیاز به تخریب بعضی از بناهای قدیمی داشته و خواهد شد ولیکن بنظر میرسد این امر در کم اثر کردن اصالت میدان موثر میباشد.

بطور کلی بنظر می رسد که بعضی از این میدان های شهر تهران بیشرنقش یک گره ترافیکی و گره گشا بوده و هویت و نقش میدانی را کمتر ایفا می کند که باید این نقیصه به ترتیبیبرطرف شود .

چکیده کلام ‌: چکیده مطالب که به صورت چند پیشنهاد اولیه ارائه می شود شاید بتوان با سایر پیشنهادهای صاحب نظران که ارایه خواهد شد ادغام و پیشنهادی جامع تر در جهت تثبیت هویت ملی و تاریخی میدان ها و نمادهای شهری حاصل شود و پیشنهادات بشرح زیر می باشد :

حفظ هویت اصلی و تاریخی میدان های شاخص حفظ و حراست ازآنها شود و اگر تغییراتی لازمست در پوسته خارجی انجام گردد با رعایت هویت و شخصیت میدان داده شود .

بررسی ترافیک ورودی به میدانها و در صورت لزوم کاهش قسمتی از ترافیک ورودی به میدان با تمهیدات لازم تغییر مسیر داده شود و موجب صلابت و حفظ نمادشهری گردد .

بازنگری فرم درونی میادین و تغییردادن فرم اصلی میدان با توجه به اصلیت و نماد اصلی شهر .

پایداری الگوی حاکم بر میادین از نظر انتخاب فرم داخلی و مونومان مرکزی .

نکته :

باید هر چند سال نماد میانی میدانی بنا به سلیقه و یا الگوی جدیدی تغییر کند .

زمانیکه برای میدان صنعت در شهرک غرب نمادی در نظرگرفته شده و سرمایه و نیروی فکر وکاری جهت ساخت آن صرف شده چرا باید آن نمادجمع آوری شود نمادقبلی مظهر کفر نبوده بلکه نمادی گویای صنعت بوده است .

خلاصه کلام :

وظیفه مسئولین و برنامه ریزان شهری مخصوصا” برنامه ریزان و طراحان میدانها و محلات شهرها ی بزرگ و متوسط و بزرگ است که نسبت به حفظ هویت تاریخی و هویت قومی و شهری اقدام نمایند و از تخریب و قطعه قطعه نمودن نماد های شهری مخصوصا” میدان ها و یا محلات و نقاط با ارزش آنهم بدلیل ساماندهی ویا هدایت ترافیک خودداری نموده و با حفظ آنها در مقیاس وسیعترنسبت به طراحی و اجرای آن اقدام نمایند زیرا نمادهای شاخص شهرها گنجینه وتاریخ وهویت شهرها می باشند

درخاتمه مقاله بنظر می رسد که این شعار سرلوحه قرارگیرد :

برنامه ریزی شهری برمبنای حفظ ارزشها و تاریخ و سنت ها و دانش روز و اگردر این راستا صحیح اقدام شود برنامه ارائه شده به یک فرصت تبدیل و اگر از این فرصت استفاده نشود به تهدید تبدیل می شود که جای افسوس برای همگان خواهد داشت .
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
فضای معماری و شهری-قسمت پنجم

فضای معماری و شهری-قسمت پنجم

ش2-2خیابان
واژه خیابان در لغتنامه دهخدا


خیابان . (اِ) گلزار. (ناظم الاطباء) چمن . (یادداشت مؤلف). رسته ای که در باغ می سازند برای عبور و مرور و کنارهای آنرا گل کاری می کنند. (از ناظم الاطباء). راهی که در میان صحن چمنها باشد. (آنندراج) روشی که در باغها می سازند و در میان آن راه دارند. راه ساخته و بیشتر در میان دو صف درختان باغ . (یادداشت مؤلف ). گذرگاهها که میان باغچه ها و درختها بطول و عرض باغ ترتیب دهند در برابر یکدیگر.

خیابان / ویکی پدیا

خیابان نوعی گذرگاه ارتباط دهنده، و اغلب قسمتی از بافت شهری می‌باشد که محل تردد و یا عبور وسایل نقلیه و یا عابرین است.


ملاحظات محیطی در طراحی و بهسازی خیابان های شهری/ بهناز امین زاده، فرامرز داعی نژاد

چکیده:

علیرغم کوشش های انجام شده و گفتگوی بسیار از توسعه پایدار و طراحی اکولوژیک در مجامع تخصصی کیفیت محیطی شهرهای بزرگ کشورمان به دلایلی از جمله عدم باور بسیاری از کارفرمایان برنامه ریزان و طراحان از وخامت شرایط کنونی محیط زیست و فقدان یک برنامه و سیاست جامع محیطی با افت روزافزونی مواجه شده است. به این موارد می باید فقدان مفاهیم و اصول روشن را در ارتباط با راه حل های پایدار اضافه نمود. به لحاظ اخیر هدف از این مقاله تاکید بر ملاحظات محیطی در جهت دستیابی به پایداری و سرزندگی و حیات شهری از طریق ارائه اصولی در طراحی خیابان های شهری است.

بهسازی و سازماندهی معابر شهری نیاز به رویکردی جامع در ارتباط با برنامه ریزی مدیریت و طراحی فضا دارد. نقش طراحی از این جهت مهم و هدایتگرست که می تواند زمینه زندگی متعادل تر و خود کفاتری را از نظر منابع و بستر سرزنده تری را از نظر روح مکان ایجاد نماید. در همین راستا سه اصل کلی نظم دهی به محیط در یک چارچوب اکولوژیک توجه به محدودیت های مربوط به مصرف انرژی و الویت دادن به احیا مرمت و بازیافت به جای تعریض و احداث می توانند در پایداری شهری ارتقای کیفیت فیزیکی خیابان و نیزسرزندگی و حیات شهرها نقش مهی داشته باشند پس از بررسی اجمالی معضلات و مشکلات خیابان های شهر تهران به نکاتی در جهت ساماندهی مورد تحقیق با توجه به اصول فوق اشاره شده است.

http://up.toca.ir/images/i3g119ztq8zi1iirf55.pdf


درآمدی بر مفهوم خیابان‌ به عنوان فضای شهری‌ نگرشی بر نظریات و تفکرات معاصر / مسعود خادمی-محمد رضا پورجعفر- روجا علی‌پور


چکیده:

خیابان‌ها چارچوب و بدنه و ساختار اصلی فرم هر شهر را تشکیل‌ می‌دهند.خیابان‌ها درحقیقت جزئی از فضاهای عمومی شهر هستند که با ایجاد ارتباط بین بخش‌ها و فعالیت‌های مختلف یک شهر،همانند شریان‌ها در بدن،آن را زنده و پویا نگه می‌دارند.به عبارتی خیابان‌ها محل اتصال و ارتباط فضاها و فعالیت‌های شهری به یکدیگرند.نمونه‌ی‌ واقعی زندگی ساکنین یک شهر اعم از فعالیت‌های عمومی و خصوصی‌ در خیابان‌های آن وجود دارد.همین فعالیت‌ها است که هماره با هر چیز دیگری که نمایانگر ارزش‌های ساکنین یک شهر باشد سرانجام‌ در کالبد شهر انعکاس پیدا خواهد کرد.با این دید لزوم بررسی مفهوم‌ خیابان به عنوان یکی از فضاهای عمومی شهری و مفاهیم مرتبط به‌ درستی تبیین می‌گردد.

در این مقاله سعی شده با بررسی اجمالی مفهوم فضاهای شهری، پیشینه‌ی مفهوم خیابان به عنوان یک فضای عمومی شهری مورد واکاوی قرار گیرد.در این راستا با تبیین جایگاه خیابان در شهر،به روش‌ توصیفی به بررسی آراء،افکار و نظریات اندیشمندان پیرامون خیابان و فضای شهری پرداخته خواهد شد.

به این ترتیب با دیدگاه فوق و تبیین جایگاه خیابان در شهر،خیابان‌ در معنای امروزی به مفهوم فاضیی شهری و محملی برای فرآیندهای‌ اجتماعی-مکانی تلقی می‌گردد.ازاین‌رو برنامه‌ریزی و طراحی در آنها حساسیت و ظرافت خاصی را طلب می‌نماید.



خیابانهای معاشر پذیر؛ محل درنگ و ماندن / م.معینی

از دیدگاه اجتماعی/ فرهنگی، فضاهای عمومی به مکانهایی جهت ایجاد و تقویت مناسبات و روابط بیرونی، تعاملات، تغییرات و رویاروییهای اجتماعی گفته می شود که گروههای مختلف با خواستها و علایق متفاوت می توانند در آن جمع شوند ( رفیعیان و مهسایی ، ۱۳۸۴). در دسته بندی سه گانه فعالیتها (جان گل ۱۹۸۲) ( ضروری، انتخابی و اجتماعی )، آرشیتکت و شهرساز مشهور دانمارکی، آنها را مرتبط به کیفیت /مطلوبیت فضاهای شهری تعریف می کند و اینکه هر چه کیفیت فضاهای عمومی بهتر و مطلوبتر باشد، میزان این فعالیتها افزایش می یابند. اما جایگاه فعالیت اجتماعی و میزان حضور افراد در فضاهای عمومی با دو نوع فعالیت ضروری و انتخابی اشاره شده به دلیل تاثیر پذیری شرایط خاص فرهنگی/ اجتماعی در فضاهای شهری متفاوت است. در آن دسته از فضاهای شهری که فاقد جنبه های لازم جهت تقویت روابط اجتماعی هستند، تنها تعداد کمی از این فعالیتها نسبت به شرایط و موقعیت مکانها امکان بروز می یابند. در حالیکه انجام دو نوع فعالیت دیگر تحت هر شرایطی امکانپذیر است و میزان آنها ارتباط کمتری با ویژگیهای منحصر به فرد اجتماعی افراد اجتماع دارد. بنابراین، فعالیتهای اجتماعی شامل سهم قابل توجهی از روابط متقابل جامعه در فضاهای شهری هستند.

پیش از ورود اتومبیل و شکل گیری شهرسازی نوین، شهرهای ما متشکل از محله هایی تشکیل شده از تجمع، پیوستگی، معاشرت نزدیک، روابط محکم همسایگی و اتحاد غیررسمی میان گروهی از مردم بودند. این محله ها همچنین براساس حرکت پیاده شکل گرفته و پیاده محور بودند. محله ها تعدادی گذر و زیرگذر پیاده داشتند که به میدان، بازارچه یا بازاری منتهی می شدند که برخی نیز مسقف بودند. هر چه محله ها بزرگتر بودند، ابعاد بازار و ملحقات آن گسترش بیشتری داشت. وجود مغازه ها، قهوه خانه ها و کاروانسراها و … در بازار، علاوه بر فعالیتهای اقتصادی معمول باعث می شد تحرک و دید و بازدیدهای روزانه ی مردم از مراکز محله ها بیشتر شود. مراکز محله مکانی برای تعاملات اجتماعی مردم و حافظه ی تاریخی شهر محسوب می شدند. این مکانها در طول روز و ایام هفته پذیرای بسیاری از افرادی بودند که همدیگر را می شناختند یا گاهی نیز با هم غریبه بودند، مکانی که برای دادو ستد، دیدار، خرید و گذران اوقات فراغت مردم بود. از ویژگیهای مهم این مکانها یا به تعبیر الدنبرگ “مکان سوم” یعنی جایی غیر از خانه و محل کار، دسترسی راحت و فاصله نزدیک آنها از محل خانه و کار برای همگان بود.



۲-۳ پیاده رو


واژه پیاده رو در لغتنامه دهخدا

پیاده رو ] دَ / دِ رَ / رُو ] (اِ مرکب ) قسمتی از دو طرف راه یا خیابان یا کوچه که گذرگاه پیادگان فقط می باشد. مقابل سواره رو، بمعنی قسمت میانی رهگذر یا خیابان . هریک از دو کناره یا بر خیابان برای رفتن پیادگان . پیاده گرد. || (نف مرکب ) آنکه غیر سواره رود.آنکه با پای خود بی مرکبی طی طریق کند. مجرد رو. (آنندراج) : مردم پیاده رو را حال بتر از این بود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص ۶۲۶). و مردم آن جمله ایراهستان سلاح ور باشند و پیاده رو و دزد و راه زن . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص ۱۳۲). و مردم پیاده رو و سلاح ور و دزد و خونخواره باشند. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص ۱۴۱).

در حضرتش از علو پایه

ارواح پیاده روچو سایه .میرزا فصیحی (از آنندراج ).

پیاده رو/ ویکی پدیا


پیاده‌رو راهی است که در امتداد خیابان و برای عبور عابرین پیاده ساخته می‌شود. گاهی پیاده‌روها به وسیله جدول و یا باغچه با پوشش گیاهی (درخت، چمن، شمشاد) از خیابان جدا می‌شوند. گاهی پیاده‌روها فقط یک راه هموار مناسب برای قدم زدن و کاملا مستقل از خیابان هستند و مثلا برای تردد عابرین در یک پارک ایجاد می‌شوند.



پیاده رو و حیات جمعی شهر/ م. آزاد ارمکی

مقدمه

هر تبیین جامعه‏شناسانه، اگر به زندگی روزمره ارجاعی نداشته باشد، تبیینی ناکارآمد خواهد بود. بسیاری از بنیان‎گذاران علوم انسانی، مسئلة اصلی‏شان زندگی روزمرة جامعة مدرن بوده است. متفکرانی چون فروید، مارکس، وبر، زیمل و دیگران نه‌ تنها برای مسائل اصلی، نظریات خود را درون زندگی روزمره جست‌وجو کردند، بلکه مواد تحلیل خود را نیز از بستر زندگی روزمره اخذ کردند.تلاش و دغدغة این متفکران، نقد زندگی روزمره و امید به رهایی‌بخشی آن بوده ‏است. (کاظمی: ۱۳۸۸)

شاید بنیادی ترین مسئله در رابطه با زندگی روزمره ابهام بیش از اندازه ی این اصطلاح باشد که تعریف و بیان مختصات آن را دشوار می سازد. ماهیت ظاهرا عادی زندگی روزمره یعنی پیوستگی های اجتناب ناپذیرش با امور مانوس و بدیهی گاه منجر به غفلت از اهمیت آن به عنوان یک موضوع اجتماعی ارزشمند میشود در حالیکه خود این پیوند آن را به موضوعی درخور توجه برای پژوهشهای اجتماعی تبدیل میکند.

ضمن اینکه زندگی روزمره بر خلاف ظاهر عادی و تکراری اش ماهیت بسیار کثرت گرا و پرمنازعه ای دارد.(بنت:۱۳۸۶) و درست مانند فرهنگ، دیگر نمی توان آن را اصطلاح یکپارچه و متجانسی به شمار آورد که بیانگر حقیقت راستین تجربه افراد درباره ی دنیای پیرامونشان است. زندگی روزمره اقلیمی است که مشحون از چالش و منازعه است. « فضا» ها و «مکان» های زندگی روزمره که پیش از این به واسطه ی وجود اجتماعات قومی متجانس و تقریبا ایستا به وضوح مرزبندی می شدند اکنون بسیار کثرت گرایانه و پر منازعه شده اند. (بنت : ۱۳۸۶)

سیالیت، بی شکلی و حضور ممکن همه و همچنین رهاشدگی از ساختارهای رسمی که قواعد نظام سیاسی و اجتماعی را بازنمایی میکنند (آزاد:۱۳۸۷) زندگی روزمره را همانطور که دوسرتو می گوید به عرصه ی مقاومت تبدیل کرده است. مقاومتی که باعث میشود زندگی روزمره به تسخیر نظام سازنده فرهنگ و کالاهای فرهنگی در نیاید. این مقاومت صرفا به معنای مترادف ساده ای برای مخالفت نیست بلکه هم میتواند ناشی از نوعی بی حرکتی و قبول وضعیت و هم ناشی از اشکال خلاقانه ای از متناسب کردن موقعیت ها باشد. (اباذری: ؟)


فیسک نیز در فهم فرهنگ عامه زندگی روزمره را قلمرویی میخواند که در آن منافع متعارض جوامع سرمایه داری دائما به مبارزه کشیده میشود. مبارزه ای اجتماعی که به شکل مبارزه برای معنا متبلور میشود. از نظر او جامعه، کلی یکپارچه و سازمان یافته نیست بلکه شبکه پیچیده‏ای از گروه‏ها و با منافع متفاوت است. وی روابط اجتماعی را نه فقط در چارچوب قدرت‏ اجتماعی و سلطه ی ایستا بلکه محل کشمکش دائمی می‏بیند. مبارزه ی اجتماعی(و مبارزه‏ طبقاتی در نگاه مارکسیستی) چیزی جز اعتراض طبقات فرودست به این قدرت نیست. در این نگاه محصولات و مکانهای زندگی روزمره از جمله پیاده رو مکانهایی اشباع شده از قدرت فرض نمیشوند. بلکه مکانهایی ناتمام هستند که مصرف کنندگان، خریداران و پرسه زنان آنها را تمام میکنند.


پیاده رو، جایگاهی برای حضور شهروندان / ج.پاکزاد


در کلانشهر تهران تنها ۱۵ درصد شهروندان دارای خودروی شخصی هستند و ۸۵ درصد دیگر مجبورند از حمل و نقل عمومی و پیاده روی استفاده کنند. هم و غم ما تا به حال تنها متوجه آن اقلیت ۱۵ درصدی بوده و غافل از این مهم بوده ایم که حرکت پیاده طبیعی¬ترین، قدیمی ترین و ضروری ترین شکل جابه جایی انسان در محیط است. پیاد روی مهم ترین فعالیتی است که به انسان امکان درک مکان ها، فعالیت ها، زندگی اجتماعی و کشف ارزش ها و جاذبه های نهفته در محیط را می دهد.

بنابراین، پیاده رو صرفاً به معنای فضایی برای عبور پیاده نیست. پیاده رو مکانی است که در درون خود رفتارهای متنوعی چون قدم زدن، دویدن، ایستادن، تماشا کردن، نشستن و گپ زدن، نشستن و استراحت کردن، بازی کردن، تماشا کردن، دستفروشی و … را شامل می شود. اما آنچه که امروزه به عنوان پیاده‌رو با آن روبرو هستیم، سرشار از بی‌توجهی به نحوة حضور و حرکت پیاده‌ها (چه به لحاظ فیزیکی و چه به لحاظ روانی و نوع رفتار آنها) است.

علی رغم آنکه نخستین توقعی که از یک پیاده راه می رود، روانی حرکت و ایمنی است، چه بسیارند مواردی که فرد پیاده در مسیر حرکت خود در پیاده رو با موانعی چون رامپ پارکینگ یک واحد مسکونی که به فضای پیاده رو تجاوز نموده، پله ی ناشی از اختلاف سطح، مسیر سواره ای که مسیر پیاده را بدون هیچ علامت هشدار دهنده ای قطع نموده و …. مواجه می شوند که بدون هیچ اقدام طراحانه¬ای بر سر راه او قرار گرفته و حرکت روان و ایمن او را مختل نموده است.

در حال حاضر پیاده روهای شهری بدون توجه به مکان آن شبیه هم طراحی می شوند. پیاده روها، حداکثر، بر اساس نیاز کمی شهروندان و بی توجه به تفاوت مکانی و نحوه رفتار شهروندان در هر مکان، فارغ از آن که این پیاده رو بخشی از یک خیابان عبوری است یا یک خیابان تجاری، از یک الگوی کلی تبعیت می کنند. الگویی که بر اساس آن دو مسیر پیاده به صورت نواری باریک در دو طرف یک مسیر پهن سواره واقع شده و عموماً توسط جدول، جوی آب، ردیف درختان و یا باغچه های نواری از هم جدا شده اند. در بهترین شرایط هم در فواصل مشخص در آنها از نیمکت یا سطل زباله استفاده شده است.

به طور کلی می توان گفت پیاده‌روهای شهری، در بسیاری از موارد فاقد هر نوع کیفیت برای حضور انواع رفتارهای پیاده‌هاست. عدم وجود مبلمان و سایر تجهیزت مورد نیاز پیاده یکی از مهم ترین معضلات پیاده روهاست. کف آنها در بهترین حالت از آسفالت پوشیده شده و سرشار از پستی و بلندی‌هایی است که فرد را ناچار می‌کند در هر چندین قدم یک بار پیش‌پای خود را وارسی کند. اگر هم در مواردی نوع پوشش کف مناسب باشد در کوتاه زمانی به دلیل نیاز به تعمیرات تأسیسات زیربنایی کنده و تخریب می‌شود. عدم تحویل به موقع و درست از پیمانکار تأسیسات شهری، باعث می‌شود تا صاحبان مغازه‌ها و واحدهای تجاری مجبور به کف‌سازی پیاده‌روی ملک خویش شوند که اولاً با سایر بخش‌ها هماهنگی ندارد و شاهد وصله پینه‌ای از انواع کف‌سازی‌ها هستیم، ثانیاً در بسیاری از موارد این کف‌ها بدون توجه به اصول و قواعد کف‌سازی برای پیاده مرمت شده‌اند. برای مثال از مصالح صیقلی و لغزنده‌ای استفاده می‌شود که اساساً مناسب برای حرکت پیاده بخصوص در روزهای برفی و بارانی نیست.

از سوی دیگر همین امکان پیاده‌روی مختصر هم بعضاً به واسطة انباشت مصالح ساختمانی ابنیة حاشیة خیابان، مسائل امنیتی خاص برخی از مراکز دولتی، تعرض رامپ‌ها و پله‌های ابنیة حاشیه و..، به حداقل خود می‌رسد. در حال حاضر یکی از ضعف‌‌های عمدة مدیریت شهری، عدم کنترل تأثیرات کارگاه‌های ساختمانی بر روی فضاهای عمومی است. از آنجائیکه عملیات ساختمانی در اغلب موارد زمانی طولانی را دربر می‌گیرد، مستلزم اعمال کنترلهایی است که اولاً متضمن ایمنی افراد در عرصه‌های عمومی باشد، دوم اینکه حتماً در داخل محدودة پلاک خودش تمام شود و مصالح آن به داخل فضاهای عمومی سرریز نشود، سوم اینکه به لحاظ بصری نیز پانلی حائل میان کارگاه و فضای عمومی برپا شود تا اغتشاش بصری فضا را به حداقل برساند.

از طرف دیگر پیاده رو می‌بایستی پاسخگوی حضور اقشار متنوع اجتماعی شهر باشد، این در حالیست که در شرایط فعلی عدم وجود مسیری ایمن و هموار حضور افراد سالمند، خریـداران با بـار، کودکـان و معلولین را شدیداً دچار مشکل ساخته است.

گاهی مسیرهای حرکتی برای پیاده آنقدر مغشوش هستند که خسته‌کننده تر می‌شوند. وضعیت نابسامان مسیرهای پیاده به لحاظ شرایط فیزیکی، کالبدی بر روان شهروند هم تأثیر منفی گذاشته و باعث می‌شود که افراد سعی در فرار هر چه سریعتر از آن و استفاده از خودروی شخصی نمایند. در این میان نه تنها دود و آلودگی هوای شهر بیشتر می شود، بلکه شهروند نسبت به بسیاری از محرکهای محیط از جمله مکانهای تاریخی، نقاط خاطره‌انگیز و… بی‌توجه شوند. این بی‌توجهی در طول زمان، زمینه‌های تخریب این نقاط را فراهم می‌نماید. به فراموشی سپردن آنها، باعث عدم واکنش مناسب از سوی شهروندان در مقابل تخریب آنها می‌شود. به این ترتیب کم‌کم، به هزار و یک توجیه عملکردی، این نقاط ارزشمند، بدون هیچگونه اعتراض مؤثری از بین می‌روند. نقاطی که قابلیت‌های ویژه‌ای در یادآوری خاطرات، تداعی‌ها، حس‌ مکان، ایجاد تعلق‌خاطر داشته، هر کدام از آنها به تنهایی برای ایجاد محملی جهت زندگی و تعاملات اجتماعی کفایت می‌نمایند.

امروزه حتی جوی‌های آب که می‌توانستند به دلیل خاصیت تلطیف ‌کنندگی هوا و صدای آب نقشی مؤثر در بهبود محیط داشته باشند مشکل‌آفرین شده‌اند. این مجاری تبدیل به کانالی برای انتقال زباله‌ و مانعی برای حرکت عرض پیاده شده‌اند. در زمان‌های بارش شدید، طغیان آب و مسدود شدن جوی‌ها به دلیل انباشته بودنشان از زباله‌هایی که مردم در آنها ریخته‌اند، آب جوی‌ها را بر سطح خیابان جاری ساخته و همان زباله‌ها را روانة سطح پیاده رو می‌کند.

البته مشکلات و معضلات پیاده روهای شهری ایران محدود به مسائل کالبدی و عملکردی نمی باشد. همانطور که پیش تر نیز اشاره شد، یکی از مهم ترین مشکلاتی که اغلب پیاده روهای ما با آن مواجهند، عدم توجه به موقعیت و کاراکتر آنهاست. پیاده روها بسته به مکان قرارگیریشان در شهر به انواع مختلفی تقسیم می شوند که هر یک از آنها حال و هوا و ویژگی های خاص خود را طلب می کند و طراحی و تجهیز هرکدام می بایست در راستای هماهنگی با روحیه کلی حاکم بر فضا و با رفتارهایی که در آن رخ دهد. به عنوان مثال طراحی پیاده رویی که در مجاورت یک خیابان عبوری واقع است با طراحی پیاده روی یک خیابان تجاری متفاوت است. در اولی معمولاً افراد به دنبال فضایی هستند که به سرعت، با احساس ایمنی و امنیت از آن عبور کنند در حالی که در دومی عموماً شهروندان از فضای پیاده رو به عنوان مکانی برای تفرج، گذران اوقات فراغت، خرید از دستفروش ها، تماشای ویترین مغازه ها و … استفاده می¬کنند.

بنابراین، ضرورت بازنگری در مفهوم پیاده رو، ارائه دسته بندی جدیدی از آن با رویکرد مکان محور، همراه با تدوین دستورالعمل ها و رهنمودهای طراحی جنبه های مختلف آن، امری ضروری به نظر می رسد که نیازمند تلاش و دقت قابل توجهی است.

در همین راستا، بهترین روش برخورد با این مسأله آن است که پس از بررسی انواع پیاده روها و ضرورت پرداختن به آنها، برای هر یک از انواع پیاده روهای شهری دفترچه ای مجزا تهیه و در زمینه های مختلفی که پیاده رو با آن مواجه است، به ارائه دستورالعمل و راهنما جهت طراحی پرداخته شود. در این دستورالعمل ها می بایست پس از معرفی مشکلات و مسائل هر نوع پیاده رو و نسبت به همجواری آن با ساختمان مسکونی یا فضای سبز و یا …، علاوه بر ارائه ی راهنماها و دستورالعمل های لازم، چند طرح و جزییات اجرایی برای سطح مسیر، نبش ها و کج ها، مسیر دوچرخه، اتصال با مبلمان، تداخل با سواره، رمپ و پله و … با ذکر مصالح مناسب آنها ارائه گردد.
 
آخرین ویرایش:

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
فضای معماری و شهری-قسمت ششم

فضای معماری و شهری-قسمت ششم

2-۴ بوستان و پارک
واژه پارک در لغتنامه دهخدا


پارک . (فرانسوی ، اِ) باغ وسیع پردرخت که گردش و شکار و جز آن را بکار است : پارک مخبرالدوله . پارک اتابک . پارک امین الدوله .

واژه بوستان در لغتنامه دهخدا

بوستان . (اِ مرکب ) پهلوی «بوستان ». مخفف بستان ، مرکب از بو (= بوی – رایحه ) و ستان (اداة مکان ). جایی که گلهای خوشبو در آن بسیار باشد. باغ باصفا. (حاشیه ٔ برهان چ معین ).مرکب از کلمه ٔ بو و کلمه ٔ ستان که بمعنی جای پیدا شدن است . (غیاث ). جنت . (مهذب الاسماء) (ترجمان القرآن ). حدیقه . جایی که درختان گل و درختان که میوه هاشان خوشبو باشد، چون سیب و امرود و ترنج و نارنج و امثال آن . (از شرفنامه ٔ منیری ). جایی که بوی بسیار از آن خیزد از عالم گلستان . (آنندراج ). جایی که گلهای خوشبودر آن بسیار باشد.

بوستان/ ویکی پدیا


بوستان یا پارک به مکانی محفوظ می‌گویند که به صورت طبیعی یا نیمه طبیعی توسط دولت به وجود آمده‌است، و در کنار آن برای تفریح و لذت بردن انسان، یا برای حفاظت از حیات وحش یا زیستگاه طبیعی. بوستان‌ها ممکن است شامل سنگ، فواره، خاک، آب و قسمت‌های چمن باشد. بسیاری از پارک‌ها قانونا حفاظت شده و محفوظ اند.

بیابان‌ها پارک‌های دست نخورده و توسعه نیافته‌ای هستند که به طور عمده توسط حیوانات وحشی مورد استفاده قرار می‌گیرند. بیابان توسط قانون حفاظت شده‌اند تا گونه‌های وحشی زنده بمانند. بیابان‌ها تمرکز زیادی برای زنده ماندن جانوران دارند و برای بقاء جانوران تلاش می‌کنند که به طور مثال می‌توان به گوریل‌ها و شامپانزه‌ها اشاره کرد.

تاریخچه

اولین پارک‌ها، پارک‌های گوزن بودند، که زمین آن‌ها در کنار مکان‌های شکار بود و توسط اشراف در زمان قرون وسطی ایجاد شده بود. آن‌ها دیوار بلند داشتند و هم چنین هجز در اطراف آن بود تا بتوانند در داخل آن بازی کنند و مردم بیرون پارک باشند.

این بازی‌ها به تکامل سرزمین پارک‌ها کمک می‌کردند و از آن پس در اطراف قصرها پارک‌های بزرگی ساخته شد. پس از آن خانه‌های اطراف شهر از قزن شانزدهم دارای پارک شد. پارک‌ها ممکن بود برای شکار ساخته شوند ولی هم چنین آن‌ها ثروت و وضعیت مالک آن را هم نشان می‌دادند. زیبایی پارک‌ها و چشم انداز آن‌ها در آغاز فقط برای خانه‌های با شکوه بود ولی چشم انداز پارک‌ها نشان گر هنر معماران نیز بود. وقتی که استقبال پارک‌ها زیاد شد، مکان‌های شکار خصوصی هنگامی که شلوغ شد، زمینه ایجاد پارک‌ها برای عموم به ارمغان آمد.

با انقلاب صنعتی پارک‌ها معنی جدیدی پیدا کردند و حفظ حس طبیعت در شهرستان‌ها و شهرها بودند. لوازم فعالیت‌های ورزشی به طور عمده در پارک‌های سطح شهر فراگیر شد. مناطق زیبایی برجسته طبیعی بودند، هم چنین در کنار مجموعه پارک‌های ملی، از آلودگی هوا جلوگیری می‌کرد.

پارک‌های ملی

یک پارک ملی معمولا برای ذخیره زمین است، و همیشه اعلام نشده که متعلق به یک دولت ملی خاص است، هم چنین محفوظ است از توسعه انسانی و آلودگی. هر چند که ممکن است برای دولت خاصی نباشد ولی در مکانی وجود دارد که صاحب آن یک دولت خاص است. پارک‌های ملی مناطق حفاظت شده‌ای از دسته انسان‌ها هستند.


آشنایی با سازمان پارک‌ها و فضای سبز شهر تهران

شهر > سازمان‌ها- همشهری‌آنلاین:

سازمان پارک‌ها و فضای سبز شهر تهران از سازمان‌های وابسته به شهرداری تهران است. در این مدخل از وب سایت همشهری‌آنلاین با تاریخچه و اهداف این سازمان آشنا می‌شوید.

وب سایت رسمی: سازمان پارک‌ها و فضای سبز شهر تهران



تاریخچه:

طرح ایجاد تشکیلاتی بنام اداره باغات در سال ۱۳۳۹ به اجرا درآمد. در سال ۱۳۴۲ پس از چندی که از تاسیس این اداره می‌گذشت و به دنبال آشکار شدن بیش از پیش؛ نقش و اهمیت فضای سبز؛ نام آن به سازمان پارک‌‌ها تغییر یافت.

این تغییر عنوان و در پی آن دگرگونی اهداف، به تدریج بر بار وظائف و مسئولیت‌‌های اسن سازمان افزود و این روند کماکان ادامه داشت تا اینکه در سال ۱۳۶۹ باتعین اهدافی گسترده‌تر و تغییر اساسنامه به سازمان پارک‌ها وفضای سبز شهر تهران تبدیل شد.

این سازمان از سال ۱۳۶۹ علاوه بر برنامه‌ریزی و اجرای سیاست‌‌هایی در زمینه بهره‌وری از شیوه‌های علمی نگهداری و توسعه کلان فضای سبز، به نظارت مستقیم بر مجموعه فضای سبز شهر تهران همت گماشت و به موازات آن توسعه و گسترش کمربند سبز پیرامون شهر تهران را نیز در دستور کار خود قرار داد.

اهداف و وظایف سازمان پارک‌ها و فضای سبز شهر تهران:

اعمال نظارت عالی در جهت ارتقاء کمی و کیفی فضای سبز شهر تهران در قالب گروه‌های کارشناسی (ناظرین فضای سبز- حفظ نباتات- بهداشت و محیط زیست)

نظارت عالی بر عملکرد پیمانکاران شاغل در بخش فضای سبز شهر تهران

طراحی, اجرا و نظارت بر پروژه‌های پارک‌ها و فضاهای سبز

تولید و خرید و فروش گل و گیاه و درخت و درختچه زینتی

طراحی, اجرا و نظارت بر عملیات آبرسانی فضای سبز شهری

جنگل‌کاری, توسعه و نگهداری جنگل‌های دست کاشت در قالب طرح عظیم کمربند سبز پیرامون شهر تهران

اجرای طرح‌های آموزشی و پژوهشی

تهیه آمار و اطلاعات مربوط به پارک‌ها و فضاهای سبز

ایجاد تمهیدات لازم برای تهیه شناسنامه درختان از طریق مناطق شهرداری

اقدامات لازم در زمینه ارتقاء سطح دانش و بینش فنی کارکنان فضای سبز شهر تهران

ایجاد ارتباط با مراکز علمی و دانشگاهی و سایر سازمان‌ها و اشخاص ذیربط داخل و خارج کشور

تشکیل کمیته‌های برنامه‌ریزی آب و خاک و فضای سبز, دفع آفات و بیماری‌های گیاهی و بررسی آلودگی‌ها

تدوین آئین‌نامه‌های مربوط در ارتباط با طرح جامع فضای سبز

بررسی اراضی و املاک مناسب و پیشنهاد تغییر کاربری آنها به منظور تامین اهداف سازمان

بازسازی فضای متروک یا فرسوده بافت شهری و یا فضاهای فرسایش یافته همجوار شهر و استفاده از آنها جهت تامین پارک و فضای سبز و تفریحی مورد نیاز با توجه به قوانین و مقررات مربوط با تصویب موردی شورای سازمان

بررسی و پیشنهاد مقررات, معیارها, آئین‌نامه‌ها و بهینه‌های مناسب حفظ و گسترش فضای سبز جهت تصویب مراجع ذیربط

شناسایی گونه‌های موجود درختی و درختچه‌ای و تهیه نقشه پراکندگی آنها در شهر تهران

بررسی و شناسایی گونه‌های بومی درختی و درختچه‌ای تهران

بررسی سازگاری اکولوژیکی گونه‌های گیاهی زینتی با اقلیم شهری و تعیین گونه‌هایی که نسبت به آلودگی‌های زیست محیطی حساسیت و یا مقاومت دارند

تعیین مناطق زیست محیطی شهر تهران در رابطه با مسائل گیاهی

فراهم آوردن تمهیدات لازم جهت کمک به اشخاص حقیقی و حقوقی در ارتباط با ایجاد فضای سبز



۲-۵ مرکز


الف)مرکز شهر

مرکز شهر/ویکی پدیا


به مناطق اصلی و میانی هر شهر که معمولاً قلب تجاری آن شهر به حساب می‌آیند مرکز شهر گفته می‌شود.

کاربرد در کشورهای گوناگون

در کشورهای مختلف عبارات گوناگونی برای اشاره به مرکز شهر به کار می‌رود که تقریبا معنایی مشابه دارند. ناحیه تجاری مرکزی که به اختصار سی بی دی CBD نامیده می‌شود. عنوان دیگری برای اشاره به مرکز شهر است. در آمریکای شمالی از واژه downtown داون تاون برای این منظور استفاده می‌شود.

در ایران، عبارت «مرکز شهر» و برابر انگلیسی آن یعنی City centre در تابلوهای راهنمایی و رانندگی در خیابانها و جاده‌ها به کار می‌رود اما معمولاً مرکز شهر فاقد محدودهٔ معینی است. بطور سنتی مرکز شهرهای ایران شامل بازار و مناطق اطراف آن می‌شود که هسته قدیمی و اولیه شهر را تشکیل می‌دهد. در اصل در گذشته شهرها به صورت شبکه‌های مختلفی بوده در اغلب این شبکه‌ها تمام خیابانها به سمت قسمت مرکزی شهر بود که در این قسمت مرکزی کلیسای بزرگ یا معابد و همچنین دستگاه حکومتی و اکثر ادارات وفعالیتهای مهم شهری قرار داشت و مردم روزها از حومه شهر به سمت مرکز می آمدندو شبها به خانه هایشان باز میگشتند .

مرکز شهر تهران از قوانین ترافیکی خاصی نظیر مقررات طرح ترافیک و مقررات طرح ترافیک زوج و فرد برخوردار است.



مرکز شهر و چگونگی تعیین محدوده آن/ بذرگر، محمد رضا – جمالی، ابراهیم – کریمی صالح، محمد جعفر

نشریه: جامعه شناسی و علوم اجتماعی « جستارهای شهرسازی » بهار ۱۳۸۴ – شماره ۱۲

مقدمه

آنچه که پیش‌روی دارید با هدف شناخت‌ معیارهای تعیین محدودهء مرکزی شهر به رشتهء تحریر درآمده است.در این نوشتار ضمن ارائهء تعاریفی از مرکزیت و مرکز شهر به مسألهء شناخت‌ دقیق و جامع محدودهء بخش مرکزی شهر توجه‌ گردیده است.این مطالعه پنج معیار مهم شامل‌ تراکم ناخالص جمعیت،ارزش زمین،تعداد شاغلان،تعداد سفرهای جذب‌شدهء درونشهری و عناصر شاخص و نمادین شهری را به منظور تعیین‌ منطقهء مرکزی شهر برگزیده و سپس چگونگی‌ سنجش معیارهای شناخت و تعیین محدودهء بخش‌ مرکزی شهر را مورد بحث و بررسی قرارداده‌ است.انتظار می‌رود با استفاده از این معیارهای‌ پنجگانه بتوان به تعیین محدودهء مرکزی شهرها اقدام نمود و آنگاه طرحها و برنامه‌های ویژه‌ای را برای سازمان دادن به این محدوده‌های مهم و اساسی به کار گرفت.در حال حاضر به ویژه در ایران‌ تعیین محدودهء مرکزی شهرها با ابهام و به صورت‌ غیرعلمی صورت می‌گیرد و امید می‌رود این‌ معیارها بتوانند درجهت تعیین علمی محدوده‌های‌ مرکزی شهرها کمک شایسته‌ای را ارائه نمایند.



سخن روز:مرکز شهر کجاست؟/ جهان شاهی، محمد حسین


نشریه: جامعه شناسی و علوم اجتماعی » جستارهای شهرسازی » بهار ۱۳۸۴ – شماره ۱۲

آیا مرکز هر شهر خانهء حاکم شهر است؟یا به سبک و سیاق‌ امروزی،کاخ ریاست جمهوری و نخست‌وزیری یا استانداری و فرمانداری و…؟یا آنجا که وقتی پدر به قصد قدم‌زدن و گردش‌ یا خرید می‌رفت و من درپی او،در طول راه به آشنایان زیادی‌ برخورد می‌کرد و کلاه از سر برمی‌داشت و می‌گفت:«عصر به خیر»؟!یا آنجا که با مادر برای خرید آخر سال و شب عید، خرید لباس و کفش و کیف و اسباب‌بازی برای من،برادر و خواهر،خودش و پدر به آنجا می‌رفتیم.یا آنجا که وقتی اول هر ماه پدر حقوق می‌گرفت،برای صرف نهار می‌رفتیم و پدر با آشنایان و همکاران اداره سلام و علیک می‌کرد،همانجا که‌ بعضی وقتها به سینما می‌رفتیم یا در کافه‌ای بستنی و کیک‌ می‌خوردیم‌و..



ب) مرکز محله

رسالۀ باززنده سازی مرکز محله مسجد ملک/ افسون مهدوی


چکیده: این پایان نامه در ۴ فصل تدوین گردیده است: در فصل اول به بررسی تعاریف شهر و شهرسازی و تعریف شهرسازی از سه منظر مصنوع هنری، فضای کالبدی و نهاد اقتصادی و اجتماعی بر پایه سرزمین پرداخته و در ادامه به شهرنشینی در دوران اسلامی و عوامل مشخصه آن پرداخته است. در فصل دوم به معرفی کامل کرمان، بافت قدیم کرمان، روند توسعه شهری کرمان قبل از اسلام، شهر کرمان پس از اسلام و پس از سال ۱۳۰۰ هجری شمسی، بررسی تجربه های تاریخی در ساماندهی شهر کرمان، محلات کرمان قدیم و جدید، ساخت جدید شهر، و وضعیت محلات قدیم کرمان در حال حاضر شرح داده شده است. در بخش سوم پایان نامه به تفصیل درباره محله مسجد ملک، شکل گیری، عوامل پیدایش، وجه تسمیه ، عناصر شهری آن، مکان یابی مسجد، جایگاه مسجد در نظام فضایی – کالبدی شهر کرمان و شناخت تاریخچه مسجد امام و حمام شیخ الاسلام بعنوان عناصر تاریخی این محله صحبت شده و در بخش نهایی درباره چگونگی روند شهری، طراحی شهری و معماری، معماری بومی ایران، معماری سنتی، نیازسنجی های مرکز محله و چگونگی روند طراحی، شناخت طرح پیشنهادی و شرایط اقلیمی، جغرافیایی، زمین شناختی و اقتصادی اجتماعی کرمان اشاره شده است.

کلمه های کلیدی: ساماندهی، تاریخ ایران، باززنده سازی، مسحد ملک، محله ها



۲-۶ بازار

واژه بازار در لغتنامه دهخدا


بازار. (اِ) در پهلوی واچار ۞ (در هوجستان واچار = سوق الاهواز. رجوع شود به خوزستان ) در پارسی باستان آباکاری ۞ مرکب از: آبا ۞ در سانسکریت سبها ۞ . بمعنی محل اجتماع و جزو دوم مصدر کاری ۞ ، بمعنی چریدن (دارمستتر، تتبعات ایرانی ج ۲ ص ۱۲۹، ۱۳۱). گیلکی واچار ۞ .(نیز: بازار ۞ . م) فریزندی ویرنی بازار ۞ . نطنزی واچار ۞ (۱ ص ۲۹۰). سمنانی وازهار ۞ . سنگسری وزر ۞ . سرخه ای ، لاسگردی و شهمیرزادی بازار ۞ . (۲ ص ۱۸۸). استی بزر ۞. (استی ۱۱۴)؛ محل خرید و فروش کالا و خوراک و پوشاک . لغت فرانسه ٔ بازار ۞ از پرتقالی گرفته شده و پرتقالیان نیز از ایرانیان گرفته اند. (نداب ۳: ۳-۴ فرامرزی ) و رک : دایرة المعارف فرانسه . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ج ۱ ص ۲۱۸) ۞ . اعراب در آن تصرف کرده الف را به «یا» بدل کرده بیزار گفته و بیازره بر آن جمع بسته اند. (انجمن آرا) (آنندراج ). و رجوع به شعوری ج ۱ ورق ۱۶۱ شود. دورسته از دکان های بسیار در برابر یکدیگر که غالباً سقفی آن دو رسته را بیکدیگر می پیوندد. میدان داد و ستد.کوی سوداگران . مغازه . دکان . دکه .: بازار صحافها. بازار بزازها. بازار کفاشها. بازار خیاطها. بازار سراجها و غیره . بازار عطرفروشان ؛ لَطِمَه . (منتهی الارب ).ج ، لطایم . سوق . (دهار) (ترجمان القرآن ). ج ، اسواق . قَسیمة. (منتهی الارب ). تیم . رجوع به دزی ج ۱ ص ۴۸ شود.

در قاموس کتاب مقدس آمده : (انجیل لوقا ۷: ۳۲) بازار: معروف است و در آنجا هر گونه متاع بفروش میرودو گاهی کوچه های درازی ترتیب داده در طرفینش دکانها میساختند چنانکه حال نیز معمول است و گاهی این لفظ دلالت بر محل وسیعی مینماید که در میان شهر قرار داده خریدار و فروشنده در آنجا جمع میشدند و متاعهای خود را بفروش میرساندند و بتدریج احکام و مباحثات و مسائل مشکله ٔ فلسفیه و سیاسیه را در آنجا گفتگو مینمودند. (کتاب اعمال رسولان ۱۶:۱۹ و ۱۷:۱۷). و اهالی دهات وقضات و صاحب منصبان در آنجا فراهم میشدند لذا فرمایش مسیح در انجیل مرقس ۱۲:۳۸ میفرماید که ایشان سلام رادر بازارها دوست میدارند صحیح میباشد و اطفال و اشخاص بیکاره نیز در آنجا جمع می شدند و چون خداوند ما مسیح خواست که فریسیان را توبیخ و سرزنش نماید چون که اعمال عجیبه در میان ایشان بجا آورده و با وجود آن او را ترک کرده رد نمودند و یوحنا را قبول کردند و حال آنکه اعمال عجیبه بجا نیاورد ایشان اشخاصی را که متابعت والدین خود مینمایند تشبیه فرمود و باید دانست که عمله هائی که طالب کار بودند در میان بازار فراهم میشدند تا هر کسی که خواهد ایشان را کار فرماید چنانکه در این روزها نیز معمول است . (قاموس کتاب مقدس )

|| دکان های موقت بی ترتیب در زیر چادرها و سقف هایی از پارچه که هفته ای یکبار در بعض قری کنند، و بیشتر در نواحی شمالی ایران معمول است . بازارهای موقت که سالی یکبار در بعض شهرها تشکیل شود برای عرض کالاها بمشتریان که از شهرها یا ممالک دیگر بدانجا آیند مانند بازارمکاره ۞ و سوق عکاظ در میان تازیان جاهلیت و غیره : پنج شنبه بازار، اردوبازار، جمعه بازار، چهارشنبه بازار، دوشنبه بازار، سه شنبه بازار، شنبه بازار، یکشنبه بازار. عرضگاه یا نمایشگاه که در بعض ممالک چند سال یکبار برپا کنند ۞ : طواویس ، شهرکیست از بخارا… و اندر وی هر سالی یک روز بازار است که خلق بسیار اندر وی گرد آیند. (حدودالعالم ). و اندر مرسمنده ، در هر سالی یکی روز بازار بود که گویند آن روز در آن بازار افزون از صد هزار دینار بازرگانی کنند. (حدود العالم).

بازار عکاظ ؛ مشهورترین بازارهای عرب در زمان جاهلیت. بازار عکاظ واقع میان طایف و نخله بوده است و موقعی که اعراب قصد حج داشتند از اول ذی القعده تا بیستم در بازار عکاظ اقامت میکردند، سپس از عکاظ بمکه رفته مراسم حج بجا می آوردند و بخانه های خود بازمیگشتند. معمولاً بزرگ هر قبیله ای ببازار قبیله ٔ خود میرفت ولی تمام بزرگان عرب بلا استثناء ببازار عکاظ می آمدند. هرکس اسیری داشت برای دادرسی بعکاظ می آمد و نزد داوران که از قبیله ٔ بنی تمیم بودند دادخواهی میکرد و هر کس خونخواهی میخواست و طرف خود را نمیشناخت برای پیدا کردن گمشده ٔ خود بعکاظ می آمد. هر کس شهرت طلب بود و در پی تحصیل شهرت میگشت برای نیل بمقصود بعکاظ می آمد، هر کس میخواست با کسی مباهات کندو مفاخر خود را بگوید در فصل عکاظ به آن محل میشتافت و عربها در این قسمت بقدری مقید بودند که در بزرگی و سنگینی مصیبت ها بر یکدیگر مباهات میکردند و یکی از آن موارد مفاخره ٔ خنساء و هند است … عربها از تأسیس بازار مکاره و اجتماع قبیله ها استفاده ٔ فرصت میکردند و مجلس مناظره و مباحثه و سخنوری و مشاعره تشکیل میدادند. شعراء شعر میخواندند، خطیبان خطابه سرایی میکردند و دانشمندانی از آن میان انتخاب میشدند که بهترین و برترین گفتارها را تشخیص داده اعلام نمایند وهر گاه که نابغه ٔ ذبیانی ببازار عکاظ می آمد سراپرده ای از چرم قرمز برای او می افراشتند و شاعران اشعار خود را در محضر او میخواندند و هر شعری که از همه بهتر بود آن را با آب طلا نوشته در عکاظ و یا در کعبه می آویختند که معلقات سبع نیز از آن اشعار میباشد. اتفاقاً این کار عرب ها بکار یونانیان قدیم شبیه است ، چه آنها نیز در محلی موسوم به گیمنازیوم برای ورزش های بدنی و بازی های پهلوانی حاضر میشدند و فیلسوفان و دانشمندان از آن اجتماع استفاده کرده بمباحثه و مناظره مشغول می شدند و عیناً عملیات عربها در بازار عکاظ درآنجا نیز معمول میشد. بدیهی است که در نتیجه ٔ چنین اجتماعاتی حقایق بسیاری کشف میشد و قریحه ٔ هوشمندان و باذوقان بکار می افتاد، بعلاوه زبان آنان رشد و نمو میکرد و از پاره ای معایب تصفیه میشد. مثلاً قریش که ببازار عکاظ می آمدند لغات سایر قبایل را نیز میشنیدندو آنچه را که نیکو بود برمیگزیدند و در لغت خود بکار میبردند و در نتیجه لغت قریش فصیح ترین لغت های عرب شد و از پاره ای عیوب و کلمات رکیک ناپسند تصفیه شد وچیزهایی مانند کشکشه و ک***ه و عنعنه و فخفخه و کم ووهم و عجعجه و استنطاء و شنشنه و عیوب دیگر که در سایر لهجه ها یافت میشد از آن لهجه خارج گشت ۞ . (ترجمه ٔ تاریخ تمدن اسلام جرجی زیدان چ ۱۳۳۳ امیرکبیر ج ۳ صص ۴۳-۴۶).

بازارهای عرب ؛ عرب ها در زمان جاهلیت سالی چند بار بازارهایی دایر میکردند و در فصل های معین مردم از دور و نزدیک به آنجا می آمدند و همین که از این بازار فارغ میشدند ببازار دیگری میرفتند، به این ترتیب که از روز اول ماه ربیع الاول در دومةالجندل از نواحی مرتفع نجد برای خرید و فروش و داد و ستد بازارهایی ترتیب میدادند و سپس از آنجا به هجر میرفتند و یک ماه در آن بازار بودند آنگاه از هجر به عمان منتقل میشدند و از عمان بحضرموت و عدن کوچ میکردند و بعضی به صنعاء عزیمت مینمودند و در آنجا بازار دایر میکردند. بعد در ماه های حرام بازار عکاظ که از بازارهای مشهور عرب بود دایر میشد، علاوه بر آن بازارهایی در نواحی موسوم به شحر، صحاری ، مخنه ، حباشه ، مشقر و غیره دایر میکردند. (ترجمه ٔ تاریخ تمدن اسلام جرجی زیدان چ ۱۳۳۳ امیرکبیر ج ۳ ص ۴۳).

خوانش فضایی بازار؛ بازار چهارسوق شهرستان ساری/ زهره نظام محله

چکیده

هنگامی که افراد و گروههای انسانی در فضایی گرد هم جمع می شوند و نیاز به برقراری ارتباط می یابند فضا را مطابق ذهنیت و عمل خود تغییر داده و نشانه هایی را بر آن افزوده یا از آن حذف می کنند. این فرایند نشانه گذاری نوعی تفکیک و تمایز ایجاد کرده و مرزهایی انسان ساخت میان این فضاها کشیده که نیازمند نوعی خوانش و قرائت است.

در این پژوهش که نتیجه بررسی انسان شناختی نماد و نشانه در بازار چهارسو ساری می باشد از روش های کیفی و ژرفانگر به کار رفته در مردم شناسی، استفاده گردیده است.

پژوهشگر سعی نموده بازار چهارسو را بر اساس خوانش های فضایی مانند نشانه شناختی ، زیبایی شناختی و قرائت زمانی نظیر جشن ها و یادبودها مورد بررسی قرار دهد که نتایج حاصله نشان می دهد افزون بر کارکردهای ارتباطی و اقتصادی که در بازار وجود داشته مبادله ی کالا تحت تاثیر نوعی انتخاب و گزینش فرهنگی افراد و گروههای موجود در بازار تعیین می شود که علم به دانش نمادها و نشانه ها و حس زیبایی شناختی را دارا هستند.

واژگان کلیدی: نماد و نشانه شناسی، خوانش و قرائت، عمل و ذهنیت، سلیقه و حس زیبایی شناسی

http://up.toca.ir/images/tuj3qyh84s7bf0sjqsi.zip

نشریه «هفت شهر» ویژه بازار/ میترا نظام محله


نشریه ی شهرسازی و معماری هفت شهر ، شماره ی ۲۰ ، تابستان ۱۳۸۶؛ ویژه ی ” بازار در آینده “

نشریه ی” هفت شهر ” ، به سردبیری حمیدرضا سپهری و مدیر مسئولی ابوالفضل موسوی نشریه ی شهرسازی و معماری است که این شماره ی خود را به مفهوم” بازار در آینده” اختصاص داده است .

این نشریه به پنج بخش عمده ی ۱٫ مقاله ها ۲٫ گفت وگوها ۳٫ نقد ونظر ۴٫ دیدگاه ها ۵٫ مورد پژوهی تقسیم شده که در هر بخش آن به موضوعاتی درباره ی بازار پرداخته است .

فهرست مطالب :

۱٫ مقاله ها :

بازار در ادب فارسی / علی اکبر خان محمدی

بازار به نقل از دانشنامه ی جهان اسلام / تلخیص : سولماز کهنمویی اقدم

مراسم آیینی و بازار های موسمی / محمد میرشکرایی

پیشه وران بازار : در گذار از آداب فتوت به شعائر شیعه/ احمد کاظمی موسوی

تحولات اجتماعی و تاثیر آن بر بازار و بهای فرآورده ها از دیدگاه ابن خلدون / محمد علی شیخ

نقش محوری شریعت اسلام در سازماندهی نظام عدل بازار اسلامی / محمدعلی آبادی

۲٫ گفت و گو

محورهای پژوهش بازار با رویکرد به آینده / گفت و گو با فتانه نراقی ، محمد منصور فلامکی ، حسین شیخ زین الدین و فرخ زنوزی

۳٫ نقد و نظر

بازارهای هفتگی مناطق کردنشین جنوب استان آذربایجان غربی یا بازارهای هفتگی روستایی در منطقه ی کردنشین مکریان / بهمن فریور (سوران سنه ای )

۴٫ دیدگاه

لزوم مقاوم سازی بازارهای سنتی در مقابل بروز زلزله و مخاطرات ناشی ازآن / اصغر محمد مرادی

۵٫ مورد پژوهی

چالش سنت و نوگرایی در بازارهای سنتی شهرها – مورد پژوهی : بازار سنتی شهر زنجان / ابوالفضل مشگینی ، علی رضا محمدی

مقاله ی : بازاردر ادب فارسی

در این مقاله ، از جنبه های اقتصادی و معماری بازار عبور کرده و سعی شده بیشتر به جنبه ی ادبی آن ، رابطه ی بازار و ادبیات فارسی ، عملکردهای یکی در دیگری پرداخته شود .

ابتدا یک تعریف عام از بازار ارائه گردیده و اشاره به این شده که در این تعریف، از بازار به عنوان محل عرضه ی ادب و فرهنگ هر جامعه و فرد گنجانده نشده است . سپس به نمونه هایی از این مسئله در طول تاریخ اکتفا می کند . نکته ی قابل بحث این است که چرا در اشاراتی که از روند تاریخی بازار رفته از تاریخچه ی آن نزد اعراب جاهلیت آغاز شده است ؟ زیرا در ایران قبل از آن نیز ما دارای بازار بوده ایم. با این حال اگر کمی سهل گرفته و به میزان توجه نویسنده به جنبه ی ادبی بازار نگاهی بیفکنیم شاید بتوان این قضیه را نادیده گرفت زیرا اگر بخواهیم منشا بازارهایی که پس از ورود اسلام باعث تغییر در سبک بازارهای ایرانی شده اند را بررسی کنیم می رسیم به تعریفی از بازار در میان اعراب که شعر وخطبه خوانی در آن رواج بسیار داشته است. بدین ترتیب که اعراب از تشکیل بازارها و اجتماع قبایل بهره می بردند و علاوه بر دادوستد مرسوم ، مجالس مناظره ، یا مباحثه و سخنوری ترتیب می دادند. درادامه به مفهوم بازار در ادب فارسی اشاره شده که به دوگونه است : نخست از باب مفهوم کلی و حقیقی (یعنی مواضعی که بازار به عنوان محل داد و ستد کالا، رونق و رکود ، محل تجمع افراد بیشمار ، و خلاصه اموری از این قبیل که دقیقا با معانی ظاهری این واژه منطبق است به کار رفته است ) ، دیگر از جهت مجاز و کنایه (آن دسته از ترکیبات و اصطلاحاتی است که با توجه به معنی ظاهری بازاردر ادب فارسی رایج شده است که ارتجالا یا حالت اضافی دارند یا کنایی و یا تشبیهی و…) . در پایان هم این مقاله در عین تازه بودن موضوع مورد بررسی، به نتیجه گیری نپرداخته است .

مقاله ی : بازار به نقل از دانشنامه ی جهان اسلام

این مقاله تلخیصی از مطالب ارائه شده در دانشنامه ی جهان اسلام درباره ی بازار است که به چند بخش تقسیم گردیده : ۱٫ تعریف بازار در واژگان نوین اقتصادی ۲٫ شهر و بازار در دوره ی اسلامی ۳٫ مهم ترین خصوصیات بازارهای مرکزی شهرهای اسلامی ۴٫ کلیاتی در معماری و مصالح ساختمانی بازار ۵٫ نظام درونی بازار ۶٫ پیشینه و خاستگاه بازار بزرگ شهری ۷٫ بازارهای موقت ۸ . بازار در ایران .

۱٫ تعریف بازار در واژگان نوین اقتصادی :

در این بخش با توجه به جنبه ی اقتصادی ، بازار اینگونه تعریف شده است: منطقه ای معین ، در دست مجموع افرادی خاص که به تناسب حرفه ی خویش و عرضه و تقاضایی که در جامعه وجود دارد – به تنهایی یا گروهی – دادوستد می کنند .

۲٫ شهر و بازار در دوره ی اسلامی :

در این بخش ابتدا به زمینه ی اصلی بازار یعنی شهر اشاره شده و زمینه ی مطالعه برای بازاراسلامی را شهرهای منطقه ی خاورمیانه دانسته است . محققان بیگانه نیز اسلام را آیینی خاص شهرنشینان می دانند و درشهرها به دنبال نوعی سازماندهی فضایی و عناصر اصلی چون ارگ ، مسجد جامع و بازار هستند .

جایگاه بازار در شهر اسلامی :

ارائه ی طرحی شامل و تعریفی جامع از شهر اسلامی دغدغه ی بسیاری از خاورشناسان ، اسلام شناسان و جغرافی دانان قرن بیست بوده که برخی مسجد جامع را بخش اساسی شهر دانسته و برخی دیگر بازار را .

اما در مجموع می توان سه رکن اصلی برای شهر درنظر گرفت : ۱٫ ارگ ۲٫ مسجد جامع ۳٫ بازار

در شهر اسلامی بازارها پیوند نزدیک کالبدی و کارکردی با مسجد جامع داشتند . مسجد جامع به سبب تقدم وظایف مذهبی در جای مناسبی در هسته ی مرکزی و محوری اصلی شهر ساخته می شد و بازار به عنوان مرکز معیشتی مردمی و فعالیت های صنفی معمولا در جوار مسجد جامع قرار داشت .

مهم ترین خصوصیات بازارهای مرکزی شهرهای اسلامی :

۳-۱ نقش سازماندهی بازار در امور اقتصادی و مالی :

بازار با خرید و فروش ، تولیدو پیشه وری گسترده به صورت مرکز رهبری امور اقتصادی و مالی شهر درآمده و با این اعتبار به عنوان جایگاه محوری سیاست و مذهب نیز محسوب می شود. با این برداشت بازار نهادی معادل محله ی مرکزی معاملات شهرهای بزرگ است با این تفاوت که جنبه ی مالی و اعتباری بازار خاورمیانه به دلیل فشارهای حکومتی بر خلاف محله ی مرکزی معاملات برملا و عیان نیست. دوم اینکه روش رهبری اقتصادی و مالی بازار نیز با آنچه در غرب به صورت سرمایه گذاری تولیدی مرسوم است تفاوت هایی دارد از آن جمله مسئله ی استفاده از سرمایه با بهره ی مالکانه و تفوق اقتصادی شهر بر حومه های روستایی آن است .

۳-۲ فعالیت های گوناگون اقتصادی بازار و نظام همبستگی آنها :

در بازارهای مرکزی شهرهای بزرگ خاورمیانه اسلامی ، بخشهای خرده فروشی ثابت و سیار ، عمده فروشی وبنکداری ، واسطه گری و…. وجود دارد که در هم پیوسته و به هم وابسته اند و بر هم تاثیر متقابل دارند .

۳-۳ ساختار پیکر بازار :

میان بخش های مختلف اقتصادی و مالی بازار و نوع ساختار بنا و معماری آن به تدریج و با گذشت زمان هماهنگی معقولی ایجاد شد . در بنای بازارهای اسلامی ، با معماری سنتی سه بخش اصلی را می توان از هم تمییز داد :

۱٫کوی ها یا گذرگاههای اصلی و فرعی (راسته ها)

۲٫ مجتمع های تجاری دارای انبارها و محلهایی برای سکونت موقت بازرگانان (خان ، سرا، کاروانسرا)

۳٫ مجتمع های تجاری بی امکان سکونت (قیصریه ، تیمچه ، بوستان)

۳-۴ پیوستگی میان اجزای مختلف بازار با قدمتهای متفاوت

۵-۳ جدا بودن محل کار (بازار) از محل سکونت:

در بازارشرقی که در درجه ی اول یک مرکز اقتصادی است اصولا مسکن و منزلی وجود ندارد و این فصل ممیز بازارهای خاورمیانه با بازارهای شهرهای کهن غربی و هندی است. همین امر باعث پیدایش ساختمان های یک طبقه در بازار گردید. برای این ویژگی نمی توان دلیل قاطعی بیان نمود اما می توان تا حدودی حدس زد ، حرمیتی که یک فرد مسلمان برای زندگی خصوصی و خانوادگی اش لازم دارد او را وامی دارد که خانه اش را به دور از ناآرامی ها و هیاهوی بازار و جهان خارج نگه دارد .

۳-۶ تجمع پیشه وران مختلف در بازار

۳-۷ مهمترین گونه های بازار از لحاظ شکل و کارکرد :

۱٫ بازارهای خطی (طولی)

۲٫ بازار چند محوری

۳٫ بازارمرکزی خرده فروشی با خانهای پیرامونی (منظومه ای)

۴٫ بازار صلیبی (با دو محور متقاطع )

۵٫ بازار محله (بازارچه)

۶٫ بازار بیرون شهری(حومه)

۷٫ بازار صحرایی

۸٫ بازار زیارتی

۹٫ بازار صنایع دستی

۴٫ کلیاتی در معماری و مصالح ساختمانی بازار:

شبکه ی بازارها را در هر نوع می توان یکی از ارزشمند ترین تجربه های شهرسازی و معماری در قلب شهرهای اسلامی به شمار آورد . جایگاه بازار در بافت همگن شهر چنان است که به کمک شبکه های مواصلاتی ، بخش های گوناگون شهر به راحتی به آن دسترسی دارند . کار انتقال بار و کالا در آن به دلیل رعایت شیب مورد نیاز به سهولت انجام می شود . یک از ویژگی های بازار شیوه ی نوررسانی است .

۵٫ نظام درونی بازار:

در این بخش به تشکیلات صنفی و تعاریفی از صنف بسنده نموده است .

۶٫ پیشینه و خاستگاه بازار بزرگ شهری:

طرح بازار به صورت چهارسو با دو دالان مسقف عمود برهم ، بر سفالی از هزاره ی چهارم پیش از میلاد برجای مانده است . برای راسته یا کوی پیشه وران نیز شاهدی معتببر از دوهزار سال پیش در کاوشهای باستان شناسی شوش یافت شده است .

۷٫ بازارهای موقت :

این بازارهای شامل : بازارهای روز ، بازارهای هفتگی ، بازارهای نمایشگاهی نوین.

۸٫ بازار در ایران

بازار ایرانی مجموعه واحد و مستقلی از دکانها ، تیمچه ها ، کاروانسراها ، میدان ها ، بناهای مذهبی، حمام ها و دیگر مکانهای عمومی است . این مرکز تجاری سنتی معمولا دارای طاق ضربی ، آجری است . شکل بازارهای ایران ، بیشتر خطی (طولی) است . دیگر بخش های بازار مانند راسته های خرده فروشی ، سراها ، خان ها در طی زمان شکل گرفتند
 
آخرین ویرایش:

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
فضای معماری و شهری-قسمت هفتم

فضای معماری و شهری-قسمت هفتم

ب) فضای معماری

۲-۷ مسکن


واژه مسکن در لغتنامه دهخدا

مسکن. ] م َ ک َ / م َ ک [ ۞ (ع اِ) جای باشش و خانه . (منتهی الارب ). منزل و بیت . ج ، مَساکن . (اقرب الموارد). جای سکونت و مقام . (غیاث ) (آنندراج ). جای آرام . (ترجمان القرآن علامه جرجانی ). آرامگاه . (دهار). جایباش . مقر. مقام .جای . جایگاه . نشیمن : لقد کان لسباً فی مسکنهم آیة جنتان عن یمین و شمال … (قرآن ۱۵/۳۴).

جایگاه شاخص های مسکن در فرآیند برنامه ریزی مسکن/محمد مهدی عزیزی


چکیده

تدوین یک برنامه جامع بخش مسکن نیازمند شناسایی کامل و تجزیه و تحلیل عمیق ابعاد گسترده مسکن و عوامل موثر بر آن است. در این میان پرداختن به شاخص های مسکن به عنوان کلیدی ترین ابزار برنامه ریزی و تشکیل دهنده شالوده اصلی آن را می توان از حساس ترین مراحل برنامه ریزی دانست. با انجام تحقیقات و پژوهش های جدی در شناخت و تجزیه و تحلیل شاخص های مختلف مسکن – می توان میزان کارایی برنامه های مسکن را به طور چشمگیری افزایش داد. پیچیدگی ابعاد مختلف مسکن و تعدد شاخص های مورد نیاز برای تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری ها در فرایند برنامه ریزی مسکن – ایجاب می کند که این شاخص ها در گروه های مختلف اقتصادی – اجتماعی و کالبدی دسته بندی شوند – هرچند برخی از شاخص ها می توانند عملکرد دو گانه و یا چندگانه داشته باشند. مقاله حاضر به بررسی ابعاد مختلف شاخص ها پرداخته و ضمن دسته بندی آنها در گروه های مختلف برنامه های مسکن کشور را نیز بررسی می کند. یافته های تحقیق به این امر تاکید دارد که شاخص های مسکن موثرتر از آن هستند که با برخورد و بررسی سطحی در برنامه به کار گرفته شوند. ضروریست بررسی جامع از شاخص ها به عمل آمده و آنها را در قالب دسته های مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرارداد.


تحلیلی بر جایگاه و دگرگونی شاخص های مسکن شهری در ایران/محمد مهدی عزیزی

مروری بر شرایط مسکن در جوامع مختلف نشان می دهد که تقریبا هیچ کشوری مدعی حل مشکلات مسکن در جامعه خود نیست.مسائل برخی از کشوره از نوع کمی بوده که ناشی از کمبودهای موجود مسکن –رشد جمعیت –مهاجرت و تنگناهای اقتصادی است و عمدتا کشورهای در حال توسعه را شامل می شود.در مقابل-مسائل مسکن در کشورهای توسعه یافته بیشتر از نوع کیفی و نیز تغییر ساختارهای جمعیتی و اجتماعی است.شاخص های مسکن از یک سو ابراز شناخت وضعیت مسکن در ابعاد مختلف فوق الذکر بوده-و از سوی دیگر-ابراز کلیدی برای ترسیم چشم انداز آینده مسکن و برنامه ریزی آن هستند.مقاله حاضر به برسی تعدادی از شاخص های مسکن شهری در ایران پرداخته و جایگاه و سیر تحول آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.یافته های تحقیق نشان می دهد که شاخص های مسکن شهری در ایران تحت تاثیر دو نوع عوامل بیرونی و درونی قرار داشته اند.عوامل بیرونی موثر بر مسکن – نظیر عوامل جمعیتی-اقتصادی و اجتماعی موجبات رونق و رکود مسکن را فراهم کرده اند و برنامه های مسکن کمتر در وضعیت کلی مسکن و بهبود شاخص های آن موثر بوده اند.عوامل درونی مسکن-که عمدتا تحت تاثیر چگونگی و فرایند برنامه ریزی مسکن قرار دارند نیز در ابعاد خاصی- وضعیت مسکن را شکل می دهند .یکی از عوامل درونی مهم موثر بر مسکن- نگرش به شاخص های مسکن شهری و چگونگی بکار گیری آنها در برنامه های مسکن است.ضروری است جایگاه شاخص های مسکن در برنامه از دیدگاه علمی و بطور جامع تعیین شده و نقش آنها در قالب ابعاد اقتصادی-اجتماعی و کالبدی مورد پژوهش قرار گیرند.تبیین رابطه علت و معلولی شاخص های مسکن و سایر عوامل می تواند ضمن روشن کردن علت تحولات و دگرگونی شاخص های مسکن در کشور- موجب ارتقاء برنامه های مسکن و توسعه شهری را فراهم آورد.



ازخانه تا برج / حسین سلطانزاده


یکی از مهم ترین پدیده هایی که سبب شد از حدود یک قرن پیش در آمریکا و اروپا و سپس در سایر سرزمین ها مانند ایران ، به جای ساختن خانه و ساختمان های چند طبقه به بلند مرتبه سازی و پس از آن به برج سازی توجه شود کمبود زمین در شهرهای بزرگ و پر جمعیت بود. در بخش های پر تراکم و تجاری یا اداری شهر ، بیش تر از برج های تجاری و اداری استفاده می شود و برای بخش های مسکونی در شرایط مناسب تلاش می شود برج های مسکونی در منطقه خاص شهری ساخته شوند که فضای باز و سر سبز کافی برای ساکنان آنها در نظر گرفته شود .در این صورت می توان به ساختن بناهای بلند مرتبه و برج های مسکونی به عنوان پدیده ای قابل پذیرش در نواحی و شهرهای پرجمعیت نگریست .

اما آنچه در چند شهر بزرگ ایران به ویژه تهران اتفاق افتاده است ساخت شمار فراوان برج های تجاری ، اداری و مسکونی در نواحی و خیابان های پر تراکم و شلوغ شهری است که نه تنها مسائل موجود و خدمات رسانی را پیچیده تر کرده است بلکه ترافیک و بسیاری از مسائل شهری را به شکل بغرنج تری در آورده زیرا در این گونه موارد نه تنها به امکانات محیطی توجه نشده بلکه حتی به موضوع تراکم جمعیت و امکانات شبکه ارتباطات شهری نیز دقت نمی شود و در مواردی مشاهده می شود که در یک ناحیه یا منطقه شهری که تا حدود دو دهه پیش در آن یک تراکم جمعیتی کمابیش مناسب وجود داشت اینک تراکم جمعیت به ۵ تا ۱۰ برابر افزایش یافته بی آنکه شبکه ارتباطات شهری ، فضای سبز و شبکه خدمات شهر به صورت مناسبی دگرگون و مناسب سازی شده باشد .

یکی از مسائل بسیار مهم در معماری معاصر ایران که به نظر می رسد هنوز به صورت مناسبی در عرصه بسیاری از ساختمان ها و برج های مسکونی در شهرهای بزرگ حل نشده است مسئله محرمیت و دید مناسب برای آپارتمان هاست . عموم خانواده های ایرانی بر اساس پدیده های آیینی و فرهنگی مایل هستند که فضای درونی آنان از دید افراد نامحرم به طور کامل پوشیده باشد . این موضوع در دوران گذشته در شهرهای دارای بافت های متراکم شهری و ساختمان های دارای حیاط مرکزی تامین می شد اما از زمانی که بافت های شهری و ساختار کالبدی واحدهای مسکونی به تدریج از ابتدای قرن معاصر دگرگون شد و به صورت روز افزونی میزان محرمیت و داشتن منظر مناسب برای بسیاری از آپارتمان ها کاهش پیدا کرد سبب شد تا بیش تر مردم در شهرهای بزرگ همواره جلوی پنجره های واحدهای مسکونی به تدریج از ابتدای قرن معاصر دگرگون شد و به صورت روز افزونی میزان محرمیت و داشتن منظر مناسب برای بسیاری از آپارتمان ها کاهش پیدا کرد سبب شد تا بیشتر مردم از پرده های توری و نازک و در شب از پرده های ضخیم استفاده می کنند زیرا فضای درونی بسیاری از آپارتمان ها می تواند در معرض دید افراد نا محرم باشد به این ترتیب فضای درونی بسیاری از آپارتمان ها درون خود بسته شده و از جنبه بصری با فضای بیرونی به صورت مناسبی ارتباط پیدا نکرده است .

یکی از عناصری که می تواند بین فضای درونی آپارتمان و فضای شهری ارتباط برقرار کند بالکن است که گویا به شکل معاصرش از برخی نمونه های اروپایی اقتباس شده است زیرا در بسیاری از بخش های اروپا از بالکن های واقع در سمت فضاهای شهری ارتباط برقرار کند بالکن است که گویا به شکل معاصرش از برخی نمونه های اروپایی اقتباس شده است زیرا در بسیاری از بخش های اروپا از بالکن های واقع در سمت فضاهای شهری استفاده می شد اما با وجود آنکه این عنصر معماری در حدود نود سال است در ساخت برخی ساختمان ها مورد استفاده قرار می گیرد اما غالبا آنرا تغییر شکل یا تغییر کاربری می دهند .

وجود قوانین و ضوابط معماری شهری احترام به ارزشهای محیطی و خصوصیات سیمای شهری می تواند موجب شود که نماهای بیرونی یک برج مسکونی د ر چارچوب مناسبی که با محیط اطراف خود هماهنگ باشد طراحی شود زیرا نماهای ساختمان های معاصر به ویژه برج های مسکونی را می توان پدیده ای شهری دانست که در شکل دهی به سیما منظر شهری نقش دارد و نمی توان انتظار داشت که کارفرما یا طراح هر برج به هر ترتیبی که تمایل داشت ساختمان مورد نظر خود را طراحی کن یا آن را به صورت دلخواه بسازد زیرا نما و منظر یک برج تنها به ساکنان یا مالکان آن تعلق ندارد و بخشی از سیما و منظر شهری است و می توان بیان کرد که مردم محیط اطراف بطور معمول ممکن است آن را بیش تر از ساکنان ببینند . بنابراین تنوع و گوناگونی بیش از حد در طراحی نمای بیرونی ساختمان های بلند و برج ها را می توان پدیده ای نا مناسب ارزیابی کرد که مانع پدید آمدن منظر و سیمای موزون برای یک شهر یا بخشی از آن می شود اما درباره معماری داخلی آپارتمانها می توان به گونه ای دیگر اندیشید و آن را عرصه ای دانست که اعضای هر خانوار با توجه به فرهنگ بینش ، خواسته ها و نیازهای خود بتوانند آن را شکل دهند . زیرا در دوره معاصر در بسیاری از موارد ممکن است خانوارهایی با فرهنگ ها قومیت ها و مشاغل متنوعی در یک برج زندگی کنند و طبیعی است که تا حد امکان هر یک از آنان بتوانند از آزادی لازم و مناسب برای مشارکت یا دخالت در طراحی داخلی فضای آپارتمان خود برخوردار باشند . برای این منظور لازم است در طراحی داخلی آپارتمان ها به گونه ای عمل شود که انعطاف پذیری ممکن برای مشارکت افراد در طراحی داخلی و دگرگونی در آن وجود داشته باشد که در مقاطع زمانی مناسب نیز با کمترین هزینه بتوان دگرگونی لازم را در طراحی فضا ایجاد کرد زیرا افزون بر وجود افراد و خانوارهایی با فرهنگ های گوناگون دو پدیده دیگر نیز باید مورد تو جه قرار بگیرد : نخست تنوع طلبی است که آن را می توان یکی از پدیده های دنیای معاصر دانست و به هر ترتیب حق طبیعی و اجتماعی افراد و خانوارها به شمار می آید که پس از یک دوره زمانی مایل به نغییر برخی عناصر و پدیده های معماری داخلی آپارتمان خود باشند و دیگر آنکه افراد پس از دوره های آپارتمان خود را می فروشند و آپارتمان دیگری خریداری می کنند و در نتیجه در هر جا به جایی ممکن است حجم و مقدار تخریب و دگرگونی معماری داخل بنا زیاد باشد در حالی که اگر از پیش در این زمینه پیش بینی های لازم انجام شود این امکان پدید خواهد آمد که با هزینه و تخریب کمتری بتوان تغییراتی در ساختمان پدید آورد . یکی از عادت های دیرین بسیاری از خانوارهای ایرانی استفاده از مبلمان و اساسیه فراوان در داخل خانه است و به نظر می رسد که این عادت به زندگی آپارتمان نشینی نیز راه یافته است به ویژه آنکه در چند دهه اخیر عادت دیگری در ادامه برخی از سنت های کهن رواج یافته و آن نگهداری شمار فراوان ظروف و اشیایی تزئینی و لوکس کریستال و چینی در قفسه های چوبی در درون آپارتمان است که در ساختمان های بلند مرتبه و برجها در هنگام وقوع زلزله می تواند خطرناک باشد به ویژه آنکه بسیاری از شهرهای بزرگ کشور ما در نواحی زلزله خیز قرار دارن . لازم است با روش های مناسب تفوت های زندگی در یک خانه و آپارتمان و به ویژه آپارتمان واقع در یک برج از لحاظ پدیده های مربوط به طراحی داخلی و مبلمان و اثاثیه آن برای مردم بیان شود و طی فرایندی مناسب بر اساس الگوهای صحیح و مناسب توسعه یابد و از سوی دیگر بستر ضروری را برای تحول در طراحی و تولید مبلمان و اثاثیه پدید آورد تا کالاهای سبک و کوچک به زودی جایگزین کالاها و مبلمان سنگین وبزرگ شوند .



معماری ایرانی ، الگوی واقعی مسکن پایدار/محمد صادق عابدینی

پایداری از جمله مباحثی است که حتی از نظر لغوی نیز کاربرد فراوانی یافته است . در دهه های اخیر موضوع توسعه پایدار از نظر لغوی نیز کاربرد فراوانی یافته است . در دهه های اخیر موضوع توسعه پایدار از سوی سازمان های بین المللی و نهادهای برنامه ریزی در کشور در قالب برنامه های بلند مدت جهت زندگی بهتر انسانها پیشنهاد شده است . مسئله مسکن نیز نمی تواند خارج این موضوع دیده شود . رسین به مسکنی مناسب و پایدار که همسو و همگام با توسعه باشد یکی از نیازهای امروز جامعه ما است . از این رو کارشناسان بر آن شده اند تا راهکارهایی جهت رسیدن به آن ارائه دهند .

در حاشیه برگزاری نشست هم اندیشی (مسکن همساز با توسعه پایدار ) که از سوی انجمن مفاخر معماری ایران برگزار شد فرصتی دست داد تا از نظر کارشناسان معماری کشور پیرامون این موضوع و اهمیت پرداختن به آن آگاه شویم .

(سید علیرضا قهاری ) ، رئیس انجمن مفاخر معماری ایران ، در گفت و گو با (مسکن ) می گوید : در واقع مساله پایداری و توسعه صحبتی است که در محافل علمی ، محافل اقتصادی و در کل کشورهای پیشرفته شنیده می شود و در تمام شئون زندگی از جمله مسکن لحاظ می گردد . ایرانیان همواره در طول تاریخ مسئله مسکن پایدار مطابق با محیط زیست و هماهنگ با اقلیم را مد نظر داشته اند اما در یکصد سال اخیر از این قضیه تا حدی دور افتاده ایم متاسفانه امروزه هم معماران و هم بهره برداران با این مقوله کمتر آشنایی دارند .

قهاری دلیل این عدم آشنایی را اینگونه بیان می کند ، ما آمده ایم در یکصد سال اخیر معماری غربی را کپی کرده ایم بدون آنکه با فرهنگ غربی آشنا باشیم و اصولا آن فرهنگ متعلق به ما نبوده است . بنابراین هم از گذشته امان بریدیم و هم به چیزی عمل کردیم که برایمان غریبه بوده . همین باعث نوعی سردرگمی در میان معماران ، بهره برداران و مسئولان شده است و هنوز هم روشن نیست که چه چیزی می تواند جایگزین معماری با شکوه و افتخار گذشته شود . ما نیاز داریم که در محافل آموزش ، تصمیم گیری و اجرایی به این مساله توجه شود از جمله با این موضوع که مسکنی ساخته شود که با شرایط کشور ما هماهنگ باشد .

وی با اشاره به اینکه در مسکن پایدار باید هماهنگی هم از لحاظ فنی و هم بعد فرهنگی وجود داشته باشد ادامه می دهد فرهنگ زیر بنای معماری است . همان طور که معماری فرهنگ ساز است . فرهنگ هر منطقه بر اساس پیشینه ، آداب و رسوم و اقلیم آن مجموعه زیستی به وجود می آید .

رئیس انجمن مفاخر معماری ایران در خصوص اینکه آیا در مسکن مهر به موضوع پایداری توجه شده است یا خیر ؟ می گوید به نظر نمی رسد که زیاد به آن توجه شده باشد دلیل آن هم این است که مسکنی که در سمنان ساخته می شود مشابه همان مسکنی است که در تهران یا هرمزگان بنا شده اند و با هم هیچ فرقی نمی کنند و این نشان می دهد که یک جای کار می لنگد .

دکتر (ایرج شهروز تهرانی ) یکی از سخنرانان این همایش نیز در گفتگو با (مسکن ) پیرامون لزوم بازگشت به معماری می گوید : تا ما نتوانیم معماری قدیم خود را که بر اساس راحت زندگی کردن انسان ترسیم شده بود درک کنیم و الگوها و مفاهیم آن را در معماری جدید به کار نبریم ، هیچ گاه به آن مسکن دلخواه که قابل استفاده نیز باشد ، نمی رسیم .

شهروز تهرانی می گوید : ما آمده ایم مدرنیته اروپایی و آمریکایی را گرفته ایم بدون اینکه متعلق به فرهنگمان باشد و شروع به بلند مرتبه سازی می کنیم . ما در آسمان زندگی می کنیم . حال اگر خدای ناکرده زلزله ای بیاید کسی که تمام زندگی اش را فروخته و آپارتمانی در طبقات بالا خریداری کرده است زندگی اش نابود می شود . حال وی باید به چه کسی رجوع کند ؟ ضمنا زندگی آن شخص مخصوصا اگر مسن نیز باشد در صورت خرابی آسانسور با مشکلات عدیده ای مواجه خواهد شد .

وی ادامه می دهد : آپارتمان هایی که اکنون در شهرهای ما ساخته می شوند ، جای دهنده هستند و مسکن به شمار نمی آیند بلکه تنها جایی برای تنازع بقا می باشند . علاوه بر آن خیابان های ما کشش این همه جمعیت را ندارد ، زمانی که خیابان ها طراحی شده بودند ساختمان ها یک یا دو و حداکثر سه طبقه بودند اما اکنون ساختمان ها چندین طبقه شده اند و ظرفیت خیابان ها ثابت مانده است .

دکتر تهرانی می افزاید : ما در گذشته الگوهای واقعی پایداری را داشته ایم هم اکنون باید مفهوم آن پایداری را درک و آن را در زندگی خود پیاده کنیم . این به معنی کپی کردن نیست بلکه باید با پیاده سازی آن مفاهیم و استفاده از تکنولوژی جدید بهترین شرایط زندگی را مهیا کنیم .

محمد صادق عابدینی – دو هفته نامه خبری مسکن
 

نوید زراعتی

عضو جدید
در معماری چه داخل ساختمان چه بیرون یعنی فضای بیرئنی ساختمان و چه معماری های شهری باید از مدلهای ساده و مفهومی استفاده کرد همه اقشار حتی معماران وفیلسوفان به یک معماری مفهومی بیشتر علاقه مند هستند و هنگامی که از کنار آن گذر میکنند به آن نیم نگاهی میکنند و به آن فکر میکنند همین باعث میشود که شخص طراح یک طراح قدر طلقی شود در ضمن نور خیلی مهم هست در دیزاین
 
بالا