فرآیند توسعه اقتصادی و نگاهی به مزیت‌هاي ایران

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
سنگاپور: کشوری که مانند ساعت کار مي‌کند
[h=1]فرآیند توسعه اقتصادی و نگاهی به مزیت‌هاي ایران[/h]


یگانه اقبال‌نیا
یک کشور با کمتر از 10 میلیون جمعیت و مساحت خاکی کوچک با تولید ناخالص داخلی بالغ بر 345 میلیارد دلار (سال 2012) توانسته است میلیاردها دلار در سال 2011 سرمایه گذاری خارجی را به خاک خود جذب کند.
بازار نیروی کار، توسعه یافته به نظر مي‌رسد و بر خلاف بسیاري از کشورهای منطقه‌اي آشفتگی بازار کار حداقل در بخش نیروی انسانی با تخصص بالا به چشم نمي‌خورد. بسیاری از نوآوری‌ها و روش‌هايي که برای جذب توریست در این کشور استفاده شده است توسط کشوری مانند امارات نیز به کار گرفته شده است. به نظر مي‌رسد سیاستگذاران امارات و قطر قصد دارند مدل مشابهی را در اقتصاد خود پیاده کنند. بخش بزرگی از تولید ناخالص داخلی کشور سنگاپور در بخش خدمات مي‌باشد. این بخش شامل بخش‌هاي بازرگانی و تجارت، حمل‌ونقل، هتل‌داری و خدمات بانکی و مالی مي‌باشد. از طرفی بخش تولید کالای فیزیکی در حدود 86 میلیارد دلار مي‌باشد (حدود 25 درصد از تولید ناخالص داخلی).
نکات مورد تامل در مورد اقتصاد توسعه یافته‌اي مانند سنگاپور:


پروسه توسعه اقتصادی پروسه زمانبری مي‌باشد
توسعه اقتصادی در سنگاپور از دهه 70 و 80 میلادی آغاز شده است. این در حالی است که جمعیت کشور کمتر از ده میلیون نفر مي‌باشد. به این معنی که توسعه اقتصادی مستلزم زمان و ثبات در رویه اجرای سیاست‌هاي توسعه‌اي مي‌باشد. بحران و تهدیدی نباید باشد. سرمایه‌گذاران باید احساس امنیت کنند نه‌تنها برای کوتاه مدت بلکه برای بلندمدت. اگر مقاله‌هاي اقتصادی مربوط به سیاست‌هاي نیروی انسانی کشور سنگاپور را مطالعه کنیم متوجه حساسیت سیاستمداران در مورد نحوه مهاجرت نیروی کار کم تخصص و با تخصص بالا در آن زمان برای اقتصاد سنگاپور خواهیم شد. برای مثال در مقطعی بازار نیروی کار با این مشکل مواجه شده بود که نیروی کار خارجی متخصص دستمزد بالاتری از نیروی کار محلی داشتند و بهره وری بالاتری هم داشتند. وزیر وقت سنگاپور اذعان داشته بود که چنین وضعیتی به نفع اقتصاد خواهد بود، زیرا نیروی کار محلی مجبور خواهد شد با نیروی کار خارجی رقابت کند و خود را ارتقا دهد.


موثر بودن رابطه عقلایی با کشورهای همسایه در توسعه اقتصادی
باید نقش چین و مالزی و اندونزی را در ارتقا و پویایی اقتصاد سنگاپور فراموش نکرد. از توریست تا عرضه محصولات کشاورزی و تجارت کالا و خدمات گرفته تا حمل و نقل و عرضه نیروی کار. مطمئنا کشور چین یا کره شمالی و حتی اندونزی همسایگان بسیار خوش نیتی برای کشور کوچک سنگاپور نبوده‌اند و اداره کردن روابط بین المللی و محلی با این کشورها کار آسانی نیست. لی کوان یو نخست وزیر معروف سنگاپور که تلاش‌هاي او در راستای پروسه توسعه سنگاپور زبانزد این کشور مي‌باشد در کتاب خود در مورد رابطه با چین گفته است:
«رهبران چین از من به عنوان یک دوست قدیمی یاد مي‌کنند. من دوست قدیمی تر برای کشور تایوان هم هستم. اگر هر یک از این کشورها آسیب ببینند، سنگاپور هم آسیب خواهد دید. و اگر هر دو با هم آسیب ببینند، سنگاپور دو برابر آسیب خواهد دید. اقتصاد سنگاپور در صورت شکوفایی هر دو اقتصاد، منفعت خود را نیز مي‌برد وقتی که هر دو با هم همکاری کنند و به رفاه و شکوفایی یکدیگر کمک کنند.»


حمایت مصرف‌کنندگان داخلی از بازار محلی و داخلی
برخلاف خیلی از کشورهای خاورمیانه‌ای، با وجود اینکه تبلیغات و انواع مارک‌هاي تجاری غربی در سنگاپور در بازارهای خرید وجود دارد، با این حال، خود مصرف‌کنندگان بیشتر به سوی بازارهای محلی کشیده مي‌شوند. برای مثال کافه‌ها و فروشگاه‌هاي اروپایی و آمریکایی در بازارهای خرید این کشور وجود دارند، اما خود سیاست مصرف‌کنندگان به نحوی اداره شده است که ناخودآگاه صاحبان بنگاه‌هاي داخلی و محلی با استقبال بیشتری روبه‌رو هستند.


بازار نیروی کار بالغ و توسعه‌یافته
باز هم برخلاف خیلی از کشورهای خاورمیانه‌اي و حتی اروپایی، اگر تخصص شما در رشته‌اي اثبات شود و به کار اقتصاد آن کشور بیاید، صرف نظر از ملیت و نژاد شما، سنگاپور به شما خوشامد خواهد گفت. نیروی کار محلی متواضع و سختکوش هستند. تمامی راننده تاکسی‌ها سنگاپوری مي‌باشند. نظم داخلی جالبی در بازار نیروی کار این کشور دیده مي‌شود. موضوع خیلی ساده است: شایسته سالاری و دیگر هیچ. برای مثال اگر فردی خارجی بتواند از دانشگاه معتبر سنگاپور بورس تحصیلی اخذ كند، اقامت بلندمدت آن کشور به آن فرد داده مي‌شود و بازار کار داخلی توانایی جذب نیروی کار ماهر را خواهد داشت.


امارات: تلاش برای پیاده سازی الگوی مشابه کشور سنگاپور
با وجود اینکه نفت توانسته کمک بزرگی به سازندگی‌هاي اخیر کشور امارات بکند (نجات از بحران مالی اخیر)، اما شاید بتوان گفت که دبی در مقایسه با هفت امارات دیگر و با وجود کمترین منابع نفتی و گازی توانسته پیشرفت‌هاي قابل توجهی بکند. دبی سرمایه‌گذاری عظیمی در بخش‌هاي زیربنایی مانند تولید آب و برق، جاده‌سازی، ساختمان و شبکه‌هاي حمل‌ونقلی نموده است و در ازای این سرمایه‌گذاری توانسته صنعت توریست خود را گسترش دهد.


بخش‌هایی که در آن مزیت نسبی دارد، همان‌ها را تقویت کنیم
از زمان‌هاي دور، منطقه دبی و ابوظبی مشغول تجارت مروارید از دریای خلیج‌فارس و دریای عمان بوده‌اند؛ تجارت جزو مزیت‌هاي نسبی این منطقه است. پس از بحران مالی سال 2008، سیاستمداران این امارت تمرکز خود را از بخش‌هاي مالی (بازار سهام) به سمت توسعه بیشتر در بخش‌هايي که مزیت نسبی در آنها دارند سوق داده‌اند. این بخش‌ها شامل توریست، مراکز خرید و شبکه حمل‌ونقلی مي‌باشد. از طرف دیگر شرکت کردن دبی در لیست کاندیداهای مورد بررسی برای نمایشگاه بین‌المللی اکسپو ۲۰۲۰ به نظر سیاست هوشمندانه‌تري نسبت به کاندیدا شدن برای میزبانی جام‌جهانی فوتبال که قطر انجام داده است، مي‌باشد. همچنین تجربه موفق صنعت توریسم دبی، باعث شده است که این کشور در این صنعت دارای مزیت نسبی شود. به این معنی که تا به حال پایه‌ها و عوامل بنیادی این صنعت در این امارت برنامه‌ریزی و پایه‌ریزی شده است. (صنعت هتل‌داری، آموزش کارکنان، اقدامات امنیتی و...)
ثبات نسبی سرمایه در بخش مستغلات و نرخ بازگشت متناسب
همچنین به دلیل ناامنی و بهار عربی و توانایی برقراری امنیت نسبی برای سرمایه‌داران، سرمایه‌هاي نقدی و غیرنقدی در دبی جذب شده است. بسیاری از سرمایه‌داران مصری، عراقی و سوریه‌اي اقدام به خرید املاک و مستغلات در دبی کرده‌اند که باعث شده، اخیرا بازار مستغلات پویا گردد.


بازار نیروی کار آشفته
با وجود تلاش‌هاي صورت گرفته، در مقایسه با کشورهای توسعه یافته‌اي مثل سنگاپور، بازار نیروی کار امارات آشفته به نظر مي‌رسد و این روند پس از بحران مالی سال 2008 و سرازیر شدن نیروی کار اروپایی از اروپا به منظور دستیابی به حقوق‌هاي بالا و وضعیت زندگی بهتر، تشدید شده است. یکی از بزرگ‌ترین مشکل این امارات در عدم توانایی ارائه اجازه اقامت بلندمدت به نیروهای متخصص خود است، به این معنی که تمام زندگی نیروی کار وابسته به شغل و کمپانی است که در آن استخدام مي‌شود و با کوچک‌ترین تغییری در وضعیت شغلی او، کل وضعیت زندگی نیروی کار مي‌تواند تحت‌الشعاع قرار بگیرد. شانس شما در اخذ ویزای بلندمدت و امکان ریشه دواندن در خاک این کشور تقریبا صفر است. به همین دلیل است که نیروی کار متخصص منطقه‌اي برنامه‌ریزی بلندمدت برای ریشه دواندن و محلی کردن خود در این کشور نمي‌کنند. لذا یکی از پایه‌هاي اصلی اقتصاد توسعه که رشد منابع انسانی متخصص مي‌باشد، وجود ندارد. نیروی کار متخصص خارجی تنها برای کوتاه‌مدت و بیشینه کردن درآمد خود در این مدت محدود تلاش مي‌کند و برای بلندمدت برنامه‌ریزی دیگری مي‌کند. (مهاجرت به کشورهایی مثل استرالیا و کانادا). از طرفی نیروی کار داخلی و محلی، تعداد کم و همین تعداد کم بیشتر در منصب‌هاي دولتی و نه بخش خصوصی مشغول به کار هستند.
در هر صورت به نظر مي‌رسد که این کشور راه درازی تا تبدیل شدن به یک کشور توسعه‌یافته مثل سنگاپور دارد، اما هدف از این اطلاعات چیست و چگونه ما مي‌توانیم از این تجارب استفاده کنیم.
• اولا این را به خاطر داشته باشیم که کشور ایران 15 برابر کشور سنگاپور و امارات جمعیت دارد و مدل توسعه‌یافته کشوری مانند ایران چیزی مثل کشور آلمان مي‌باشد.
• مقوله توسعه اقتصادی یک فرآیند طولانی است. به خاطر داشته باشیم توسعه کشور کم‌جمعیت سنگاپور 20 تا 25 سال با ثبات در رویه سیاست‌هاي خود زمان برده است. هر گونه عدم ثبات، جنگ و آشوب تنها این پروسه را عقب مي‌اندازد.
• بسیاری از زیرساخت‌های توسعه اقتصادی در ایران آماده شده است و به جرات مي‌توان گفت از همه کشورهای منطقه وضعیت بهتری دارد. برای مثال، قوانین کار در ایران، نیروی کار جوان متخصص، بازار مصرف داخلی هفتاد میلیونی و بسیاری از موارد دیگر.
• پتانسیل و ظرفیت بالای بخش‌هاي تولیدی و کشاورزی در ایران در صورت حذف تحریم‌هاي اقتصادی
• جاذبه‌هاي توریستی بی‌نظیر و بکر در ایران که در صورت برنامه‌ریزی درست که هم‌اکنون تا حدودی انجام شده است (برای مثال ساخت هتل‌هاي خوب در استان‌هاي ایران)؛ مي‌توان از این ظرفیت‌ها استفاده نمود.
 

Similar threads

بالا