
پس از اسرائیل، ایران بزرگترین دارنده هواپیمای فانتوم است. جمعاً سی و دو فانتوم دی، صد و هفتاد و هفت فانتوم ئی و شانزده فروند جنگنده فانتوم مدل آر اف شناسایی با دوربین های مخصوص قبل از سقوط رژیم شاهنشاهی و قطع روابط و سرویس فانتوم ها به ایران تحویل گردید.
شاه ایران در آن زمان، اهداف بسیار بلند پروازانه ای را در مورد تجهیز کشور خود به قدرتمند ترین کشور از نظر قدرت نظامی در حوزه خلیج فارس و خاور میانه در سر می پروراند. البته ایالات متحده نیز در اینجا منافع خود را در نظر گرفته و با تصور اینکه ایران دفاع خوبی علیه اتحاد جماهیر شوروی در آن زمان خواهد بود، شاه ایران را به طور فعالانه پشتیبانی می کرد. اولین بار، در سال شصت و هفت میلادی، سفارشی برای دریافت تعداد شانزده فانتوم دی توسط ایران به شرکت مکدانل داگلاس تسلیم گردید. سرانجام، اولین گروه فانتوم ها در 28 سپتامبر 1968 وارد ایران شدند.
فانتوم های تازه تحویل شده ایرانی در بسیاری از ماموریت های رهگیری جنگنده سریع السیر میگ 25 فاکس بت که بر فراز آسمان ایران به طور غیر قانونی پرواز می نمود، شرکت جستند اما متاسفانه به دلیل سرعت بسیار بالای فاکس بت، این ماموریت ها هیچ کدام با موفقیت همراه نبودند. اولین استفاده فانتوم های ایرانی در نبرد، مربوط به کمک شاه ایران به سلطان عمان علیه شورشیان کشور او بود که در آن جنگ، یک فانتوم ایرانی با آتش زمینی سقوط نمود. بعد از مدتی دولت ایران تعداد 208 فروند فانتوم مدل ئی را نیز در ابتدای دهه هفتاد میلادی سفارش داد. تحویل این هواپیماها از سال 1971 شروع شده و تا به هنگام انقلاب ایران ادامه داشت. در این مدت، تنها 177 فروند از فانتوم های سفارش داده شده تحویل ایران شدند.
پس از به پیروزی رسیدن جمهوری اسلامی ایران، دولت ایران فوراً موضعی ضد غرب به خود گرفته و در نتیجه این اقدام، دولت آمریکا تحریمی را در ارائه تسلیحات و قطعات یدکی نظامی علیه ایران برقرار نمود. 31 فانتوم باقیمانده، هرگز تحویل نشدند. بعد از آلمان، ایران بزرگترین مشتری هواپیماهای شناسایی فانتوم بود. از این نوع فانتوم، تعداد 27 فروند توسط ایران سفارش داده شد که 16 فروند آنان تحویل گردید و 11 فروند باقیمانده به دلایل سیاسی فوق الذکر، در آمریکا باقیماند. تا زمانی که شاه ایران مجبور به فرار شد، ایران دارای 188 فروند فانتوم عملیاتی بود، اگرچه تحریم آمریکا علیه ایران باعث مشکلات شدید نگهداری و سرویس این هواپیماها شده بود.
افت و خیز های سیاسی ایجاد شده توسط انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، باعث بغرنج تر شدن مسئله شده بود، به طوری که بسیاری از خلبانان و پرسنل بسیار حرفه ای و خوب آموزش دیده ایران از آمریکا اما وفادار به شاه ایران، مجبور به ترک کشور یا تبعید شدند. در نتیجه، تا سال 1980 که عراق بعثی به ایران حمله نمود، نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران یا نهاجا، تنها سایه ای از نیرویی بود که از آن انتظار می رفت. در آن زمان، تنها 40% فانتوم های ایرانی عملیاتی و قابل پرواز موثر بودند. جنگ ایران و عراق در سال 1980 با حمله هوایی عراق به شش پایگاه هوایی ایرانی و چهار پایگاه سپاه ایران آغاز گردید. این جنگ اگرچه در رسانه های غربی به ندرت پوشش داده می شد، اما در حقیقت یک تراژدی انسانی در مقیاس وسیع بود.
نیروی هوایی به دلیل عدم توانایی دو طرف در استفاده از نیروی هوایی شان به طور موثر، نقش چندان مهمی را ایفا نکرد. در ماه های آغازین جنگ، فانتوم های ایرانی عملیات های بسیاری به خوبی توانستند به درون خاک عراق و حتی حریم هوایی بغداد وی نفوذ نموده و نیروهای خود را بدین طریق پشتیبانی نمایند، اما نبردهای هوا به هوا بین جنگنده های دو کشور حتی در کل طول جنگ، بسیار به ندرت یافت می شود. در مراحل ابتدایی جنگ، ایران توانایی لازم برای پیروز شدن در اکثر نبردهای هوایی را داشت و این کار اکثراً با موشک های موثر سایدوایندر و یا مجبور کردن هواپیماهای دشمن به عقب نشینی به سوی کشورشان صورت می گرفت. اما در بیشتر اوقات، رادارهای APQ-120 هواپیماهای فانتوم ئی به دلیل کمبود قطعات یدکی قادر به انجام عملیات نبوده در نتیجه موشک های اسپارو نمی توانستند شلیک شوند.
شاه ایران در آن زمان، اهداف بسیار بلند پروازانه ای را در مورد تجهیز کشور خود به قدرتمند ترین کشور از نظر قدرت نظامی در حوزه خلیج فارس و خاور میانه در سر می پروراند. البته ایالات متحده نیز در اینجا منافع خود را در نظر گرفته و با تصور اینکه ایران دفاع خوبی علیه اتحاد جماهیر شوروی در آن زمان خواهد بود، شاه ایران را به طور فعالانه پشتیبانی می کرد. اولین بار، در سال شصت و هفت میلادی، سفارشی برای دریافت تعداد شانزده فانتوم دی توسط ایران به شرکت مکدانل داگلاس تسلیم گردید. سرانجام، اولین گروه فانتوم ها در 28 سپتامبر 1968 وارد ایران شدند.
فانتوم های تازه تحویل شده ایرانی در بسیاری از ماموریت های رهگیری جنگنده سریع السیر میگ 25 فاکس بت که بر فراز آسمان ایران به طور غیر قانونی پرواز می نمود، شرکت جستند اما متاسفانه به دلیل سرعت بسیار بالای فاکس بت، این ماموریت ها هیچ کدام با موفقیت همراه نبودند. اولین استفاده فانتوم های ایرانی در نبرد، مربوط به کمک شاه ایران به سلطان عمان علیه شورشیان کشور او بود که در آن جنگ، یک فانتوم ایرانی با آتش زمینی سقوط نمود. بعد از مدتی دولت ایران تعداد 208 فروند فانتوم مدل ئی را نیز در ابتدای دهه هفتاد میلادی سفارش داد. تحویل این هواپیماها از سال 1971 شروع شده و تا به هنگام انقلاب ایران ادامه داشت. در این مدت، تنها 177 فروند از فانتوم های سفارش داده شده تحویل ایران شدند.
پس از به پیروزی رسیدن جمهوری اسلامی ایران، دولت ایران فوراً موضعی ضد غرب به خود گرفته و در نتیجه این اقدام، دولت آمریکا تحریمی را در ارائه تسلیحات و قطعات یدکی نظامی علیه ایران برقرار نمود. 31 فانتوم باقیمانده، هرگز تحویل نشدند. بعد از آلمان، ایران بزرگترین مشتری هواپیماهای شناسایی فانتوم بود. از این نوع فانتوم، تعداد 27 فروند توسط ایران سفارش داده شد که 16 فروند آنان تحویل گردید و 11 فروند باقیمانده به دلایل سیاسی فوق الذکر، در آمریکا باقیماند. تا زمانی که شاه ایران مجبور به فرار شد، ایران دارای 188 فروند فانتوم عملیاتی بود، اگرچه تحریم آمریکا علیه ایران باعث مشکلات شدید نگهداری و سرویس این هواپیماها شده بود.

افت و خیز های سیاسی ایجاد شده توسط انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، باعث بغرنج تر شدن مسئله شده بود، به طوری که بسیاری از خلبانان و پرسنل بسیار حرفه ای و خوب آموزش دیده ایران از آمریکا اما وفادار به شاه ایران، مجبور به ترک کشور یا تبعید شدند. در نتیجه، تا سال 1980 که عراق بعثی به ایران حمله نمود، نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران یا نهاجا، تنها سایه ای از نیرویی بود که از آن انتظار می رفت. در آن زمان، تنها 40% فانتوم های ایرانی عملیاتی و قابل پرواز موثر بودند. جنگ ایران و عراق در سال 1980 با حمله هوایی عراق به شش پایگاه هوایی ایرانی و چهار پایگاه سپاه ایران آغاز گردید. این جنگ اگرچه در رسانه های غربی به ندرت پوشش داده می شد، اما در حقیقت یک تراژدی انسانی در مقیاس وسیع بود.

نیروی هوایی به دلیل عدم توانایی دو طرف در استفاده از نیروی هوایی شان به طور موثر، نقش چندان مهمی را ایفا نکرد. در ماه های آغازین جنگ، فانتوم های ایرانی عملیات های بسیاری به خوبی توانستند به درون خاک عراق و حتی حریم هوایی بغداد وی نفوذ نموده و نیروهای خود را بدین طریق پشتیبانی نمایند، اما نبردهای هوا به هوا بین جنگنده های دو کشور حتی در کل طول جنگ، بسیار به ندرت یافت می شود. در مراحل ابتدایی جنگ، ایران توانایی لازم برای پیروز شدن در اکثر نبردهای هوایی را داشت و این کار اکثراً با موشک های موثر سایدوایندر و یا مجبور کردن هواپیماهای دشمن به عقب نشینی به سوی کشورشان صورت می گرفت. اما در بیشتر اوقات، رادارهای APQ-120 هواپیماهای فانتوم ئی به دلیل کمبود قطعات یدکی قادر به انجام عملیات نبوده در نتیجه موشک های اسپارو نمی توانستند شلیک شوند.