hemmat27
عضو جدید
درباره فاجعه قرآنسوزي در آمريكا، مباحث بسياري مطرح است. آثار معنوي اين اتفاق بيشتر از جوانب عيني آن است. نميدانم چه عذابي براي عاملين آن، پشتيبانان آن حادثه و كسانيكه در برابر آن سكوت كرده و بدان رضايت دادند، در پيش است. و خدا با ما مسلمانان اين عصر كه توانايي و لياقت نگهداري از قرآن را نداريم چه خواهد كرد؟! در اينباره مطالب زير را با هم مرور كنيم كه خالي از فايده نيست:
1- آيا همانطور كه جرج دبليو بوش خواست و گفت، ما در دوران جنگهاي صليبي هستيم؟ آيا اين حوادث بهمثابه شيپور جنگ ميان مسلمانان و مسيحيان است؟! چه كساني به افروختن شعله جنگهاي مذهبي تصميم گرفتهاند؟! در صورت آغاز چنين تقابلي، آيا ما آمادگي لازم را براي حضور در آن رويارويي همهجانبه داريم؟! آيا صلاح است كه اديان توحيدي بهجاي مقابله با طاغوتهاي زمانه، به جان هم بيفتند؟! چطور شد كه آمريكا در قرن بيستويكم، به خود اجازه چنين گستاخي و جسارتي داد؟!
2- اين اتفاق در تصميمات رهبران ارشد مسيحيت جايگاهي ندارد، ولي واكنش مراكز ديني غرب و مقامات عالي آن شايان توجه است. درست است كه آن دسته از مسيحيان كه عامل اين حادثه بودند، محدودند ولي جناب بنديكت شانزدهم تا اين لحظه اظهارنظر نكردهاند. كليساهاي شرقي به دفاع از حريم ديانت و كتب آسماني پرداختهاند، ولي از بين تعداد زياد دستگاههاي مذهبي اروپايي و آمريكايي، خيليها روي خود را به ديگر سو برگردانده و به اين جنايت توجه نميكنند. پاسخ مدبرانه و هوشمندانه جهان اسلام، تكليف آينده مدافعان اين حركت غيرالهي را روشن خواهد كرد.
3- مقامات اروپايي در اينباره چرا سكوت كردهاند؟! آيا ارزش كتابي آسماني كه يك ميليارد و 500 ميليون نفر، آن را مقدس ميشمارند و بدان قسم ميخورند، به اندازه داستان محاكمه و جنايت يك زن فاسق كه شوهرش را كشته نيست؟ دروغين بودن داعيه صلحجويي غرب، از همين موضوع پيداست. اسلام و قرآن كه سرچشمه زلال معنويت، صلحجويي، آرامش و ثبات هستند آماج خشم و جهالت قرار ميگيرند، ولي يك نفر آدم گناهكار، سنبل ظلمستيزي و مظلوميت ميشود.
4- اقدام بعدي دنياي نفساني و ظلماني سلطه چيست؟! اين فتنه براي درپوش گذاشتن بر كدام شكست غرب شكل گرفت؟! اين جنايت مقدمه كدام عصيان بزرگتر است؟! آيا آمريكا ميخواهد ما را بيازمايد؟! ايا اگر به زمان امام در مورد سلمانرشدي عمل كرده بوديم و يا در قبال كاريكاتوريست عنود دانماركي و دولت متبوعش واكنش درست از خود نشان داده بوديم، اين مصيبت بر ما وارد ميشد؟!
5- مانند مسئله سلمانرشدي، در خارج از كشور، اين پاكستانيها و سپس افغانها بودند كه نخستين واكنش مردمي و دستهجمعي را نشان دادند و كشورهاي شيخنشين حاشيه خليجفارس هم كه مانند دفعه پيش ساكت هستند. سر اين دو مقوله اجتماعي در چيست؟!
6- سبزهاي فتنهگر ايراني هم از اين امتحان، سرافكنده بيرون آمدند. آقايان رأس فتنه كه لب از لب نگشودند، بدتر از آنها نيروهاي ستادي ميانه در داخل و خارج بودند. دريغ از يك خط بيانيه و اظهارنظر. وقتي آقايان منتظر تأييد غرب بوده و تنها حامي ايشان، دشمنان ملت ايران باشند؛ چه توقعي است كه آقاي كديور يا آقاي مهاجراني و بعضي ديگر بخواهند با اين عمل نظام سلطه مخالفت كنند. آيا اگر حضرات، موضع تندي بر ضد اين اقدام اتخاذ كنند، باز درب استوديوي شبكههاي ضد ايراني، بر روي آنها باز خواهد بود؟! ماهيت انحرافي فتنه سبز اينگونه خود را عيان ميكند. دور شدن از مسير اسلام و روحانيت اصيل، اينچنين جريانها را بر سر دوراهي حق و باطل، مردد و معطل و در نهايت مردود ميگرداند.
7- موضع رهبري در اين اتفاق بزرگ، بسيار قابل تأمل است. حضرت آيتا... خامنهاي هوشمندانه دخالت جريان سلطه در اين جنايت را تشخيص داده و بهدرستي متوجه شدهاند كه استكبار و نه ديانت مسيحي، ميخواهد با ايجاد شقاق بين اسلام و مسيحيت، اذهان را از شكستهاي خود و توطئههاي آينده خويش منحرف نمايد.
اشاره ايشان به مسئوليت همهجانبه دولت آمريكا، در برابر عاملين و حوادث پيراموني آن جنايت بزرگ؛ به منزله فرمان تدبر و خويشتنداري مسلمانان در برابر مسيحيت و مسيحيان و هوشياري و آمادگي براي مواجهه با فتنههاي بزرگتر آينده نظام سلطه، به مديريت دولت ايالات متحده آمريكاست. پيام رهبري به مسلمانان اين است كه ذهنمان بايد از مسائل اصلي و دشمنان هميشگي منحرف شود و بيدليل به جنگ با مسيحيت نپردازيم.
منبع: هفته نامه «پنجره»/ شماره 60
1- آيا همانطور كه جرج دبليو بوش خواست و گفت، ما در دوران جنگهاي صليبي هستيم؟ آيا اين حوادث بهمثابه شيپور جنگ ميان مسلمانان و مسيحيان است؟! چه كساني به افروختن شعله جنگهاي مذهبي تصميم گرفتهاند؟! در صورت آغاز چنين تقابلي، آيا ما آمادگي لازم را براي حضور در آن رويارويي همهجانبه داريم؟! آيا صلاح است كه اديان توحيدي بهجاي مقابله با طاغوتهاي زمانه، به جان هم بيفتند؟! چطور شد كه آمريكا در قرن بيستويكم، به خود اجازه چنين گستاخي و جسارتي داد؟!
2- اين اتفاق در تصميمات رهبران ارشد مسيحيت جايگاهي ندارد، ولي واكنش مراكز ديني غرب و مقامات عالي آن شايان توجه است. درست است كه آن دسته از مسيحيان كه عامل اين حادثه بودند، محدودند ولي جناب بنديكت شانزدهم تا اين لحظه اظهارنظر نكردهاند. كليساهاي شرقي به دفاع از حريم ديانت و كتب آسماني پرداختهاند، ولي از بين تعداد زياد دستگاههاي مذهبي اروپايي و آمريكايي، خيليها روي خود را به ديگر سو برگردانده و به اين جنايت توجه نميكنند. پاسخ مدبرانه و هوشمندانه جهان اسلام، تكليف آينده مدافعان اين حركت غيرالهي را روشن خواهد كرد.
3- مقامات اروپايي در اينباره چرا سكوت كردهاند؟! آيا ارزش كتابي آسماني كه يك ميليارد و 500 ميليون نفر، آن را مقدس ميشمارند و بدان قسم ميخورند، به اندازه داستان محاكمه و جنايت يك زن فاسق كه شوهرش را كشته نيست؟ دروغين بودن داعيه صلحجويي غرب، از همين موضوع پيداست. اسلام و قرآن كه سرچشمه زلال معنويت، صلحجويي، آرامش و ثبات هستند آماج خشم و جهالت قرار ميگيرند، ولي يك نفر آدم گناهكار، سنبل ظلمستيزي و مظلوميت ميشود.
4- اقدام بعدي دنياي نفساني و ظلماني سلطه چيست؟! اين فتنه براي درپوش گذاشتن بر كدام شكست غرب شكل گرفت؟! اين جنايت مقدمه كدام عصيان بزرگتر است؟! آيا آمريكا ميخواهد ما را بيازمايد؟! ايا اگر به زمان امام در مورد سلمانرشدي عمل كرده بوديم و يا در قبال كاريكاتوريست عنود دانماركي و دولت متبوعش واكنش درست از خود نشان داده بوديم، اين مصيبت بر ما وارد ميشد؟!
5- مانند مسئله سلمانرشدي، در خارج از كشور، اين پاكستانيها و سپس افغانها بودند كه نخستين واكنش مردمي و دستهجمعي را نشان دادند و كشورهاي شيخنشين حاشيه خليجفارس هم كه مانند دفعه پيش ساكت هستند. سر اين دو مقوله اجتماعي در چيست؟!
6- سبزهاي فتنهگر ايراني هم از اين امتحان، سرافكنده بيرون آمدند. آقايان رأس فتنه كه لب از لب نگشودند، بدتر از آنها نيروهاي ستادي ميانه در داخل و خارج بودند. دريغ از يك خط بيانيه و اظهارنظر. وقتي آقايان منتظر تأييد غرب بوده و تنها حامي ايشان، دشمنان ملت ايران باشند؛ چه توقعي است كه آقاي كديور يا آقاي مهاجراني و بعضي ديگر بخواهند با اين عمل نظام سلطه مخالفت كنند. آيا اگر حضرات، موضع تندي بر ضد اين اقدام اتخاذ كنند، باز درب استوديوي شبكههاي ضد ايراني، بر روي آنها باز خواهد بود؟! ماهيت انحرافي فتنه سبز اينگونه خود را عيان ميكند. دور شدن از مسير اسلام و روحانيت اصيل، اينچنين جريانها را بر سر دوراهي حق و باطل، مردد و معطل و در نهايت مردود ميگرداند.
7- موضع رهبري در اين اتفاق بزرگ، بسيار قابل تأمل است. حضرت آيتا... خامنهاي هوشمندانه دخالت جريان سلطه در اين جنايت را تشخيص داده و بهدرستي متوجه شدهاند كه استكبار و نه ديانت مسيحي، ميخواهد با ايجاد شقاق بين اسلام و مسيحيت، اذهان را از شكستهاي خود و توطئههاي آينده خويش منحرف نمايد.
اشاره ايشان به مسئوليت همهجانبه دولت آمريكا، در برابر عاملين و حوادث پيراموني آن جنايت بزرگ؛ به منزله فرمان تدبر و خويشتنداري مسلمانان در برابر مسيحيت و مسيحيان و هوشياري و آمادگي براي مواجهه با فتنههاي بزرگتر آينده نظام سلطه، به مديريت دولت ايالات متحده آمريكاست. پيام رهبري به مسلمانان اين است كه ذهنمان بايد از مسائل اصلي و دشمنان هميشگي منحرف شود و بيدليل به جنگ با مسيحيت نپردازيم.
منبع: هفته نامه «پنجره»/ شماره 60