ولی خیلی ها گفتند که با هر تویی ما نشوید !تقصیر ما نیست ...
مقصر دبیر زبان فارسی ما بود که نگفت :
" من با هر تویی " ما نمی شود .
ولی خیلی ها گفتند که با هر تویی ما نشوید !تقصیر ما نیست ...
مقصر دبیر زبان فارسی ما بود که نگفت :
" من با هر تویی " ما نمی شود .
پس دختر بد اقبالی هستین که یک عشق پاک نصیبتون نشده...شاید بشه...دعا میکنم بشه...
چرا همه رو به یه چوب میرونید...من از شما میپرسم آیا دوست دارین یک پسر با عشق به طرف شما بیاد یا نه به خاطر هر چیزی غیر از عشق؟؟؟
باید واقع بینانه بود...اینکه یه چیزی از روی احساس بگیم درست نیست...هنوز هم آدم هایی پیدا میشن که عشق رو تعریف کنن...
من نمیگم که این درست نیست که خیلی از پسرها به دلیل منافعشون ازدواج میکنم...ولی آیا نیستن خیلی از دخترها که برای منافع خودشون ازدواج کنن؟؟؟
اگه یک پسری برای شما خواستگار بیاد و بگه چیزی نداره در عوض یک دنیا محبت داره...شما قبول میکنی باهاش ازدواج کنین...البته که در صورتیکه قبول میکنین که شما هم به پول فکر نکنین و بتونین عاشق باشین...اما با این گفته هایی که دارین بهش میگین نه که در این صورت شما هم به منافع خودتون فکر کردین...
چرا میپرسین...؟فکر میکنین یک دیوانه هستم که پرت و پلا میگم...البته خیلی ها این نظر رو راجع بهم دارن...شما چند سالته؟
چرا میپرسین...؟فکر میکنین یک دیوانه هستم که پرت و پلا میگم...البته خیلی ها این نظر رو راجع بهم دارن...
حرف هام به پسر بچه ها میخوره یا به پیرمردها؟؟؟
اینکه تو توهمات هستم یا نه خدا عالمه...اینکه حرف هام نپخته اس یا پخته باز هم خدا عالمه...اما اینکه چند سالمه باز هم خدا عالمه...برام مهم نیست کی چی دربازه من فکر میکنه...برای رای مردم در چیزی که مطمئنم درسته ارزشی نمیدم...مهم نیست بگن املی یا توهم زدی یا بچه ای یا هر چی...متاسفانه انگار شما زیاد تو توهمات گیر کردید...حالا بالاخره متوجه می شید یه روزی که این حرفاتون خیلی نپخته و خام....
خیلی بچه گانست ...اینا حرفای یه پسر 15-16 سالست.
اینکه تو توهمات هستم یا نه خدا عالمه...اینکه حرف هام نپخته اس یا پخته باز هم خدا عالمه...اما اینکه چند سالمه باز هم خدا عالمه...برام مهم نیست کی چی دربازه من فکر میکنه...برای رای مردم در چیزی که مطمئنم درسته ارزشی نمیدم...مهم نیست بگن املی یا توهم زدی یا بچه ای یا هر چی...
اما یه چیزی رو خوب میدونم اینکه حداقل عشق خدا که هست...پس ماهیت عشق هست اگه عشق بده پس خدا چرا گفته عاشق بنده هاشه...اون هم با چنان اشتیاقی...اینو که دیگه من از خودم نمیگم از قرآن دارم میگم...
پس عشق خوب چیز بدی نیست...
گذر زمان به شما میفهمونه کی بچه بوده و کی خام حرف میزده و کی تو توهمات بوده...
اول اینکه تو قرآن اون هم چند جاش گفته که که ما زن و مرد رو برای آرامش هم آفریدیم...از شما میپرسم...آرامش با پول به دست میاد با قیافه به دست میاد یا با محبت...؟کجای قرآن گفته عشق هست؟؟بگید من برم ببینم...!!!
اصن یکی از دلالیلی که من میگم عشق نیست همین که تو قرآن چیزی ازش نیومده.
اول اینکه تو قرآن اون هم چند جاش گفته که که ما زن و مرد رو برای آرامش هم آفریدیم...از شما میپرسم...آرامش با پول به دست میاد با قیافه به دست میاد یا با محبت...؟
اون بیان کتاب خدا هم همینه که به حضرت داوود(ع)میفرماید اگر بنده های من بدانند که با چه اشتیاقی منتظر آنان هستم از فرط اشتیاق جان میدهند...
سوم اینکه مگه دوست داشتن بده اینهمه در قرآن و حدیث و روایات آومده که نیکی کنید به همدیگه حالا چه اشکال داره که یک پسر و دختری به هم نیکی کنن اون هم زیاد...مگه عشق چیزی جز محبت کردنه...
برآووووووووووووووووو
عالی بود
جوابت نمره10000000000000000000میگیره![]()
اول اینکه تو قرآن اون هم چند جاش گفته که که ما زن و مرد رو برای آرامش هم آفریدیم...از شما میپرسم...آرامش با پول به دست میاد با قیافه به دست میاد یا با محبت...؟
اون بیان کتاب خدا هم همینه که به حضرت داوود(ع)میفرماید اگر بنده های من بدانند که با چه اشتیاقی منتظر آنان هستم از فرط اشتیاق جان میدهند...
سوم اینکه مگه دوست داشتن بده اینهمه در قرآن و حدیث و روایات آومده که نیکی کنید به همدیگه حالا چه اشکال داره که یک پسر و دختری به هم نیکی کنن اون هم زیاد...مگه عشق چیزی جز محبت کردنه...
آرامش نه عشق...
اینایی که شما گفتی همش بر میگرده به محبت و دوست داشتن عشقی توش نیست..
خواهرم مگه عشق چیزی جز محبت کردنه...
لطفا اگه میشه یک تعریفی از عشق بگین...
اصل و ذات عشق محبت بیش از اندازه اس...
آره به نظر من خیلی بیشتر از این حرفاس...من حرف الکی نمیزنم...هنوز به معنی درستو حسابی ازش نرسیدم که بخوام معنیش کنم...
پس من یه تعریفی میکنم ببینید به نظر شما چطوره...
عشق حسیه که باعث میشه لذت ببری از اینکه به خاطر یکی دیگه زجر بکشی...عشق حسیه که باعث میشه حتی اگه معشوقت با کس دیگه ای غیر از تو خوشحال باشه احساست به اون یک ذره هم عوض نشه...عشق حسیه که باعث میشه کسی رو از روی خود خواهی نخوای...و فقط خوشبختی محبوبت رو طلب کنی...حتی اگه اون خوشبختی با تو رقم نخوره...ممکنه یک روز تو خیابون ببینیش که با یکی دیگه قدم میزنه هم میخندی و هم گریه میکنی...خنده ات بع خاطر خوشحالی اون و دیدن اونه...گریه ات هم به خاطر فراقه...
به نظرم عشق اینه که حالت خوب باشه نه اینکه زجر بکشی همش!
تنها در یک صورت در عشق به شادی میرسی...اینکه کسی رو بخوای و عاشق کسی باشی که اون هم مثل تو تو رو بخواد و عاشقت بشه...باز هم میگم با عقلتون عاشق بشین نه با احساستون...
و باور کنین تنها یک نفر هست که شما رو خوشبخت ترین میکنه...پس به دنبال اون یه نفر باشین و بقیه رو بیخیال شین...که آزار میبینین...
با عقل نمیشه عاشق شد..با عقل میشه دوست داشت ولی عشق کار دل!
يه سوال:
به نظرتون چي سر عشق بعد مرگ مياد؟
آيا ميشه تفاوتي بين مواردي كه همه ي دوستان گفتن تو اين حوزه قائل دونست؟
يه سوال:
به نظرتون چي سر عشق بعد مرگ مياد؟
آيا ميشه تفاوتي بين مواردي كه همه ي دوستان گفتن تو اين حوزه قائل دونست؟
تنها در یک صورت در عشق به شادی میرسی...اینکه کسی رو بخوای و عاشق کسی باشی که اون هم مثل تو تو رو بخواد و عاشقت بشه...باز هم میگم با عقلتون عاشق بشین نه با احساستون...
و باور کنین تنها یک نفر هست که شما رو خوشبخت ترین میکنه...پس به دنبال اون یه نفر باشین و بقیه رو بیخیال شین...که آزار میبینین...
طغرل عزیز
همونطور که خودت می دونی عشق رو نمی شه در قالب کلمات بیان کرد، احساسات، شور، میل وصال و ... کلمات گنگی هستن که مفهوم عشقی که با قلب درک می شه رو نمی تونن برسونن.
هرکسی از دید خودش و با توجه به تجربیات شخصیش به دنیا نگاه می کنه، به کسی که پسری یا دختری بهش ابراز عشق کرده و بعد به راحتی گذاشته رفته یا حتی به دنباله سواستفاده بوده، حق بده که بگه عشق الکیه، دروغه ... یا کسی که در زندگیش چنین احساسی رو تجربه نکرده باشه شما نمی تونی براش توضیح بدی، هیچ کس نمی تونه.
این شعر حضرت سعدی رو خیلی دوست دارم، بعضی از حرفهایی که شما توی همین تاپیک زدید ( و خیلی ها زدند) به چه زیبایی بیان می کنه:
در حلقهٔ صولجان زلفش
بیچاره دل اوفتاده چون گوست
میسوزد و همچنان هوادار
میمیرد و همچنان دعاگوست
خون دل عاشقان مشتاق
در گردن دیدهٔ بلاجوست
من بندهٔ لعبتان سیمین
کاخر دل آدمی نه از روست
بسیار ملامتم بکردند
کاندر پی او مرو که بدخوست
ای سخت دلان سست پیمان
این شرط وفا بود که بیدوست
بنشینم و صبر پیش گیرم
دنبالهٔ کار خویش گیرم
از نظرت ممنون دوست عزیز...
من هم میدونم نمیشه عشق رو تو کلمات گنجوند و تعریفش کرد...میدونم که نمیشه برای کسی که دور از حریم محبت سیر میکنه توضیح داد که عشق چیه...
به قول حافظ...
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی/تا بی خب بمیرد در درد خود پرستی
عاشق شو ار نه روزی کار جهان سرآید/نا خوانده نقش مقصود از کار گاه هستی
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم/با کافران چه کارت گر بت نمیپرستی...
من این حرف ها رو برای دوستانی زدم که نمیدونن عاشق شدن یا نه...ممکنه کسی یه احساسی به یه جنس مخالفش داشته باشه ولی ندونه این حس یه حس زودگذره که ناشی از یه سری هیجاناته یا نه واقعا عاشق شده...
برای اونایی که میخوان بدونن نه اونهایی که خودشون رو زدن به خواب...
من اینها رو گفتن چون میبنم که دیگه راه و رسم محبت و عاشقی تو جامعه ما کم رنگ شده و بهتره بگیم بیرنگ شده...این حرف ها بیشتر از شکایت از زمانه اس تا راه حل...راه حل تو کلمات و عبارات نیست...راه حل تو درون ماست در دل ما...
خدا...فقط خدا میتونه ما رو با عشق مانوس کنه...
ما خدا رو که بنده ها رو خلق میکنه گم کردیم و بعد توقع داریم عاشق کسی باشم که مخلوق همون خدا است...
باز سعدی چه خوش سروده که...
هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی/ الا بر آن که دارد با دلبری وصالی
دانی کدام دولت در وصف مینیاید/ چشمی که باز باشد هر لحظه بر جمالی
خرم تنی که محبوب از در فرازش آید/ چون رزق نیکبختان بی محنت سؤالی
همچون دو مغز بادام اندر یکی خزینه/ با هم گرفته انسی وز دیگران ملالی
دانی کدام جاهل بر حال ما بخندد/ کو را نبوده باشد در عمر خویش حالی
سال وصال با او یک روز بود گویی/ و اکنون در انتظارش روزی به قدر سالی
مشخصه که آدم پخته ای هستید.درست می فرمایید.
خوشحالم که هستند هنوز آدم هایی مثل شما.
از شعرها خیلی لذت بردم، ممنون![]()
ممنون شما لطف دارین...
سخنان شما هم سنجیده بودن...
شعرهام هم قابل شما رو ندارن...
خواهر خوبم تنها فرق بین انسان و حیوان اینه که ما عقل داریم ولی اون ها ندارن عشقی که با عقل رشد نکنه دووم نداره بقیه رو بیخیال...ببین منطقت بهت چی میگه...شما دوست دارین عاشق چ جور آدمی بشین...خوب قطعا برای خودتون میارهایی دارین که فقط شخص دارنده اون معیارها میتونه دل شما رو به دست بیاره...داشتن ملاک یعنی عقل...اگه حین عاشق شدن ملاک هات رو رها کنی یعنی احساس زودگذر...یعنی پوچی...
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
M | ابراز عشق /انسان فقط یکبار عاشق می شود و کودکی به نام عشق را متولد می کند | روابط دختر و پسر | 0 | |
![]() |
سوءاستفاده عاطفی در عشق | روابط دختر و پسر | 0 | |
![]() |
تشخیص عشق واقعی | روابط دختر و پسر | 26 | |
![]() |
عشق وجود نداره پس دنبالش نگردین | روابط دختر و پسر | 160 | |
ا | عشق یعنی چه؟ | روابط دختر و پسر | 29 |