طعم «پس گردنی» پشت نیمکت مدارس

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
نوشته قدیمیه اما موضوعش قدیمی نمی شه... واسه همین می ذارم:

به نقل از ایلنا؛ سعید مابین جیغ و داد همکلاسی‌هایش هاج و واج مانده، پاک‌کن، ته‌مداد را داخل گوش کرده و ناخن دستش را می‌جود… معلم چند دقیقه‌ای دیر کرده…. ناظم مدرسه که همیشه یک چوب دو متری همراه دارد و تمامش را داخل آستینش نگاه می‌دارد، در کلاس را با هجوم و حمله باز می‌کند و با تمام توان چوب یک‌متری را به روی میز می‌کوبد، جمعیت ۲۰ نفره کلاس که حالا دیگر تمام و کمال ترسیدند سکوت می‌کنند و هیچ یک دم نمی‌زنند… اما سعید، این بار نه تنها می‌لرزد، ناخنش را هم سریعتر می‌جود.
چوب بلند ناظم و پس گردنی همیشگی معلم
زنگ تفریح که می‌خورد انگار برای بچه‌ها جشن گرفته‌اند؛ از خوشحالی رفتن به حیاط مدرسه و جدا شدن از کلاس درس حتی دستشویی رفتن و دست و صورت شستن را هم فراموش می‌کنند…!
ناظم مدرسه هم که در این مواقع کنترل بچه‌ها از دستش در می‌رود، چند تا از بچه‌های سال بالایی را مامور برقراری نظم در حیاط می‌کند. اگر توقعات بچه‌های سال بالایی برآورده شده و سهمی از تغذیه هم‌کلاسی‌‌ها داشته باشند که هیچ،‌ در غیر این صورت شیطنتشان گل می‌کند و آمار و گزارش‌های نادرست به ناظم مدرسه می‌دهند. ناظم مدرسه هم کاری به صحت و سقم گزارش‌ها ندارد و تر و خشک را با هم یکجا می‌سوزاند.
مادر پارسا می‌گوید: پارسا از چوب بلند ناظم مدرسه تشویش گرفته و هم‌کلاسی‌هایش هم همین حس را دارند، وقتی ناظم چوب را روی میز یا دیوار می‌زند سر و صدای بلندی به پا می‌شود و بچه‌ها خصوصا کلاس اولی‌ها که با این صدا آشنا نیستند، وحشت می‌کنند و رنگ از صورتشان می‌پرد.
فرهاد به جای حل کردن تمرین ریاضی مشغول نقاشی است؛ به خیال خودش تصویر کاملی از معلمش را نقاشی کرده و با نشان دادن به بغل دستی‌اش هر دو می‌خندند.
معلم ریاضی که متوجه سر و صدای انتهای کلاس می‌شود، فرهاد را با پس‌گردنی از کلاس بیرون می‌اندازد و او را جریمه درسی می‌کند، فرهاد تا ۱۲ شب بیدار می‌ماند تا جریمه‌ها را به دور از چشم مادرش انجام دهد!
خشونت در مدارس به تنبیه بدنی محدود نمی‌شود
گزارش‌ها متفاوت است؛ اگر کودک یا نوجوانی به دلیل امکانات مالی پدر و مادرش در مدرسه غیردولتی درس بخواند، در مدرسه پذیرایی هم می‌شود و به قول معروف با انواع تشریفات فارغ‌التحصیل می‌شود اما اگر در یک مدرسه دولتی درس بخواند باید به دلیل مشکلات روزمره مسئولان مدرسه و بی‌حوصلگی‌هایشان، محدودیت‌ها و فضای خشک و سنگین را تحمل کند.
میلاد با آنکه در مدرسه غیرانتفاعی درس می‌خواند و به قول مادرش از دیوار راست بالا می‌رود، بارها طعم«پس‌گردنی» را توسط معلم یا ناظم مدرسه چشیده است.
با وجود آنکه فاطمه قربان معاون وزیر آموزش و پرورش اعلام می‌کند که تنبیه بدنی دانش‌آموزان در مدارس ممنوع است اما جای تاسف دارد که چطور این مسئول با مصادیق تنبیه در مدارس و کودک‌آزاری آشنا نیست و در مورد سایر تنبیه و خشونت‌های اعمال شده بر روی کودکان در محیط مدرسه و کلاس‌های درس موضعی ندارد.
معاون وزیر آموزش و پرورش در آخرین اظهاراتش تمام موارد خشونت بر روی کودکان را به تنبیه بدنی معطوف کرده و اعلام کرده که هیچ یک از معلمان و معاونان تحت هیچ شرایطی به دلیل انجام ندادن تکالیف درسی و یا موارد انضباطی حق تنبیه بدنی دانش‌آموزان را ندارند.
آیا معاون وزیر آموزش و پرورش نمی‌داند که دانش‌آموزانی که در معرض تنبیه غیربدنی، «عاطفی و روانی» قرار می‌گیرند، آثار و تبعاتش به مراتب بدتر از تنبیه جسمی است؟ آیا این مسئول آموزش و پرورش نمی‌داند که مادران و اولیای دانش‌آموز اغلب حتی نگران اعتراض از برخی رفتارهای مسئولان مدرسه در قبال فرزندانشان هستند؟
ارشاد دانش آموزان با ادبیات خشن!
فاطمه قربان معاون وزیر آموزش و پرورش در حالی اعلام می‌کند که علت اصلی خطای دانش‌آموزانی که موارد انضباطی دارند و یا تکالیف خود را انجام نمی‌دهند، از روی ناآگاهی است و باید برای ارشاد آنها وقت صرف کرد که به تازگی مسئولان یک مدرسه دخترانه، دختر ۱۵ ساله‌ای را به دلیل تمیز کردن ابروهایش، به مدت دو روز اخراج کرده و یا در بسیاری از مدارس نه تنها اخراج موقت و چند روزه به یک روال عادل تبدیل شده بلکه اگر اخراج هم صورت نگیرد، دانش‌آموز تهدید به اخراج شده و از نگرانی احتمال این تنبیه، ضربه روحی زیادی می‌‌خورد، چه بسا اینکه بارها به دانش‌آموزان پسر می‌گویند: «پرونده‌ات را زیر بغلت می‌گذاریم» دانش‌آموزان با وجود چنین ادبیاتی چطور قرار است ارشاد شوند؟ ناظم مدرسه‌ای که به خودش جرات جیغ و داد در حیاط مدرسه و یا راهروی کلاس‌ها را می‌دهد قرار است چگونه دیگران را ارشاد کند؟ مشاوران مدرسه که نقشی جز تفتیش اطلاعات از کودکان، نقش دیگری ندارند و اعتماد دانش‌آموزان به مشاوران مدارس بسیار کم است، چه نقشی در ارشاد محصلان ایفا می‌کنند؟
قربان، معاون آموزشی ابتدایی که در برابر سئوال خبرنگار ایلنا در مورد خشونت در مدارس به جای ارایه توضیحات شفاهی، به چند پاراگراف و ارسال یک نامه اکتفا کرده اعلام کرده است: «از آنجایی که بیش از ۸۰ درصد معلمان ابتدایی را خانم‌ها تشکیل می‌دهند، حس مادری باعث می‌شود آموزگاران با دانش‌آموزان مانند فرزندان خود رفتار کنند به همین دلیل تنبیه بدنی در این مقطع غیرممکن است»
به این مسئول در آموزش و پرورش اعلام می‌کنیم چطور توقع می‌رود که یک زن معلم قادر به تقسیم مهر مادری‌اش در میان ۴۰۰ دانش‌آموز دیگر باشد؟
گزارش مواردی از کودک آزاری در مدارس به سامانه “صدای یارا”
طاهره پژوهش عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان می‌گوید: متاسفانه تنبیه بدنی، روانی و تحقیر دانش‌آموزان در مدارس نه تنها ریشه‌کن نشده است بلکه به دلیل عدم نظارت جدی از سوی مسئولین آموزش و پرورش، در حال تبدیل شدن به یک رویه است.
او ادامه می‌دهد: با آنکه مدت زیادی از شروع سال تحصیلی جدید سپری نشده است، خانواده‌هایی از شهرهای قائم‌شهر، کرج و تهران با صدای یارای انجمن حمایت از حقوق کودکان تماس گرفته و از تنبیه بدنی و روانی فرزندان خود در مدارس شکایت کرده‌اند.
پژوهش عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودک با اشاره به لطمات جبران‌ناپذیر تنبیه کودکان در مدارس تصریح می‌کند: یکی از کودکان عضو خانه کودک ناصرخسرو که در کلاس اول یکی از مدارس محله ناصرخسرو درس می‌خواند به علت تنبیه معلم کلاس اول، از چرخه تحصیل خارج شد و این کودک دومین کودک عضو این مرکز بوده که به دلیل ترس از مدرسه حاضر به ادامه تحصیل در مدرسه نیست.
این فعال حقوق کودک اخراج موقت و یا تنبیه فرد را پاک کردن صورت مسئله می‌داند و ادامه می‌دهد: استفاده از شیوه‌های این‌چنینی فقط بر اساس سلیقه شخصی نبوده و اصل قضیه که نگرش نادرست به کودکان و مسئله تنبیه است همچنان باقی می‌ماند.
پژوهش رویه تنبیه و اعمال فشار بر کودکانی که با هزار امید برای کسب دانش به مدرسه می‌روند را غیرقانونی و غیرانسانی اعلام می‌کند و خطاب به وزیر آموزش و پرورش و سایر مسئولان این وزارتخانه می‌گوید: اگر با این رویه مقابله نشود و با کسانی که هنوز از روش‌های منسوخ شده برای آرام کردن و دست از پا خطا نکردن بچه‌ها استفاده می‌کنند برخورد نشود، تعداد کودکان خارج از چرخه تحصیل به دلیل ترس از آزار مجدد افزایش می‌یابد و مسئولیت مستقیم آن نیز بر عهده آموزش و پرورش است.
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
سرکوفت‌های رایج در ادبیات برخی از معلمان
به گزارش خبرنگار ایلنا، ثریا عزیزپناه یکی دیگر از اعضای هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان نیز در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا از حاکم بودن سیستم سنتی تشویق و تنبیه در نظام آموزش ابراز نگرانی کرده و در زمان آغاز بازگشایی مدارس تاکید کرده است که هنوز موارد زیادی برای فعالان حقوق کودک به صورت ابهام باقی مانده و هنوز معلوم نیست که سیاست‌های سنتی و جدید آموزشی مانند سیاست تشویق و تنبیه بر چه اساسی تدوین و بازبینی می‌شود چرا که همچنان مواردی از خشونت‌های بدنی و غیربدنی در مدارس گزارش می‌شود .
به هر حال با وجود آنکه مسئولان مدارس می‌دانند که تنبیه بدنی در مدارس ممنوع است اما در قبال حرف گوش‌کن نبودن برخی از دانش‌آموزان و اینکه به هر قیمتی باید سر به‌راه بیایند و انضباط مدرسه را رعایت کنند، به برخی شیوه‌ها رو می‌آورند تا مدرکی برای پیگیری نماند و از سوی اولیای دانش‌آموز جای اعتراض باقی نماند… تحقیر زبانی، تنبیه روحی ـ روانی، سرکوفت‌های رایج در ادبیات برخی از معلمان و اغلب نیز اجبار دانش‌آموزان به انجام تکالیف سنگین و جریمه‌های بلندبالا به بهانه تنبیه از جمله مصادیق این مسئله است.
احساس تبعیض و افسردگی در دانش‌ آموزان
فاطمه قاسم‌زاده روان‌شناس با اشاره به مراجعه گسترده والدین که از افسردگی دانش‌آموزان خود رنج می‌برند برای مشاوره خبر می‌دهد و می‌گوید: نظام‌های آموزشی رقابتی که دانش‌آموزان را به رقابت، برنده شدن و اخذ نمره ۲۰ ترغیب می‌کند، باعث افسردگی و ایجاد اختلالات رفتاری در آنها می‌شود.
او ادامه می‌دهد: مراجعان اعلام می‌کنند که دانش‌آموزشان تا ساعت ۱۲ شب بیدار مانده تا تکالیفش را تمام کند، این در حالی است که یک محصل باید در طول شبانه‌روز هشت ساعت به طور مفید خواب و استراحت کافی داشته باشد اما برای انجام تکالیف مدرسه بیدار می‌مانند و در کلاس درس هم به شیوه خودش چرت می‌زند و کسل است.
قاسم‌زاده روان‌شناس می‌گوید: اغلب دانش‌آموزان تحت عنوان مشکلات درسی به مطب مراجعه می‌کنند اما با بررسی معلوم می‌شود که مشکل حافظه ندارند بلکه مشکل آنها افسردگی است چرا که احساس تبعیضی که اغلب در مدارس نهادینه می‌شود برای کودکان بسیار دردناک است.
رسیدگی به شکایات پس از مرگ سهراب
آموزش و پرورش اعلام می‌کند که اگر شکایتی از سوی والدین دانش‌آموزان به مدیر مدرسه یا مسئولان مناطق آموزش و پرورش گزارش شود به موضوع رسیدگی شده و در صورت تائید با معلم متخلف برخورد می‌شود اما آیا آزار روحی حاصل از هر گونه تنبیه و یا ترس دانش‌آموزان از مدارس و حتی افت تحصیلی این دسته از دانش‌آموزان قابل جبران است؟
قربان معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش همچنین با ارایه نامه‌ای به خبرگزاری ایلنا اعلام کرده است که معلمان مانند تمام کارکنان دولت قبل از استخدام از *****های مختلف از جمله گزینش، سوء پیشینه، معاینات پزشکی و … عبور می‌کنند اما با وجود ۱۶ هزار حق‌التدریس در کشور و محقق نشدن مطالبات آنها چگونه ممکن است که فشار حاصل از ضایع شدن حقشان در این وزارتخانه آنها را تحت تاثیر قرار ندهد و با طبیعی‌ترین شیطنت بچه‌گانه دانش‌آموزان طاقتشان تاب نشود؟
این در حالی است که، بر اساس جدید‌ترین بخش‌نامه وزارت آموزش و پرورش در مورد شرایط گزینش و شرایط عمومی استخدام ۴۰هزار نیرو در آموزش وپرورش و با نگاهی به این شرایط به راحتی می‌توان دریافت که هیچ‌کدام از این نیروها از *****های مختلف از جمله گزینش، سوء پیشینه، معاینات پزشکی و … عبور نمی‌کنند.
در عین حال مگر شرایط استخدام حق‌التدریس‌ها در آموزش و پرورش فراهم شده که گزینش‌ها در این سطح انجام شود، ضمن آنکه این گزینش‌ها هر چند سال یک بار نیز تکرار نمی‌شود و هیچ ضمانتی وجود ندارد که روحیات و ویژگی‌های فردی و اجتماعی یک فرد استخدام شده در آموزش و پرورش با گذر زمان دستخوش تحول نشود.
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
نقد یک معلم بر گزارش ایلنا

نقد یک معلم بر گزارش ایلنا

نقد یک معلم بر گزارش ایلنا
.
ایلنا به
بررسی وضعیت تنبیه در نظام اموزشی پرداخته است . ضمن تشکر از توجه این خبرگزاری معتبر به مسایل حوزه آموزش و پرورش این خصوص به عنوان یک معلم جهت تکمیل بحث می توان به موارد زیراشاره کرد :

اول : تنبیه درجاتی دارد و آنچه که مورد نکوهش قرار می گیرد تنبیه بدنی و اعمال خشونت برای سرکوب امیال کودکان است. از دیر باز تنبیه از مباحث مهم در حوزه تعلیم وتربیت و نظام های اموزشی در جوا مع گوناگون بوده است . مطالعات محققان نشان می دهد که شدت وضعف تنبیه در نظام های اموزشی، تنها متاثر از معلمان و مربیان نبوده و ارتباط مستقیمی با عوامل مختلف اجتماعی و شرایط فرهنگی جوامع دارد .
صاحب نظران می گویند : انچه موجب می شود که روش های تنبیهی جهت اصلاح یا تغییر رفتار در یک نظام آموزشی کارایی خودرا از دست بدهد بخشنامه ها و دستور از بالا و بیم تعقیب قضایی و مجازات اداری نیست ،بلکه این پیشرفت های اجتماعی یک جامعه و رسیدن به توسعه پایدار و رشد اگاهی ها است که موجبات این امر فرخنده را فراهم می سازد . به عنوان مثال در سوئد سال 1965 حدود 53درصد مردم تنبیه بدنی را امری عادی می دانستند ولی با رشد آگاهی ها اجتماعی و شناخت مردم از حقوق شهروندی در سال 1979تنها ده درصد روشهای تنبیهی را کارامد برای نظام اموزشی دانسته اند .
بنابراین کنکاش و پرداختن به این موضوع مهم به نگاه جامع تری که همه علل و عوامل اجتماعی سیاسی و فر هنگی جامعه را در برمی گیرد نیاز مند است و صرف متهم کردن معلمان و حتی اموزش وپرورش به تنهایی، از اعتبار و علمی بودن ان می کاهد .
دوم : بدون تردید اعمال خشونت در همه ی اشکالش از منظر انسانی روشی منسوخ و مذموم است
و یافته ها و روش های نوین متخصصان بر اثرات نا خوشایند ان بر روح و جان فرد تنبیه شده و حتی جامعه سخنها گفته اند .واقعیت امر این است که جامعه معلمی هم از زشتی و ناکارامد بودن تنبیه بدنی به خوبی اگاه است و اکثریت معلمان نه تنها به تنبیه به عنوان یک انتخاب نگاه نمی کنند بلکه به گاه اضطرار و ناکارآمدی سایر شیوه ها هم عموما به تنهایی دشواری های حرفه معلمی را پذیرفته و از اعمال تنبیه بدنی با بردباری وصبر خودداری می کنند.
در افکار عمومی معلمان و درقواعد حرفه معلمی تنبیه بدنی ، نه تنها هیچگاه نشانه اقتدار معلم محسوب نشده بلکه از ضعف علمی و کلاس داری یک معلم حکایت می کند، این نگاه و نگرش به تنبیه در میان معلمان ،به خوبی نشانه ای اشکار از بری بودن اکثریت جامعه معلمان از تنبیه بدنی است . وشاید این شناخت و اگاهی در اکثریت جامعه معلمی است که موجب می شود تا نتایج یک تحقیق نشان دهد، از 65 معلم مورد پرسش، 63 نفر اعتقاد داشته باشند ، که تنبیه در اصلاح رفتار فرد بی تاثیر است . پرسش این است نویسند ه گزارش طعم پس گردنی بر اساس کدام امار و بر پایه چه مستنداتی چنین بی محابا جامعه معلمی را به تفتیش عقاید و برخورد قرون وسطایی با دانش اموزان متهم می کند ؟

کارشناسان مسائل حقوق کودک و پژوهشگرانی که در این گزارش از انان نقل قول می شود بهتر بود به زبان امار و بر اساس عدد ورقم به مخاطبان خود می گفتند چه تعداد از 15میلیون دانش اموز ایرانی تنبیه می شوند تا خواننده نه بر اساس حدس و گمان ، بلکه بر اساس امار قضاوت کند که ایا اکثریت معلمان ایرانی تنبیه می کنند و اکثریت دانش اموزان ایرانی تنبیه می شوند یا خیر ؟
در این گزارش ، حتی میان مقاطع تحصیلی و جغرافیا و جنسیت دانش اموزان و معلمانی که تنبیه می شوند و تنبیه می کنند، هیچ گونه تفاوتی لحاظ نشده است . در حالی که تحقیقات نشان می دهد تنبیه در بین زنان معلم و مدارس دخترانه به مراتب کمتر از مردان و مدارس پسرانه رایج است و تنبیه در مقطع راهنمایی کمتر از ابتدایی و در دبیرستان کمتر از راهنمایی و ابتدایی است .
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوم : طی سال های اخیر بخش نامه ها ومقررات زیادی در حمایت از حقوق دانش اموزان به تصویب رسیده است که بر اساس ان تنبیه به هر شکل ممنوع است و مدیران مدارس نمی توانند دانش اموزان خاطی وقانون شکن را بیش از سه روز اخراج کنند .کنترل و برخورد با دانش اموزان خاطی بسیار دشوار شده است . دانش اموزان با علم به این که تنبیه بدنی جرم است ومعلم حق ندارد به دانش آموز تکلیف زیاد بدهد و اخراج خودرا هم محال می بیند به خود اجازه می دهد نسبت به قوانین مدرسه وکلاس بی اعتنا باشد و حتی نسبت به معلم بی حرمتی کند! از سوی دیگر معلم باید حافظ منافع اکثریت دانش اموزانی که با انگیزه تحصیل به مدرسه می ایند باشد و از وقت و زمان به نفع اکثریت کلاس بهره ببرد و نظم را در کلاس بر قرار نماید تا بتواند رسالت معلمی خودرا به انجام برساند.
در این گزارش توجهی به نبود قدرت بازدارنده در برابر دانش اموزان خاطی در نظام اموزشی نشده و تنبیه تقبیح می شود اما از چرایی آن حرفی گفته نمی شود. از راهکار های عملی و کاربردی برای برخورد با دانش اموزان خاطی سخنی به میان نمی آید . اگر فراوانی تنبیه تا این حد زیاد است چرا تلاشی برای ریشه کن کردن ان دیده نمی شود؟
از جیغ و داد معاون های مدرسه می گوید اما از 150 دانش اموز و تنها یک معاون حرفی نمی زند .! از تلخ رفتاری برخی معلم ها می گوید اما در برابر کلاس های چهل نفره و فیزیک نامناسب و کتاب های فاقد نشاط و مدارس بدون ازمایشگاه ، کتابخانه و فضای بازی وورزش...چیزی نمی گوید .
گزارشگر نسبت به رویه شدن تنبیه هشدار می دهد، اما چشمانش را به وجود رفتارهای پر خاشگرانه در جامعه و خانواده و ناهمگونی در بافت اجتماعی و فرهنگی مناطق مختلف و سیستم نگاه از بالا به معلم و مدارس و به روز نبودن دانش معلمی و مبهم بودن جایگاه تشویق در نظام اموزشی ونگاه مصرفی به اموزش و پرورش وعدم رضایت شغلی و گرفتاری های معیشتی واقتصادی معلمان می بندد .
چهارم : تنبیه حتی اگر به صورت خشونت عریان هم نباشد و در شکل های نوینی چون داد و فرياد، تحقير دانش آموز، اهانت، اخراج از كلاس، كسر نمره و.... باشد محکوم است و هیچگاه نباید انتخاب معلمان حتی در شرایط اضطراری باشد اما چه باید کرد که معلم هم انسان است و حرفه معلمی برای بهبود و ارتقا و به روز شدنش و مدرسه برای شوق انگیز و فرحبخش بودنش به ابزارو لوازمی نیازمند اند که تنها از عهده معلم و آموزش وپرورشی که کار بسیاری از ارگان ها و نهاد ها را به عهده گرفته است ، به تنهایی ساخته نیست .
ارتقا منزلت معلمی و با نشاط شدن محیط های اموزشی ،بالا بردن رضایت شغلی در میان معلمان، مدیریت مشارکتی با حضور معلمان در مدارس ، دور شدن از حافظه محوری و روی اوردن به اموزش مهارتهای زندگی واجتماعی در کلاس های درس ، ایفای نقش موثر نهاد هایی چون مسجد ، رسانه و خانواده و رشد اگاهی های اجتماعی مردم، همه بخشی از این اسباب و ولازم است که همه ما در ان سهیم هستیم .
نباید توپ نابسامانی های مو جود در نظام اموزشی را به زمین معلم ها و مدارس واموزش وپرورش انداخت ، بلکه برای یکبار هم که شده همه از خود این سوال را بپرسیم : نقش" من "و "ما" ی ایرانی در این واقعیت تلخ چیست ؟

.
معلمان ایرانی
 

samira.bas

عضو جدید
کاربر ممتاز
زمانی که من دانش آموز بودم که افتضاح بود ...........کلاس دوم ابتدایی یه معلم داشتیم به اسم خانم محتاط ایشون اگر یکی از بچه ها کوچکترین خطایی می کرد همه رو با خط کش فلزیش تنبیه می کرد...........

اما متأسفانه هنوز هم به چشم می خوره این مسائل
من یه خواهر کوچیک دارم که سال تحصیلی گذشته پیش دبستانی بود. وقتایی که موقع تعطیل شدن میرفتم دنبالش و کمی پشت در منتظر میشدم یکی از معلم های کلاس اول اونقدر دعوا می کرد با این طفل معصوم ها و داد میزد که واقعا نمیدونم میزانش رو چطور توصیف کنم فقط همینو بگم که من از صدای فریاد هاش میترسیدم چه برسه به یه بچه شش یا هفت ساله.............
 

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
یادمه یه بار سر شیطنتی که یکی از بچه ها کرده بود و ما هم تو عالم رفاقت لو ندادیم کار کی بوده، همه مون کتک خوردیم... زور داشتاااا... شاگرد اول مدرسه باشی با خط کش بزنن کف دستت!!!
ولی مثلا پیش خودم کلی کیف کردم که ادم فروشی نکردم :D :D
یادمه اون موقعا می گفتیم این مدیره مشکل داره سر ما خالی می کنه .....
 

nmd

عضو جدید
والا من تو عمرم به جد نخوردم (بنا به دلایلی) ولی شوخی زیاد
یادمه یه روز تو سر ما زمستون با موتور میرفتم مدرسه
هوا آی سرد بود که انگشتام باز نمیشد سال سوم دبیرستان
یه معاون داشتیم ارتشی بود گمونم
دم در من دید گفت فلانی لباس فرم
گفتم ندارم
گفت دستت بگیر
آی زد آی زد!!!!!!!
من میگی انگار نه انگار
اما تا یه هفته خودکار نمیتونستم دست بگیرم

ولی یادمه سال پیش دانشگاهی
بهم میگفت فلانی لباس فرم پیش کش
شما همون سر وقت بیا!!!!!!!!!!!!!!!!
یه تیکه بهش انداختم
باور نمیشد تو اون لباس متشخص با کت شلوار
یهو دست کرد از تو جیبش شیلنگ دراورد
آی زد آی زد

حال شما حساب کن سال پیش!!!!!!!!!!
البته به شوخی میزد که جدی .....
ولی خوب
!!!!!!!!!!!!
 

Similar threads

بالا